نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
11. بهمن 1395 - 11:29
تاجگردون که این روزها سیاست فتح سنگر به سنگر و فشار از پائین و چانه زنی از بالا را کنار گذاشته است برای فتح امتیازی بزرگ تر دست به تغییر تاکتیک در نفت زده و فشارها و چانه زنی ها را در همان بالا انجام می دهد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،بهنام عکاشه-از روزی که امین محمدی از نفت گچساران رفت همه ذهن ها به سوی گزینه بومی نشانه رفت،اما وقتی گزینه ای را که در گچساران رشد کرده بود و در نفتی های قدیم آدم خوشنامی بود به تاجگردون معرفی کردند او نیز درنگ نکرده و مهر تائید بر نام صیدالی زد.

هوشنگ صیدالی که درست چندماه پیش او را از یاسوج به شیراز فرستادند و دلیل غالب برای این کار مخالفت تاجگردون با ادامه کارش بیان شد،مرد نامرئی همان گونه که آمده بود، اما بدون حاشیه رفت و در تودیعش هم نه غرولندی بود و نه افشاگری، خانواده صیدالی در شیراز سکونت یافت و او نیز همراه شان بود.

او در شهر شیراز در حال رانندگی بود ومدیرعاملی نفت وگاز گچساران به قدری پیچیده بود که وقتی یک خبرنگار پنج دقیقه بعد از امضای حکمش توسط عالی پورمدیر عامل مناطق نفتخیز جنوب با او تماس گرفت او خود را به کوچه علی چپ زد که مثلا من هم تازه خبردار شده ام.

او دیگر صیدالی قبلی نبود، آرام و بدون حاشیه و می دانست که نه نفت، گاز است و نه گچساران ،یاسوج.پیچیدگی های آدم های گچساران و بویژه باشت که او آنها را خوب می شناخت در او نیز اثر کرده بودومرد روزهای آرام در حراست نفت و گازگچاسران که جانشین افراد خوشنامی چون سعیدلندی بختیاری شده بود حالا باید به استقبال جدالی نرم می رفت.

جدالی که در پس واقعه تغییر نام معنی خاصی پیدا کرده بود، در یک سوی این جدال تاجگردون بود و هوادارانش، و در سوی دیگر راست های سنتی که همه چیز را از دست رفته می دیدند.

هنوز چهل روز از آمدن صیدالی می گذشت که فاجعه ای در نرگسی پیش آمد، بدبین ترین افراد هم حرفی از صیدالی نزدند چون او مدیری تازه نفس بود که به قولی هنوز بر کار سوار نشده بود.

وقتی که عالی پور، درودی و مرادپور را از سرپرستی(incharge) و محمد مرادپور را از جانشینی(relief) یونیت بهره برداری نرگسی برکنار کردند زمزمه هائی از بالا آمد که کافی نیست و نامه تاجگردون هم مزید بر علت شد تا هزینه ها بر جائی فراتر از سرپرستان خوشنام واحد نرگسی تحمیل شود و آنجا جائی بود نه در دشت های وحدتیه و آب پخش که کیلومترها اینسوتر در "مین آفیس" گچساران بود.

جائی که سیدفاخر موسوی مرد محتاط و دارای دیسیپلین نفت باید هزینه عدم صدور پرمیت از سوی مدیران میانی اش را می داد و قاعده در نفت همین است و این گونه بود که سیدفاخر رفت و علی اکبر صالحی رئیس سابق حراست نفت که شاید پس از سعید غلامی و رهام عباسی، تنها امیدواری طایفه شیخ جلیل به داشتن تکیه گاهی در نفت بود هم در پی او روانه منزلش شد.

اما در این بین رفتن محسنی از hse برای بهبهانی ها گران تمام شد، آنها که امین محمدی مدیر عامل سابق نفت و گازگچساران را برکنار می دیدند می دانند که در همین روزها به نوعی هم ترک پست خواهد کرد.

