سمیه ریاحی عکاس تجربی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره هدفی که از عکاسی در مناطق جنگی دنبال می کند توضیح داد: هدف من از عکاسی در مناطق بحرانی و جنگی، همانند دیگر عکاسان خبری نیست. من علاقه ای ندارم با عکسهایم پول در بیاورم و یا نمایشگاه برپا کنم و کتاب چاپ کنم، بلکه علاقه مندی من به سرنوشت زنان، کودکان و مردم بی گناه در جنگ ها مرا به سمت عکاسی از آنها سوق داد.
ریاحی تأکید کرد که هدف او نمایش دادن عکسهایش نیست بلکه به تصویر کشیدن تبعات جنگ است و پاسخ دادن به علایق و حس انسان دوستانه ای که خودش دارد.
وی با اشاره به علاقه ای که برای عکاسی از جنگ سوریه داشته، یادآور شد: دوست داشتم برای عکاسی به سوریه و افغانستان بروم، اما نتوانستم. فقط موفق شدم از سوری هایی که در جنگ آسیب دیده و به اربیل عراق رانده شده اند و اکنون داخل خیمه زندگی می کنند، عکاسی کنم.
این بانوی عکاس ادامه داد: در این پروژه عکاسی از زنان و بچه های کرد سوری که در خیمه هایی در حاشیه اربیل عراق در منطقه «کورگوسک» سکونت داده شده اند، عکاسی کردم. با آنها ارتباط برقرار کردم و در واقع با آنها زندگی کردم.
ریاحی درباره اتفاقاتی که در کمپ آوارگان سوری شاهدشان بود، گفت: آن جا زنی سوری را دیدم که قبل از جنگ با هزاران امید باردار شده بود و در همان بحبوحه، جنگی اتفاق می افتد که همه اقوام و خانه اش را از دست می دهد. او مجبور است پیاده برود تا به مرز برسد و در خیمه بچه اش را به دنیا آورد؛ بچه ای که آنقدر نحیف است که معلوم نیست زنده بماند. کودکان دیگری را دیدم که خانواده هایشان را از دست داده بودند ولی همچنان امید به زندگی در میان آنها موج می زد و من تلاش کردم که این امید را از درون عکسهایم به دیگران نشان دهم و آن را برای دیگران قابل لمس کنم.
این عکاس جوان تأکید کرد که برگزاری نمایشگاهی از عکس هایش آنقدر اهمیت ندارد که رضایت خودش مهم است؛ او هنوز به این رضایت نرسیده و زمانی راضی خواهد شد که بتواند همه حسی را که دیده است در قالب عکسهایش منتقل کند.
ریاحی قرار است یک ماه دیگر به کمپی دیگر در افغانستان و اربیل سر بزند تا مجموعه عکسهایش را که به اعتقاد خودش ناقص است، کامل کند.
این عکاس زن به محدودیت هایش برای عکاسی اشاره و بیان کرد: من چون یک خانم هستم، محدودیت هایی را برای عکاسی از مناطق جنگی دارم. اما برای من عکاسی هیچ مرزی ندارد و معتقدم که جنسیت عکاس پشت دوربین عکاسی مخفی می شود. می خواهم تا بی نهایت جلو بروم بنابراین به این فکر نمی کنم که خطر هست چرا که مرزها را شکسته ام.
ریاحی با بیان این که در جنگها از دست دادن، غم و ناراحتی وجود دارد، یادآور شد: هدف من نمایش این تصاویر غم انگیز نیست، من به دنبال امید و زندگی دوباره در این وقایع تلخ هستم. همین هدف من را به سراغ آدمهایی برد که در جنگ همه چیز خود را از دست داده بودند اما چنان امیدوارند که حتی در کمپی خارج از کشورشان، تصمیم به ازدواج می گیرند، بچه دار می شوند و به ادامه زندگی فکر می کنند.
وی درباره چگونگی رفتن به این مناطق بحرانی توضیح داد: رفتن به آن جا برایم سخت بود، حدود یک ماه پرس و جو کردم، خیلی انتظار کشیدم و سرانجام با ناامیدی رفتم و در نهایت وقتی هدفم را برای مسئولان این کمپ ها توضیح دادم، رضایت دادند که 2 روز در کمپ باشم.
