به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب، مرحوم «قائد کلبعلی دیانتی فر» پدر گران‌قدر شهید والامقام «محمود دیانتی فر» از شهدای دفاع مقدس دار فانی را وداع گفته و پس از سال‌ها دوری و غم فراق، به فرزند شهیدش پیوست.

مراسم تشییع و خاک‌سپاری این پدر شهید امروز عصر در بهشت‌زهرای گچساران برگزار خواهد شد.

شهيد محمود دیانتی فر در سال 1346 در روستای شامبراكان در خانواده‌ای مذهبی پا به عرصه وجود گذاشت. چشم را باز كرد و در چشم خود محروميتی را ديد كه اكثر روستائيان مشاهده می‌کردند. فقر و محروميت؛ با چنين شرايطی در زندگی پرورش يافت و بزرگ شد.

شهید در سال 1352 در كلاس اول دبستان روستای شامبراکان شروع به تحصيل نمود. تحصيلات ابتدايي را در روستاي زادگاه خود طی نمود. در اوج انقلاب كه نوجوانی نورسته بود شور و هيجان عجيبی از خود نشان می‌داد و دوران راهنمايی را در مدارس سپاه پاسداران سر تیره،‌حافظ راک دشمن زياری و آخرين سال راهنمايی را بازهم در مدرسه راهنمايی سپاه پاسداران سر تیره گذراند.

در اين مدارس كسب علم می‌کرد ولی علم واقعي را (شهادت) در مدرسه مولا و آقايش حسين علیه اسلام آموخت. آن آموزگاری كه در یک‌نیمه روز داناترين دانش آموزان را بار آورد و تقديم اسلام،‌آزادی و انسانيت نمود.

شهید دیانتی فر در سال 1364 در هنرستان شهيد باهنر شهرستان دهدشت به تحصيل اشتغال داشت و ايشان ازآنجایی‌که به اسلام و انقلاب عشق می‌ورزید درعین‌حال كه از متون آسمانی قرآن الهام گرفته بود و به تحصيل اشتغال داشت در هر فرصت مناسب علاقه شديد خود را نسبت به جبهه‌های حق عليه باطل عملاً نشان می‌داد.

در آمادگي اين مرحله از زندگی خود يكی از اعضای فعال پايگاه مقاومت شهيد محمد منتظری شامبراكان گرديد و با روش‌های گوناگون كه برادران پاسدار مسئول پايگاه ياد می‌دادند مأنوس گرديد و عشق می‌ورزید.

 در سال 1363 دوره آموزشی را در ياسوج و شيراز گذراند و اين بود كه پس از طی دوره آموزشی بر قامت رعنای خود لباس رزم پوشاند. همان لباس رزمی كه به تعبير مولا علی علیه‌السلام باارزش‌ترین قبای بهشتي است.

 در اين زمان كه خود را ملبس به جامه شهادت و آزادگی ديد در تاريخ 28 اسفندماه 63 از طريق بسيج سپاه پاسداران گچساران به جبهه‌های جنوب اعزام و پس از طی زمان تعیین‌شده برگشت و مشغول تحصيل گرديد ولی ظاهراً برگشت، چون هوش و حواسش پيرامون خطوط جبهه در ريگزارهاي جنوب تا صخره‌های غرب بود و هميشه بيانش گواه بر غوغای درونش بود و بارها و بارها دوستان و برادران را تشويق و ترغيب برای اعزام به جبهه‌ها می‌نمود.

 تا اينكه برای بار دوم در تاريخ 15 آبان ماه 64 به‌وسیله بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دهدشت به جبهه‌های حق عليه باطل خطه جنوب اعزام و در قسمت پدافند جزيره شط علی (مجنون) در مقابل كفر قرار گرفت و در نامه‌هایش، پیام‌هایش،‌هميشه و همه‌وقت احساس خوشحالی می‌نمود مثل‌اینکه واقف از فيض شهادت شده بود. هميشه می‌گفت در اين سفر به آرزوی خودخواهم رسيد و ایشان در تاريخ 21 آذرماه 64 در منطقه عملياتی هورالعظيم بود كه به آرزوی ديرينه خود رسيد و رستگار گرديد.

انتهای خبر/