به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،رشادت های انقلابی مردم گچساران در قاب تاریخ خورشید 19آبان ماه57 در حالی غروب کرد که عدهای از جوانان انقلابی گچساران به آسمان عروج کردند و طلوع انقلاب را ندیدند و این روزخونین، با شهادت 6نفر از فرزندان خمینی کبیر(ره) ،زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی در22بهمن57 شد.
مردم ولایتمدار گچساران با تقدیم 7 شهید در دوران انقلاب، نقش برجسته ای در پیروزی انقلاب اسلامی ایفاو دین خود را به انقلاب و نظام اسلامی ادا کرده اند که درادامه فرازی از زندگی و مبارزات شهدای انقلاب گچساران بیان شده است.
"حسين کیامرثی" در سال 1315 در ميان عشاير غيور در روستای امامزاده منير(ع) ديده به جهان گشود. او از همان آغازين سالهاي زندگي طعم تلخ فقر را چشيد. اما همت و عزم مردانهاش مانع از آن شد که در کشاکش سختيهای روزگار زانو بزند و خيلي زود سرپرستي مادر، خواهر، و برادرش را بر عهده گرفت.
روزها و ماهها گذشت و حسين در يکي از شرکتهای پالايش نفت به عنوان برقکار صنعتي مشغول انجام وظيفه شد و در کنار کسب معيشت شبها نيز به ادامه تحصيل مبادرت ورزيد. در اواخر سال 1356 به شهرستان گچساران رفت و در شرکت پروژه تزريق گاز مشغول خدمت شد. در اين زمان با حجهالاسلام والمسلمين محمدتقي بشارت آشنا شد و در جرگه مبارزان با طاغوت قرار گرفت تا آنجا که به خاطر اعتراضاتش از شرکت نفت اخراج شد و مصممتر از قبل به توزيع اعلاميههای امام (ره) پرداخت.
اواسط آبان ماه از دوستان و آشنايان خواست در اجتماع جمعه (عيدغدير) در مسجد شهيدان گچساران حضور داشته باشند. خود نيز شجاعانه در اجتماع مردم فرياد برآورد"مرگ برشاه" و سرانجام در همان روز 19 آبان ماه 57 به همراه پنج کبوترخونين بال ديگر در سن 42 سالگي به عرش اعلي پر کشيد.
"سید نجف بلادیان" در سال 1317 در بهبهان دیده به جهان گشود. پدرش سید محمد، برای تربیت اسلامی او تلاش وافری انجام داد؛ درس و مدرسه را تا پایان کلاس اول دبیرستان ادامه داد، سپس از تحصیل انصراف داد و به کار خیاطی مشغول شد. سیدنجف پیرو راستین آئین ناب رسول اکرم (ص) بود.
در جریان انقلاب اسلامی مغازهی خود را در اختیار یاوران امام (ره) قرار داد و خود از توزیع کنندگان اعلامیههای امام (ره) گشت؛ به همین علت ساواک فعالیتهای وی را زیر نظر گرفت. در سال 1356-57 تظاهرات مردمی به رهبری امام شدت یافت و او نقش ارزندهای در تظاهرات مردم شهرستان گچساران ایفاء نمود و سرانجام در 19آبان 57 در سن 40 سالگی در مسجد شهیدان گچساران مورد اصابت گلوله ماموران دژخیمان پهلوی قرار گرفت و در راه اعزام به بهبهان به شهادت رسید.
سال 1334، سال شکفتن "رحمت الله بشارت "بود، سال آغاز زیستن او در گچساران؛ پدر با شوق به تربیت فرزند همت گماشت و با تلاش بسیار کودکش را تربیت نمود؛ رحمت الله در کنار خانواده بزرگ شد و کم کم در جریان مبارزات امام (ره) قرار گرفت:رحمت الله به علت علاقه به علوم اسلامی و دینی به نزد برادر روحانی خود در قم رفت تا نزد وی معارف اسلامی را بیاموزد.
بشارت در سال 1357 در مقابل منزل امام (ره) در قم در سن 23 سالگی به دست مزدوران حکومت پهلوی به شهادت رسید. و به عالی ترین درجات قرب حق دست یافت، مزار پاکش در قبرستان شیخان قم قرار دارد.
"سيدمذکور پارسی" در سال 1337 در برديون (کهگيلويه و بويراحمد) در خانوادهای مذهبي متولد شد. از همان آغازين سالهای حيات هوش و استعداد سرشار او زبانزد خاص و عام بود. پارسي آموختن را در سن 7 سالگي آغازکرد و تا پايان دوره راهنمايي تحصيل نمود؛ انقلاب دخيل مشتاقان حکومت اسلامي سيد را به ياری طلبيد و او نيز مشتاقانه در جمع ياران روحالله فرياد مرگ بر شاه سر داد.
