اندکی دقت نشان میدهد به احتمال بسیار قوی این رابط کسی نیست جز فرناز فصیحی به دلیل گزارشهای خود از فتنه 88 شش جایزه دریافت کرده است. همان خبرنگاری که در سال 88 از سوی وال استریت ژورنال مامور سفر به تهران و پوشش اخبار انتخابات ریاست جمهوری ایران میشود.
سردار اسدی میگوید: روزهای اول جنگ بود. دیدم نوجوانی یک چهارپایه گذاشته زیر پایش و روی دیوار نقشه میچسباند. پیش خودم گفتم دلشان خوش است آمدهاند جنگ. جنگ تیر و تفنگ میخواهد!
همزمان با سالروز عملیات مرصاد، نمایشگاهی مجازی از اسناد دفاع مقدس ویژه این عملیات برپا شده است. این نمایشگاه حاوی ۱۳ تصویر کمتر دیده شده از عملیات مرصاد است.
چند تا از همکاران در دم شهید شده بودند. از سه، چهار نفرشان صدای ناله به گوش میرسید. یکی از آنها ناصری بود که بدن مطهر و خونینش افتاده بود روی من. معلوم بود دارد آخرین نفسها را میکشد. با همان آخرین رمقش، مشغول شد به گفتن ذکر مقدس حضرت سیدالشهدا (ع). صدای یا حسین، یاحسین گفتنش، هنوز هم توی گوشم است.
زهرا جان! مادر عزیزم!این مسئله برای من قابل تحمل نیست. تا اینکه داخل هواپیما، پرونده ها مورد بررسی قرار گرفت و مرا به علت نداشتن شرایط برگرداندند. باور بفرمایید وقتی این جمله را شنیدم ، خیلی خوشحال شدم و احساس کردم که دختر پیغمبر(س)دعای مرا پذیرفته است.
سردار اسدی میگوید: روزهای اول جنگ بود. دیدم نوجوانی یک چهارپایه گذاشته زیر پایش و روی دیوار نقشه میچسباند. پیش خودم گفتم دلشان خوش است آمدهاند جنگ. جنگ تیر و تفنگ میخواهد!
در زمان جنگ یکی از شبها که با «جمال قانع» به گشت زنی در حوزه بسیج مسجد رفته بودیم در اطراف میدان یعقوب لیث، یکی از مغازههای مکانیکی، چراغ داخل آن روشن بود؛ جمال گفت برویم ببینیم چرا این مغازه خاموشی را رعایت نکرده است.
متن زیر بخشی از خطبۀ دوم نماز جمعه تهران در تاریخ 9 آبان 1359 به امامت حضرت آیت الله العظمی خامنه ای است. بی تردید بازخوانی آن روزها، شرایط حاکم بر جامعه را برای نسلهای امروزی تصویر می کند.