نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
17. فروردين 1394 - 16:29
ستاره تیم ملی می گوید: وقتی می‌بینم كه دارند حق سرمربی و بازیكنان را می‌خورند، وقتش است كه دهانم را باز كنم و واقعیت‌ها را بگویم.

به گزارش آفتاب جنوب، شاید در پایان مصاحبه مکثی کنید و باورتان نشود اشکان دژاگه، پسر آرام و بی‌حاشیه تیم‌ ملی چنین حرف‌هایی را به زبان آورده است اما می‌گویند هر کس آستانه صبر و تحملی دارد و پیداست با اظهارات اسدی دبیرکل جدید فدراسیون، کاسه صبر اشکان لبریز شده است. او باور نمی‌کند که دبیرکل، عملکرد تیم ‌ملی و کروش را پایین‌تر از استانداردها خوانده و مدام می‌گوید حرف‌های اسدی را نمی‌فهمد. دژاگه عادت ندارد درباره مشکلات تیم‌ ملی حرف بزند. 

حداقل بارها او را در شرایط سخت امتحان کرده‌ایم ولی در این گفت‌وگو، به ناگهان حقایقی را بازگو می‌کند و از مشکلاتی حرف می‌زند که به قول خودش «خنده‌دار» است. او می‌گوید در همین اردوی عید نوروز، لباس تمرینی نداشتند! این شما و این هم مصاحبه‌ای متفاوت از اشکان دژاگه‌؛ بازیکنی که شاید هنوز باور نکنید چنین حرف‌هایی به زبان آورده است.

اشكان‌جان! اگر موافق هستی با اردوی تیم ‌ملی در اروپا شروع كنیم. دو بازی خوب برگزار كردیم

بله، همین‌‌طور است. فكر می‌كنم بازی‌های خیلی خوبی بود. بازی با شیلی دیداری بود كه با تیم پانزدهم دنیا داشتیم و توانستیم بعد از 4 سال یك بازی بسیار خوب با یك تیم قدرتمند انجام بدهیم. دوباره نشان دادیم كه می‌توانیم با تیم‌های بزرگ دنیا رقابت كنیم. بر اساس تفكری كه كی‌روش در این 4 سال در تیم القا كرده، توانستیم خوب دفاع كنیم و این نقطه قوت ماست. خدا را شكر توانستیم شیلی را ببریم. دیدید كه سانچز و براوو هم برای شیلی بازی كردند و برخلاف اینكه بعضی‌ها پیش‌بینی می‌كردند شیلی با تیم اصلی‌اش برابر ما بازی كرد.

مقابل شیلی فوق‌‌العاده بازی كردی ... 

خدا را شكر توانستم به تیم كمك كنم. در تیم باشگاهی‌ام هم 90 دقیقه بازی می‌كنم. این اعتماد به نفسی كه كارلوس كی‌روش به من داده، خیلی كمكم كرده است.

بعد از بازی با شیلی هم به مصاف سوئد رفتیم‌؛ دیداری كه بسیاری از آن به عنوان بازی خداحافظی كی‌روش یاد كردند

امیدوارم كه واقعاً بازی با سوئد آخرین دیدار ما با كی روش نبوده باشد. خیلی‌ها پیش از این دو بازی می‌گفتند كه این دیدارها بازی خداحافظی كی روش است اما همه ما دیدیم كه چطور او با قلبش كار می‌كرد. امیدوارم آخرین بازی كی روش نبوده باشد. فكر می‌كنم در این دو بازی نشان دادیم كه این مربی به تیم ایران چقدر كمك كرده است. نمی‌دانم چند دفعه گفته‌ام ولی دوباره می‌گویم كی روش خیلی طرفدار دارد و مردم می‌دانند كه چطور با قلبش با تیم ایران كار كرده است. امیدوارم آدم‌های دیگر متوجه شوند كه كی روش چقدر برای فوتبال ایران مهم است. اگر او نباشد، فوتبال ایران ضرر بزرگی می‌بیند.

شما كه در اتریش و سوئد بودید، در تعطیلی رسانه‌های مكتوب، مردم در شبكه‌های اجتماعی خیلی جدی از كی روش حمایت كردند

مردم همیشه پشت كی روش بوده‌اند اما منظورم كسانی است كه چند وقتی می‌شود به شیوه‌های مختلف او را اذیت كرده و گفته‌اند كی روش خوب كار نمی‌كند. نمی‌دانم چطور آنها این حرف را می‌زنند. من یادم نمی‌‌آید كه تیم ایران توانسته باشد تیم پانزدهم دنیا را این‌ گونه شكست بدهد. یا آن عملكردی كه برابر آرژانتین داشتیم. من نمی‌فهمم كه چرا این حرف‌ها مطرح می‌شود. چطور آنها به خودشان اجازه می‌دهند كه بگویند كی روش كمكی به فوتبال ایران نكرده است.

