به گزارش آفتاب جنوب،
عدد 1 را ارسال کنید تا همسر مورد علاقهتان را بشناسید! به شماره فلان پیامک بدهید تا از فال امروزتان با خبر شوید! رنگ مورد علاقهتان را برای ما بفرستید تا بگوییم چه خصوصیات اخلاقی دارید!» و پیامکهای مشابهی که روزانه برای همه ما ارسال میشود و به معضلی برای مشترکان تلفن همراه تبدیل شده است.
از ابتدای صبح آغاز میشود؛ پیامکهایی با شمارههای مختلف 5 و 6 رقمی که شما را وسوسه میکنند جوابشان را بدهید. یکی از شما میخواهد عددی را بفرستید تا جملات عاشقانه یا عارفانه برای شما ارسال کند، نکاتی را ارسال کند تا زندگی بهتری داشته باشید، راههای موفقیت در کار و زندگی را به شما نشان دهد، چگونه کنار آمدن با همسر احتمالیتان را به شما گوشزد کند و احتمالا وعده یک قرعهکشی چند ده میلیونی یا یک خودرو را هم به شما میدهد... گویی، نویدبخش حل همه مشکلات با ارسال یک پیامک هستند.
هرزنامه یا همان "spam" اتفاق تازهای نیست. روزانه میلیاردها هرزنامه به پستهای الکترونیک در سراسر جهان ارسال میشود. پیامهای ناخواستهای که فقط با یک هدف ارسال میشوند؛ کسب درآمد یا خودمانیتر بگوییم، خالی کردن جیب دریافتکنندگان.
راهکارهای حل مشکلات خانوادگی مشترکان به سبک اپراتورهای تلفن همراه و با پیامکهای 100 تومانی!
اما هرزنامههای پیامکی دو سه سالی است که امان مشترکان اپراتورهای تلفن همراه را بریده است. فرهنگ پیامکهای تجاری و تبلیغاتی چند سالی است که در کشور ما بطور جدی رایج شده اما جا نیفتاده است. جا نیفتاده چون تحمیلی و بدون انتخاب مشترکان، در کمال گستاخی به حوزه زندگی مردم راه یافته است. گستره تعریفشده فعالیت افراد و شرکتهای تبلیغکننده تا آن حد است که طبق ادعایشان پنل ویژه نمایندگان مجلس و مسئولان، آموزشگاهها، مدارس، نهادها و ... را در بر میگیرد.
فرهنگ بختآزمایی و شانس در ایران
بشر ذاتا جاهطلب و زیادهخواه است، و این حقیقت ذاتی تبدیل به پاشنه آشیل افکار عمومی و فرصت ناب برای سودجویان شده است. برانگیختن رؤیای پولدار شدن در یک شب، از شگردها و تکنیکهای تبلیغاتی طی سالیان بوده است. امروزه، خطوط تلفن همراه به عنوان سهلالوصولترین و فراگیرترین بستر برای تبلیغات، پیامهای اغواءکننده رنگارنگ که خبر از درآمد هنگفتِ بیزحمت و دغدغه را میدهند، شده است. وعده برنده شدن در قرعهکشیهای وسوسهبرانگیز میلیونی بسیاری را در دامی میاندازد که خلاصی از آن کار راحتی نیست.
پیشینه
در اواسط دهه 1330 برای اولین بار بليتهای بختآزمايی در مقیاسی گسترده وارد فرهنگ كوچه و بازار شد. اما، سال تاسیس قید شده بر روی برخی از بليتهای قديمی مربوط به 1327 بود. بليتهای بختآزمايی، ابتدا يك تومان و در اواسط دهه 40 دو تومان، در اوايل دهه 50 سه تومان، و در سالهای پيش از انقلاب به بهای پنج تومان فروخته میشد. این بليتها، توسط چاپخانه بانك ملی ايران چاپ میگردید. روي هر بليت، امضای خزانهدار و مدير عامل بنگاه بختآزمايی و شماره سريال مخصوص را میشد دید. مردم هم اقبال نشان دادند.
بليتها را ابتدا به نام "بلیط بختآزمايی" منتشر میكردند اما پس از اينكه مراجع به دليل شباهت آن با قمار به آن اعتراض كردند، ناشر بليتها نام "بنگاه بختآزمايی اعانه ملی" را برای آن برگزید. همچنین، در سالهای بعد نام آن را به "اعانه ملی" تغییر داد. در قسمت پایین بليتهای اعانه ملی نوشته شده بود: "به نفع موسسات خيریه". گاهی هم از سوی بنگاه بخت آزمائی، بيمارستان يا شيرخوارگاهی ساخته میشد تا نشان داده شود كه همه ماجرا مربوط به پول و كسب درآمد نيست.
