به گزارش آفتاب جنوب،
عصر خبر به نقل از شبكه مجازي آستان: آیت الله سید مرتضی پسندیده برادر ارشد امام در شب هفدهم شوال 1313 ق (13/1/1275ش) در خمین چشم به جهان گشود. در زمان شهادت پدر، 8 سال بیشتر نداشت که به همراه مادر و عمه، به خونخواهی پدر برخاست. او نزدیک به یک قرن از عمر خویش را در همراهی برادر کوچکش، امام خمینی سپری کرد. از نظر رژیم پهلوی ایشان به عنوان فردی خطر ناک شناخته شد و به همین دلیل چندین بار به دادگاه نظامى رژیم احضار و تحت محاکمه قرار گرفت. ایشان پس از پیروزى انقلاب اسلامى، همچون گذشته با تواضع وکیل برادر کوچکتر خود امام خمینى را در امور شرعى مردم به عهده گرفت. سرانجام در 22 آبان سال 1375 بدرود حيات گفت و در مسجد بالاسر حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
آن چه در پی می آید گوشه ای از فضایل ایشان است که در سالگرد ارتحال ایشان منتشر می شود:
آیت الله محمد مومن/ فقیه شورای نگهبان و عضو جامعه ی مدرسین قم
امام مثل پدر به ایشان احترام می کردند
امام احترامی که باید به پدرش می کرد را به این برادر داشت. آقای پسندیده هم با اینکه سنش بالاتر بود اما ارزش بسیاری برای امام قائل بود که در سخنانش مشهود است. وقتی امام بعد از ترکیه به نجف تبعید شده بود گاهی خدمتشان میرفتیم و داستانهایی تاریخی نقل میکرد یا احیاناً مسائلی از خمین میگفت. وقتی از شخصیتهای گذشته دولتی مطالبی میگفتند پیدا بود انسان آزادمنشی است که اصلاً اهل ترس و واهمه نیست. روحیه این خانواده در امام هم تبلور پیدا کرد. در دو آقازاده حضرت امام، مرحوم آقای حاجآقا مصطفی و آقای حاج احمد آقا، هم تبلور پیدا کرد. بالاخره خانواده بسیار بزرگ و محترمی بودند.
آیت الله علی اکبر مسعودی خمینی/ مجتهد
سهم اقتصادی روح الله هشتصد تومان می شد
بنده در این سالهای متمادی که در خمین و غیر خمین بودم یک کلمه لغو یا یک کلمه بیاحترامی حتی به دشمن، از ایشان نشنیدم. این خیلی مهم است. دو سه ساعت با هم بحث میکردیم و یک کلمه هم راجع به دشمن بیاحترامی نداشت. جملاتشان بسیار سنگین و اخلاقی و انسانی بود. از حیث اقتصادی هم یک مزرعهای در اطراف خمین بود که آن را بین نورالدین و مرتضی و روحالله تقسیم کرده بودند. سهم روحالله در سال هشتصد تومان فایده میداد. آقای پسندیده اواخر پاییز این هشتصد تومان را جمعآوری میکرد و به امام میداد. حتی یک دفعه من آن سهم را برای امام آوردم و به ایشان گفتم که آقا این هشتصد تومان فایده کشاورزی شما در خمین است. بعد از اینکه انقلاب پیروز شد امام همه سهمشان را به رعایا واگذار کردند و همه زمینها را به رعیتها بخشیدند.
حجت الاسلام و المسلمین قدرت الله علیخانی/ مشاور رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام
در جهت مبارزات کاملا کمک مالی می کرد
در دورانی که در قم بودم آیتالله پسندیده در غیبت امام محوریت بیت ایشان را از نظر دریافت وجوهات بر عهده داشت. ایشان وزنهای در بیت بود. من هم خودبخود مرید و علاقهمند به امام و یارانش بودم. البته در کنار ایشان آیتالله حاج شیخ حسن صانعی هم همیشه در بیت حضور داشت. بنده خیلی از مواقع خدمت آیتالله پسندیده میرسیدم. به دلیل مبارزات تا حدودی با هم محشور بودیم. ایشان هم خیلی به من علاقهمند بود. اصولاً ایشان از طلبههای مبارز استقبال میکرد و خوشش میآمد و دوستشان داشت.
ایشان در مسائل مالی فوقالعاده احتیاط میکرد. البته در مسئله مبارزه با رژیم و مواردی که تشخیص میداد و اعتماد داشت که طرف کارش درست است، کمک میکرد. یک بار وجهی پیش من بود که نمیخواستم آن را خودم مصرف کنم و احتیاط میکردم. خدمت ایشان رفتم و وجه را به ایشان دادم. ایشان این پول را، که پانصد تومان بود، گرفت و پنجبرابر رویش گذاشت و سههزار تومان به من داد. ایشان وقتی از طرف مقابل صداقت میدید و او را قبول داشت، اعتماد میکرددر جهت مبارزات کاملا کمک می کرد.
حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر آشتیانی/ از همراهان آیت الله پسندیده
چهار حق بزرگ، بر گردن امام
به اعتقاد بنده مرحوم آیتالله پسندیده چهار حق بزرگ بر گردن حضرت امام (رضوان الله تعالی علیهما) دارند که در حقیقت و به تبع آن، چهار حق بزرگ نیز بر گردن انقلاب اسلامی دارند. اول اینکه به منزله پدری مهربان و فداکار برای امام نقش خود را ایفا نمودهاند. دوم اینکه معلم و مربی حضرت امام بوده است. سوم اینکه فراتر از نسبت برادری، دوستی فداکار و بسیار صمیمی برای امام بودهاند. و چهارم اینکه یار و همراه فداکار امام و دلباخته به امام و نهضت امام بوده است و در سختترین دورانها به عنوان بازویی توانمند و همراه و غمخواری دلسوز امام و نهضت امام را به ترتیبی که خواهم گفت یاری کرده است.
ذبیح الله آل طاهر/ فرهنگی
ایشان یک جلوه ی مقبول العامه داشتند
آقای پسندیده با همه مشغلههایی که دارد به فکر مردم و نهضت است، برای آزادی زندانیان تلاش میکرد و یک جلوه مقبولالعامه داشت.این برمیگردد به آن خمیرمایه دینی، مذهبی و اخلاقی ایشان. واقعاً بیخود نیست که یک شخص از همه چیزش در راه خدا میگذرد و در مقابل یک جریانی که میخواهد به نحوی به مردم زور بگوید میایستد. برای چه میایستد؟ برای اینکه احساس میکند ظلمکردن به دیگران واقعاً مخالف نظر خدا، پیغمبر و ائمه است. این است که در مقابلش میایستد. ایشان یکی از همین مصادیق بارز ظلمستیزی بود. واقعاً با ظلم مبارزه میکرد.
نظرات کاربران