به گزارش آفتاب جنوب،
به گزارش ایسنا، از همان نخستین ساعتهای امروز، گروههای چند نفری از دوستداران مرتضی پاشایی - خواننده موسیقی پاپ - در مناطق مختلف تهران و حتی استانهای نزدیک مانند استان البرز، با استفاده کردن از نمادهایی به رنگ سیاه، به ایستگاههای مترو و خیابانها آمدند تا برای حضور در مراسم تشییع این خواننده به مرکز شهر تهران بیایند.
خط 4 متروی تهران و بخصوص ایستگاههای فردوسی و ولیعصر که منتهی به خیابان حافظ و تالار وحدت بودند، با ازدحام بیسابقهی جمعیت مواجه شد، بهطوری که خروج مردم از این ایستگاهها حتی از طریق پلههای اضطراری هم با دشواری همراه بود.
از ساعتی پیش از شروع رسمی مراسم تشییع پیکر مرتضی پاشایی، خیابانهای شهریار و حافظ بهدلیل ازدحام مردم بسته شد و این وضعیت تا یک ساعت بعد از انتقال پیکر پاشایی به بهشت زهرا (س) نیز ادامه داشت.
تشییع پیکر مرتضی پاشایی
پس از اعلام اینکه پیکر پاشایی به بهشت زهرا (س) منتقل شده و متفرق شدن مردم، گروهی از دوستداران این خواننده در مقابل تالار وحدت جمع شدند و با در دست داشتن شاخههای گل، قطعههایی از آهنگهای معروف پاشایی را بهصورت دستهجمعی خواندند. همچنین «میم مثل مرتضی»، «مرتضی ... چه پرواز باشکوهی!»، «کاش میشد صدایت را بوسید»، «نگران منی»، «یکی هست، که دیگه نیست ...»، «یکی هست... که همیشه هست» و «نگو خسته شدی» روی پلاکاردهایی که مردم در این مراسم در دست داشتند به چشم میخورد. به علاوه، طراحیهایی از چهرهی پاشایی که تصویر آن روی کاور نخستین آلبوم این خواننده با عنوان «یکی هست» چاپ شده بود، در دست مردم دیده میشد.
هنگام پخش شدن دو قطعهی «نگران منی» و «یکی هست» در میان حاضران، جمعیت بهشدت احساساتی شد و ترانه را با صدای بلند خواند.
حضور کسانی که از شهرهای مختلف برای شرکت در این مراسم به تهران آمده بودند، از نکات قابل توجه بود؛ «حمید» یکی از کسانی بود که دوستانش بعد از اعلام خبر درگذشت پاشایی، از تبریز به سمت تهران حرکت کرد. او با صدایی بغضآلود به خبرنگار ایسنا گفت: مرتضی پاشایی برای ما فقط یک خواننده نبود، او خاطرهساز شد. وقتی خبر درگذشتش را شنیدم، با دوستانم تصمیم گرفتیم برای تشییع به تهران بیاییم.
پس از پایان مراسم تشییع در تالار وحدت، مردم برای حضور در بهشت زهرا (س) و تدفین این خوانندهی موسیقی پاپ، به سمت ایستگاههای مترو هجوم بردند که این موضوع باعث شد تا مأموران مترو برای دقایقی جلو ورود مردم را به ایستگاه بگیرند. در این مسیر، اتومبیلهایی نیز بهدلیل قفل شدن خیابانهای این منطقه، در ترافیک مانده بودند و برخی از آنها، آهنگهایی از این خواننده را با صدای بلند پخش و در مواردی نیز مردم با آنها همخوانی میکردند.
یک موضوع دردسرساز دیگر، زیرگذر چهارراه ولیعصر بود، چون افرادی که از شهرهای دیگر به تهران آمده بودند، در مسیر بازگشت در زیرگذر چهارراه دچار سردرگمی شده و نمیدانستند از کدام ورودی و خروجی باید استفاده کنند.
به گزارش ایسنا، مرتضی پاشایی از حدود یک سال پیش و در پی ابتلا به بیماری سرطان معده بیشتر از گذشته مورد توجه رسانهها و مردم قرار گرفت و در این مدت، بارها شایعههایی مبنی بر وخامت بیماری یا حتی فوت این هنرمند منتشر و باعث رنجش خاطر او و خانوادهاش شد. هرچند در سالهایی که پاشایی بهشکل حرفهای به فعالیت موسیقی و برگزاری کنسرت میپرداخت، تا این حد با استقبال از سوی مردم مواجه نمیشد، اما در طول مدتی که او در بیمارستان بستری بود و همچنین پس از فوتش، موجی در راستای همدردی با او و خانوادهاش شکل گرفت.
پاشایی در مدت کوتاه فعالیت هنریاش تعداد کمی آلبوم موسیقی به بازار عرضه کرد و البته در مقایسه با دیگر خوانندگان پاپ، تعداد کنسرتهایش کمتر بود. پاشایی بعد از ابتلا به بیماری نیز چند کنسرت داشت که نشاندهندهی حرکت روبه رشد او در حوزهی موسیقی پاپ بود.
از سوی دیگر، اگر مراسم تشییع پیکر پاشایی در مرکز شهر تهران را در کنار نمونههای مشابه قرار دهیم، این موضوع روشن میشود که مدیریت شهری در اینگونه موارد بهشدت با مشکل و ضعف روبهروست و گویا هیچگونه پیشبینی و چارچوب از پیش تعیینشدهای برای ساماندهی چنین مراسمی در دستگاههای مربوط وجود ندارد.
هرچند حضور گستردهی مردم در مراسم امروز از قبل قابل پیشبینی بود و حتی در محل برگزاری مراسم (تالار وحدت) مسوولان برای تجمع حدود 15هزار نفر تمهیداتی اندیشیده بودند، اما در سطح کلان، عملا خیابانهای منتهی به تالار وحدت و حملونقل عمومی شهری از ساعتها پیش از آغاز مراسم تا چند ساعت پس از آن، کاملا غیرقابل استفاده شده بودند.
ضمن آنکه رفتار مردمی، چه در زمان وخامت حال و چه پس از درگذشت او، و نیز برخی رفتارهای قابل تأمل در برخورد با حرکتهای جمعی، بیشک، از منظرهای مختلف جامعهشناختی، تحلیل مدیریت کلان سیاسی و نگاههای مدیریت استراتژیک قابل بررسی و ارزیابی است. شرایطی که بار دیگر این تلنگر را وارد کرد که انگار سیاستگذاریهای ما همچنان در این زمینه، به تعمق و همت بیشتری نیاز دارد.
نظرات کاربران