منظورت كسانی است كه گفته‌اند كی روش پایین‌تر از استانداردها كار كرده است؟

بله، شنیدم كه آقای اسدی این حرف‌ها را زده است. خیلی از حرف‌های ایشان ناراحت و متعجب شدم. همه دنیا دیدند كه فوتبال ایران چقدر خوب بازی می‌كند. من دوستان زیادی در تیم‌های ملی بوسنی، غنا، هلند و آلمان دارم كه بعد از جام ‌جهانی‌ به من گفتند اشكان! شما چه تیم خوبی داشتید و چه فوتبال خوبی بازی می‌كنید. نمی‌دانم چطور آقای اسدی این حرف را مطرح كرده است. من تا به حال ایشان را ندیده‌ام و با هم صحبت نكرده‌ایم اما حرف‌های ایشان به ما هم برمی‌خورد و ما هم ناراحت می‌شویم كه چنین حرفی زده می‌شود. این حرف ایشان یعنی اینكه تیم ‌ملی خوب نبوده. واقعاً این حرف‌ها را نمی‌فهمم.

یعنی فكر می‌كنی منظور از این حرف‌ها بازیكنان تیم ‌ملی هم بوده‌اند؟!

كی روش خیلی به تیم ‌ملی ایران كمك كرده است. نمی‌فهمم كه چطور این حرف‌ها را زده‌ و گفته‌اند ما استانداردی پایین‌تر از استانداردهای مد نظرشان داریم. من 4، 5 سالی می‌شود كه پیراهن تیم ‌ملی ایران را بر تن کرده و به این پیراهن افتخار می‌كنم اما اگر اتفاقاتی كه اینجا (در تیم ‌ملی) افتاده را تعریف كنم، خیلی‌ها باورشان نمی‌شود. از پاداش و پول گرفته تا بلیت و هتل‌ها و لباس اما من تا الان هیچ چیز نگفته بودم. با این حال وقتی می‌بینم كه حالا دارند حق سرمربی و بازیكنان را می‌خورند، وقتش است كه دهانم را باز كنم و واقعیت‌ها را بگویم. متأسفانه وقتش رسیده بخشی از واقعیت‌ها را بگویم.

ما هم به خاطر همین سراغ شما آمدیم

ببینید ما سر لباس‌ها چقدر دعوا داشتیم. آن لباس‌ها خجالت‌آور بود. اگر من بروم این حرف‌ها را به دوستانم در تیم‌های ملی دیگر بگویم، از تعجب شاخ درمی‌آورند. ببینید من فوتبالم را در زمین خاكی آغاز كرده‌ام و برایم مشكلی نیست كه با لباس خوب بازی نكنم اما وقتی شما درباره تیم‌ ملی ایران صحبت می‌كنی، باید همه چیز كامل باشد. ما بازیكنان تیم ‌ملی 70 میلیون نفر را نمایندگی می‌كنیم، بنابراین باید لباس‌هایی را بر تن كنیم كه ‌شأن مردم ایران رعایت شود. واقعاً اگر پول ندارند كه لباس خوب تهیه كنند، خود بازیكنان تیم‌ ملی حاضرند پول جمع كنند تا پیراهنی درخور نام مردم ایران تهیه كنند. یا در تمام بازی‌های دوستانه، مقامات رسمی با كت و شلوار می‌آیند ولی همراهان ما با شلوار ورزشی و پیژامه می‌آیند. من در آلمان بزرگ شده‌ام و در تیم‌های آلمانی و انگلیسی بازی كرده‌ام اما در تمام دوران بازیگری‌ام این چیزهایی كه در تیم ‌ملی اتفاق افتاده را هیچ جای دیگر ندیده‌ام. 

جرأت ندارم كه اینها را به كسی بگویم چون آدم خجالت می‌كشد اما مردی به نام كی روش با سابقه‌ای بزرگ این همه دارد زحمت می‌كشد و دارد جانش را می‌دهد. با وجود اینكه از قبل گفته شد كه بازی با سوئد آخرین بازی كی روش است اما جوری كار كرد كه انگار 4، 5 سال دیگر در ایران می‌ماند. نمی‌فهمم كه چرا ما این همه ناشكریم و از داشتن چنین مربی بزرگی ناراحتیم. من در قطر بازی می‌كنم. بازیكنان قطر وقتی شنیدند كه كی روش می‌خواهد برود، آمدند از من پرسیدند كه چطور او دارد از ایران می‌رود. از یك لحاظ شوكه شده بودند كه كی روش دارد می‌رود و از طرف دیگر خوشحال شدند كه ایران او را از دست می‌دهد.

خیلی از مردم دوست دارند او بماند اما ظاهراً تصمیم گرفته‌اند كی روش دیگر نباشد ... 

