نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
25. آذر 1393 - 18:50
68 سال است که پینگ پنگ بازی می کند و علاقه اش به این رشته را مانند یک نونهال می داند. شاید به ظاهر پیر شده است ولی شور و احساس جوانی را دارد و برای سلامتی جسم و روحش سال هاست که ورزش می کند. او زندگی اش را عجین شده با راکت، میز و توپ تنیس می داند. سیدرسول صالح‌پور، پدر تنیس روی میز ایران و خوزستان و یکی از بنیان‌گذاران تنیس روی میز کشور، بیش از نیمی از عمر خود را در ورزش سپری کرده است. او مانند یک جوان ورزش و زندگی را به کام خود شیرین می‌کند.

به گزارش آفتاب جنوب ،

سال است که پینگ پنگ بازی می کند و علاقه اش به این رشته را مانند یک نونهال می داند. شاید به ظاهر پیر شده است ولی شور و احساس جوانی را دارد و برای سلامتی جسم و روحش سال هاست که ورزش می کند. او زندگی اش را عجین شده با راکت، میز و توپ تنیس می داند. سیدرسول صالح‌پور، پدر تنیس روی میز ایران و خوزستان و یکی از بنیان‌گذاران تنیس روی میز کشور، بیش از نیمی از عمر خود را در ورزش سپری کرده است. او مانند یک جوان ورزش و زندگی را به کام خود شیرین می‌کند.

به گزارش ایسنا در عصر یک روز پاییزی که نم نم باران هم لطافت خاصی به آن داده بود، چند ساعتی میهمان پیشکسوت تنیس روی میز ایران و خوزستان بودیم. او که چند روز دیگر هشتادمین سالروز تولدش را جشن می گیرد، خاطرات زندگی ورزشی اش را با ما ورق زد و به سال های بسیار دور رفت؛ سال هایی که شاید پرفراز و نشیب بودند اما اکنون برایش ماندگار و دوست داشتنی اند.

ساعتی میهمان خانواده گرم و صمیمی صالح پور بودیم. همسر، فرزندان، عروس، داماد و نوه ها همه بودند و پدر تنیس روی میز در حضور همه آن ها، به سال های خیلی دور رفت و برای مان از اولین روزهای علاقه مندی اش به این رشته و این که همچنان با علاقه وصف ناشدنی به فعالیت در این رشته می پردازد، گفت.

پدر تنیس روی میز ایران در ابتدا در معرفی خودش می گوید: "متولد 1313 هستم و در مسجدسلیمان به دنیا آمدم و چند روز دیگر 80 سالم تمام می‌شود. باوجود این که سال های بسیاری از آغاز فعالیت من در این رشته می گذرد ولی هنوز علاقه من به این رشته مانند یک نونهال است و هنوز در مسابقات پیشکسوتان شرکت می کنم. من به عنوان پدر پینگ پنگ خوزستان و ایران و یکی از بنیان گذاران این رشته در کشور شناخته می شوم و سال 38 یا 39 بود که همراه با تیم ملی مقابل تیم هند بازی کردم. مدال های بسیاری کسب کرده ام و من از زندگی ورزشی خودم راضی هستم و اکنون در این سن دیگر برای خودم تمرین می کنم. خاطراتی که از این مدال ها دارم نیز باعث شده که من هنوز در این سن، این رشته را رها نکنم و علاقه مند باشم و تمرین کنم."

وی درباره ورودش به این رشته این گونه می گوید: "از 12 سالگی از شهرستان مسجدسلیمان این رشته را شروع کردم و البته پیش از آن به واسطه حضور کارشناسان خارجی در شهرستان ما که آن موقع برای تمرین میز داشتند به این رشته علاقه مند شدم. من روزی یک ربع تا نیم ساعت به تمرین آن ها نگاه می کردم و این موضوع عاملی شد که به این رشته علاقه مند شوم. به هر حال وقتی وارد این رشته شدم، علاقه من به آن بسیار زیاد بود و با سه ماه تمرین و با توجه به این که استعداد هم داشتم، توانستم عضو تیم باشگاهی نفتون مسجدسلیمان شوم و پس از شش ماه تمرین نیز عضو تیم شهرستانم شدم. هنوز 16 سال هم نداشتم که در اولین دوره مسابقات قهرمانی کشور که در تهران با حضور چهار تیم برگزار شد و فکر کنم سال 1332 یا 1333 بود، شرکت کردم و یادم هست که آن موقع هیات به من گفت که تو از سال آینده جزو بهترین های پینگ پنگ ایران هستی."

