نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
22. آبان 1402 - 23:34
قهرمانی که نماد نفوذ ایران بود؛
نقشه راه جبهه‌ مقاومت در نبرد با صهیونیستها
دوره فرماندهی "ســردار ســلیمانی" بر جبهه مقاومت را می‌توان دوره ممتــدی از تقویت و تثبیت قدرت اســلام در منطقه بر اســاس عناصر مقاومت، دفاع و امنیت به شمار آورد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،اساساً راهبرد‌های آمریکا برای تغییر معادلات سیاسی و ژئوپلیتیکی اسلامی در منطقه غرب آسیا به شکلی طراحی می‌شود که در تخاصم با ژئوپلیتیک اسلامی به محو جبهه مقاومت بیانجامد. از نظر آمریکا فضای هویتی، اسلامی، اعتقادی و هنجاری حاکم بر منطقه که منجر به هویت یافتن اسلام شده است درنتیجه جنبش‌ها و نیرو‌های اسلامی را به شکلی تاریخی وارد زیرساخت‌های اجتماعی و سیاســی در منطقه کرده اســت. از این رو بازیگرانی متنوع در منطقه شکل یافته‌اند که اساساً خار چشم هژمونی قدرت آمریکا تلقی می‌شوند.

اما پیامد‌های راهبرد آمریکا در منطقه، تحمیل استراتژی‌هایی است که تحولات منطقه را رقم می‌زند. مصادیق این اقدامات جنگ‌های نیابتی، آشــوب، حمالت تروریستی و ناامنی در منطقه است که تنها از طریق تقویت و تثبیت قدرت در محور مقاومت و زنجیره هم ارزی مقاومت، دفاع و امنیت قابل تفســیر است.البته منطقه غرب آسیا پیش از شکل‌گیری محور مقاومت، هرگز دارای طرح و برنامه مستقل، منظم و روشمندی نبوده است؛ بلکه تحت تأثیر مناقشات منطقه‌ای اشغالگران قدس و سازشگران عربی حاشــیه خلیج فارس، اردن و مصر در اتحاد با آمریکا موضعی منفعلانه به خود داشــته اســت.

بنابراین یکی از مهمترین اســتراتژی‌های مبارزاتی؛ اتحاد، همبستگی و ساخت ژئوپلیتیک قدرت مبتنی بر آن بوده اســت و از این رو یکی از دلایل ضعف قدرت در مقاومت‌های اســلامی منطقه، فقدان ایدئولوژی، روش، اســتراتژی و راهبرد‌های مبارزاتی بر مبنای شــناخت اسلام گرایان از منطقه و تســلط بر آن بوده اســت. اگرچه شــکل‌گیری محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران بر پایه ژئوپلیتیک اســلامی نقش بی‌بدیلی در تحولات منطقه پس از آن بازی کرده اســت زیرا اســلام سیاسی برآمده از آن نه تنها ایران را به محور مقاومت اسلام در جهان تبدیل کرد بلکه در اتحاد و پیوند با ســوریه، حزب الله، حماس و عراق به شکل‌گیری بیداری اسلامی در منطقه حول محور مقاومت اسلامی دست زد.

باید توجه کرد که تقویت و تثبیت قدرت محور مقاومت از یک سو می‌تواند به شکست راهبرد آمریکا در حل بحران فلســطین بیانجامد. آمریکا در حل مسأله فلسطین به کمک اعراب و رهبری اسرائیل درصدد است که ائتلافی سیاسی، اقتصادی و امنیتی را در منطقه شکل دهد و تا از قبل آن، با دسترسی به منابع و انرژی منطقه هر چه بهتر منافع خویش را تأمین و خســارات ناشــی از حضور خود در منطقه را کاهش دهد. همچنین بتواند با تغییر دموگرافیک منطقه جلوی قدرت افزایی محور مقاومت را بگیرد و از همه مهمتر به مهار ایران به عنوان رهبر جبهه مقاومت و داعیه دار گســترش ژئوپلیتیک اسلام در منطقه و جهان دست زند.

