نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
25. آبان 1393 - 10:46
رئیس‌جمهور آمریکا در چارچوب قانون اساسی از قدرت بالایی برخودار است؛ یعنی به‌راحتی می‌تواند مصوبات کنگره را وتو کند یا اجرا نکند حالا غیر از یک مورد خاصی که همان بحث دوسومی که برگردد که الان قطعا آن دوسوم نمی‌شود،

به گزارش آفتاب جنوب،

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، با توجه به نزدیک شدن به 3‌آذر یعنی موعد مقرر برای پرونده هسته‌ای ایران دکتر‌سیدمحمد صدر گفت‌وگویی با آرمان داشت که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

 

آقای دکتر وضعیت میز مذاکره را چطور می‌بینید؟

 

شاهد هستیم که زمان زیادی از مذاکرات می‌گذرد و مهم‌ترین نکته‌ای که در این یکسال مذاکرات طرف مقابل فهمید و درک کرد این بود که ایران به معنای واقعی دنبال حل قضیه است که این نکته بسیار مهمی در مذاکرات بود. در مذاکرات اگر اراده سیاسی برای پیشرفت و حل قضایا وجود نداشته باشد معمولا وقت تلف کردن است این چیزی است که در دولت قبلی به چشم می‌آمد؛ یعنی می‌رفتند مذاکره می‌کردند یک سری حرف‌های مربوط و غیرمربوط به قضیه زده می‌شد یک سری توصیه‌ها یا موعظه‌هایی مطرح می‌شد که خیلی هم مرتبط با مسائل اتمی نبود و مذاکره به پایان می‌رسید و دوباره چند ماه بعد همین قضیه تکرار می‌شد و در واقع این احساس منتقل می‌شد به طرف مقابل که ایران تصمیم به حل قضیه ندارد. در دولت جدید با توجه به تخصصی که دکتر ظریف درمورد مسائل بین‌المللی و مسائل مربوط به سازمان ملل دارد آقای دکتر روحانی از ایشان خواست که طرحی را تهیه کند که خود تهیه این طرح وقتی که طرف مقابل از آن آگاه شد فهمید که نه آن داستان قبلی نیست و الان اراده سیاسی برای حل قضیه وجود دارد. در اولین لحظات که طرح ارائه شد در جلسات اول گروه 1+5 اصطلاحی که یکی از آن افراد گروه 1+5 مطرح کرده بود این بود که گفته بود «ما شوکه شدیم» یعنی باورشان نمی‌شد که یک چنین طرح دقیق و عالی که در نهایت منتهی شد به موافقتنامه‌ای که در ژنو بود برنامه‌ریزی شود. یادم است آن طرف میز مذاکره‌کننده بعد از دیدن این طرح که طرح بسیار دقیق و جامعی بود گفتند ما الان به سرعت و در عرض 24 ساعت 48 ساعت، نمی‌توانیم اظهارنظر کنیم باید ببریم به پایتخت‌های خودمان آنجا با کارشناس‌ها بنشینیم و بررسی کنیم و بعد نتیجه بررسی‌ها را به شما اعلام کنیم. در این یک‌سال اخیر جمهوری اسلامی ایران و دولت تدبیر و امید نشان داد که به معنای واقعی به دنبال حل پرونده هسته‌ای است.

 

  اختلاف اصلی این پرونده و طرف‌های مذاکره‌کننده سر چیست؟

 

این اختلاف دو طرف دارد؛ یکطرف ایران هست و یک طرف گروه 1+5، ایران چه می‌خواهد؟ ایران می‌خواهد حق استفاده مسالمت‌آمیز از انرژی هسته‌ای را داشته باشد که حق قانونی ایران و ملت ایران است و باید هم از جانب طرف مقابل یعنی 1+5 و آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای به‌صورت جدی به رسمیت شناخته بشود. طرف مقابل چه می‌خواهد؟ طرف مقابل می‌گوید من می‌خواهم جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند و ما این نگرانی را داریم برنامه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران به طرف تهیه سلاح‌های هسته‌ای منحرف بشود.  طرف مقابل هم می‌خواهد نگرانی‌هایش برطرف بشود.

