نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
17. بهمن 1394 - 13:37
در گچساران ساواک و ژاندامری تعداد زیادی از زنان بدکاره و افراد خلافکار محله ها و بدنام شهر را جمع کرده بودندتا علیه تظاهر کنندکان شعار دهند و سنگ پرانی کنند.

به گزارش آفتاب جنوب ، رشادت های انقلابی مردم گچساران در قاب تاریخ خورشید 19آبان ‌ماه57 در حالی غروب کرد که عده‌ای از جوانان  انقلابی گچساران به آسمان عروج کردند و طلوع انقلاب را ندیدند و این روزخونین، با شهادت 6نفر از فرزندان خمینی کبیر(ره) ،زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی در22‌بهمن‌1357 شد.

 

محمد ابراهیم شریعتی یکی از اهالی بازار گچساران است که از مبارزین انقلابی شهر در مبارزه با رژیم پهلوی بود. وی 85بهار را تجربه کرده  و از جمله بهبهانی های ساکن گچساران می باشد که در سال 1339 به گچساران عزیمت نموده است.در زیر گوشه ای از رشادتهای انقلابی مردم گچساران به زبان این مبارز انقلابی روایت گردیده است.

 

ابراهیم شریعتی

 

شریعتی اظهارکرد:در سال 1346 یکی از کارکنان صنعت نفت ماهشهر به نام آقای محمد زید بهبهانی به این شهر تبعید شد که مردی فاضل ، اندیشمند و از طرفداران جدی امام خمینی (ره)بود.علیرغم اینکه ساواک کاملا او را تحت نظر داشت در مجالس مذهبی مانند دعای کمیل بازاری ها شرکت می کرد.تدریجا چند نفر شرکت نفتی و فرهنگی نیز به این جمع پیوستند وبه مناسبتهای مختلف در این مجالس به تفسیر قرآن مجید و بخش هایی از نهج البلاغه و دعای کمیل می پرداختند.

 

شریعتی گفت:یکی از یاران صمیمی این جمع شهید مظلوم شادروان حاج سید نجف بلادیان بود.ایشان در بازار خیاطی داشت و از طرفداران و علاقمندان امام راحل بود.مدتی نمایندگی مجله مکتب اسلام را داشت و آنرا توزیع می کرد. در بخشی از مغازه او کتابهای مذهبی فراوانی به چشم می خورد. این انسان وارسته سرانجام روز 19 آبان ماه 57به همراه 5 نفر دیگر از مجاهدان با گلوله مامورین دژخیم پهلوی هدف قرار گرفت و در مسجد شهیدان به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد.

 

این مبارز گچسارانی خاطرنشان شد:محدودیتهای ساواک باعث شد که مجلس آقای بهبهانی به شکل دیگری ادامه پیدا کند روزهای جمعه و ایام تعطیل به عنوان تفریح و گردش ،جمعی محدود به اطراف شهر می رفتند و از آموزه های قرآنی و مذهبی آقای بهبهانی بهره می بردند.در این برنامه ها بحث های سیاسی، مظالم رژیم پهلوی و دستورات امام نیز مطرح می شد عوامل و خبر چین های ساواک متوجه شده وگزارش دادند،بدین ترتیب فشارها شروع شد آقای بهبهانی را به ماموریت خارج از شهر (مناطق نفتی رگ سفید،بی بی حکیمه و...)فرستادند ولی در فرصت های مناسب این جمع فعال بود حتی در درون مغازه ها هم از این فرصت ها استفاده می شدودر سال 1356 و با اوج گیری تظاهرات مردم قم ،تهران و تبریز و برپایی چهلم شهدای این تظاهرات ،گروهای دیگری از فرهنگیان ،شرکت نفتی ها و جوانان گچسارانی دست به فعالیت زدند.