او سرانجام به دست مزدوران رژيم پهلوي در تاريخ 19آبان 57 در سن 20 سالگي در مسجد شهيدان گچساران بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. گلزار شهدای گچساران امروز ميزبان پيکر پاک اوست.
"غريب پرویزی" در سال 1338 در روستاي شاه تسليم (باباکلان) متولد شد؛ خانوادهاش از عشاير کوچنشين ايل قشقايي بودند. او در چهارسالگي پدرش را از دست داد و در سايه تربيت پسرعموی خود رشد کرد. وي در سن 6 سالگي به مدرسه رفت، بعد از گذراندن دوره ابتدايی و راهنمايی جهت ادامه تحصيل به گچساران مهاجرت کرد و در سال 1357 مبارزه علني خود را با رژيم پهلوی آغاز نمود و سال چهارم دبيرستان بود که رهنمودهای "شهيد حجةالاسلام محمدتقی بشارت "در زندگی سياسی او نقش بسزايی داشت.
برادرش بارها به او گفت:« سعي کن درست را تمام کنی و به دانشگاه بروی» اما هربار غريب راسخ و استوار پاسخ ميداد:«چه ديپلمی بهتر از جنگيدن با ساواک پليد شاه بايد آنها را از اين مملکت بيرون کنيم تا بر ما حکومت نکنند» و سرانجام غريب پرويزی جوان 19 ساله گچسارانی در تاريخ 19آبان ماه سال 57ودرمسجدشهیدان این شهر بر اثر اصابت تير توسط مزدوران پهلوی به شهادت رسيد.
"محمدفراشبندی" در سال 1338 در شهرستان آغاجاری از توابع استان خوزستان متولد شد؛ او در دامان خانواده پرورش یافت و در سایه تلاش پیگیر آنها به مدرسه رفت. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند. سپس به گچساران مهاجرت نمود.
در دوران تحصیل در دبیرستان به روحانیت علاقمند شد و به مطالعه کتب مذهبی روی آورد. فراشبندی با شوق خاصی تمام سخنرانیهای مذهبی را گوش میداد و زمانیکه مردم "اللهاکبر" گویان به خیابانها می رفتند تا علیه اقدامات شاه اعتراض کنند؛ او نیز همدوش دیگر یاوران امام (ره) در تظاهرات شرکت نمود. پدرش به او گفت:«بگذار بزرگترها جلو بروند، تو کوچکی.» اما محمد پاسخ داد:«ما کوچک هستیم کارمان ندارند به همین علت بهتر میتوانیم کار کنیم». سرانجام این جوان 19 ساله در تاریخ 19آبان 57 در مسجد شهیدان گچساران توسط عوامل حکومت پهلوی به شهادت رسید.
"حسین امینی" در سال 1338 در اصفهان متولد شد، کودکی را در این شهر سپری کرد و کمکم به آموختن علم پرداخت. سال دوم دبیرستان (1356) بود که در پی اعتصابی درمدرسه او را محرک اصلی شناختند و با تمهیدات مختلف از جمله کمکردن نمرهانضباط، اخطار کتبی متعدد به خانواده و در نهایت تجدید نمودن او در چند درس سعی کردند او را تنبیه کنند. ولی او فعالیت خود را ادامه داد و به علت ایراد مقالههایی در زمینههای فرهنگی، اجتماعی تحت تعقیب قرار گرفت.
حسین فعالیت سیاسی را از سال اول دبیرستان (سعدی) آغاز کرد و پس از واقعه 17 شهریور سال 1357 در تظاهرات مردم حضور یافت. او بارها با مأموران ساواک درگیر شد. در یکی از شبها پس از قرائت خطبهای از نهج البلاغه و مقالهای دربارهی حجاب در مسجد بیتالعباس گچساران مورد بازخواست شدید ساواک قرار گرفت. وی سرانجام در تاریخ 19آبان 57در سن 19 سالگی در شب عید قربان مزد سالها تلاش عاشقانهاش در راه اسلام را گرفت و در مسجدشهیدان گچساران به ملکوتی اعلی پر کشید.( ایشان روبروی فرمانداری سابق محل فعلی کانون جوانان بسیج گچساران مورد اصابت گلوله ماموران رژیم پهلوی قرار گرفت.)
ملت بزرگ ایران اسلامی در بهمن سال 1357 مزد زحمات و مجاهدت های خود را با سرنگونی حكومت طاغوت و ایجاد نظام جمهوری اسلامی دریافت كرده و با استعانت از درگاه الهی و پایبندی به اعتقادات اسلامی ، خواهان حضور رهبر و مقتدای خویش شدند و با مقاومت در جهت تحقق وعده الهی پایه های حكومت وابسته شاه را فرو ریختند.
همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان ، عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.امام(ره)
انتهای پیام/م
دیدگاهها