جوایز بليتهای اعانه ملی، اغواكننده و متنوع بود. جايزه نفر اول، صدهزار تومان بود اما در اواسط دهه 50 به دوميليون و 500 هزار تومان هم رسيد. خودرو پيكان، آپارتمان، لوازم منزل، سكه طلا و ويلا نيز به تدريج به فهرست جوايز بليت اعانه ملی اضافه شد. و مردم همچون گذشته با هیجان و امید اقدام به خرید بلیت بخت آزمائی میکردند.
پس از انقلاب و جنگ، بسیاری از افراد پولدار شدند اما بسياری دیگر، همچنان در رويای پولدار شدن در يك شب سیر میکردند. دیری نپائید که در سال 1373 سازمان بهزيستی اقدام به انتشار كارتهای خيريه "ارمغان بهزيستی" كرد. اين كارتها، به منظور جبران خسارتهای سيل در شمال ايران چاپ شد. اما بعدها به همه امور خيريه تسری یافت و براي تشويق مردم به خريد، داراي قرعهكشی نيز گردید. اين كارتها، هزار تومان فروخته میشد و جايزه ويژهاش 20 ميليون تومان بود. البته بهزيستی با کوچک و متنوع کردن جوایز و معرفی جوایزی مانند قابلمه به عنوان جايزه، شور قضیه را درآورد و تبدیل به سوژه اول طنز مطبوعات شد. اما مردم همچنان مشتاق آزمودن بخت خود بودند.
پس از مدتی کارتهای ارمغان بهزیستی از سوی برخی مراجع (رجوع به سخنان مشهور آیتالله مکارم شیرازی) حرام خوانده شد. اما این کارتها چندین سال دیگر با اسامی گوناگون بخت مردم را آزمود و حتی از سوء استفاده از یک فرد نابینا هم دریغ نکرد تا جائی که وی در آن زمان یادداشتی را در روزنامه جمهوری اسلامی در شکایت از سازمان بهزیستی نوشت.
اما در سال 1384 که بحث كارتهای ارمغان بهزيستی تقریبا به تاریخ پیوسته بود، مركز پژوهشهای مجلس در گزارشی كه درباره رغبت جوانان به شركتهای هرمي و نماد آن که گلدكوئست بود، تهيه كرده بود، آورد: "جوايز بانكها و ارمغان بهزيستی، زمينه را برای فعاليت شركتهای لاتاری در كشور فراهم كرده است". روزها میگذشت و همچنان قصه قرعهکشی برای جوايز کوچک و بزرگ ادامه داشت. بانكها، همچنان مشتريان را براي رسيدن به جوايز بزرگ اغوا میكردند، تا جایی که امروز شرکتها و اپراتورهای تلفن همراه به روش قرعهكشی تلفنی روی آوردهاند. این روزها را به جرات میتوان زمستان سرد و بیرحم سوء استفادههای مالی تلفن همراه به قیمت سلب امنیت فکری مردم خود دانست؛ دستکم بلیتهای بختآزمائی به زور وارد حریم زندگی مردم نمیشدند.
دیدگاه جامعهشناختی
در ادامه، در گفتگویی با دکتر "مجید ابهری" -جامعه شناس، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل اجتماعی- ریشهها، آسیبهای ناشی، و راهکارهای مبارزه با پدیده بسیار مخرب اعتقاد به شانس و بختآزمایی مورد بررسی قرار دادیم:
دکتر ابهری معتقد است که پیروی از بخت و اقبال نشانه ضعف اعتماد به توکل است.
«در بسیاری از جوامع اعتقاد به شانس، بخت، و اقبال باعث شده بخش قابل توجهی از مردم پیروی از این فرایندها را توجیهی برای پیشرفت یا ناکامی خود در زندگی قلمداد کنند. در کشور ما نیز متاسفانه بخشی از مردم به این سامانهها اعتقاد داشته و هر گونه حادثه یا موفقیت را بدانها پیوند میدهند. در حالی که از نگاه رفتارشناسی شانس به عنوان یک پدیده رفتاری در جامعه وجود نداشته و مفهوم آن شناخت فرصتها، فکر و اندیشه در مورد آنها، و تصمیمگیری و عمل به موقع است. بنابراین، دنبالهروی از شانس و اقبال و بخت باعث شده که برخی از افراد به دنبال شرطبندی رفته و قسمتی از درآمد و سرمایه خود را در این راه به باد دهند. در حالی که بختازمایی یک پدیده دور از عقل و منطق است که فقط نشانه ضعف توکل و اعتماد به نفس میباشد. در حالی که فرد با شناسایی فرصتها و اقدام به موقع میتواند به بسیاری از اهداف خود دست یابد. در این میان، سودجویان وارد قضیه شده و با ایجاد موسسات مختلف اقدام به سوء استفاده از این فرهنگ میکنند.»