در این بین اما تاجگردون که این روزها سیاست فتح سنگر به سنگر و فشار از پائین و چانه زنی از بالا را کنار گذاشته است برای فتح امتیازی بزرگ تر دست به تغییر تاکتیک زده و فشارها و چانه زنی ها را در همان بالا انجام می دهد.

او پائین را رها کرده و رفتار او در بیشتر فعل و انفعالات اداری سیاسی در استان نشانه ای بر این موضوع می باشد،در نفت ولی به لحاظ اهمیت بالا او ترجیح داده کماکان فرد اول تصمیم ها باشد و همین است که برکناری سعید غلامی و برکناری های اخیر را برخی بدبینانه با اشاره تاجگردون می دانند.

صیدالی ولی زیرک تر از آنی بود که دم به تله حاشیه ها بدهد،او خود را از قضیه نرگسی بیرون کشید و نتیجه همان شد که شاید او می خواست.

مدیری که تازه می آید می خواهد مدیران مطلوبش را بر سر کار بیاورد و این بستر با مرگ سه نفر در نرگسی و با عزل سه نفر دیگر در گچساران بدون اینکه هزینه ای بر خود او تحمیل شود بوجود آمد.

صیدالی در حال حاضر درست همانند آمریکای پس از جنگ جهانی دوم است،امریکا نیز بدون حضور جدی در اروپا، ضربه نهائی را با پرتاب تنها دو بمب هیدروژنی در هیروشما و ناکازاکی به متحدین وارد کرد و صاحب میراث جنگ شد.

ولی صیدالی نیز یک هفته پرحاشیه را پشت سر گذاشت ولی او ترجیح داد بیشتر از راننده اش وقت را با یکی از نزدیکانش در نفت و گاز گچساران بگذراند و این کاملا طبیعی است، رایزنی های فشرده این روزهای صیدالی کماکان ادامه داردو او با جایگزینی سه نفر از معتمدینش توانست نبض نفت را به کمک تاجگردون در دست بگیرد.

او سه نفری را به جای برکنار شده ها گذاشت که کمترین حرف و حدیثی را در پی داشته باشد و تقریبا از نظر فنی و اداری پیش بینی ها درباره سه نفرشان شده بود،سه نفری که پله های ترقی را طی کرده و نفتی ها از آمدن شان تعجب نکردند.

شهباز صفری و محمدرضا جهانی احتمالا نام هایی آشنا برای بچه های ایمنی و حراست باشند که سال ها در این دو واحد خدمت کرده و به معنی واقعه-البته تاکنون- نفتی بوده اند و کمتر وارد بازی های سیاسی شده و در این روزها که نفت متاسفانه ضعیف تر از همیشه شده است در این حاشیه ها نقش نداشته اند.

نعمت اله اسدی که پیشتر، از او بواسطه نزدیک بودن به صیدالی، به عنوان رئیس دفتر مدیرعامل یاد می شد وبا رفتن سیدفاخر به کرسی عملیات نزدیک تر شد.او نیز تاکنون مدیری بی حاشیه و کمتر سیاسی است که در جایگاهی ویژه قرار گرفته است.

حالا ولی صیدالی یک وظیفه مهم دیگر دارد و آن بازگرداندن آبروی از دست رفته نفت در طی دهه اخیر است،او می داند رفتار او در چندماه آینده و تغییرات احتمالی اش می تواند تاثیر فراوانی روی وجهه اش در اهالی نفت و گچسارانی ها داشته باشد.

ولی یک کار کوچک هم دارد و آن این است که با مدیران خوشنامی که برخورد اداری شده است نگذارد مانند دیگران برخورد شود و این تنها آغاز ماجراهای صیدالی با نفت، تاجگردون و مردم گچساران است.

انتهای پیام/م

 

دیدگاه‌ها

خدا وکیلی چرا حراست رو ادم کاردان کار بلد نمیزارید چرا دلیل همه چی باید بند پ باشه تا کی چی بشه

نظرات کاربران

تازه های سایت

پربازدیدها