تمام دنیا دارد می‌بیند كه این مربی چقدر خوب كار كرده اما خودمان قدرش را نمی‌دانیم. آن روز نیاید كه كی وش برود و همه حسرت بخوریم كه چطور گذاشتیم او از فوتبال‌مان برود. آدم چقدر می‌تواند چشمانش را ببندد. من بعضی وقت‌ها دلم می‌سوزد كه باید به همه چیز اوكی بگوییم. هر چیزی می‌گویند، باید بگوییم چشم. من این چیزها را در عمرم ندیده‌ام. اتفاقاتی كه در فرودگاه اتریش رخ داد را برای اولین بار می‌دیدم. بازیكنان باید خودشان بارشان را تحویل می‌دادند و كارت پروازشان را می‌گرفتند.

این تیم ‌ملی ایران است. در جام ‌جهانی‌ بازی كرده‌ایم. همه ‌شأن بزرگی برای فوتبال ایران قائلند. 3 تا بلیت بازیكنان هم اوكی نبود. شاید اگر اتفاقات لحظه آخر نمی‌افتاد، 3 بازیكن‌مان باید جدا می‌رفتند. خب با وجود این شرایط سرمربی دارد برای تیم ‌ملی جان می‌دهد اما می‌آیید می‌گویید كه پایین‌تر از استانداردهایتان كار كرده است؟! واقعاً دور از انصاف است. این چیزها را كه آدم می‌بیند، باور نمی‌كند. من تا حالا چنین حرف‌هایی را نزده بودم. تا به حال یك كلمه درباره پاداش‌های صعود به جام‌ جهانی‌ صحبت نكرده بودم اما الان می‌گویم. ما صعود كردیم به جام جهانی. حواله و پول دادند به بازیكنان. متأسفانه پای من شكست. خدا خواست و نتوانستم در 3 بازی آخر در كنار تیم باشم و كمك كنم اما قبلش كه بودم. جانم را كه داده بودم. آقای رحمتی بود، آقای پولادی هم بود. او هم جانش را داد و در تیم‌ ملی مصدوم شد اما حق‌مان را خوردند. حتی یك بار هم كسی درباره موضوع پاداش‌ها با من صحبت نكرده است. 

بیایند لااقل بگویند چرا؟ فقط گفته‌اند اینها نبوده‌اند! یعنی چه نبوده‌ایم؟ قبل از مصدومیت كه در همه بازی‌ها حضور داشتم. برای من حواله و پول مهم نیست اما انتظار دارم برای ما شخصیت قائل شوند. پولادی مگر كجا مصدوم شد؟ آخر چرا حقش را می‌خورند و می‌گویند نبودی؟! آدم‌هایی حواله را نفر اول گرفتند كه اصلاً یك قطره عرق هم برای تیم‌ ملی نریختند اما بازیكنان كه جان‌شان را دادند و مصدوم شدند، در آن بازی‌ها حق‌شان خورده شد. گفتم پول و پاداش برای من مهم نبود. می‌خواستم آن پول را به امری خیر اختصاص بدهم اما نشد. من با پای شكسته با قلبم بازی‌ها را نگاه می‌كردم (‌اشكان بغض می‌كند). بازی‌ها را نگاه می‌كردم. خوشحال می‌شدم كه همبازی‌هایم مثل آندو با دست شكسته برای تیم ‌ملی بازی می‌كنند و جان می‌دهند.

خب شاید به همین دلیل وقتی می‌گویند پایین‌تر از استانداردها بودید، خیلی ناراحت می‌شوید

اما وقتی این حرف‌ها را می‌زنند و می‌گویند پایین‌تر از استانداردهایشان بازی كرده‌ایم، خیلی بی‌انصافی است. این درست نیست. فوتبال رشته محبوبی است و هر كس دوست دارد و می‌تواند درباره آن نظر بدهد و همه نظرها هم قابل احترام است ولی مسئول فوتبالی باید تجربه داشته باشد كه نظر بدهد. من به نمایندگی از همه بازیكنان حرف می‌زنم. تا الان چیزی نگفته بودم اما وقتی می‌بینم حق سرمربی را هم می‌خورند و می‌گویند كه كی روش خوب كار نكرده، برای من دیگر غیر قابل تحمل است. حرف‌شان مثل جوك است. 

یعنی ‌چه این حرف‌ها؟ ما به عنوان تیم اول رفتیم جام جهانی. در برزیل هم خوب كار كردیم. نتایج آن طور كه بازی كردیم رقم نخورد. حق‌مان بدون هیچ اغراقی این بود كه آرژانتین را ببریم. چیزهایی كه من در این چند ساله در تیم ‌ملی دیده‌ام، عجیب است اما كــروش دارد همچنان می‌جنگد و جانش را می‌دهد. خیلی مربیان هستند كه حوصله جنگیدن با مشكلات را ندارند اما آنقدر تیم ‌ملی ایران و بازیكنانش برای كی روش مهم هستند كه برای همه چیز می‌جنگد و جانش را می‌دهد. 