این تحلیلگر مسائل اجتماعی ادامه افزود: «عدهای که تنبلی حرکت خود را به عهده شانس واگذار میکنند، برد و باخت را برای خود هدف اصلی تعیین مینمایند. تمامی مردان و زنان موفق در دنیا با اتکا به خدا و تکیه بر تواناییهای خود به موفقیت رسیدهاند نه اینکه منتظر باشند که شانس در خانه آنها بیاید. چون این حادثه هیچگاه اتفاق نخواهد افتاد و مردم نباید اجازه دهند که این گونه موسسات و افراد چه در قالب دعانویسی و رمالی و فالگیری و آیندهگویی و چه در قالب شرطبندیهای غیر عقلانی و غیر قانونی و غیر شرعی به شعور آنها اهانت نماید. آنچه که امروز بخت و اقبال تلقی میگردد، فرایند بیرونی از منطق و تواناییهای فردی و محیطی وی میباشد. »
وی در بحث ریشههای فرهنگ بخت آزمایی 30الی 40 درصد از مردم هر جامعه را دچار عارضه تنبلی اجتماعی و ریشه این فرهنگ را نه مربوط به گذشته ایران که مربوط به تاریخ جهان دانست که از سالیان بسیار قدیمی ریشه در جان جوامع داشته است. وی عادت اعتقاد به شانس و بختآزمایی را نشانه تنبلی رفتاری میداند که به شدت از عقل و منطق به دور است.
این استاد دانشگاه و جامعهشناس آسیبهای مشتق از فرهنگ شانس و اقبال را ناامیدی نسبت به تواناییهای خود، دلسردی از توانمندیهای هر فرد، ضعف اعتماد بنفس و توکل، ایجاد و گسترش تنبلی اجتماعی، و تقویت باورهای غلط و کاذب در رسیدن به سرمایه و پول بدون تلاش یعنی ثروت باد آورده دانست. در این صورت است که تحرک در جامعه جای خود را به تنبلی داده و گروهی منتظر میمانند تا از رهگذری غیر از تلاش و کوشش و مطالعه و استواری و مقاومت به سرمایه برسند که این محال عقل بوده و در صورتی هم که اتفاق بیافتد صد در صد مسائل و حوادث تلخی را به دنبال خود خواهد داشت.
دکتر ابهری در پایان در رابطه با راهکارهای مقابله با این فرهنگ مخرب اینگونه ابراز داشت: متاسفانه نهادهای فرهنگی و متولی در این زمینهها کمتر به کالبد شکافی این فرایندها پرداخته و واقعیتها را برای جامعه بیان نکردهاند. همانگونه که دین مبین اسلام تلاش را اساس و دستمایه سرمایه و کار قرار داده و بیان نموده است که برای هیچ انسانی چیزی عاید نمیشود مگر با سعی و تلاش او، اما مشاهده میشود که برخی از نخبگان نیز به این فرایندها اعتقاد داشته و میترسند که حقایق پشت پرده دروغ بودن اینگونه مسائل را بیان کنند. بیان واقعیتها در این زمینه اطلاعرسانی و آگاه سازی، آموزش مهارتهای زندگی و فردی در راستای تقویت توانمندیهای فردی میتواند از شروع یا کسترش این آسیبهای آسیبساز جلوگیری نماید.
خدمات ارزش افزوده
این اصطلاح علم ارتباطات مربوط به سامانه عظیمی است که دارای سرویسهای مختلف فرعی است. عموما تعرفه آن از سرویسهای استانداردی چون صدا و فکس گرانتر است و در همه صنایع به کار گرفته میشود. اگر نگاه مفهومی به قضیه داشته باشیم، باید بگوییم که این خدمات به منظور تحریک کاربر به استفاده بیشتر از تلفن همراه در جهت کسب درآمد بیشتر اپراتورها اعمال میگردد.
این خدمات از تلفن همراه (به عنوان بهترین بستر) به منظور ارائه تکنولوژیهایی چون پیام کوتاه (SMS)، چندرسانهای (MMS)، و دسترسی به اطلاعات (Data) بهره میبرد. امروزه SMS و MMS کاربرد بسیار زیادی دارند.
ارائهدهندگان خدمات ارزش افزوده به سه دسته تقسیم میشوند: 1. تولیدکنندگان محتوا: که قانونا و مستقیما مجاز به تولید محتوا هستند 2. توسعه دهندگان محتوا: که محتوا را بنا به درخواست مشترک تولید کرده و در اختیارش قرار میدهند 3. جمعآوری کنندگان محتوا: که محتوا را جمعآوری کرده و در اختیار اپراتورها قرار میدهند.
