به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب، معرفی و مطالبه «سردار سلیمانی» نه بهعنوان یک شخص و شخصیت که بهعنوان یک «مکتب» از سوی مقام معظم رهبری بر چند نکته مهم دلالت دارد ازجمله اینکه سردار سلیمانی قابلیت و بلکه استحقاق مطالعه، بررسی علمی و تولید و معرفی یک نظام فکری کامل و جامع را دارند و اینکه در مطالعه جنبههای شخصیتی ایشان تنها نباید محدود به وجه امنیتی و جهادی شد بلکه ساحتهای دیگر فکری وزندگی وی نیز شایسته و بایسته نظریهپردازی است همچنان که مکتب و مکاتب، چنین رویکرد و ظرفیتی را دارند.
جمهوری اسلامی ایران از زمان آغاز جنگ داخلی در سوریه (مارس ۲۰۱۱)، یکی از مهمترین حامیان نظام سیاسی «بشار اسد» و حاکمیت عراق بوده و تأثیر قابلتوجهی بر روند درگیریهای نظامی به نفع دولت و ملت عراق و سوریه داشته است. در این میان مدیریت و نفوذ فکری_رفتاری «سردار سلیمانی» در عرصه منطقهای و بینالمللی یکی از موضوعاتی است که بسیار موردتوجه تحلیل گران، رسانهها، پژوهشگران و مؤسسات پژوهشی و نظامیان قرارگرفته است که بهعنوان نمونه در سال ۲۰۱۷ «مجله تایم»، «قاسم سلیمانی» را بهعنوان یکی از صد شخصیت بینالمللی تأثیرگذار سال معرفی کرده است.
«کنت پولاک»، کارشناس اسبق سیا و یکی از تحلیلگران مهم سیاسی-نظامی خاورمیانه، در یادداشتی نوشت: «سلیمانی برای شیعیان خاورمیانه جذابیت ویژهای دارد»، به باور او دلیل آن این است که او ترکیبی از ستارههای بزرگ سینمایی ورزمی چون جیمز باند و فرمانده نظامی و نظریهپرداز جنگی چون «یوهانس اروین یوجین رومل» آلمانی است. هرچند مؤسسه «امریکن انترپرایز» دریکی از گزارشهای ویژه خود که در سال ۲۰۱۱ انتشار یافت، از «قاسم سلیمانی» بهعنوان یک «قهرمان جنگ» در میان جوانان منطقه و یک «میهنپرست» در نگاه جوانان ایرانی یادکرد.
بر مبنای این گزارش، او با حضور مستقیم درصحنههای نبرد جان خود را برای مدیریت راهبردی عرصه نبرد و کاهش تلفات جانی نیروهایش به خطر میانداخت. نشریه آمریکایی «فارن پالیسی» نیز در دهمین گزارش سالانه خود پیرامون معرفی متفکران برتر جهانی در عرصههای مختلف، از «قاسم سلیمانی» بهعنوان یکی از ۱۰ چهره و شخصیت برتر در عرصه امنیتی_دفاعی نام برد که میتواند از سوی دنبال کنندههای اخبار مبارزات او، بهعنوان یک شاخص در نظر گرفته شود.
با این تفاسیر مزیتهای مدیریتی همچون نبوغ رزمی، دانش شناخت تودههای اجتماعی و نحوه ارتباطگیری با نیروهای مردمی در خارج از کشور، اعتبار «سردار سلیمانی» را در نگاه «ابو مهدی المهندس» از فرماندهان میدانی «حشد شعبی» به حدی بالابرده بود که خود را سرباز سردار سلیمانی میدانست. «سید حسن نصرالله» نیز در ارتباط با الگوی رفتار و شخصیت سردار سلیمانی بهصراحت میگوید: «خیلی زود مشخص شد شخصیت «حاج قاسم» یک فرمانده نظامی صِرف نیست، بلکه مسائل امنیتی را هم خیلی عمیق و جدی میفهمد؛ یعنی یک آدم امنیتی به معنای تخصصیاش است. ضمن اینکه فهمش از مسائل سیاسی هم بسیار گسترده و پراهمیت است… درواقع «حاج قاسم» یک شخصیت جامع بود.