 

  به‌نظر شما این نگرانی چیست؟

 

ایران به طرف تهیه سلاح هسته‌ای نمی‌رود. ایران چند تا کار مثبت برای رفع این نگرانی‌ها انجام داده است اولین مساله فتوای صریح مقام معظم رهبری است نکته‌ای که من هنوز روی آن فکر می‌کنم این است که طرف مقابل هنوز معنای فتوای یک رهبر دینی را درک نمی‌کند.

 

  فکر می‌کنید دلیلش چیست؟

 

اینها خیال می‌کنند که حتی همین مساله هم سیاسی است در حالی که یک رهبر دینی فتوا می‌دهد این خیلی چیز مهمی به‌شمار ‌می‌آید.  این حرف سیاسی نیست این فتوای دینی است وقتی که فتوا توسط حضرت‌آیت‌ا...‌خامنه‌ای مطرح می‌شود «تولید، ذخیره و کاربرد سلاح هسته‌ای از نظر ما حرام است و دولت جمهوری اسلامی ایران و حکومت ایران حق ندارد به طرف تولید، ذخیره و کاربرد برود.» طرف ما مسلمان نیستند و قوانین اسلامی و شرع مقدس را نمی‌دانند عمق این فتوا را درک نمی‌کنند در صورتی که اگر عمق این فتوا را درک می‌کردند صد درصد مطمئن می‌شدند که چنین نگرانی وجود ندارد.

 

به نظر من، از دو حالت خارج نیست.درک لازم و کافی را از فتوای حضرت‌آیت‌ا...‌خامنه‌ای ندارند یا اینکه بعضی از این اعضای 1+5 شناخت دقیقی نسبت به ایران، روحانیت شیعه حتی به فتوا دارند که کشور انگلیس جزء این مورد محسوب می‌شود اما خودشان را به نفهمی می‌زنند و می‌خواهند بهانه‌گیری کنند که فشار بیشتری بر روی ایران بیاورند. به هر حال هر‌ موردی که در این یک‌سال اخیر در مذاکرات پیش آمده است مورد تائید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بوده و آژانس رسما اعلام کرده که ایران به تمام تعهدهایی که در این یک‌ساله داده و بر مبنای برنامه اقدام مشترک توافقنامه تعهد کرده همه را انجام داده این خودش بهترین نمونه ممکن است برای اینکه دیگر آنها ادعا نکنند که ما هنوز نتوانستیم اعتماد بکنیم که آیا برنامه اتمی ایران انحرافی دارد یا ندارد. با توجه به این نکات که مهمترینش اینکه الان تمام برنامه اتمی ایران در جاهای مختلف چه در اصفهان، نطنز، تهران و چه در بوشهر همه اینها تحت نظر بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای است و این افراد هم مرتب بازدید می‌کنند و گزارش می‌کنند که ایران کاملا به تعهدات خودش عمل کرده است. پس ایران اقدامات لازم را در جهت رفع نگرانی‌ها برای طرف مقابل انجام داده حالا نوبت آنهاست.

 

  مهم‌ترین اقدامی که  آن طرف مذاکره‌کننده باید انجام بدهد چیست؟

 

تحریم‌ها باید به صورت کامل برداشته شود. همانطور که ایران نگرانی‌های کشورهای مذاکره‌کننده را رفع کرده است طرف مقابل هم باید یک‌جا تحریم‌ها را بردارد که این تحریم‌ها شامل تحریم‌های سازمان ملل، تحریم‌های دولت آمریکا، تحریم‌های کنگره آمریکا، تحریم‌های اتحادیه اروپا باید برداشته شود تا ان‌شاا... ما به نتیجه برسیم و امیدواریم که اینگونه هم شود. 