 

وی تصریح کرد:ماه مبارک رمضان سال 57که مصادف با مرداد و شهریور بود، 2 نفر از روحانانیون از دفتر مرحوم آیت الله عظمی گلپایکانی از قم به گچساران اعزام شدند، حجت الاسلام مصباحی مقدم در مسجد صاحب الزمان(عج) بازار و حجت الاسلام معلمی در مسجد بیت العباس(ع) ،شب ها سخنرانی داشتند و با بیان سخنان شیوا و جذاب مستمعین زیادی گرد هم جمع می آمدند.(مسجد صاحب الزمان(عج) به همت بازاریان و مرحوم حجت الاسلام وهابی و پس از آن بیت العباس(ع) توسط اصفهانی های مقیم گچساران ساخته شداین دو مکان نقش فعالی در انقلاب داشتند.)

 

شریعتی بیان کرد:نیمه های ماه رمضان سال 57 با پخش اعلامیه و پیامهای امام(ره) و سردادن شعارهای الله اکبر ،لا اله الا الله ونهضت ما حسینی ست رهبر ما خمینی ست ساواک به وحشت افتاد. می خواستند مجالس را تعطیل کنند ولی با توجه به اهمیت ، صلابت ماه رمضان و ازدهام جمعیت موفق نشدند.ساواک بوسیله بعضی از وابستگان خود به روحانیون فشار می آوردندتا مطالب تحریک کننده و خلاف میل آنها گفته نشود ولی آنها زیر بار نرفتند در چنین شرایطی بود که نیروهای نظامی از استانهای خوزستان و فارس به گچساران آمده تا اوضاع را کنترل نمایند.

 

وی گفت:روز عید فطر جمعیت زیادی از زن و مرد برای اقامه نماز عید در مسجد صاحب الزمان(عج) جمع شدند. عده ای از نیروهای مسلح ضد شورش مسجد را محاصره کرده و مانع حرکت جمعی مردم  به خارج شهر که  قصد ادای نماز را داشتند، شدند. در اثر اعتراض مردم و تدبیر دست اندرکاران، به شرط آن که نمازگزاران شعار ندهند اجازه حر کت از سوی ماموران رژیم پهلوی داده شد.

 

این مبارز انقلابی اظهارکرد: نماز عیدفطر با جمعیت انبوه و پرشکوه نمازگزاران در نزدیکی منازل کارگری شرکت نفت توسط حجت الاسلام معلمی و خطبه خوانی حجت الاسلام مصباحی مقدم انجام گرفت. بعد از نماز ؛جمعیت شروع به شعار دادن نمودند و از بیراهه به طرف داخل شهر حرکت کردند و نیروهای نظامی با تعقیب جمعیت و تیراندازی هوایی مردم را متفرق نمودند.بدنبال این حرکت ،2 نفر از فرهنگیان مبارز که یکی از آنها بعد از پیروزی انقلاب مدیر کل آموزش و پرورش، سپس به نمایندگی کهگیلویه و گچساران انتخاب و به مجلس شورای اسلامی راه یافت.(بهرام تاجگردون)توسط ساواک دستگیر و به زندان کمیته ی مشترک تهران اعزام و بعد از چند ماهی آزاد شدند.

 

شریعتی گفت: در همین ایام ،یکی از جوانان شهر که خدمت سربازی خود را در بندر بوشهر می گذرانید ،از دستور تیراندازی به تظاهر کنندگان بوشهری سرپیچی می کند و به دستور فرمانده شهید می شود(شهید مراحل)،قرار شد مجلسی جهت شهادت آن بزرگواردر مسجد صاحب الزمان(عج) برگزار شود ولی ساواک مانع شد. در عین حال تعدادکمی از مردم خصوصا چند نفر از دانش آموزان و دانشجویان در مسجد حاضر شدند و فرصتی بدست آمد و آقای بهبهانی سخنان کوتاهی ایرا نمود و اولین تظاهرات خیابانی در گچساران شکل گرفت و پلاکاردی که به مناسبت چهلم شهدای یزدتوسط دو دانشجوی دانشگاه شیراز تهیه شده بود ،بالا رفت و در جلوی صف جمع کوچکی حدود 30 نفر قرار گرفت.

