به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،یدالله مرادی،تحلیل گر مسائل سیاسی در مطلبی در خصوص تبیین ابعاد تاثیر "حاج قاسم" در منطقه نوشت:در بررسی تاریخ ملتها هستند عناصری که با مبارزه طلبی و روحیه خستگی ناپذیری و تلاش و مجاهدت خود توانستند نام و عنوانی فراتر از مرزهای جغرافیائی مرسوم بیابند، آنها در شیوه مبارزاتی خود الگوئی از قهرمانی و سازش ناپذیری را ارائه دادند و تبدیل به تابلوئی برای راهنمائی نسلهای بعد از خود گردیدند بطوریکه نامشان و مسیر مبارزاتی شان سر مشق همه طالبان راه آزادی و استقلال گردید.مفاهیمی چون تسلیم ، هجرت و تقلید از روشهای دیگران در مبارزه آنها نه تنها دیده نشد ، بلکه برای تغییر با روش های اصیل و بومی سازی مبارزات هم تحول آفرین شدند و هم راهگشا برای تداوم مبارزات با نظامهای استبداد و سلطه وهم با مقاومت و سرسختی درس آموز جامعه و جوانان شدند که در وضع موجود نام وشاخصه ی حاج قاسم سلیمانی در این ساختار قابل تعریف و تحلیل می باشد.

با پیدایش عنصر استعمارگری توسط دولتهای قدرتمند و برخورداری از سلاح گرم و غارت و چپاول و اشغال سرزمینهای گسترده توسط استعمارگران در تاریخ معاصر جهان چهره های وزینی میان مردم بی مهابا  قد علم کردند تا تجاوز و اشغال و استبداد و استعمار و استشمار را بر کشور و ملت و سرزمین خود پایان بخشند نامهائی بزرگ که نماد جهادگری و آرمان طلبی و آزادیخواهی ملتهای مظلوم در قاره های آسیا و آفریقا و آمریکا گردیدند مثل :

نلسون ماندلا رهبر جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی – پاتریس لومو مبا رهبر استقلال کنگو از استعمار بلژیک- جمیله بوپاشا مبارز انقلابی الجزایر – مهاتما گاندی رهبر سیاسی و معنوی هندیها علیه استعمار و امپراطوری بریتانیا – عمر مختار فرماندهی مردم لیبی در مقابل نیروهای اشغالگر ایتالیائی – ارنستو چه گوارا پزشک و چریک و سیاستمدار انقلابی آرژانتینی – یاسر عرفات رهبر فلسطینی و بنیانگذارجنبش فتح –سیمون دوبولیوار فرمانده انقلابی و سیاستمدار ونزوئلایی از رهبران جنبش استقلال طلبانه آمریکای جنوبی – فیدل کاسترو سیاستمدار و مبارز انقلابی مشهور کوبائی و جواهر لعل نهرو از رهبران جنبش استقلال هند وبنیانگذار  کنگره ملی هند ودهها نام درخشان دیگر از ملتهای تحت ستم و سلطه که سالها علم مبارز برداشتند و در پی رهائی ملتهای خود از ظلم امپراطوریهای استعمارگر اروپائی و آمریکایی با روحیه سازش ناپذیری و مقاومت موفق به پیروزیهای بزرگ گردیدند.

در تاریخ ایران معاصر از چنین نامهای مبارزه گر و جهادگر کم نبودند که هرکدام سعی کردند تا مانع تبدیل شدن ایران بزرگ به مستعمره شوند و نیروهای سلطه گر را اسیر خود ساختند نامهائی چون :

میرزاکوچک خان جنگلی ، میرزا تقی خان فراهانی (امیرکبیر)- رئیس علی دلواری – شیخ محمد خیابانی ،کلنل محمد تقی پسیان، دکتر محمد مصدق و یا در تاریخ کهن ایران بابک خرمدین – آریو برزن – سورنا سردار اشکانی – یعقوب لیث – عضدالدوله دیلمی و در سالهای اخیر سرداران بزرگی چون : دکتر مصطفی چمران – صیاد شیرازی – مهدی باکری و راس همه آنها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی.