شکل خدمات ارزش افزوده در کشورهای دیگر
خدمات ارزش افزوده در کشورهای خارجی و بالاخص کشورهای جهان اول و دوم، شکل مشخص و منظمی دارد. این خدمات، در این کشورها در سایه رعایت قوانین و احترام به حریم خصوصی زندگی مردم ارائه داده میشود. اپراتورها در کنترل کامل مخابرات و نهادهای مسئول قرار داشته و هر گونه سوء استفاده تبلیغاتی و مزاحمت در حریم خصوصی افراد به شدت تحت پیگیری قرار داده میشود. اجازه انتخاب به مشترک داده میشود و هیچ تبلیغی بدون ملاحظه وارد حریم شخصی وی نمیشود،علاوه بر این، نظام منظم و هوشمند این خدمات در قالب وجود یک سامانه مشخص و ارائه شفاف برنامهها، قرعهکشیها و تعرفهها -به دور از هر گونه تغییر آنی- به مشتری خود احساس آرامش و اطمینان القاء میکند که ذیلا به 2 نمونه از آن میپردازیم:
تصویر فوق مربوط به وبسایت شرکت Vedafone هند میباشد که تمامی گزینههای مسابقه قرعهکشی را برای انتخاب در اختیار مشترکین قرار داده است
در تصویر ذیل، نمونهای از 2 مسابقه پیامکی در کشور هند را شاهد هستیم که بدون ایجاد مزاحمت برای تمامی مشترکین، از سوی اپراتور بر روی وبسایت قرار گرفته است:
نگاه کارشناسان و تحلیلگران در مورد مزاحمتهای تبلیغاتی
دیدگاه یک روانشناس
دکتر "عباس سید کریمی" -روانشناس و مدرس دانشگاه- تلفن همراه افراد را حریم خصوصی دانسته و قویا اعتقاد دارد که ارسال پیامکهای تبلیغاتی مزاحم به اندازه مزاحمت تلفن ثابت زشت و قبیح است. این کارشناس، ساعات حضور در منزل را لحظات نیاز به آرامش در کنار خانواده دانسته و ارسال ناگهانی این پیامکها را سلبکننده و بر هم زننده این آرامش ارزشمند میخواند. او، به زیبایی روانشناسی تبلیغات را اینگونه بیان میکند: "هدف تبلیغات ایجاد باور نیاز است و نیاز کاذب را خلق میکند. چرا که شخص تا قبل از رویت تبلیغات چنین پدیدهای را در خود احساس نمیکند. با احساس این نیاز، میل به مشارکت یا خرید شکل میگیرد و سود برای تبلیغکننده تعریف میشود. اشکال امر در اینجاست که این میل شکلگرفته از تبلیغ، فرد را دچار از خود بیگانهگی کرده و او به یک فرد مصرفگرا بدون در نظر گرفتن اولویتهای منطقی زندگی مبتلا میشود. تلفن همراه یک حریم بسیار خصوصی و محترم است و اگر کسی خواهان ورود باشد باید اول اجازه بگیرد نه اینکه وارد شود و بعد اجازه بگیرد. سید کریمی، 90 درصد علل پرخاشگری در جامعه را مربوط به ناکامی و 10 درصد را مربوط به یادگیری میداند، و معتقد است که این پیامکها دقیقا حس ناکامی در خرید آن تبلیغ را القاء میکنند.
دیدگاه مسئولین امر
"مصوبه ممنوعیت پیامکهای تبلیغاتی بدون مواقفت مشترکین" چندین بار تاکنون به اپراتورها ابلاغ شده است اما کجاست گوش شنوا؟! این مصوبه در بهترین حالت ممکن بدین شکل تحت توجه اپراتورها قرار گرفت که از مشترکین خواستند تا با ارسال کد فلان به سامانه فلان، سرویس پیامکهای تبلیغاتی را غیر فعال کنند. اما بخش اعظمی از مشترکین پس از عمل به این روش، نتیجهای حاصلشان نشد. این امر تا جایی پیش رفت که در سال 1391 معاون سابق سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی از ارسال گزارش تخلف اپراتورها به سازمان تعزیرات حکومتی در اعمال نکردن مصوبه خبر داد. حسن رضوانی، کاملا از کارشکنی و تخلف اپراتورها باخبر بود و به خوبی میدانست که آنها در گام اول جهت تلطیف اوضاع و تحمیق این سازمان و مردم، اقدام به راهاندازی سیستم غیر فعالسازی کردند و از آنجایی که تفکیک بین پیامکهای انبوه "عمل فرا وظیفه" برای آنها محسوب میشود، ادامه راه به کرم خدا واگذار کردند.