 

وی افزود:بی مناسبت نیست که از سه تن از بازاریان این جمع که به رحمت ایزدی پیوستند مرحوم حاج آقا بابا اصاغر،حاج سید مهدی موسوی ،و مرحوم حاج عبدالحسین پروان که از ریش سفیدان این جمع بودند  یادی شود، این گروه با شعارهای افشاگرانه از مسجد صاحب الزمان (عج) و از وسط بازار به سمت مسجد شهیدان حرکت کرده و در هنگام بعدازظهر که زمان تعطیلی ادارات و مدارس بود و بازار محل تفریح و خرید بود و در حالی که همه مردم بهت زده و با نگرانی نظاره گر این حرکت جمعی بودند در مقابل مسجد شهیدان ژاندارم ها به ما حمله کردند و آقای بهبهانی و چند جوان که از او محافظت می کردند رامورد ضرب و شتم قرار داند.

 

شریعتی ابراز کرد:استوار کیانی رییس پاسگاه ژاندامری به همراه چند مامور دیگر به کتک کاری ماپرداختند و وقتی به استوار کیانی گفتم :"استوار کیانی، کار رژیم به آخر رسیده اگر خواهان زندگی  در این کشور هستید، کاری نکنید که قریبا به دست مردم اعدام شوید".ناگهان شل شد و رفت.

 

این مبارز انقلابی خاطرنشان شد: دستور بستن بازارها از سوی امام صادر شده بود و در این زمان اصناف و بازاریان گچساران مغازه ها رابستند ساواک عهده ای را برد و تهدید کرد که مغازه ها را باز کنید کسی زیر بار نرفت و همراه با شهرهای دیگر تظاهرات در گچساران ادامه پیدا کرد. در یک روز پاییزی مردم جهت برپایی تظاهرات فراخوانده شدند در مسجد صاحب الزمان(عج) و بیرون از آن جمع زیادی آماده حرکت شدند. نیروهای مسلح حمله نمودند و بلندگوی مسجد که  از آن شعار پخش می شد را هدف گلوله قرار دادند و خاموش کردند.

 

وی گفت:در این میان شهید بلادیان با شور و هیجان خاصی شعار می داد و مردم را به ایستادگی فرا می خواند گاز اشک آور پرتاب شد و چند نفر از جوانان مورد ضرب وشتم ماموران قرار گرفتند همزمان ساواک و ژاندامری تعداد زیادی از زنان بدکاره و افراد خلافکار محله ها و بدنام شهر را جمع کرده بودو علیه تظاهر کنندکان شعار می دادند و سنگ پرانی می کردند.

 

شریعتی ادامه داد:وقتی این اقدامات نتیجه نداد ماشین آتش نشانی را آوردند که مردم را با آب متفرق نمایند به محض باز کردن شیر آب ،فشار آب ماموران آتش نشانی را به گوشه ای پرتاب کرد و مجروح شدند و این مانند شکستی برای ماموران و بهانه ای برای خنده مردم شد.

 

وی تصریح کرد:از سوی ژاندارم هامرتبا اعلام می شد که متفرق شوید، برای جلوگیری از حمله ماموران ،درهای ورودی مسجد بسته شد و بعد از مدتی برای حفظ جان مردم و حرمت مسجد از مردم خواسته شد به منازل خود بروند.

 

این مبارز انقلابی افزود: آبان سال 1357همراه با اوج گیری مبارزات مردمی ،از مردم برای تظاهرات بزرگی دعوت شد جمع زیادی روز 19 آبان 1357در مسجد جامع (شهیدان)و بیرون آن حاضر شدند شعارها فریادگونه به آسمان می رسید سخنرانها مردم را تقویت روحی داده و به پایداری دعوت می نمودند.