شهید امام موسی صدر رهبرشیعیان لبنان در مراسم چهلمین روز مرحوم شریعتی در بیروت لبنان که نمایندگانی از 19سازمان آزادیبخش و شخصیتهائی چون یاسر عرفات حضور داشتند با انتقاد و ناله ای دردمندانه فرمودند که : " ما آنگاه که به افق خود می نگریم و حقیقت زندگی روزمره ی خود را در لبنان و جهان عرب و در همه جهان نگاه می کنیم ، در وضع امروز خود، چیزی که بلند پروازی ما و آرزوهای ما را تامین کند و مارا قانع سازد نمی بینیم ."

اما باید الان با افتخار و اعتقاد اعلام نمائیم که درست 43 بعد از این اظهار نگرانی شهید صدر با طلوع انقلاب اسلامی ورویش و جهش نیروهای معتقد امثال شهید سلیمانی ظهور و بروز یافت که جهان عرب را به تعبیر سید حسن نصرالله عزت بخشید ،خاورمیانه را دگرگون ساخت و اسلام را با هویت انقلابی و جهانی معنا نمود و ایران و ایرانی را اعتبار مضاعف داد و حتی مبارزان جهانی را سربلند نمود.

اما یک سوال وجه تمایز شهید سلیمانی با تمام اسامی مطرح شده اعم از انقلابیون و فعالین خارجی تا سرداران و جهادگران ایران ازکهن تا به امروز در چه مواردی است؟ زیبائی و افتخار آمیز بودن نام سلیمانی برآنها در این خلاصه میشود که :

حاج قاسم سلیمانی رسالت و حرکت و پیام جهانی انقلاب اسلامی را نمایندگی می نمود و ملل مظلوم خاورمیانه را برای حرکت آفرینی انتخاب کرده بود ،او با تکنولوژی پیچیده جدید جهانی به نبرد برخاسته بود ،با آخرین متدهای نظامی دول استعمارگری آگاهی یافته و با همان متدها علیه خودشان بهره می گرفت ،مبارزان بزرگ تاریخی یا در عهد کهن با نظام های مستبد شاهنشاهی و امپراطوریهای سنتی مبارزه میکردند و یا علیه اشغال چکمه پوشان بیگانه دست به اسلحه برده بودند ویا با چهره مزور استعمار کهن و به منظور استقلال و رهائی در تلاش بودند اما شهید سلیمانی با روشهای استعمار نوین یعنی چهره مخلمین و مدعیان حقوق بشری و سازمانها و نهادهای حقوق بشری خودساخته استعمارگران مبارزه میکرد و جالب تر اینکه با شیطانهای به ظاهر توسعه یافته ومدرن مبارزه نمود و در شکل و شیوه و روشهای مبارزه هم الگوی جدیدی بر منطقه و جهان معرفی کرد یعنی نظام سلطه را با سازماندهی داوطلبان مجاهد به مبارزه طلبید، مظاهر تقوای دین و اسلام واقعی را در میدان جنگ با اسلام آمریکایی (خشونت و جهالت اسلام دروغین داعش و طالبان) به نمایش گذاشت، حزب الله مدرن و اهل زهد و جهاد از لبنان را شکل بخشید با تجهیز به آخرین دستاوردهای نظامی ، هویت و شناسنامه جدیدی از فلسطین ومبارزان آن دیارعلیه صهیو نیسم و اشغالگران سرطانی خاورمیانه را در قالب گردانهای استشهادی و جهادی غزه به دنیا معرفی نمود ،شان و شخصیت مجاهدانه و توام با آگاهی و خرد علمی حوثی های یمن را علیه ارتجاع شکمپاره عربستانی مدیریت نمود ، چهره واقعی از امریکای جنایتکار را به ملتهای تحت ستم معرفی نمود و شاخ استکبار وحشی یانکی های زورگو را شکست تا سرعت اضمحلال آنها را تسریع نماید . ترس و واهمه را از قاموس ملتهای آزادیخواه دور کرد تا قدرت عرض اندام به عراقی ها ، سورویها ، لبنانی ها ، بحرینی ها و .... ببخشد بطوریکه سوریه مورد تهاجم همه دول متجاوز امروز مرکز تحولات و حرکتهای رهائی بخش گردیده . لذا حقد و کینه نظام سلطه از سلیمانی نه بخاطر فرماندهی سپاه قدس ایران و ژنرالی صرفاً آزادیخواه در خاورمیانه بوده بلکه بخاطر بینش و دقت نظر و ظرافت و سطح توانایی ایشان در شناخت چهره های متفاوت دشمنان و برهم زدن آشیانه چپاول غارتگران نظام سلطه و تغییر معادله سازش و تسلیم بود، اینکه پوتین در مقابل سلیمانی خود را کوچک می دید و ترامپ به عنصری تحقیر شده و خوارتبدیل شده بود ناشی از هوش و کیاست و توانائی های ویژه سلیمانی بود وهمه اینها برمیگردد به عنصر زهد و اخلاص و صفای درون و برون مرد میدان. مرد مبارزه و نماد راستین مرد مقاومت.