رضوانی، در سال 1391 اخطارنامه اپراتورهای تلفن همراه را آماده کرد و وعده داد که در صورت عمل نکردن به آن، طبق قانون با آنها برخورد خواهد شد و مشترکین هم میتوانند علیه آنها شکایت کنند. همچنین، "لطفاله صبوحی" -معاون سابق سازمان رگولاتوری- در همین سال ضمن محق دانستن مردم در شکایت از اپراتورها، به تقبیح و تهدید آنها در صورت تدام کارشکنی پرداخت. اما همچنان این گره کور دست توانایی جهت باز شدن نیافته و اکنون در زمستان 93 شاهد تداوم کارشکنیهای و بیتوجهی قواعد و مارجع حقوقی و قضایی نسبت به آن هستیم.
دیدگاه یک حقوقدان
"سودابه تائبی" -حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری- در وبسایت خود به موارد ذیل در رابطه با این موضوع پرداخته است:
ارتباط پیام های تبلیغاتی با نقض حقوق شهروندی
ایجاد مزاحمت تلفنی انواع مختلفی دارد. به عنوان مثال یکی از این مزاحمتها زنگ زدن و حرف نزدن بوده است. اخیرا با توجه به گسترش سامانههای ارسال انبوه پیام کوتاه، تبلیغ کردن به وسیله ارسال پیام کوتاه در حجم وسیع از این طریق به شدت در حال رشد است. سوال اینجاست که آیا تبلیغ کردن اشخاص و گروهها از طریق ارسال پیام کوتاه به شماره شخصی افراد، با تبلیغ کردن از طریق وسایل ارتباط جمعی نظیر روزنامه، تلویزیون، اینترنت و... در یک دسته قرار میگیرند؟ آیا حق بر تبلیغ کردن کالا و خدمات همانطور که در بخش نخست مجاز است، در قسمت اخیر نیز امری درست محسوب میشود؟ میزان تداخل این موضوع با حقوق شهروندی تا چه حد است؟ آیا این عمل موجب نقض حقوق انسانی میشود یا خیر؟
ایجاد مزاحمت با ارسال پیامهای تبلیغاتی
اصولا داشتن یک خط ارتباطی از جمله شخصیترین موضوعات یک فرد در زندگیاش است. ارسال پیامهای کوتاه تبلیغاتی برای رسیدن اشخاص به یک منفعت شخصی به صورت تبلیغ شدن برای کالا یا خدمات آنهاست.
بنابراین از نظر منطقی و طبیعی، ایجاد مزاحمت و ورود به حریم خصوصی یک شخص و اجبار وی به دریافت چنین پیامهای کوتاهی برای رسیدن به منفعت دیگری نادرست به نظر میرسد. شرکت مخابرات استان تهران اعلام کرد: بر اساس آییننامه مربوط به مزاحمتهای تلفنی که به اپراتورهای تلفنهمراه ابلاغ شده است، پیامک های تبلیغی، مزاحمت تلفنی محسوب نمیشوند.
ارسال پیام کوتاه به مقصد مشترکان تلفن همراه در صورتی تخلف محسوب میشود که موجب مزاحمت مشترک شده باشد و شاکی بتواند موضوع مزاحمت را با دلایل قانونی اثبات کند. بر این اساس، مواردی مانند ارسال پیامهای تبریک، تبلیغی و پیامهایی با مضامین اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی نمیتوانند مشمول عنوان مزاحمت تلقی شوند؛ مگر آنکه طبق رویههای مشابه در زمینه تلفن ثابت حجم پیامهای ارسالی در عمل باعث نداشتن امکان استفاده مشترک از وسیله مخابراتی شود.
اما این تفسیر غلط به نظر میرسد. آنقدر وسایل ارتباط جمعی نظیر رادیو، تلویزیون، اینترنت و... در زندگی اجتماعی ما جا باز کرده است که انبوهی از تبلیغات را در اطراف خود کاملا احساس میکنیم. حتی روی بدنه وسایط نقلیه عمومی و کنار پلها و اتوبانها نصب نقوش و تابلوهای تبلیغاتی مشاهده میشود. اما این روشها متفاوت از نفوذ در وسایل ارتباطی شخصی و مختص به هر شهروند است که حق مدیریت ارتباطی آن وسیله را دارد و مجبور به دریافت دایم این پیامهای کوتاه در زمانهای مختلف شبانهروز نیست. نباید مزاحمت به این حد توسط شرکت مخابرات محدود تصور شود که فقط در صورتی که حجم پیامهای ارسالی در عمل باعث نداشتن امکان استفاده مشترک از وسیله مخابراتی شود، مزاحمت تلقی شود.