از این رو، مقاومت‌های اسلامی منطقه با محوریت جمهوری اسلامی ایران به پروژه‌ای برای تقویت و تثبیت و حتی توسعه قدرت اسلام و دولت اسلامی در قالب مبارزه اسلامی در منطقه بدل گشت که موجد ‌ایده‌های شناختی نخبگان محور مقاومت در آن عصر نیز بوده اســت. از این نظر، مقاومت اســلامی عامل اصلی مشروعیت بخشی به پایداری جبهه مقاومت به حساب می‌آید. مشروعیت بخشی حوزه مقاومت به عناصر ساختاری تحولات منطقه‌ای، تبیین کننده بیداری اسلامی قدرت بر پایه تقویت و تثبیت آن است که در معادلات رفتاری طرف‌های درگیر در منطقه مشاهده می‌شود.

با این حال نیز جمهوری اسلامی، بنیانگذار محور مقاومت، مبارزه با سکولاریســم را به عنوان مقصد مقاومت اســلامی قرار داده بود که اســاس مبارزه در محور مقاومت مبتنی بر تقویت قدرت اسـلام در برابر ضد آن را توجیه می‌کرد؛ به عبارت دیگر، معیار‌هایی که محور مقاومت برای آن می‌کوشید، همان معیار‌های رشد و شکل‌گیری دولت اسلامی در منطقه بود.پاسخگویی پیروزمندانه محور مقاومت در این سطح و نقش کلیدی فرماندهی "ســردارسلیمانی" در صدور انقلاب اسلامی، نشان از تثبیت و رشد قدرت ژئوپلیتیک اسلام در منطقه دارد. سردارسلیمانی به منظور تقویت و تثبیت قدرت در محور مقاومت نه تنها در مقابل اســتراتژی‌های تحمیلی به صورت یک دیپلمات عمل می‌کرد بلکه با نظریه پردازی در شــرایط سیاســی و اجتماعی منطقه و جهان، به ایفای نقش میدانی در منطقــه نیز می‌پرداخت. در این سطح مقاومت، امنیت و دفاع با رویکرد دیپلماتیک و میدانی سردارسلیمانی یکی از بهترین روند‌های تثبیت قدرت اسلام در محور مقاومت است.

هر چند بعد از چرخش و تحول گفتمانی متأثر از شهادت "سردار سلیمانی"، عناصــر هویت بخش به قدرت در محور مقاومت در حال تغییر اســت، اما توجه به تحولات و معادلات منطقه‌ای نشان می‌دهد این مسأله بیش از تغییر امری تکوینی باشد. ضمن اینکه خون "ســردار سلیمانی" برای جهان اسلام و محور مقاومت اســلامی آنقدر ارزشمند است که هر گونه تحول در گفتمان قدرت باعث تخدیر عناصر هویت بخش قبل از شــهادت‌ایشان نشود. بنابراین با توجه به تحولات منطقه بعد از شــهادت سردارسلیمانی، و اقتدار ناشی از آن بر ژئوپلیتیک اسلامی، دو گفتمان در ضدیت با هم قرار نداشــته بلکه اقدام نظامی علیه آمریکا، خروج نیرو‌های آمریکایی از منطقه و تکوین اتحاد مســلمانان حول محور مقاومت اســلامی همان اهداف راهبردی جبهه مقاومت در قبل از شــهادت ســردار در نظر گرفته می شــود که با پیمودن مسیر سعادت مکتب انقلاب اســلامی توسط ســردارسلیمانی و شهادتشان در قالب گفتمان توســعه قدرت وجه تسمیه یافته است.

 در این راستا، ایدئولوژی اسلامی جبهه مقاومت نه تنها به تأمین امنیت در منطقه منجر شد بلکه در معادله قدرت ضعف نیرو‌های اسلامی در برابر رقبایشان را به توسعه قدرت تغییر داد. اگر چه مهمترین رویداد قرن اخیر در منطقه سازمان یافتن محور مقاومت اسلامی به رهبری ایران است اما عمق بخشی، توســعه، تداوم و پایداری قدرت آن تا پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه غرب آسیا، نیازمند عوامل و عناصر دیگری نیز بوده است. حلول شخصیت‌های انقلابی در قالب رهبران جبهه مقاومت که در دامن انقلاب و اسلام پرورش یافته‌اند و با به کارگیری طرح‌ها، استراتژی‌ها و راهبرد‌های مقاومتی در کنار شــناخت از منطقه عاملی مهم در پیروزی حق بر باطل در محور مقاومت هســتند.

