گزارش آفتاب جنوب،
به نقل از فارس، جورج فریدمن، تحلیلگر ارشد و رئیس موسسه استراتفور بر این باور است که دولت آمریکا از بدو استقرار، همچون یک دولت ضعیف طراحی شده است. این که این طراحی توسط چه کسانی و چگونه و با چه استدلالی صورت پذیرفته، محل تحقیق فراوان و مداقه بسیار است.
این دولت سوگلی هر حرمسرایی که باشد، اکنون طرف اصلی مذاکرهکننده با ایران در قالب 1+5 است. بیشترین تحریمها علیه ایران را آمریکاییها وضع کردهاند و بیشترین حجم مذاکرات نیز بین نمایندگان ایران و نمایندگان آمریکا صورت گرفته است.
بر این اساس، وقتی تیم ایرانی با این تیم مذاکره میکند، فرض بر این است که با نمایندگان کشور آمریکا مذاکره میکند، نمایندگانی که مشخصا باید آنقدر در کشور خود مشروعیت داشته باشند که بتوانند توافق حاصل شده با ایران را نزد تمام بازیگران سیاست داخلی توجیه کرده و به سرانجام برسانند؛ اما بهنظر میرسد نهتنها در این خصوص ضعف دارند بلکه ممکن است حتی با فرض حصول توافق، کل آن یکشبه توسط کنگره بر باد رود.
کنگره آمریکا با آن مواضع ضد ایرانی آشکار، اکنون به دنبال قانون نظارت بر توافق هستهای با ایران است که در کمیته روابط خارجی سنا به تصویب رسیده است و ظاهرا اوباما نیز با آن مشکل چندانی ندارد، چون احتمالا نمیتواند داشته باشد.
بر اساس این طرح، کاخ سفید ملزم خواهد بود ظرف نهایتا «5 روز تقویمی پس از رسیدن به توافق مربوط به برنامه هستهای ایران»، توافق را با تمام ضمایم آن به کمیته مربوطه و سران کنگره ارائه کند.
همچنین جان کری وزیر خارجه آمریکا باید گزارشی در خصوص مفاد توافق را به کنگره ارائه دهد. کاخ سفید باید به کنگره تضمین دهد که توافق به دست آمده با ایران، اهداف «منع اشاعه» آمریکا را محقق کرده و ضمنا وضعیت دفاعی و امنیتی این کشور را تضعیف نکند.
بر اساس متن منتشر شده این طرح، وزیر خارجه باید در بخشی از گزارش خود، کنگره را در جریان توان و میزان دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بازرسی از برنامه هستهای ایران قرار دهد و «از جمله اینکه آیا آژانس بینالمللی انرژی اتمی دسترسی کافی برای بازرسی سایتهای مشکوک یا ادعاهای مربوط به فعالیتهای هستهای مخفی دارد و اینکه آیا منابع مالی لازم، نفر و اختیارات کافی جهت راستیآزمایی مورد نیاز یا مربوط به توافق را دارد یا نه.»
در ادامه این طرح در مورد «دوره بازنگری» کنگره آمده است: «طی دوره 30 روزه تقویم، پس از ارائه (توافق) توسط رئیسجمهور، کمیته روابط خارجی سنا و کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان، به نحو مقتضی جلسات استماع و توجهی برگزار کرده و یا به انحا دیگر برای بازنگری کامل بر توافق، اطلاعات دریافت میکند.»
در این طرح تصریح شده است که اگر کاخ سفید توافق را با تأخیر و پس از 10 جولای به کنگره ارائه دهد، دوره نظارت بر توافق، 60 روزه خواهد بود.
این طرح همچنین حق توقف اجرای تحریمها در دوره 5 روزه تحویل توافق به کنگره و دوره 30 روزه ابتدایی بررسی و همینطور روزهایی اضافی که ممکن است این روند زمان ببرد را از رئیسجمهور میگیرد.
در صورتی که کنگره پس از بررسی، توافق جامع را رد کند، رئیسجمهور «12 روز تقویمی» برای بررسی وتوی تصمیم کنگره زمان خواهد داشت. وی در این مدت هم حق کاهش یا توقف اجرای تحریمهای ایران به هر نحو را نخواهد داشت.
در ادامه در صورتی که اوباما مصوبه کنگره در رد توافق را وتو کند، نمایندگان سنا و مجلس نمایندگان «10 روز تقویمی» فرصت خواهند داشت که تعداد دو سوم آرا را که برای سلب حق وتو از رئیسجمهور لازم است، جمعآوری کنند. در این دوره نیز رئیسجمهور حق کاهش یا توقف اجرای تحریمهای ایران به هر نحو را نخواهد داشت.
بر این اساس، عملا واشنگتن حتی در صورتی که کنگره نهایتا نتواند وتوی اوباما را با جمعآوری 67 رأی مسدود کند، میتواند اجرای توافق و توقف اجرای تحریمها را به بهانه اختلاف نظر با کنگره تا 52 روز به تأخیر بیاندازد.
به این ترتیب، مساله این است که کنگره یا میتواند اصل توافق را مخدوش کند یا میتواند دستکم برای 52 روز جلوی برداشته شدن تحریمهای ایران را بگیرد، بگذریم از این نکته که لغو تحریمها مسالهای جداگانه است، دستکم کنگره به این راحتی تحریمهای خود را لغو نمیکند و باز هم بگذریم از اینکه این ابهام وجود دارد که عبارت تحریمهای مرتبط با هستهای (Nuclear Related) دقیقا شامل کدام دسته از تحریمها میشود؟ و متاسفانه از این هم باید بگذریم که فکت شیت آمریکاییها در خصوص تحریمها چیزهای دیگری میگوید که متاسفانه روسها بهعنوان دورترین کشور دور از غرب عضو 1+5، دیروز مفاد آن را تایید کردند!
با این اوصاف، اولا جای این سوال مطرح است که با وجود چنین اقدامی از سوی کنگره آمریکا، چرا نباید مجلس شورای اسلامی ایران نقش و حقی مشابه داشته و ایفا کند؟ و ثانیا، با این اوصاف، چقدر به نتیجه رسیدن توافق جامع محتمل است؟
هنوز و در حالی که معلوم نیست اساسا توافق جامع حاصل میشود یا نه، آمریکاییها اصطلاحا «دبه درآوردن» یا به قول خودشان «Reneging» را آغاز کردهاند. به این ترتیب، مسئولیت عدم توافق جامع از هماکنون، برعهده طرفی است که هنوز هیچچیز نشده، در حال دبه درآوردن است.
اینکه از ابتدا در ایران هشدار داده شد که آمریکاییها غیرقابل اعتمادند و عدهای به این هشدار کمتوجهی کردند بیدلیل نبود و واشنگتن هم برای اثبات این مدعای برحق، خیلی صبر نکرد. ظاهرا ایران با فقط با 1+5 روبرو نیست، بلکه 535 نماینده کنگره (مجموع سنا و مجلس نمایندگان) را هم به آن باید اضافه کرد.
انتهای پیام/م
نظرات کاربران