بنابراین، احساس فرماندهان نیروهای مقاومت که خود بهنوعی الگوی رزمندگان و سایر نیروهای نظامی تحت فرمانشان هستند و نسبت به فرمانده شاخصی چون «سردار سلیمانی»، گروههای الگوپذیر اولیه بهحساب میآیند، این نبوده است که تنها با یک ژنرال متخصص درزمینهٔ نظامی مذاکره و تبادل اطلاعات میکنند، بلکه آنها میدانستند که با یک مقام عالیرتبه نظامی روبرو هستند که مسائل سیاسی، امنیتی و اجتماعی را هم بهطور کامل درک مینموده و برای بسیاری از تحولات منطقهای برنامههای راهبردی کلان و خرد دارد. اگرچه، همرزم شدن و ارتباط یافتن باکسی که تجارب، نبوغ و فهم مدیریتی بالایی دارد برای فرماندهان و اعضای محورهای مقاومت مزیت و فایده داشته است.
ازاینرو «سردار سلیمانی» نقش بسزایی در ایجاد امنیت در منطقه خاورمیانه بهخصوص عراق و سوریه داشت است. وی بهعنوان پایهگذار اصلی وحدت و نفوذ کارآمد در میان نیروهای افغانی، پاکستانی، ایرانی، عراقی، سوری، لبنانی، روسی برای مبارزه با داعش و نظارت بر عملیات مشترک آنها شناخته میشود. بااینوجود نیز مدیریت و الگوی رفتاری «سردار سلیمانی» درکنش سیاسی- نظامی؛ به عهده داشتن رهبری طولانیمدت نیروی قدس؛ طراحی عملیات فوق هوشمندانه؛ مدیریت مبتکرانه و جهادی؛ خلق گروههای مردمی و مسلح محور مقاومت؛ دفاع از کردستان عراق و همکاری با نیروهای کرد؛ حمایت از رئیسجمهور «بشار اسد» و مدیریت مبارزه با داعش با همکاری نزدیک نیروهای متحد و فرماندهان سوری و عراقی و لبنانی؛ جلب نظر روسیه برای ورود به فضای آشوبزده سوریه درزمانی که نیاز این کشور به کمک افزایش یافت؛ و ایجاد اتحاد در میان نیروها و مبارزان محور مقاومت، به یک الگو و به اذعان رهبران محور مقاومت به یک مکتب فکری مبدل شد.
بهعبارتدیگر، حضور مستمر و لحن آرامشبخش و طرح سخنان، استراتژیهای مدبرانه و منطقی در کنار تواضع و احترام به فرماندهان و رزمندگان از او هم یک شخصیت الهامبخش برای نیروهای محور مقاومت ساخت و هم مسیر لازم و همواری را برای گسترش نفوذ فکری_ ایدئولوژیکی و سیاسی خود در منطقه و رسانههای جهان فراهم آورد. سازگاری «سردار سلیمانی» با محیط خاورمیانه و هم آهنگی و درک بالای نیروهای محور مقاومت از منش و فکر او، عینی بودند. دستاوردهای سیاسی_ نظامی او، مزیت بالای حضور وی در منطقه خاورمیانه برای نیروهای محور مقاومت و سادگی و بیآلایشی وی، امکان سهولت نفوذ، کاهش پیچیدگیهای شخصیتی و اثربخشی اندیشه «سردار سلیمانی» در محورهای مقاومت را فراهم کرد و او را به یکی از قدرتمندترین افراد در تحولات خاورمیانه مبدل ساخت.
انعکاس یافتن شیوه مدیریت «سردار سلیمانی» نهتنها پذیرش الگوی او را آسان و محور مقاومت را دلگرم به مزایای پذیرش او میکرد، بلکه بستری را فراهم نمود تا هزینه پروژه ترور او را نیز برای مخالفان استراتژیک این فرمانده نظامی بالا ببرد. توضیح آنکه آوازه و اهمیت راهبردی «سردار سلیمانی» پس از شهادت او نیز در عرصه بینالمللی خود را نشان داد بهگونهای که در هفتاد شهر از آمریکا نیز فعالان ضد جنگ در واکنش به ترور «سردار سلیمانی» و افزایش تنش بین ایران و آمریکا دست به تظاهرات زدند که در این تظاهرات عدم جنگ با ایران، خروج از عراق، خروج ایالاتمتحده آمریکا از خاورمیانه وعدم تحریم ایران ازجمله خواستههای حاضران به گزارش رادیو فرانسه بوده است.