صالح‌پور می‌گوید: "من در سال 1327 بود که با کمک رییس هیات مسجدسلیمان که فردی ورزشکار و جزو روسای بزرگ شرکت نفت بود، توانستم کارمند شرکت نفت شوم. من زمانی که از محل کار بر می گشتم، از ساعت 15 به جای این که به خانه بروم، برای تمرین به باشگاه می رفتم و ابتدا حداقل 20 تا 25 دور، دور زمین فوتبال می دویدم و پس از انجام نرمش، تا زمانی که سایر بازیکنان به سالن بیایند، من با دیوار سالن مان تمرین می کردم تا بدنم آماده شود و پس از آن هم تا ساعت 23 تمرین می کردم. زحمات زیادی کشیدم و از همان ابتدا تمریناتم را بر مبنای حرفه ای گذاشتم و 25 سال بدون وقفه در مسابقات قهرمانی کشور شرکت کردم و هر سال هم مدال می گرفتم اما آن زمان تیم ملی شامل بازیکنان تهرانی بود و از من برای حضور در آن دعوت نمی شد."

پدر تنیس روی میز ایران ادامه می‌دهد: "به هر حال من تمرینات بسیاری انجام دادم و در مسابقات بسیاری شرکت کردم تا از بخش آماتوری به حرفه ای رسیدم. در این دوران نیز جام ها، مدال ها و حکم های قهرمانی بسیاری کسب کردم که بیشتر آن ها به سالیان دور بر می گردد و البته اکنون هم برای سلامتی خودم هفته ای دو، سه بار می دوم و سالی یکی دو بار هم که هیات مسابقات پشکسوتان استان را برگزار می کند، در رده سنی بالای 70 سال شرکت می کنم و مقام هم به دست آورده ام. من سال های بسیاری است که در این رشته فعالیت می کنم و فکر می کنم که بیخودی هم تمرین نکرده ام و زحماتم هدر نرفته است و نامی در استانم دارم و دوست دارم تا زنده هستم، پیشرفت این رشته را ببینم."

وی با گذر از بخشی از زندگی ورزشی، برای‌مان از زندگی شخصی‌اش نیز، می‌گوید: "حاصل ازدواجم دو فرزند پسر و سه فرزند دختر است. هیچ کدام از فرزندانم در ورزش به صورت حرفه ای کار نکردند. من مانع ورود آن ها نشدم ولی علاقه مند هم نبودم که آن ها وارد ورزش حرفه ای شوند و از آن ها خواستم به دنبال کار و زندگی بروند، چرا که وقتی یک ورزشکار در قهرمانی کشور، عنوان به دست می آورد، متعلق به خودش نیست و خود من هم وقتی به این مرحله رسیدم، مواظب بودم که حتی کج هم راه نروم، چرا که از نظر اخلاقی ورزشکار باید الگو باشد. همسرم نیز در دورانی که من به مسابقات می رفتم، تمام خانه و زندگی دستش بود و فرزندانم را بزرگ کرد. من شاید سالی چهار پنج بار در رقابت های کشوری شرکت می کردم و در این دوران که من نبودم، همسرم جور زندگی را می کشید که بابت زحماتش طی این سالیان نیز از او تشکر می کنم. من به واسطه حضور او، با خیال راحت ورزش می کردم."