 

  برگردیم به سوال قبل‌تر، اشاره کردید دولت تدبیر و امید با انگیزه خیلی بیشتر سر میز مذاکرات حضور پیدا می‌کرد ولی این انگیزه در دولت قبل نبود، فکر می‌کنید دلیلش چه بود؟

 

به دو دلیل، نداشتن اراده سیاسی برای حل قضیه و اینکه تیم فعلی با تیم قبلی به لحاظ تخصص دیپلماتیک و فن مذاکره اصلا قابل مقایسه با هم نیستند. همانطور که گفتم خود دکتر ظریف در این زمینه متخصص است و طرح را هم خودش تهیه کرده و پیش می‌رود. بنابراین هر دو تا مساله یعنی یکی عدم وجود اراده سیاسی دوم عدم تخصص کافی برای مذاکره و چانه‌زنی مهم‌ترین دلیل است. 

 

   دولت قبل براین باور بودند که سر پرونده مذاکرات هسته‌ای حمایت چندانی از دولت و تیم مذاکره‌کننده صورت نمی‌گرفت، آیا شما قبول دارید؟ 

 

خیر، مقام معظم رهبری از دولت قبلی و شخص احمدی‌نژاد  حمایت کردند ولی آنها توان پیشبرد این کار را نداشتند.در دولت قبل آنچه مسلم است درک صحیحی از مذاکره و روابط بین‌الملل و جامعه بین‌الملل وجود نداشت.

 

  شاهد بودیم که این دوره از مذاکرات در مسقط پایتخت عمان برگزار شد دلیل این‌کار چه بود؟ با توجه به اینکه اکثر مذاکرات در وین برگزار می‌شد، آیا عمان نسبت به کشورهای دیگر از قدرت سیاسی بالایی برخوردار است؟

 

این قضیه به نحوه تعامل دولت عمان با ایران برمی‌گردد. عمان در کشورهای جنوبی خلیج‌فارس و در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، بهترین دوست ایران به‌شمار می‌آید، اگر ما بخواهیم کشورها را تقسیم‌بندی بکنیم، کشور عمان یکی از کشورهایی است که بهترین روابط را با ایران دارد و این از قبل از انقلاب بوده و بعد از انقلاب هم این دوستی و صداقت و رفاقت ادامه پیدا کرده است.

 

  فکر می‌کنید دلیل این رابطه حسنه چیست؟

 

برمی‌گردد به زمانی که در عمان یکسری چریک‌های مائویست در ظفار علیه سلطان قابوس می‌جنگیدند، حکومت ایران قبل از انقلاب کمک کرد و سلطان قابوس پیروز شد و توانست حکومتش را تقویت کند و حکومتش تثبیت بشود. شاید سلطان قابوس به‌گونه‌ای خودش را مدیون ایران می‌داند و او معتقد است که این ایران بوده که کمکش کرده است. از اول پیروزی انقلاب اسلامی ایران به‌‌رغم اینکه خیلی از کشورهای عربی روابط خوبی با ایران نداشتند ولی عمان این روابطش را حفظ کرد و همچنان هم ادامه داشته و ادامه دارد. مورد بعدی اینکه، مذاکرات اتمی ایران و آمریکا که در دولت قبل هم شروع شد با تلاش عمان بود و اولین مذاکرات به صورت مخفی در مسقط پایتخت عمان انجام ‌شد که شاهد هستیم تا به امروز ادامه پیدا کرد. با توجه به اینکه در مرحله پایانی مذاکرات هستیم این طبیعی است که به عنوان یک تشکر از کشور عمان این اجلاس آنجا تشکیل بشود که نقش دوستانه‌ای که عمان در این قضایا داشته برای پیشبرد مذاکرات به نمایش گذاشته بشود. 