بنابراین باید اذعان داشت که از ابتدای حضور مستشاری ایران در عراق و سوریه، درخشش، اثربخشی و تعهد «سردار سلیمانی» نسبت به کشورش، شیعیان منطقه و محورهای مقاومت مورداحترام متحدانش قرار گرفت. به باور بسیاری از تحلیلگران غربی، تاکنون هیچ فردی بهاندازه او در همسویی و توانمندسازی متحدان شیعه در سوریه و عراق موفقیت قابل قبولی نداشته است. دفاع سرسخت وی از «بشار اسد» رئیسجمهور سوریه، عملاً هرگونه پیشرفت توسط داعش و سایر گروههای شورشی را متوقف کرد. درحالیکه عملگرایی زیرکانه سردار، نیروهای محور مقاومت را در بازپسگیری بسیاری از شهرهای سوریه و عراق یاری نمود.
اقداماتی چون تأسیس و پشتیبانی گروههای مردمی و مسلح، طراحی بسیاری از عملیاتها علیه گروههای افراطی ضد سوری ازجمله عملیات مشترک برای بازپسگیری بابا عمرو در حومه حمص در مارس ۲۰۱۲، دفاع از اقلیم کردستان عراق و پایان دادن به سیطره داعش بر عراق و سوریه، ازجمله موضوعاتی است که تأمل در آنها، مزیت عملی حضور «سردار سلیمانی» در عراق و سوریه و بهطورکلی منطقه خاورمیانه را برای ما به اثبات میرساند.
بر این اساس سید ناصر حسینی پور، نماینده گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با این پایگاه خبری تحلیلی؛ در خصوص ابعاد شخصیتی شهید سلیمانی میگوید: حاج قاسم سلیمانی یک مدیر جهادی و یک شخصیت میدانی بودند و امروز نظام اسلامی و کشورمان به چنین مدیرانی نیازمند است.
وی میافزاید: امروز ایران اسلامی نیاز به مدیر پشتمیزنشین ندارد بلکه مدیر میدانی که بیشتر در میدان باشد و به دنبال حل مشکلات و معضلات مردم بوده و از نزدیک مشکلات را لمس و در رفع مشکلات نیز همت کند.
حسینی پور تصریح میکند: وقتی میگوییم حاج قاسم سلیمانی، یعنی باید از میدان صحبت کنیم، حاج قاسم مرد میدان بود به این منظور که تنها در میدان میتوانید با مشکلات و معضلات مردم آشنا شد و بر اساس این اشراف برای آنها نسخه داد و در ادامه هم این نسخه تبدیل به اقدامی میدانی و نهایتاً به حل مشکل ختم شود.
نماینده گچساران و باشت ادامه میدهد: ما در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیاز به قاسم سلیمانیهای عرصه مقاومت داریم.
به نظر میرسد امروز و در شرایطی که محورهای مقاومت در منطقه خاورمیانه پس از شهادت «سردار سلیمانی» همچنان حضور دارند و «سردار سلیمانی» پسا شهادت، همچنان موردتوجه ژورنالهای داخلی و خارجی است برای نفوذ بیشتر الگوی رفتاری و مدیریت جهادی ایشان بایستی به تبیین و تحلیل صریح و شفاف رویکرد «سردار سلیمانی» به محورهای مقاومت؛ تحلیل، تبیین و ارائه تحقیقات مستمر درباره الگوی مدیریت جهادی «سردار سلیمانی» و نیز آموزش نیروهای بسیج مردمی در عراق و سوریه بر مبنای استراتژی «سردار سلیمانی» و انتقال دانش نظامی او همت گماشت.
انتهای خبر/
نظرات کاربران