اینکه یک مشترک به خاطر منافع شخصی یک عدهای، به خاطر تحمیل دریافت اینگونه پیامها از خواب بیدار میشود، یا مثلا مجبور به دست کشیدن از کار در حال انجام خود به خاطر رسیدن پیامی که به هیچوجه مورد نیاز مشترک نیست و نظایر آن مزاحمت تلقی میشود. به طورقطع عدم امکان استفاده مشترک از وسیله مخابراتی به دلیل ارسال انبوه پیامها مزاحمت تلقی خواهد شد و این سخن از طرف شرکت مخابرات بر اساس آییننامه حرف جدیدی نیست. باید قدری دقیقتر به واژه مزاحمت توجه داشت. درگیر و معطوف کردن ذهن مشترک و جلب توجه وی با رساندن انبوه پیامهای کوتاه در طول شبانهروز که احتمالا هیچکدام از آنها مورد استفاده مشترک نیست، نوعی مزاحمت محسوب خواهد شد.
ایجاد رنجش
زمانی که تبلیغات، تکنیک هایی را به کار می گیرد که باعث آزردن، رنجاندن و توهین به کسی شوند یا عوام فریبانه باشند، مشتریان ممکن است آن را به عنوان یک امر ناخواسته و آزاردهنده درک کنند. تبلیغات موبایلی ممکن است انبوهی از اطلاعات را فراهم کند که باعث گیجی دریافت کننده شوند و مصرف کنندگان به این اطلاعات ناخواسته، به طور منفی عکس العمل نشان دهند. این موضوع یکی دیگر از پیامدهای منفی پیامک های تجاری است که می تواند از جوانب حقوقی برخوردار باشد.
نقض حقوق شهروندی
"سودابه تائبی" -وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی- معتقد است که حتی در صورت عدم ایجاد مزاحمت به معنای واقعی کلمه، باید توجه داشت که یکی از مسایل مهم در زندگی افراد، حریم خصوصی آنها است. تلفن همراه شخصی با شمارهای مختص به یک شهروند، جزو وسایل شخصی فرد محسوب میشود. به این ترتیب ارسال پیام کوتاه تبلیغاتی در هر زمان از شبانهروز و بدون درخواست مشترک نوعی ورود به حریم خصوصی شخص محسوب میشود. از جمله حقوق شهروندی، آزادی افراد در حریم خصوصی خود و حق بر عدم ورود دیگران به حریم خصوصی آنان است. بنابراین احترام به حقوق شهروندی اشخاص اقتضا دارد که جلوی ورود این دسته از پیامهای کوتاه تبلیغاتی به تلفن همراه شخصی افراد گرفته شود. این امر نیازمند اعمال نظارت دقیق و تجدید نظر در سامانه فعلی ارسال پیامهای کوتاه در حجم وسیع به شهروندان کشورمان است.
نادرست بودن نظام فعلی
تائبی در این رابطه میافزاید: اساسا با توجه به ماهیت ناقض حقوق شهروندی بودن، الزام شهروندان به دریافت پیامکهای تبلیغاتی از سوی مبلغان برای دریافت یا عدم دریافت درست نیست. در توضیح این مطلب باید گفت که در حال حاضر اصل امکان برای ارسال پیامکهای مزبور برای تمامی مشترکان تلفن همراه است. یعنی اصل و مبنا بر پایه جواز ورود به حریم خصوصی افراد است. تنها در صورت عدم تمایل مشترک میتواند از طریق تماس خواستار قطع ارسال پیام کوتاه تبلیغاتی شود. اساسا باید سامانه تبلیغاتی از طریق ارسال پیامهای کوتاه متعدد عکس نظام فعلی باشد. به این معنا که متصدیان امر ارسال پیام کوتاه تبلیغاتی به عموم مردم اطلاعرسانی کند که هر کس از مشترکان تلفن همراه که تمایل به دریافت پیامهای کوتاه انبوه تبلیغاتی دارد مثلا به شماره خاصی یک پیام کوتاه بفرستد.
موضع قانونی در زمینه مزاحمت
در صورتی که به علت ارسال پیامهای کوتاه تبلیغاتی به مراجع قضایی مراجعه شود و در نهایت این عمل بنا به نظر قاضی دادگاه ایجاد مزاحمت تلقی شود، حکم این عمل در قوانین ما وجود دارد. مطابق ماده 641 قانون مجازات اسلامی، هر گاه کسی به وسیله تلفن یا دستگاههای مخابراتی دیگر برای اشخاص ایجاد مزاحمت کند، علاوه بر اجرای مقررات خاص شرکت مخابرات، مرتکب به حبس از 1 تا 6 ماه محکوم خواهد شد. به این ترتیب ملاحظه میشود که عمل مزبور در صورت احراز مزاحمت برای اشخاص به انحای گوناگون جرم تلقی و مرتکبان آن را با مجازات مواجه خواهد کرد. اما نکته این است که حقیقتا سیستم قضایی کشور توجه کمی نسبت به این عمل خلاف و غیرقانونی اپراتورها و شرکتهای تبلیغکننده نشان داده است و شاهد اثبات آن را میتوان بر تداوم عمل آنها دید.
