نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
1. اسفند 1392 - 17:37
شاید این جمله تاریخی قیصر فوتبال آلمان این روزها وصف حال علی کریمی باشد.

به گزارش آفتاب جنوب ،به نقل از جام نیوز،

زمانی که عضله‌ها از کار می‌افتند زبان‌ها فعال می‌شوند.

این جمله در همان ابتدای بیانش طوفانی به پا کرد از درگیری‌های لفظی بین مربیان تیم‌های مختلف و بازیکنان گرفته تا روی سکوها همه و همه به این مسائل مرتبط می‌شود. در سالیان اخیر شاهد درگیری مورینیو با تیم قدرت مند بارسلونا بودیم و خوزه نیز هر موقع که در میدان بازی را واگذار می‌کرد به جنگ‌های رسانه ای و درگیری‌های لفظی روی می‌آورد. این روزها نیز در فوتبال ما جنگ لفظی به هر نوعش دیده می‌شود. آخرین مورد آن هم جملات علی کریمی پیرامون علی دایی هم تیمی و مربی سابقش بود که او را به شدت زیر تیغ انتقاد برد.

او به عنوان فوتبالیستی مطرح و با تجربه که در اروپا هم بازی کرده می‌گوید:

من با دایی همبازی بودم. ایشان کی توانسته کسی را دریبل کند و گل بزند؟ گل‌های ایشان یا پنالتی بوده، یا تک به تک و یا اینکه سانتر کرده‌اند و با سر گل زده است.

البته باور این که این جملات عامیانه را یک بازیکن حرفه ای آن هم در سطح و تجربه علی کریمی گفته باشد بسیار سخت است.

کریمی به عنوان یکی از با تکنیک ترین فوتبالیست‌های ایران و حتی آسیا می‌تواند تنها فیلم یکی از بازی‌های خود را نگاه کند. مصاف ایران و ایرلند و موقعیت‌هایی که از دست داد. موقعیت‌هایی که می‌توانست سرنوشت یک نسل از فوتبال ما را متحول سازد و نساخت. آنجایی که او در سد «شی گیون» متوقف شد تا نشان دهد تک به تک زدن هم هنر تک تیراندازهاست و ارتباطی به کاپرفیلد بودن ندارد.

دایی که تاریخی‌ترین پاس گل‌های فوتبال ما به خداداد و مهدوی کیا در مصاف با استرالیا و آمریکا را داده را نمی‌توان از منظر فنی زیر سئوال برد. او آنچه را که باید یک مهاجم هدف داشته باشد داشت. مهاجمی که چارچوب شناس بود و بعد از رفتن او می‌شد دیالوگ «گوزن ها» را برایش معکوس سرود که «وقتی بودی نفهمیدیم کی بودی ، حالا که رفته ای می دانیم کی رفته». مهاجمی که هنوز خط حمله ما حسرت آن را می‌خورد و نداشتنش کی روش را به حرف و حسرت وامی دارد.

علی کریمی قطعا بخشی از تاریخ فوتبال ما بوده و هست اما نمی‌تواند واقعیات را درباره دایی نفی کند. دایی اگر روی سانتر گل زده، ما بین سانترهای به مقصد او ساتری مانند ارسال از چپ میناوند در بازی رده بندی با کویت در جام ملت‌های آسیا 1996 را هم باید دید. ضربه سر شیرجه ای و چرخش گردن او را هیچگاه نمی‌توان از یاد برد.

مردی که روزی گفته بود «خدا دایی را بغل کرده و او را بوسیده» حالا دیگر آغوش خدا را هم از یاد برده و همه داشته‌های فنی گلزن ترین مهاجم ملی دنیا را با عباراتی توصیف می‌کند که جای بحث بسیار دارد.

فوتبال امروز ما همان جادوگری را طلب می‌کند که جادویش را نه در قاب‌های تبلیغاتی بلکه در میانه میدان به رخ می‌کشد. ما هنوز هم به جادوگرمان ایمان داریم. شاید این جام جهانی جام تو باشد.

 

انتهای پیام/م

 

نظرات کاربران

تازه های سایت

پربازدیدها