این عکاس جنگ در ادامه افزود: توسط یکی از همکارانم به نام یونس محمد که از عکاسان کُرد است و از ابتدای جنگ سوریه رویدادهای جنگ در خاک سوریه و سرگذشت آوارگان سوری در کردستان را مستندنگاری و منتشر می کند برای رفتن به این کمپ ها کمک خواستم او هم به واسطه آشنایی با NGO های فعال در کمپ ها و دیگر آشنایان خود در اربیل این مسیر را برای من هموار کرد و با حمایت آنها توانستم به کمپ بروم و به این ترتیب همکاری این عکاس کُرد بهتر از هر کمکی از سوی دولت برای من بود.
ریاحی درباره حمایت نهادهای مرتبط در ایران برای عکاسی از این مناطق گفت: در ایران به سراغ چه نهادی باید می رفتم؟ به کجا باید مراجعه می کردم، هیچ نهاد مسئولی در این زمینه وجود ندارد که اگر بود با کمال میل می رفتم.
وی افزود: من ساعت ها پشت درهای بسته کمپ اربیل عراق منتظر ماندم تا به من اجازه ورود بدهند و اگر نامه ومعرفی نامه ای از نهادهای مسئول در ایران داشتم، شاید بهتر بود و روند کارم را تسهیل می کرد. اما با این حال به جای وقت هدر دادن و حمایت خواستن از مسئولان در داخل کشورم، از خود کردها حمایت خواستم و از طریق یکی از دوستانم موفق به ورود به این کمپ ها شدم و آنها در نهایت از من استقبال کردند.
این عکاس که همه هزینه های سفر و عکاسی از مردم آواره سوریه را به صورت شخصی پرداخت کرده، تأکید کرد که در این مسیر نیازمند حمایت مالی مسئولان کشور نیست بلکه حمایت معنوی آنها را برای پیشبرد هدفش لازم می داند.
ریاحی یادآوری کرد که اگر آژانس های عکاسی و مطبوعات عکسهای من را خریداری کنند و یا به من سفارش بدهند حتما قبول خواهم کرد چرا که راهکار عکاسان خبری همین آژانسهای خبری است.
این عکاس زن معتقد است که حمایت مالی دولت ها از عکاسان باعث می شود که کار عکاس شکل سفارشی پیدا کند و این از کیفیت و ارزش کار کم می کند.
وی افزود: اگر بعد از انجام پروژه عکاسی از مناطق بحرانی و جنگی، خبرگزاری ها و آژانس های عکس ثمره کار عکاس را بخواهند تا منتشر کنند، این آمادگی وجود دارد چون هم عکاس سفارشی کار نکرده و از زاویه نگاه خود به ماجرا نگاه کرده است و هم قابلیت انتشار در رسانه ها را دارد.
این عکاس جوان تصریح کرد: مهم این است که حمایت از این عکاسان به گونه ای باشند که آنها در مقصد برای عکاسی به در بسته نخورند. نامه ای معتبر نیاز است که هر جای کشور مقصد برویم بتوان عکاسی کرد و مانع کار عکاسی ما نشوند و اگر چنین حمایتی صورت بگیرد، بهترین اتفاق برای عکاسان بحران است.
ریاحی در خاتمه درباره علاقه اش از عکاسی در عراق و بحران حضور داعش در این کشور گفت: من یک ماه قبل برنامه حضور در اربیل را داشتم اما متأسفانه مانع من شدند. شنیده بودم که داعش تا موصل آمده است. دوست داشتم اگر نمی توانم از متن این جنگ عکاسی کنم حداقل حاشیه جنگ را عکاسی کنم، اما مانع من شدند و به من گفتند داعش تعدادی از عکاسان را گروگان گرفته است و چون شیعه بوده اند مشکلات بیشتری برایشان ایجاد کرده اند، به همین دلیل مانع حضور من در این کشور شدند. من هم که هیچ نامه حمایتی از کشورم نداشتم که بتوانم آنها را توجیه کنم و حالا منتظرم که اواخر ماه رمضان به اربیل بروم.
سمیه ریاحی 2 مجموعه عکس از زندگی آوارگان سوری در عراق تهیه کرده است که قصد دارد در سفرهای بعدی اش که حدود اواخر ماه رمضان خواهد بود، این مجموعه را کامل کند.
انتهای پیام/م
نظرات کاربران