 

  قدرت کشور عمان در بحث مذاکرات هسته‌ای چقدر است؟

 

اینجا بحث قدرت نیست. منظورتان قدرت نظامی است یا قدرت سیاسی؟

 

  سیاسی.

 

درحال حاضر عمان از این موقعیتی که هم دوست ایران است و هم روابط خوبی با کشورهای غربی  از‌جمله آمریکا و کشورهای اروپایی دارد، از این موقعیت و ظرفیت استفاده کرده و ابتکار شروع مذاکرات را در کشور خودش در دست گرفته و قسمت آخر هم دارد به آنجا برمی‌گردد. 

 

   چند روز به آخرین دوره از مذاکرات باقی مانده است، شما چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا فکر می‌کنید تمدید شود؟

 

در این مدت یک‌ساله تیم مذاکره‌کننده و حتی طرف‌های مقابل مذاکره‌کننده زحمات زیادی کشیدند.مذاکراتی که در آن چانه‌زنی باشد انصافا کار بسیار سخت و طاقت‌فرسایی است. این مذاکرات با مذاکرات عادی دیپلماتیک که معمولا راجع به مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین دو طرف مطرح می‌شود خیلی متفاوت است. آن مذاکرات دیپلماتیک خیلی سخت نیست و انرژی‌بر نیست همین که آدم یک تجربه‌ای داشته باشد می‌تواند از عهده‌اش بربیاید ولی این نوع مذاکراتی که می‌خواهد منجر به توافقنامه بشود خیلی مذاکرات سختی است. مذاکراتی که نه‌تنها روی مفاهیم و جملات حساسیت نشان داده می‌شود بلکه حتی روی کلمات، روی ویرگول‌ها، نقطه‌گذاری‌ها روی اینها هم حساسیت نشان داده می‌شود برای اینکه بعدا هر کدام از اینها ممکن است یک تعبیر خاصی از آنها بشود و معمولا هم طوری تنظیم می‌شود که هر کدام از طرفین بتوانند بر مبنای نظریات خودشان آن را تفسیر کنند به همین دلیل بسیار بسیار سخت، انرژی‌بر و خسته‌کننده است. به‌نظرم،  اگر مذاکرات و اگر آقای اوباما و تیم مذاکره کننده تحت تاثیر جناح تندرو قرار نگیرد با توجه به اینکه تا سوم آذر هنوز این نماینده‌های جدید در کنگره مستقر نمی‌شوند یعنی کنگره همان کنگره سابق است؛ یعنی در مجلس سنا هنوز آقای اوباما اکثریت دارد اگر مواضع منطقی بگیرد و درجهت رفع تحریم‌ها یک حرکت جدی انجام بدهد من فکر می‌کنم که ممکن است به نتیجه برسد.

 

  چند درصد؟

 

بستگی دارد به اینکه چقدر آنها منطقی برخورد کنند و همانطور که ایران در گفتار و در عمل نگرانی‌های آنها را برطرف کرد و در همین جهت درآینده حرکت خواهد کرد آنها هم خواسته‌های ایران را عملی کنند و بحث تحریم‌ها را به‌صورت جدی و همه‌جانبه و یکجا حل کنند. 

 

  خیلی از تحلیلگرها بر این باور هستند که این امکان وجود ندارد که تحریم‌ها یک‌جا و یک‌شبه برداشته شود.

 

این امکان وجود دارد. طرحی که به آمریکایی‌ها ارائه شده امکان انجام این امر پیش‌بینی شده است با توجه به تخصصی که دکتر ظریف دارد چون خودش در سازمان ملل سفیر بوده، کار کرده، همه اینها را هم دیده و می‌داند ایشان طرحی را ارائه داده که این امکان وجود داشته باشد و غیرممکن نیست. فقط همان اراده سیاسی می‌ماند اگر طرف مقابل اراده سیاسی داشته باشد روش اجرایی این قضیه را به صورت جدی ایران در مقابل آنها مطرح کرده است.

