نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
19. آذر 1396 - 9:46
سکوت هدایتخواه و هواداران سردسیری اش در کنار اعتراض روشنفکر و همراهان گرمسیری اش، استیصال یاران زارع، درماندگی اصلاح طلبان و نظاره گری نمایندگان و استاندار، همه و همه نشانگر استارت انتخابات زودهنگام در استان است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،بهنام عکاشه-3آبان ۱۳۹۴ با تقدیم لوح ابلاغ وزارت کشور مبنی بر فرمانداری پزشک نظری، او رسما به عنوان مرد اول شهرستان بویراحمد منصوب شد.تقدیم کننده ابلاغ کسی نبود جز کسی که امروز گفته می شود قرار است پزشک بویراحمدی جایگزینش شود؛ فتاح محمدی ملقب به حاج فتاح یا فتاح.

اگر بخواهند مدیری را در استان و حتی ایران انتخاب کنند که کمترین مخالفی داشته باشد، قطعا فتاح تنها گزینه و یا یکی از آنهاست.مردی موقر از اهالی جلیل بویراحمد. بی حاشیه، همواره آن کال، موقر، خوشپوش و مردمی و کمی حوصله بر.

حتی وقتی از او حاشیه ای در فضای رسانه ای آمد کسی را یارای تعقیب او نبود. از بس که فتاح خوب بود.و حالا سخت است جانشین کسی مانند فتاح شدن آن هم کسی چون نظری تحصیلکرده و ناآرام.رزمنده جانبازی که کارمند جهاد بود و سپس عزم طبابت نموده و در آخر سر از سیاست در آورد.

دکتر محمدکاظم نظری؛ ظاهری موقر و آراسته دارد. در پوشیدن مانند فتاح چندان وسواس به خرج نمی دهد و شنیده شده چندان گشاده دست نیست ولی قاطعیت او مثال زدنیست.کمتر کسی می تواند از نقش پررنگ او در زمستان گرم بویراحمد چشم پوشی نماید.انتخاباتی که هواداران هدایتخواه هیچ گاه آن را فراموش نکرده یا نخواستند به فراموشی بسپرند.

اگرچه شورای نگهبان مهر تائید به نظر نظری زد ولی کیست که گروهی از پرشورترین هواداران سیاسی در استان را وادار به سکوت نماید.حتی وقتی یاران زارع، آنان را به اتفاقات ۸۸ رجعت می دادند باز حرف حرف خودشان بود و آن هم اینکه "اسطوره ما برنده بود"و این حرف آنان نه از باب استناد بود بلکه در قاموس یاران هدایتخواه، او اسطوره ای نامیراست و هیچ قدرتی را یارای مقابله با او نیست.

رقابت آن دو از میلی متر هم نزدیک تر بود و حتی اگر شورای نگهبان دست ستار هدایتخواه را بالا می برد کسی تعجب نمی کرد.هرچه بود اما این روزها شاهد سخت ترین روزهای مرد تازه به اینجا رسیده ای هستیم که در بدترین روزهای کابوس مانندش در اسفند ۹۴ در دهلران هم چنین روزهائی را تجربه نکرده بود.

دکتر احمدی که روزهای اول با قاطعیت به بیان آرمانشهر مدیریتی اش می پرداخت بسیار زود فهمید که ایلام و کهگیلویه و بویراحمد، تنها در آمار تحصیلکرده، نرخ بیکاری و خودکشی کنار هم می ایستند و مابقی تفاوت است و تفاوت و حالا آیا او دارد شبیه ما می شود و یا ما شبیه او شده ایم و خودمان نمی دانیم.

او حالا خیلی زود با روی دیگر سکه سیاست در استان آشنا شده ولی سیاسیون این استان نیز هنوز آن روی سکه احمدی را ندیده اند.کسی که زود دوروی سکه اش را نمایان ساخت اما روشنفکر بود.

او علیرغم تمامی اختلاف نظرها با هدایتخواه، این روزها به مرد اول هواداران اسطوره تبدیل شده و روز به روز بر محبوبیتش در بین بخش مهمی از اصولگرایان می افزاید.

اما حالا علاوه بر آغاز مبارزه زیبای سیاسی در بویراحمد، آنان که سینه سپر کرده اند نه سیاستمدارانی در سردسیر، بلکه مردانی آنسوی استان که گرمسیر می نامندش حالا سینه را سپر کرده اند و انگار مبارزه نه در بویراحمد که در کهگیلویه است.

سیدضیاء رضاتوفیقی که به صراحت از نظری حمایت نموده، به تنهائی و در غیاب سرداران اصلاحات بویراحمد، به مبارزه ای علنی با عبدی پور و صفدر پناهی کهگیلویه ای که البته خاستگاه مشخص سیاسی و البته اجتماعی دارند پرداخته است.

برخی مبارزه کنونی را نه در کانون پیدای قدرت بلکه در جائی بیرون معرکه تفسیر می کنند همان گونه که لیدل هارت می گوید: "با شاخ گاو نباید مستقیماً طرف شد"آنها احتمالا به درستی می گویند دعواها نه بر سر فتاح و نظری که بر سر محنائی و گوهرگانی است.نشانه ها هم همین را می گویند اما سیاست بازی توهم نیست.

علائم سیاسی را وقتی کنار هم می گذاریم می بینیم همه وقایع خاستگاه انتخاباتی دارند.سکوت هدایتخواه و هواداران سردسیری اش در کنار اعتراض روشنفکر و همراهان گرمسیری اش، استیصال یاران زارع، درماندگی اصلاح طلبان و نظاره گری نمایندگان و استاندار، همه و همه نشانگر استارت انتخابات زودهنگام در استان است.

حالا ولی هرچه انتخابات در گچساران کسل کننده به نظر می رسد اما برعکس در بویراحمد، قرار نیست دو سال پیش رو، زمانه آرامی باشد.
در زمانه ای که پیست اسکی کاکون مثل گذشته زیبا نیست ولی پیست انتخاباتی بویراحمد، زیبا، شلوغ و لغزنده تر از همیشه به نظر می رسد.

انتهای پیام

نظرات کاربران

تازه های سایت

پربازدیدها