سردار قاسم ســلیمانی به عنوان رهبر سپاه قدس ایران یکی از مهمترین شخصیت‌های بین‌المللی در فرماندهی جبهه مقاومت اسلامی در منطقه غرب آســیا بود که در مسیر توســعه قدرت جبهه مقاومت به مقام عظمای شهادت نائل گشت. جوهر فرماندهی سردار سلیمانی در جبهه مقاومت سعی داشت تا زمانی که این منطقه را به طور کامل از مخاصمان داخلی و خارجی پاکیزه نگرداند، حوزه‌های امنیتی منطقه را تحت کنترل قرار دهد. شهید سلیمانی شاگرد مکتب ایدئولوژیکی بود که بازنمایی از هویت در منطقه بر مبنای اسلام و قدرت در منطقه بر مبنای مبارزات اسلامی داشت، از اینرو می‌توان مهمترین دستاورد مبارزاتی و امنیتی‌ایشان را در منطقه، تحلیل و تهدید قدرت‌های معاند و تقویت و تثبیت بنیه مبارزاتی اسلام در قالب محور مقاومت در نظر گرفت که برآیند آن وجود معادله قدرتی بود که ضعف قدرت در جبهه مقاومت را به سوی به تقویت و توسعه قدرت در منطقه پیش برد.

سردار سلیمانی در رویارویی با دشمنان محور مقاومت، با شکل دادن به عملیات‌ها و کاربرد استراتژی‌های مبارزاتی توانسته بود اقتدار جبهه مقاومت را در منطقه به شکل چشمگیری افزایش دهد. از این رو رشادت‌ها و مقاومت‌های فرمانده ایرانی در جبهه دفاع از اسلام در منطقه به قدرتی بدل گشته بود که هر تهدید وی نیز حمله، تهدید یا حمله‌ای مؤثر را به همراه داشــت. اثرگذاری معادلات اســتراتژیکی سردار سلیمانی و ایجاد بازدارندگی محور مقاومت متأثر از آن چنان قدرتمند عمل نموده بود که ضد اســلام تنها راه جولان عقاید ســکولار خویش و بازیابی تهاجمات خود در منطقه را تنها در شهادت سردار می‌دیدند.

آمریکا، اسرائیل و هم پیمانان عربی و داعشی‌اش در منطقه؛ که فکر می‌کردند با شهادت ســردار سلیمانی قدرت محور مقاومت و در واقع ژئوپلیتیک اسلام در هم شکسته خواهد شد، امروزه و بعد از گذشت چهارسال از شهادت سردار سلیمانی نه تنها نتوانستند اسلام گرایان را در این محور با چالش مواجه کنند بلکه با ارتکاب این اشتباه بزرگ، با اتحاد و همبستگی بیش از پیش ملت‌های مسلمان منطقه و وجوب قطعی حاکمیت اسلام در منطقه مواجه شدند. شکل‌گیری تحولات منطقه پس از شهادت سردار نیز به خوبی نشان می‌دهد که خون شهید سلیمانی آبیاری درخت تنومند انقلاب اسلامی بوده که از ابتدای شکل‌گیری هدفش صدور اسلام بوده است. متأثر از این گفتمان قدرت اسلام، امروزه قدرت در جبهه مقاومت از تثبیت به توسعه در حال نمایان شدن است.

براین اساس نیز دوره فرماندهی ســردار ســلیمانی بر جبهه مقاومت را می‌توان دوره ممتــدی از تقویت وتثبیت قدرت اســلام در منطقه بر اســاس عناصر مقاومت، دفاع و امنیت به شمار آورد. از آنجا که زیاده خواهی‌های اسرائیلی و آمریکایی در منطقه در جهت ایجاد امنیت برای رژیم صهیونیســتی اســت، پس راهبرد اساسی و همیشگی دشمنان اســلام برای تثبیت حضور خود در منطقه بی‌ثباتی خواهد بود. از این رو مسأله امنیت به ویژه برای دفاع از منافع اسلام و مسلمین در منطقه تلاش اول محور مقاومت اسلامی را تعریف می‌کرد.

انتهای پیام/

 

نظرات کاربران

تازه های سایت

پربازدیدها