 

  خیلی از تحلیلگران بر این باور هستند که آمریکا مشکل اصلی به‌شمار می‌آید ولی شاهد بودیم که فرانسه در دوره قبل سنگ‌اندازی کرد، نظر شما در این‌باره چیست؟

 

در حال حاضر درکشور فرانسه دولت سوسیالیست سر کار است. در فرانسه با توجه به تجربه‌ای که من از گذشته کاری‌ام دارم، سوسیالیست‌های فرانسه به اسرائیل و صهیونیست‌ها نزدیک‌تر هستند تا گولیست‌ها و جناح راست الان که سوسیالیست‌ها در آنجا بر سر کار هستند، این بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد که به خواسته‌های اسرائیل توجه کنند؛یعنی اگر گولیست‌ها یا جناح راست در فرانسه سر کار بود کمتر از سوسیالیست‌ها به خواسته‌های اسرائیل توجه می‌کرد این برخوردهایی که آقای فابیوس در مراحل اول کرد و باعث شد دو‌هفته توافقنامه عقب بیفتد در این چارچوب قابل تحلیل است. من معتقد نیستم الان آمریکا تندتر از فرانسه برخورد می‌کند، نه اینجوری نیست اما بالاخره تمام کشورهای مذاکره‌کننده کنار هم هستند. آنچه مسلم است تاثیرگذاری آمریکا بر روی گروه 1+5 یک از بقیه کشورها بیشتر است. 

 

  باراک اوباما پس از سوم آذرماه باید چه رویکردی را در برابر جمهوریخواهان پیش بگیرد تا از مسیر اصلی با ایران خارج نشود؟

 

قدرتی که رئیس‌جمهور آمریکا به لحاظ قانونی دارد می‌تواند بدون نظر کنگره آن چیزهایی که به صلاح مملکت خودش می‌داند پیش ببرد. رئیس‌جمهور آمریکا در چارچوب قانون اساسی از قدرت بالایی برخودار است؛ یعنی به‌راحتی می‌تواند مصوبات کنگره را وتو کند یا اجرا نکند حالا غیر از یک مورد خاصی که همان بحث دوسومی که برگردد که الان قطعا آن دوسوم نمی‌شود، چون در سنا گفتیم اکثریت با دموکرات‌هاست. بنابراین اگر اراده سیاسی جدی داشته باشد آقای اوباما تا قبل از اینکه در واقع کنگره به دست جمهوریخوا‌هان بیفتد می‌تواند مساله را حل کند.

 

  پس خوشبین هستید؟

 

اگر آقای اوباما بخواهد می‌تواند یعنی مشکل قانونی ندارد.

 

  آقای روحانی دوبار در سازمان ملل سخنرانی کردند ارزیابی‌تان چیست؟

 

سال اولی که ایشان به سازمان ملل رفتند خیلی خوب و مثبت بود. به‌دلیل اینکه این زمینه وجود داشت چه از جانب کشور آمریکا، سازمان ملل و حتی کشورهای دنیا فضا مثبت و خوب بود. 

 

  فکر می‌کنید دلیل این مثبت بودن در چه بود؟

 