وی به یکی از خاطرات ورزشی جالبش اشاره می کند و می گوید: "سال 1351 در مسابقات قهرمانی کشور که در اصفهان برگزار شد، شرکت کرده بودم که مربی تیم تهران که رضا لواسانی نام داشت، بازیکنان تیمش را جمع کرد و به آن ها گفت که باید با تیم خوزستان بازی کنیم و مواظب بازیکنان این تیم به ویژه صالح پور باشید. یکی از بازیکنان این تیم که علیزاده نام داشت، گفت که صالح پور کدام یک از بازیکنان خوزستان است که تعریف او را می دهند؟ که من را به او نشان دادند. من هم آن زمان باتوجه به این که تمرین نداشتم، چاق شده بودم و علیزاده گفت، همان خیکی را می گویید؟! به جان مادرم نمی گذارم در دو گیم به امتیاز 21 برسد. وقتی رسول جابری، بازیکن تیم ما این موضوع را شنید به او گفت دستت درد نکند، این فرمایش شما را به صالح پور می گویم و آمد به من گفت که باید بگویی که علیزاده را می بری و من به او گفتم رسول به بدن علیزاده نگاه کن و بعد هم به بدن من نگاه کن. ولی او گفت تو هم باید حرفی بزنی و من به او گفتم برو به علیزاده بگو، صالح پور متوجه شد که چه حرفی زده ای و گفته است در دو گیم کارت تمام است که او هم این صحبت من را به علیزاده انتقال داد و به او گفت که نانت آجر شد.

در این مسابقه من در گیم اول به پیروزی رسیدم ولی در گیم دوم در حالی که با حساب 8 بر 6 از حریفم پیش بودم، داور نتیجه را به سود حریفم تغییر داد ولی من بازهم در ادامه این رقابت از او پیش افتادم و در حالی که 18 بر 16 پیش بودم، باز هم داور امتیازات را جابه‌جا کرد و من در این زمان راکت را روی میز گذاشتم و برای اعتراض پیش رییس هیات رفتم که او به من گفت، با وجود این که چند سالی است در مسابقات شرکت نمی کنی، بزنم به تخته هنوز حریف هستی. به هر حال به او موضوع را گفتم که او گفت من متوجه شدم که شما 18 بر 16 پیش بودی و من به او گفتم تا داور نرود، دیگر بازی نمی کنم که به همین صورت هم شد و او گفت که داور را تغییر دهید. من به او گفتم نتیجه طبق آن چه داور قبلی اعلام کرده است، باشد و تغییری نکند که به همین دلیل من این گیم را باختم ولی در گیم سوم با حساب 21 بر 13 حریفم را شکست دادم."

در بخش دیگری از گفت‌و‌گوی‎مان از آقای صالح پور خواستم درباره وضعیت حال حاضر تنیس روی میز استان و کشور هم برای مان صحبت کند، می گوید: "من شخصا از آقای زارع پور، رییس فدراسیون راضی نیستم، چرا که زمانی که او آمد با پیشکسوتان خیلی میانه ای نداشت و مسابقات کشوری این رده سنی را برداشت و دیگر این مسابقات برگزار نشد. او می گوید بودجه ای که قرار است برای پیشکسوتان هزینه کنیم، آن را برای رده های سنی پایه می گذاریم. این حرف دهن پر کن است، چرا که ما پیشکسوتان اساتید این رشته در کشور هستیم و زمانی که پیشکسوتان از صحنه خارج شوند، یعنی ضربه بزرگی به پینگ پنگ کشور وارد شده است. به نظر من آقای زارع پور کار مفیدی برای پینگ پنگ ایران انجام نداده است و زمانی که شاهرخ شهنازی، رییس فدراسیون بود، باعث پیشرفت پینگ پنگ ایران شد. فکر او پینگ پنگ ایران را به اوج رساند و نوشاد عالمیان را او ساخت. شهنازی از افراد مفید و موثر ورزش کشور است و به نظرم پینگ پنگ کشور پیشرفت خود را مدیون آقای شهنازی است."