خیلی سختی كشیدیم در این چند ساله. من در تیم نوجوانان آلمان بازی كردم. در آنجا هم این طوری نبود. چقدر آدم صبر دارد. باید یك روز این حرف را می‌گفتم. در همین اردوی عید. می‌خواستیم برویم تمرین، پیراهن نداشتیم تمرین كنیم. لباس تمرین‌مان شماره نداشت. خنده‌دار است. بازی‌های دوستانه‌ای كه می‌كنیم، اگر بخواهیم لباس‌مان را عوض كنیم باید دست‌مان بلرزد كه لباس برای بازی داریم یا نه. تمرین می‌رویم، لباس مدیوم انگار ایكس‌لارج است. لباس‌ها هم هیچ كیفیتی ندارد. 

ما چشم‌مان را روی خیلی از مشكلات بستیم و گفتیم ایرادی ندارد اما آخر تا كی؟! واقعاً چقدر دیگر تحمل كنیم؟! من شنیده‌ام برای بازی با شیلی رئیس فدراسیون شیلی آمده بود اما رئیس فدراسیون ما نبود. برای بعد از بازی شام دعوت كردند اما رئیس فدراسیون نبود. این خیلی بد است. این چیزها خیلی مهم است. اگر می‌خواهیم با تیم‌های بزرگ دنیا بازی كنیم، باید این پروتكل‌ها را رعایت كنیم. معلوم است كه دفعه بعد قبول نمی‌كنند با ما بازی كنند.

كی روش در آستانه سفر به اتریش ممنوع‌الخروج شد. این هم یكی از مشكلاتی بود كه در رسانه‌های دنیا منعكس شد

در تمام دنیا ممنوع الخروجی كی روش بازتاب داده شد. واقعاً خجالت كشیدم. خیلی از هم‌تیمی‌های سابقم به من زنگ زدند و گفتند قضیه ‌چیست؟ می‌خواهیم دفاع كنیم و بگوییم رسانه‌ها شلوغش كرده‌اند اما مگر می‌شود واقعیت را پنهان كرد؟ در این چندین سالی كه دارم فوتبال بازی می‌كنم، كار این ماساژورهایی كه اینجا هستند را بی‌نظیر دیده‌ام. در عمرم ماساژ به این خوبی نگرفته‌ام. واقعاً زحمت می‌كشند (دژاگه دوباره بغض می‌كند)، بعد حق اینها را هم می‌خورند. پول توجیبی این ماساژورها را هم می‌خورند اما این دو 24 ساعته سرویس داده و جان‌شان را می‌دهند. آقای ابراهیمی هم این همه زحمت می‌كشد. حق اینها را هم می‌خورند. 

مهم پول نیست. مهم این است كه چطور رفتار می‌كنند. من نه در وولفسبورگ، نه هرتابرلین و نه فولام هیچ وقت چنین ماساژی نگرفته بودم. اینها این همه زحمت می‌كشند اما چطور می‌شود بعضی وقت‌ها پول توجیبی‌شان را می‌خورند؟! ما چیزی نگوییم اینها كه حرفی نمی‌زنند و اگر هم چیزی بگویند حرف‌شان به جایی نمی‌رسد. اینها چیزی به ما نمی‌گویند اما ما از چشم‌شان می‌فهمیم كه ناراحت هستند. زندگی و خانواده‌شان را گذاشته‌اند و آمده‌اند اینجا دارند جان‌شان را می‌دهند اما از آن طرف این طوری حق‌شان را می‌خورند.

سؤال آخر ما هم درباره خداحافظی جواد نكونام از تیم ‌ملی است ... 

افتخار می‌كنم كه با جواد نكونام در یك تیم بودم. آقا جواد بهترین كاپیتان دوران فوتبالم است. همیشه به من و همه بازیكنان كمك می‌كرد، هم در بازی و هم بیرون از زمین برای‌مان مثل یك برادر بزرگ‌تر بود. خیلی حیف شد كه آخرین بازی‌‌اش را جلوی سوئد انجام داد. خدا را شكر توانست این دو مسابقه را به خوبی تمام كند. آقا جواد بازی‌های خوبی انجام داد و ان‌شاءا... در آینده دوباره با هم كار می‌كنیم. مدتی همبازی بودیم و حالا او قرار است مربی شود.

خبر داشتید كه خداحافظی می‌كند؟

نه نمی‌دانستم. شوكه شدم كه خداحافظی كرد. یك بار دیگر می‌گویم او برای ایران و تیم‌ ملی خیلی زحمت ‌كشید.

 

 

منبع: روزنامه خبر ورزشی

نظرات کاربران

تازه های سایت