 به خاطر اینکه تازه ایشان انتخاب شده بودند و هنوز جامعه بین‌الملل شناخت دقیقی از ایشان نداشتند. شناختی که از رئیس‌جمهور ایران داشتند شناختی بود که مربوط به آقای احمدی‌نژاد بود که آن شناخت هم یکسری قضاوت‌هایی را در مورد ایران در پی داشت. جامعه بین‌الملل منتظر بود ببیند این رئیس‌جمهور آیا همان رئیس‌جمهور است یا متفاوت است؟ آیا حرف‌های جدید، مواضع جدید، نظریات جدید نسبت به روابط بین‌الملل دارد یا خیر؟ به همین دلیل زمینه فراهم بود و استقبال بسیار خوبی هم از ایشان شد چه درمورد سخنرانی ایشان و چه در مورد مذاکراتی که با افراد مختلف انجام دادند و همان هم باعث شد که زمینه پیشرفت مذاکرات اتمی در نیویورک در سفر اول ریخته شد که بعدا ادامه پیدا کرد. البته طبیعتا سفر دوم آن زمینه‌ها به آن صورت نبود ولی باز هم نسبتا خوب بود و ملاقات‌هایی که انجام شد. این موضوع را هم بیان کنم که این فضای مثبت و خوب دلیل بر این نمی‌شود که رئیس‌جمهور هرساله در اجلاس سازمان ملل شرکت کند به دلیل اینکه خیلی از لحاظ دیپلماتیکی ضرورتی ندارد ولی این را هم باید توجه کنیم که ممکن است آن مقطعی که اجلاس سالانه سازمان ملل معمولا در شهریورماه هر سال است اگر  مساله مهمی در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران وجود داشته باشد که نیاز باشد نظر جامعه جهانی به آن جلب بشود و در جهت منافع ایران باشد انجام سفر اشکالی ندارد.

 

  آقای سیدمحمد خاتمی که هشت سال ریاست دولت را برعهده داشت دوبار در اجلاس سازمان ملل شرکت کرد ولی شاهد بودیم که آقای محمود احمدی‌نژاد هر هشت بار را در اجلاس شرکت کرد. آقای دکتر روحانی باید چه برنامه‌ای را در پیش بگیرد؟

 

به‌نظر من، هر سال رئیس‌جمهور در اجلاس شرکت کند هیچ ضرورتی ندارد به دلیل اینکه شرکت کردن در هر دوره از این اجلاس به عهده وزیر امورخارجه است نه رئیس‌جمهور، به همین دلیل کار آقای احمدی‌نژاد دقیق نبود. سفرهای آخرش به سازمان ملل حاصل خوبی برای ما نداشت. سخنرانی ایشان گاهی با میزهای خالی همراه بود که، به همین دلیل هم ایشان سعی می‌کرد جلسات حاشیه‌ای جلو برود. بنابراین اینکه هر سال رئیس‌جمهور سفر کند چیز مناسبی نیست در حد یکی، دوبار خوب است مگر اینکه اتفاق مهمی باشد که به خاطر آن قضیه سفر ضروری باشد. 

 

  به عنوان آخرین سوال، با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید رابطه ایران و عربستان را چطور می‌بینید؟

 

در منطقه خلیج‌فارس ایران و عربستان هر دو کشور‌های بزرگی به شمار می‌آیند که رقابت ذاتی دارند؛ این رقابت هم ربطی به نظام‌های حاکم بر دو کشور ندارد. ایران و عربستان با هم رقابت دارند چنانچه این رقابت در زمان شاه هم بود یعنی هم رژیم شاه هم حکومت عربستان که هر دو جزو متحدین آمریکا بودند سعی می‌کردند نظر آمریکا را جلب بکنند و حق ژاندارمی منطقه را آمریکا به آنها بدهد که البته در این رقابت در نهایت، آمریکا، شاه را انتخاب کرد و یکی از دلایل تقویت ارتش شاه در آن زمان همین ژاندارمی منطقه خلیج فارس بود که در همین چارچوب بحث چریک‌های ظفار در عمان مطرح شد.

