نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
28. بهمن 1392 - 18:22
معاون فرهنگی وزیر ارشاد گفت: پیشنهاد دیگر تشکیل مرکز مطالعات فرهنگی ایران و افغانستان و پیشنهاد سوم تشکیل پارلمان فرهنگی میان دو ملت است، زیرا امروز مفاخر زنده دو ملت اندک نیستند که به ارتباط عمیق می‌اندیشند.

به گزارش آفتاب جنوب ، به نقل از فارس،آئین پایانی نخستین جایزه کتاب بلخ در پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری با حضور سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد و ابراهیمی ترکمان رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار شد.

سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد در این مراسم ضمن اشاره به اینکه روابط میان دو ملت ایران و افغانستان نه تنها در طول تاریخ بلکه فراتاریخی است، اظهار داشت: این روابط میان دو کشور از دوره اساطیری مطرح بوده و هست، به روایت فردوسی زال پسر سام با رودابه دختر مهراب کابلی ازدواج کرد و قهرمان شاهنامه از دل آن برمی‌آید. پس از آن تاریخ تدوین و سندیت می‌یابد.

صالحی تاکید کرد: روابط این دو ملت تداوم ویژه‌ای یافت، از قبل از اسلام تا پس از اسلام این مسئله مشهود است. در کتبیه‌های هخامنشیان نام اقوام آریایی که می‌آید قوم‌هایی که در ایران و افغانستان حضور دارند، قابل توجه است و پس از اسلام هم این دو مجموعه با هم خندیده، گریسته و شادی کردند و غم‌ها را میان یکدیگر تقسیم کردند.

معاون فرهنگی وزیر ارشاد ضمن بیان اینکه بلخ و نیشابور در قرن سوم و چهارم با هم تمدن‌سازی داشتند، یادآوری کرد: پس از حمله مغول، بلخ و کمی بعد نیشابور پس از آن با هم فرو ریختند و جوامعی را در فراق تمدنی خود نهادند.

این مقام مسئول در معاونت فرهنگی به اشتراکات دو ملت اشاره و ارتباطات متعدد را حاصل اشتراکات خواند و افزود: گذشته از این تاریخ درازمدت زبان فارسی یک علقه مشترک و جدی میان دو ملت است، اگرچه سه ملت هستند که زبانشان فارسی است و زبان آنها فارسی شناخته می‌شود، اما باز در بین آنها ایران و افغانستان هستند که با خط فارسی نوشته و صحبت می‌کنند و مکتوباتشان با آن بیگانه نیست. همانطور که گفتارشان با هم آشنا است.

صالحی زبان شعر را پیونددهنده این دو ملت برشمرد و خاطرنشان کرد: زبان شعر پیونددهنده ایران و افغانستان از گذشته تاریخ تا اکنون بوده است.

وی در ادامه ضمن بیان اینکه شاعران دو ملت در طول تاریخ تا دوره معاصر حلقه اتصال زبانی، فرهنگی و قومی بوده‌اند، عنوان کرد: در حوزه آئین‌ها، مراسم‌ها و فرهنگ عمومی مشترکات دو ملت بسیار گسترده و فراوان است. اشتراکات دینی و عقیدتی هم میان ایران و افغانستان عمق دارد. وقتی هر دو جامعه اسلام را پذیرفتند، با رگ و پی و وجود خود پذیرفتند و با تمام اجزاء هویتی به آن وفادار بودند.

وی ادامه داد: حضور جریان شیعی مقتدر افغانستان همچون ایران از دیگر نقاط مشترک است.

صالحی با این جملات که انقلاب اسلامی ایران یک نگاه مضاعف در این قرابت میان ایران و افغانستان ایجاد کرد، گفت: پژواک انقلاب اسلامی ایران فراملی در منطقه و جهان بود، اما در حوزه افغانستان تأثیرات خود را گذاشت، تأثیراتی در ابعاد مختلف، شعر و ادبیات برادران افغانستان ملهم از ادبیات ایران شد و عملا بخشی از شعاع انقلاب اسلامی در ادبیات افغانستان خود را نمایاند و می‌نمایاند.

وی گفت: امروز به سختی می‌توان ادبیات و شعر انقلاب را از سرزمین ایران و افغانستان جدا کرد. هر دو با یک لحن و تشابه بسیار از این حادثه بزرگ سخن می‌گویند هر دو مجموعه در فضای این سه دهه دغدغه استقلال‌خواهی و مبارزه با قدرت‌طلبی‌های فزاینده استکبار را داشته‌اند.

به گفته صالحی شعار استکبار، شعار هویتی هر دو ملت بوده‌اند، چند دهه مقاومت برای استقلال بوده، مقاومتی در مقابل فزون‌طلبی و فزون‌خواهی است. هر دو جامعه درگیر این فزون‌خواهی بوده و هستند و به نحوی مشترکا ایستادگی‌هایی داشته و دارند همچنان کینه استکبار جهانی از هر دو ملت برای مسیر استقلال‌طلبی، عزت‌خواهی دو ملت ادامه دارد.

وی تصریح کرد: هر دو ملت ایران و افغانستان درگیر جریان‌های تکفیری و خشونت‌طلبانه هستند که نمی‌خواهند اسلام با چهره و وجهه رحمانی و انسانی‌اش به نمایش درآید. این جریان‌های تندروانه افراطی در این سه دهه اخیر مشکلاتی را برای دو ملت ایجاد کرده و این دو ملت با آن درگیر بودند.

به گفته وی مشترکات دو ملت ایجاد می‌کند، توجهات جدی‌تری به اجزاء و ابعاد آن صورت گیرد، البته چالش‌هایی در برابر این اشتراکات وجود دارد. نخست نگرش‌های افراطی، قومی و مذهبی است که تلاش می‌کند اشتراکات را نبیند و با آن مبارزه کرده و به افتراقات بپردازد و افغانستان و ایران مانع تداوم ارتباط هویتی دو جامعه است، دوم کلیشه‌های غلط و ضعف اطلاع‌رسانی و برداشت‌های نادرست از دو جامعه مانع دیگر شمرده می‌شود. البته رسانه‌های دو ملت سهم بسزایی برای یک جامعه همگرای تاریخی در ارتباط این دو ملت می‌توانند داشته باشند. از یک سو تحرکات رسانه‌ای باید افزایش یابد که در ادامه همبستگی دو ملت را شامل می‌شود. مسئولیت رسانه‌ها در این اتحاد و ارتباط تاریخی اندک نیست. پیشنهاد دیگر تشکیل مرکز مطالعات فرهنگی ایران و افغانستان و پیشنهاد سوم تشکیل پارلمان فرهنگی میان دو ملت است، زیرا امروز مفاخر زنده دو ملت اندک نیستند که به ارتباط عمیق می‌اندیشند. این پارلمان راهی را برای ارتباط گسترده می‌تواند باز کند.

 

انتهای پیام/م

نظرات کاربران

تازه های سایت

پربازدیدها