 در مسیر مبارزات ملتها برای رهائی از سلطه استکباری عملاً چهار دسته از مردم نمودار میشوند:

الف – گروهی که در مقابل واقعیت موجود قدرتهای جهانی تسلیم می شوند ودر آن ذوب میگردند و با آن می سازند و آنهارا می ستایند .

ب- دسته ای که رو ح عزت و قوت در خود می بینند، وضع موجود را نمی پذیرند لیکن از این وضع فرار می کنند یا هجرت را پیشه می سازند.

ج- دسته ای دیگر که نه تسلیم می شوند و نه فرار می کنند و نه هجرت ، تلاش می کنند تا وضع موجود را بسوی وضع مطلوب تغیر دهند ،از آنچه در جامعه و منطقه و جهان می گذرد ناراضی اند، اما کمتر شهامت و شجاعت بخرج میدهند.

د- دسته ای مصمم ، تلاشگر و جهادگرایانه که برای تغییر ابتدا از خود می گذرند و برای تغییر جامعه خود قیام می کنند با استفاده از توانمندی ایدئولوژی خود نه ایدئولوژی عاریتی ، با ابزار و اسلحه و توان درونی خود نه اسلحه عاریتی.

دسته سوم و چهارم تمام مشکلات و مصائب را برخود می خرند ،به تعبیر شهید بهشتی " بهشت رابه بها میخرند نه به بهانه " امروز اگر به افق بنگریم حزب الله لبنان ، الحوثی ها یمن ، حشدالشعبی عراق ، مبارزان بحرین ،مجاهدان غزه، زینبیون ،حیدریون افغانستان و پاکستان ،مدافعان حرم در سوریه و ... این مسیر را برای دگرگونی و تحول انقلابی و پایان دادن به سلطه صهیونیسم و امپریالیسم مستکبر وجنایتکار برگزیده اند و این یعنی عظمت نقش آفرینی سلیمانی بعنوان الگوئی جریان ساز و تحویل آفرین برای رهائی و دستیابی به عزت و شکوه .

پس شهید سلیمانی دردانه ای از تاریخ امروز بشریت است برای نسلهای آینده ای که بدنبال برپائی جوامع عاری از ظلم وستم هستند و سلطه و سلطه گری را محکوم ومطرود می دانند و مقاومت آگاهانه و جهادگرایانه را برای رهائی تجویز می نمایند و این محصول انقلاب اسلامی است و این زایش ورویش قطعاً تا ظهور حجت حق (عج) تداوم دارد.

اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست/ رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی

آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست  /عالمی دیگر به باید ساخت و از نو آدمی

 انتهای پیام/