 

بنابراین این را ما باید بپذیریم که بین ایران و عربستان یک رقابت ذاتی وجود دارد البته همه کشورهای دنیا با هم رقابت دارند این را باید بدانیم که هیچ دو کشوری در دنیا وجود ندارد که با هم رقابت نداشته باشند، ما کشوری نزدیک‌تر از آمریکا و رژیم صهیونیستی  نداریم ولی الان می‌بینیم یک جاسوس اسرائیلی در آمریکا سال‌هاست در زندان به‌سر می‌برد و آمریکا این فرد را آزاد نمی‌کند به دلیل اینکه در جهت منافع اسرائیل از داخل آمریکا جاسوسی می‌کرده، ما متحدینی نزدیک‌تر از آلمان و آمریکا  نداریم اتحادیه اروپا کلش متحد آمریکا است و آلمان یکی از نزدیک‌ترین، می‌بینیم که آمریکا برای خانم مرکل یعنی نفر اول آلمان، شنود می‌گذارد و علیه او جاسوسی می‌کند و این لو می‌رود آلمان اعتراض می‌کند، معنایش این است که حتی بین دو کشور نزدیک یک رقابت وجود دارد حالا رقابت‌ها فرق می‌کند.

 

یک موقع رقابت نظامی و سیاسی است ولی الان بین اتحادیه اروپا و آمریکا رقابت، رقابت اقتصادی است وگرنه از نظر سیاسی اینها با هم مشکلی ندارند. بنابراین در روابط بین‌الملل، رقابت اصل است و وجود دارد همانطور که رابطه اصل است رقابت هم اصل است. هیچ دو کشوری در دنیا وجود ندارد که با هم رقابت نداشته باشند؛ ایران و عربستان هم از این قاعده مستثنا نیستند مخصوصا که دو کشور قدرتمند منطقه هستند. دیپلمات‌ها باید به‌گونه‌ای حرکت کنند که این رقابت حالت خصمانه پیدا نکند یعنی رقابت رقابت خصمانه‌ای نشود، رقابت خصمانه مثل دوران جنگ که عربستان هزینه جنگ صدام علیه ایران را حداقل بخش زیادی را تامین می‌کرد خودشان هم اقرار کردند عدد و رقم را هم دادند که چندین میلیارد دلار کمک کردند به صدام که علیه ایران بجنگد این رقابت رقابت خصمانه است. ما باید این را تبدیل کنیم به رقابت دوستانه. رقابت دوستانه، رقابتی که در دوران دولت آقای خاتمی و دوران اصلاحات بود ضمن اینکه رقابت حفظ می‌شود، روابط دوستانه بشود تا حدی اعتمادسازی بشود تشنج‌زدایی بشود و برویم به طرف اینکه منافع همدیگر را تامین کنیم. یکی از مهم‌ترین‌هایش قیمت نفت است که الان می‌بینید روزبه‌روز کاهش پیدا می‌کند اتفاقا در ابتدای شروع دولت آقای خاتمی هم همین‌طور بود، قیمت نفت فکر می‌کنم بشکه‌ای 8 دلار 9 دلار بود که بعد از اینکه رابطه خوب شد در اوپک با هم توافق کردند و قیمت نفت خیلی زیاد افزایش پیدا کرد. بنابراین ما باید این رقابت را ببریم به سمت رقابت دوستانه البته باز لازمه‌اش اراده سیاسی در دو طرف است یعنی هم باید دولت ایران بخواهد هم دولت عربستان الان دولت عربستان دچار یک توهماتی است که مربوط به گذشته است و هنوز در گذشته سیر می‌کند باید درک کند که در ایران، دولت جدید با خواسته‌های جدید و با اهداف جدید سر کار آمده عمدتا هم این اهداف اهداف مثبتی است در چارچوب منطقه و به دنبال برقراری رابطه دوستانه با همه، من جمله عربستان است. این اراده سیاسی باید از طرف عربستان هم به وجود بیاید و آن اختلاف‌نظراتی که راجع به منطقه و راجع به سوریه و بحرین عراق یا جاهای مختلف وجود دارد اینها همه در سر میز مذاکره قابل حل است و می‌تواند بحث بشود منتها لازمه‌اش همان اراده سیاسی مثبتی است که باید عربستان پیدا کند.

انتهای پیام/ن

نظرات کاربران

تازه های سایت