وی ادامه می‌دهد:" شنیده ام که نوشاد عالمیان هم گفته است که محل تمرینی ام مناسب نیست و با پدر و عمویش تمرین می کند. به هر حال ورزش امکانات می خواهد و وقتی بازیکنی به عنوان مستعد شناخته شد فدراسیون و هیات ها باید او را تحت پوشش قرار دهند و مشکلات زندگی و اشتغال او را برطرف کنند تا دغدغه ای نداشته باشد و تمام تمرکزش روی ورزش باشد. به نظرم فدراسیون در این زمینه موفق نبوده است و من به عنوان پدر پینگ پنگ ایران و یکی از بنیان گذاران این رشته می گویم کار در این رشته اصلا به درستی انجام نشده است. ما آن زمان از روی علاقه کار می کردیم ولی در هر صورت ورزشکار احتیاج دارد که دست او را بگیرند و به او کمک کنند و کمک کردن به یک ورزشکار هم نیاز به پول دارد و البته روسای هیات ها هم با دست خالی چه کار می توانند کنند؟!"

پدر تنیس روی میز ایران می‌گوید: "برای این که بتوانیم در این رشته پیشرفت کنیم، این امر به فضا و سالن های بیشتر هم نیاز دارد و به همین نسبت هم کار هیات ها بیشتر می شود. با کار بیشتر هم بازیکنان بیشتری جذب شده و استعدادها شناخته می شوند و هیات می تواند روی مستعدها کار کند و البته به مربی هم نیاز است. برای رسیدگی به استعدادها به بودجه هم نیاز است و رییس هیات برای کار کردن به پول نیاز دارد. درباره خوزستان هم که هیاتی فعال دارد باید بگویم به نظرم فدراسیون باید به خوزستان که فعال است و بازیکن بیشتری دارد، بیشتر کمک کند. آقای سلیمانی، رییس هیات استان نیز خیلی فعال است و کارش بسیار خوب است، دبیر هیات نیز بسیار فعال است و مسابقات زیادی را برگزار می کند و از هیات های فعال کشور محسوب می شویم. در هر صورت هیات استان به پول نیاز دارد تا بتواند کار خودش را به خوبی انجام دهد، چرا که هیات استان هم باید دستش پر باشد تا از ورزشکاران حمایت کند."

وی ادامه می‌دهد: "افشین نوروزی در مقطعی شاگرد من بود و به نظرم کار در این رشته بستگی به استعداد دارد و نوروزی استعداد کار در این رشته را داشت. در حال حاضر هم استعدادهایی مانند نوروزی در استان داریم. البته هر کسی می خواهد در ورزش کار کند باید پول هم خرج کند. همان طور که گفتم این رشته نیاز به سالن های بیشتر و مربی هم دارد که ما در استان از این نظر با کمبود مواجه هستیم اما در کل هیات استان خوب کار می کند و مسابقات متعددی برگزار می کند که در شناخت استعدادها موثر است. به هر حال زمانی که بازیکنی به عنوان مستعد شناخته شد، باید از آن یک بازیکن حرفه ای ساخت. من زمانی که آماتور بودم و می خواستم وارد بعد قهرمانی این رشته شوم، حداقل روزی 21 بار دور زمین فوتبال می دویدم و پس از نیم ساعت نرمش، بعد پشت میز پینگ پنگ می رفتم. پس یک بازیکن باید نوع تمرینات و زندگی اش کاملا حرفه ای باشد."

صالح‌پور که به اخلاق در زندگی و ورزش بسیار اهمیت می دهد با بیان خاطره ای در این زمینه، می گوید: "شعار مربیان و من که پیر این رشته هستم، اخلاق است. من حتی زمانی که کار مربیگری انجام می دادم، زمانی که ورزشکارم بیخودی می خندید، او را صدا می کردم و دلیل خنده اش را می پرسیدم. یک روز به همین صورت شد و وقتی شاهد خنده شاگردم در سالن بودم، او را خواستم تا دلیل خنده اش را جویا شوم که او به من گفت که همین جوری خندیدم و من هم برای تنبیه اش از او خواستم چهار بار زیر میز تنیس برود و برگردد."

در پایان این میهمانی صالح پور جام های قهرمانی، مدال ها و حکم های قهرمانی اش را که بسیار زیاد و حاصل سال ها تلاشش در عرصه ورزش بوده است را به ما نشان داد و دلیل این که هنوز با عشق و علاقه به این رشته می پردازد، خاطرات به یادماندنی اش از همین مدال ها و جام ها می داند.

 

نظرات کاربران

تازه های سایت