 

وی گفت:نیروهای مسلح زیادی مسجد و جمعیت را محاصره و تهدید کردند که متفرق شوید، آقای بهبهانی به آنها هشدار داد که اگر تیراندازی کنید وخون ریخته شود همه شما تیرباران خواهید شد. چون حکومت طاغوت روزهای آخر خود را می گذرانددژخیمان شاهنشاهی به مردم بی دفاع حمله کرده و با دستور آتش فرماندهی خود عده ای از جوانان رشید و فداکار را در داخل و جلوی مسجد شهید نمودند.

 

شریعتی اظهارکرد: شهید سید نجف بلادیان"بازاری" در داخل مسجد شهید شد(در مسجد مورد اصابت گلوله و در راه اعزام به بهبهان به شهادت رسیدند) و شهدای والامقام  شهید امیرحسین کیامرثی"کارگر"(در جلوی سینمای شهربه شهادت رسیدند) ،شهید غریب پرویزی"کارگر" شهید سید مذکور پارسی "دانشجو"، شهید محمد فراشبندی (دانش آموز) در جلوی مسجد شهیدان  و شهید حسین امینی (دانش آموز) روبروی فرمانداری سابق در محل فعلی کانون جوانان بسیج به شهادت رسیدند.(گفتنی ست شهید رحمت الله بشارت از دیگر جوانان برومند گچساران در قم به شهادت رسیدند) که درود خدا بر روان پاکشان باد.

 

وی ادامه داد:جوانانی که این صحنه و جنایات دلخراش را دیدند تحریک شدند و به شرکت های آمریکایی و چند ملیتی حمله نموده ، دفاتر و ماشینهای آنان را به آتش کشیدندبانک صادرات ، سینما ، اماکن مشروب فروشی و مشروب خوری را تخریب و آتش زدند. مامورین در تعقیب آنها چند نفر را زخمی کرده وشهر یکپارچه در شیون و عزا فرو رفت مردم وحشت زده شده بودند.

 

شریعتی گفت: تیمسار نصیری فرماندار نظامی در شهر گچساران حکومت نظامی اعلام کرده بود تانکها و زره پوشان همه چهار راه ها و اماکن حساس شهر و شرکت نفت را به محاصره درآورده بودند. نفربرهای مسلسل دار با نیروهای ضد شورش در رفت و آمد بودند.

 

 وی بیان کرد:گاهی مرور حوادث گذشته نکته های را به ذهن می رساند که عبرت آموز ست یکی از این نکته ها ترکیب شهدای انقلاب است در این شهر چند جامعه مهم و تاثیر گزار زندگی کرده اند لرها،ترک ها بهبهانی ها و اصفهانی ها؛ جالب و آموزنده آنکه از هر جامعه ای حداقل یک نفر شهید شدند واین نکته را در ترکیب زندانهای آن ایام هم می توان دید.

 

این مبارز انقلابی افزود:در همین ایام بود که به دستور امام(ره) کارکنان صنعت نفت دست از کار کشیدند آن زمان هم گچساران حدود یک سوم نفت کشور را تولید می کرد و از حساسیت ویژه ای برخوردار بود بعضی از روسای ساواکی شرکت نفت مانع اعتصاب می شدند که مورد تهدید مردم قرار گرفتند دستگاه عظیم نفت تعطیل و قطع صدور نفت اعلام گردید .

 

شریعتی یادآور شد:کارکنان شریف شرکت نفت گچساران در آن محیط کوچک و حساس کار بزرگی انجام دادند و یکی از مبارزان که در مخابرات کار می کرد به شدت مورد ضرب و شتم ماموران ساواک قرار گرفت برای حفظ جان کارکنان صنعت نفت و خانواده هایشان آنها را به شهرهای مجاور بردند برای هزینه زندگی آنان مبالغ زیادی از طرف روحانیت شیراز ،اهواز ، بهبهان و بازار گچساران تامین و پرداخت می شد اعتصاب کارکنان صنعت نفت و گاز رژیم شاه را مستاصل کردند بطوریکه که امام عزیز فرمودند:" اعتصاب کارکنان صنعت نفت و قطع صدور نفت به خارج کمر طاغوت را شکست ".