وجود مورد مشابه در کشورهای دیگر و نحوه صحیح رسیدگی به مردم
در سامانه ارتباطی کشورهایی چون انگلیس و آمریکا به عنوان دو نمود بارز تکنولوژی پیامکی در جهان، نیز میتوان وجود پیامکهای تبلیغاتی مزاحم را مشاهده کرد. اما، ارسال پیامک تبلیغاتی -چه در حجم کم و چه زیاد- تخلف محسوب گردیده و مستحق برخورد قضایی است. چارت مشخص نیازهای مردم و وظایف اپراتورها و تبلیغکنندگان در قبال پولی که از مردم میگیرند، برای همگان مفهوم است. در تصویر ذیل، در یک سامانه دولتی مربوط به آمریکا، راهکارهای فنی و قضایی برای حل مشکل مزاحمتها ارائه شده است:
در تصویر دوم، سامانه ثبت شکایت و شماره تماس رسیدگی و مشخصات کامل واحد حمایت از مشترکین ارائه گردیده است. این بدان معناست که خود دولت به منزله دلسوز و چتر حمایتی مشترک صدمه دیده از تبلیغات وارد عمل شده است.
البته مخابرات کشور ما بارها به دفاع از خود، مدعی شده که سامانه رسیدگی را سالهاست ایجاد کرده؛ اما پاسخ این است که حتی فریاد کشیدن هم علاج گوشهای کر نیست. قطع یقین، این سامانه نمایشی در فاز اول جهت خاموش کردن منتقدین درصدی از شکایات را پیگیری کرد و بعد باقی شکایات را به رحمت خدا واگذار نمود. مخابرات و اپراتورها که مشوق اصلی مزاحمین امروز امنیت فکری مردم هستند، چه پاسخی در قبال رنجش مردمی دارند که نمونه حاضر آن نگارنده و دوستانش با گوشیهایی مملو از سیل پیامکهای تبلیغاتی هستند.
اعتراض مردم در وبسایتها و شبکههای اجتماعی
این روزها، در پی خستهگی از مزاحمتهای چند ساله اپراتورهای تلفن همراه -که باید مدافع حریم آنها باشند و تبدیل به متجاوز به حریم آنها شدهاند- از آنها احساس انزجار میکنند. نمونه بارز این حس منفی و نفرتبار را میتوان در بخش نظردهی وبسایتها، وبلاگها، انجمنها، و شبکههای اجتماعی دید که در ذیل به چند نمونه آنها اشاره میکنیم:
"مخابرات به خاطرات افزایش درآمدش، اعصاب مردم بیچاره را خط خطی میکند".
"زیاد زحمت ندید به خودتون. چون دستگاههای ارسال انبوه پیامکی که جدیدا به بازار اومده سیم کارت میخوره و اگه پیامکهای تبلیغاتیتون رو هم مسدود کرده باشید، باز اون پیامها رو دریافت میکنین".
"ای کاش به زودی برای کل پیامکهای مزاحم چه تبلیغاتی، چه جناحی و سیاسی و چه غیره یه فکر اساسی بشه. از دولت محترم میخواهیم جهت حفظ حقوق شهروندی مانع این گونه مزاحمتها بشه".
"بنده هم مانند سایر هموطنان از این پیامکها بیزارم و بعضا مجبورم ولو به قیمت از دست دادن تماسهای ضروری گوشی را خاموش کنم.
"جالب اینجاست که من برای من که خانمم بارها تبلیغات ویژه آقایان فرستادند. در حالی که هر شماره موبایلی که مخابرات در اختیار میگذارد مشخص است که صاحباش مونث است یا مذکر".
"پیامک انبوه رسانهای است مانند رسانههای دیگر جهت اطلاعرسانی. اگه درست و فقط جهت اطلاعرسانی باشه مفید و معقوله. چیزی که خوب نیست که با اون و با نوعی پیامکهای خاص از مردم کاسبی کرد. زمان و نحوه ارسال پیامک خیلی مهمه که مزاحمتی برای مردم نباشه و یا لااقل فایدهاش از مزاحمتاش بیشتر باشه".
"ما برای خط تلفنمون داریم مالیات میدیم. بنابراین کاملا شخصیه و امتیاز پخش شمارهاش دست ماست. این کار مخابرات کاملا بیاخلاقیه که شماره ما رو نسبت به منطقه و صنف در اختیار شرکتهای تبلیغاتی میزاره"
"واقعا غیر قابل تحمل است. وقتی منتظر پیامک مهمی هستی هی از این پیامکهای تبلیغاتی مییاد".
