نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
14. دى 1392 - 21:19
پدرِ معلمِ شهید، علی فرهمندی از فرزند شهیدش می گوید.

به گزارش آفتاب جنوب ،صبح زاگرس، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی خبرلنده، هفته گذشته باخبر شدم که فاطمیان فرماندار لنده می خواهد به دیدار یکی از خانواده های شهدا برود. خانواده شهیدی که معلم بوده و منزلشان در روستای قیام از توابع لنده است.

وقتی شنیدم شهید فرهمندی یک معلم بوده از فرمانداری خواستم همراه آن ها باشم. برایم جالب بود که این معلم چطور درس و کلاسش را رها کرده و به جبهه رفته است هر چند بعدتر شنیدم شهید هیچ وقت پایش به کلاسِ درس و مدرسه باز نشد و بعد از گذراندن دوره آموزش تربیت معلم به جبهه می رود و به دیدار محبوبش نایل می شود.

مسئولان فرمانداری پذیرفتند که با آن ها باشم و صبح دوشنبه 25 آذر به همراه فرماندار لنده و مسئول حراست این اداره به خانه شهید فرهمندی رفتیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

خانه روستایی پدر شهید فرهمندی خیلی ساده بود. پدر و مادر شهید هم حالا دیگر پیر شده اند و تنها با خاطرات پسرشان زندگی می کنند.

وقتی خانه پدری شهید فرهمندی و پدر و مادرش را دیدم دوست داشتم تصاویر این خانه ساده را به همه نشان دهم. برای کسانی که فکر می کنند که چه خبر است در این مملکت و همه چیز برای خانواده شهداست. حالا این هم خانه یک پدر شهید، آن هم شهیدی که معلم بوده..

 

 

 

 

قاید الیاس فرهمندی به خانه ساده اما با محبتش دعوتمان کرد. گرم و صمیمی بود، از فرماندار تشکر کرد و از فرزند شهید گفت.

گفت که علی در مرداد سال 48 به دنیا آمده، فرزند سوم اش بوده و آن قدر به ائمه علاقه داشته که نام او را علی گذاشته.

علی را با اسب می بردم لنده و بر می گرداندم

پسر دوش داشتنی قاید علی دوران ابتدایی را در روستای قیام با رتبه ممتاز به پایان می رساند و بعد چون آن موقع روستایشان مدرسه راهنمایی نداشته، به ناچار جهت ادامه تحصیل به شهر لنده می رود.

حالا قاید اشک در چشمانش حلقه زده و می گوید: علی را با اسب به لنده می بردم و برمی گرداندم، خیلی دوستش داشتم و حاضر نبودم خاری به پایش برود.

از حالت قاید الیاس و حرف هایش، چشم های من هم تر شد.  اشک را گوشه چشم فرماندار و همکارش هم دیدم.

حالا پدر شهید فرهمندی داشت از ویژگی های پسرش می گفت؛ علی در دوره راهنمایی فردی پرتلاش و سخت کوش بود. علاقه خاصی به شرکت در مجالس مذهبی داشت، در ماه های محرم و صفر با حضور مستمر در مسجد دم قله- مسجد صاحب الزمان(عج) فعلی لنده- در مراسم سینه زنی و نوحه خوانی شرکت می کرد.

وقتی علی و دوستش معلم می شوند

علی روزهای تعطیل به روستا می آمد و درکارهای کشاورزی به ما و همسایگان در شخم زدن و درو کردن مزارع کمک می کرد. پس از قبولی در پایه سوم راهنمایی همراه با دوست و پسرعمویش دوستعلی عسکری در آزمون ورودی دانش سرای (تربیت معلم) دهدشت شرکت کرد و هر دو قبول شدند.

پسرم فردی مقید و معتقد به اصول و احکام  اسلامی بود به طوری که مردم روستا برای او احترام خاصی قائل بودند. او در نوجوانی الگو و نمونه ای از اخلاص و بردباری و در برقراری صله ی رحم همیشه پیشتاز بود ، دربرابر مشکلات صبور بود و صبر را یکی از صفات مومنان وصالحان می دانست. همیشه در مراسمات مذهبی در روستا و لنده حضوری فعال داشت.

قاید برایمان گفت که شهید فرهمندی هم زمان با تحصیل در تربیت معلم دهدشت به عضویت پایگاه مقاومت بسیج دهدشت در آمد و در آن پایگاه، فعالیت های مختلف فرهنگی مذهبی داشته است.

او این چنین ادامه داد: هم زمان با تربیت معلم علی و دوست همیشگی اش در پادگان دشت مازه دهدشت آموزش مقدماتی را برای حضور در جبهه ها می کنند.

شهید علی فرهمندی ایستاده و همراه و دوست همیشگی اش دوستعلی عسکری کنارش نشسته.


مرخصی آخر

شهید علی فرهمندی پس از اعزام به مناطق عملیاتی به عنوان نیروی شناسائی و خط شکن در گردان یا رسول الله (ص) در جبهه مشغول مبارزه با دشمنان شد.

او قبل از شرکت در عملیات کربلای 4 ، سه روز مرخصی می گیرد و برای آخرین بار به دیدار پدر و مادرش در روستای قیام آمد .

قاید الیاس می گفت لحظه آمدن علی خوب یادش است.  حدود ساعت یازده شب بود که به خانه آمد و نور چهره اش خانه را روشن کرد. از شوق و ذوق تا صبح خوابم نبرد و تا صبح فقط علی را نگاه می کردم.

بی قراری علی

وقتی علی برای نماز صبح بیدار شد مدام از رفتن می گفت و بی قراری می کرد. از ما حلالیت می خواست و مدام از جبهه می گفت.  این کارهای علی، من و مادرش را به گریه انداخت، همه آن لحظه ها جلوی رویم است و هیچ وقت فراموشم نمی شوند.

آن روز علی حال و هوای دیگری داشت. به همه اقوام در روستا سر زد و از همه طلب حلالیت کرد. همه فهمیده بودند که این آخرین باری است که علی را می بینند و رفتن علی همان و دیدنش همان بود.

وقتی خبر شهادتش را آوردند بی تابی نکردم

هنگامی که مسئولین بنیاد شهید و سپاه دهدشت خبر شهادت علی را برایم آوردند با صبر و حوصله تمام خبر شهادت پسرم را پذیرفتم چرا که در مرخصی آخرش به یقین رسیده بودم که این دیدار آخرین دیدار اوست. قاید گفت آرامشم در روزی که خبر شهادت را آوردند باعث تعجب مسئولین بنیاد شهید و سپاه شده بود.

قاید الیاس فرهمندی و جان بگم فاتحی، پدر و مادر شهید علی فرهمندی

سرانجام علی فرهمندی در غروب روز 4 دی ماه سال 65 به آرزوی دیرینه اش می رسد و در عملیات کربلای 4  غرب جزیره مینو- ابوالخصیببه به فیض شهادت نایل می شود.

در بخشی از وصیت نامه شهید علی فرهمندی آمده است ای معتقدان به روح الله و ای بازوان پرتوان و خستگی ناپذیر انقلاب اسلامی ، بجنگید و طریقه جهاد و مبارزه علیه ظالمان را به مظلومان نشان دهید.

مرقد مطهر این شهید بزرگوار در روستای قیام از توابع بخش مرکزی شهرستان لنده در کنار سایر شهدای این روستا به زیارتگاه عاشقان شهید و شهادت مبدل گشته است. روان پاکش غریق نور و رحمت الهی باد.

 

انتهای پیام/م

 

نظرات کاربران

تازه های سایت