 

وی افزود:ساواک عده ای در حدود 30نفر از بازاریان ،فرهنگیان، کارکنان صنعت نفت، امام جماعت مسجد شهیدان(حجت الاسلام جزایری) و فرزندانشان را دستگیر و بعد از بازجویی های عجیب و غریب و تهدیدها ،پروند سازی نموده  و همه را با هواپیما به اهواز فرستادند که مجازات آنها را از اعدام ، حبس ابد و حبس از5 تا10سال تعیین نمودند و این احکام را فقط دادگاه نظامی تایید و اجرا می کرد و زندان کارون پر از جمعیت مبارزین بود.

 

ماه محرم رسید روزهای تاسوعا و عاشورا با شور حسینی و شور انقلاب خمینی توام شد چنان شور و هیجان عجیبی مردم گچساران را فرا گرفته بود که در حال بارندگی ونزول رحمت الهی مردم با لباس سیاه تظاهرات بی سابقه ای به راه انداختند تمام شهر را زیر پا گذاشتند مردم از زن و مرد شهری ، روستایی به ندای عاشورایی سرور و سالار شهیدان عالم حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام لبیک گفته و فریاد می زدند "هیهات من الذله" و شعارهای دیگری که شهر را به لرزه در آورده بود.

 

 جا دارد یادی شود از مرحوم حاج رمضان منصوری اصفهانی که در این تظاهرات نقش مهم و ارزنده ای داشت و بدون ترس از ماموران حکومتی راه اندازی دستگاه های صوتی و تنظیم بلندگوهای راهپیمایی و مراسم را به عهده داشت او یکی از مبارزین فعال دوره انقلاب بود که جوانان تحت تعقیب را در خانه خود پناه می داد بعد از پیروزی انقلاب هم با نیروهای سپاه همکاری صادقانه ای داشت و امکانات جبهه های جنگ را با سایر رفقا راه اندازی می نمود.

 

 به هر حال از آن پس مزاحمت های ساواک و نیروهای نظامی مانعی در برگزاری تظاهرات نبود فعالیت های دیگری توسط دانشجویان، فرهنگیان و دانش آموزان در مدارس صورت می گرفت برای اولین بار نمایشگاه کتابی در مسجد شهیدان توسط دانشجویان گچساران و بهبهان برپا شد که مورد استقبال زیادی قرار گرفت .

 

سرانجام نصرت و یاری الهی شامل حال ملت مسلمان و عاشق اهل بیت علیهم السلام شد و در روز پر شکوه 22 بهمن ماه 1357 انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و مشیت و اراده خداوندی نصیب ملت ایران گردیدو نظام جمهوری اسلامی ایران تحقق یافت.

 

به دستور امام خمینی(ره) دولت موقت بازرگان تشکیل شد تمام دستگاه نظامی و اجرای طاغوتیان از کار افتاد کمیته های موقت انقلاب در کشور برای حل و فصل امور مردم و حفظ امنیت شهرها تشکیل شد در گچساران کمیته سه نفره با شرکت حجت الاسلام شهید محمد تقی بشارت ،محمد زید بهبهانی و بهرام تاجگردون تشکیل و مدیریت شهر را بر عهده گرفتند عده ای از جوانان برای حفظ امنیت شهر و حفاظت از منابع و چاه های نفت و تهیه مواد غذایی و سایر امور در خدمت مردم بودند جوانان شهر شب و روز برای امنیت شهر و حفاظت از دستگاه های عظیم نفت تفنگ به دوش جانانه خدمت می کردند بعد هم عده ای از آن جوانمردان در جنگ تحمیلی با صدامیان جنگیدند و به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.

 

انتهای پیام/م

 

نظرات کاربران

تازه های سایت