"بنده از راهکار شرکت مخابرات برای مسدود کردن پیامکهای تبلیغاتی استفاده کردم اما پیامکهای جمعی مورد نیاز مثل پیامهای دبستان فرزندم هم قطع شد و به ناچار مجددا آن را فعال کردم. به دست آوردن پول برای مخابرات هدف است و وسیله را توجیه میکند و به هیچ وجه برای آرامش مردم اهمیتی قائل نیستند".
"من بارها حتی درخواست لغو دریافت پیامک تبلیغاتی را دادم اما هنوز مییاد. واقعا دیگه عذابآور شده".
"وای این میلیونر شو دیگه شور مزه درش آورده باور کنید ساعت 5 و 6 صبح هم پیام میده میلیونر شو آقا ما نخوایم میلیونر شیم باید کی رو ببینیم بزارید با آرامش بخوابیم".
واکنش عجیب و اهانتبار مخابرات
روابط عمومی و امور بینالملل مخابرات در پاسخ به موضوع ماهیت این پدیده، اعلام کرده که ارسال پیامک انبوه طبق تعهدنامه و بر اساس قوانین و الزامات قرارداد CPها صورت میگیرد و آن دسته از مشترکانی که مایل به دریافت نیستند، میتوانند با ذکر مشخصات کامل مربوط به مالکیت سیمکارت - که همان هفت خوان رستم است- اقدام به غیرفعال کردن این سرویس در تلفن همراه خود کنند.
علاوه بر این، روابط عمومی مذکور در کمال آرامش توپ را به زمین مردم شوت کرده و در بیانی کاملا زیرکانه میآورد "گفتنی است که از ابتدای سال 1384، شرکت ارتباط سیار ایران مکررا شیوه عدم دریافت پیامکهای تبلیغاتی را اطلاعرسانی کرده اما تعداد متقاضیان به 10 هزار نفر هم نرسیده است".
جمعبندی
1. اپراتورها -دست کم در ایران- انسانها را به چشم دستگاه پولسازی میبینند. جالب اینکه حتی این مشتری پولساز در زمان پولسازی هم برای آنها اهمیت ندارد. آنها با علم بر ناآگاهی جامعه از شرایط و ضوابط ارتباطات رادیویی و الکترونیک، براحتی به کارشکنی میپردازند و با کشف افتضاح، بلافاصله به توجیه -بیشتر عجیب- قصور خود میپردازند.
2. به نظر میآید که در ایران نه فرهنگ پذیرش قصور و عذرخواهی بابت آن در سرویس دهندگان و مسئولین امر تعریف شده و نه مردم ما عملا آگاه به قوانین و ضوابط موجود هستند تا بدین طریق از راههای قانونی به حق آنها رسیدگی شود.
3. با عنایت به سخنان دکتر ابهری در رابطه با نفس بیخردی و جهالت در اعتقاد به شانس و اقبال، تا ایجاد یک طرح جدی و لازم الاجرا در رابطه با مزاحمتهای اپراتورها و تبلیغکنندگان، لازم است که هموطنان به هیچ وجه خود را وارد عرصه مسابقات پیامکی ناخواسته نکنند تا بدین طریق اپراتورهای فرصت طلب امروز، با مشاهده اینکه مردم از این پدیده غلط منزجر هستند، دست و پای خود را جمع کنند.
4. وقتی که مخابرات به عنوان مرجع پذیرش شکایات تلفنی و تامینکننده آرامش و امنیت تلفنی مردم اظهار میدارد که بر اساس آییننامه مربوط به مزاحمتهای تلفنی که به اپراتورهای تلفنهمراه ابلاغ شده است، پیامکهای تبلیغی، مزاحمت تلفنی محسوب نمیشوند (رجوع به ادعای سودابه تائبی)، دیگر چگونه میشود که به ابراز شکایت در این مورد پرداخت؟ و یا آیا به غیر از لبخند تلخ و مستاصل، کاری از مشترک مظلوم انتظار میرود؟
5. قطع یقین، اشتباه استراتژیک ایرانسل باید برای خود آن و دیگر اپراتورهای تلفن همراه درس بزرگی تلقی شود که زورگویی و پافشاری علیه سلیقه و انتخاب مخاطب سرانجام به وقوع ضرر بزرگ مالی و ریزش آنها منجر میشود و این به هیچ وجه روشی عاقلانه و منطقی برای آنان که داعیه حرفهای بودن در دنیای ارتباطات را دارند محسوب نمیشود.
6. وقتی که کسب درآمد و پول باعث میشود که مخابرات از اپراتورها و اپراتورها از شرکتهای تبلیغکننده حمایت کنند، و بلاشک و عمدا مشترکین و مردم را بازی میدهند و به امنیت فکری آنها وقعی نمیگذارند، آیا درخواست برای ورود دستگاه قضا به این امر توقعی زیاده و نابجا است؟
منبع: مشرق
نظرات کاربران