نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
14. بهمن 1398 - 8:30
مردم ولایتمدار گچساران نیز با تقدیم 7 شهید در دوران انقلاب، نقش برجسته ای در پیروزی انقلاب ایفاو دین خود را به انقلاب و نظام اسلامی ادا کرده اند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،رشادت های انقلابی مردم گچساران در قاب خورشید 19آبان ‌ماه57 ،در حالی غروب کرد که عده‌ای از جوانان  انقلابی گچساران به آسمان عروج کردند و طلوع انقلاب را ندیدند و این روزخونین، با شهادت 6 نفر از فرزندان خمینی کبیر(ره) ،زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی در22‌ بهمن‌57 شد.

مردم ولایتمدار گچساران با تقدیم 7 شهید در دوران انقلاب، نقش برجسته ای در پیروزی انقلاب اسلامی ایفاو دین خود را به انقلاب و نظام اسلامی ادا کرده اند که درادامه فرازی از زندگی و مبارزات شهدای انقلاب گچساران بیان شده است.

"سید نجف بلادیان" در سال 1317 در بهبهان دیده به جهان گشود. پدرش سید محمد، برای تربیت اسلامی او تلاش وافری انجام داد؛ درس و مدرسه را تا پایان کلاس اول دبیرستان ادامه داد، سپس از تحصیل انصراف داد و به کار خیاطی مشغول شد؛ سیدنجف پیرو راستین آئین ناب رسول اکرم (ص) بود.

در جریان انقلاب اسلامی مغازه‌ خود را در اختیار یاوران امام (ره) قرار داد و خود از توزیع کنندگان اعلامیه‌های امام (ره) گشت؛ به همین علت ساواک فعالیت های وی را زیر نظر گرفت. در سال 1356-57 تظاهرات مردمی به رهبری امام شدت یافت و او نقش ارزنده‌ای در تظاهرات مردم شهرستان گچساران ایفاء نمود و سرانجام در 19آبان 57 در سن 40 سالگی در مسجد شهیدان گچساران  مورد اصابت گلوله ماموران دژخیمان پهلوی قرار گرفت و در راه اعزام به بهبهان به شهادت رسید.

"حسین کیامرثی" در سال 1315 در میان عشایر غیور در روستای امامزاده منیر(ع) دیده به جهان گشود. او از همان آغازین سال‌های زندگی طعم تلخ فقر را چشید. اما همت و عزم مردانه‌اش مانع از آن شد که در کشاکش سختی‌های روزگار زانو بزند و خیلی زود سرپرستی مادر، خواهر، و برادرش را بر عهده گرفت.

روزها و ماه‌ها گذشت و حسین در یکی از شرکت‌های پالایش نفت به عنوان برقکار صنعتی مشغول انجام وظیفه شد و در کنار کسب معیشت شب‌ها نیز به ادامه تحصیل مبادرت ورزید. در اواخر سال 1356 به شهرستان گچساران رفت و در شرکت پروژه تزریق گاز مشغول خدمت شد. در این زمان با حجه‌الاسلام والمسلمین محمدتقی بشارت آشنا شد و در جرگه‌ مبارزان با طاغوت قرار گرفت تا آنجا که به خاطر اعتراضاتش از شرکت نفت اخراج شد و مصمم‌تر از قبل به توزیع اعلامیه‌های امام (ره) پرداخت.

اواسط آبان ماه از دوستان و آشنایان خواست در اجتماع جمعه (عیدغدیر) در مسجد شهیدان گچساران حضور داشته باشند. خود نیز شجاعانه در اجتماع مردم فریاد برآورد"مرگ برشاه" و سرانجام در همان روز 19 آبان ماه 57 به همراه پنج کبوترخونین بال دیگر در سن 42 سالگی به عرش اعلی پر کشید.

سال 1334، سال شکفتن "رحمت الله بشارت "بود، سال آغاز زیستن او در گچساران؛ پدر با شوق به تربیت فرزند همت گماشت و با تلاش بسیار کودکش را تربیت نمود؛ رحمت الله در کنار خانواده بزرگ شد و کم کم در جریان مبارزات امام (ره) قرار گرفت:رحمت الله به علت علاقه به علوم اسلامی و دینی به نزد برادر روحانی خود در قم رفت تا نزد وی معارف اسلامی را بیاموزد.

بشارت در سال 1357 در مقابل منزل امام (ره) در قم در سن 23 سالگی به دست مزدوران حکومت پهلوی به شهادت رسید. و به عالی ترین درجات قرب حق دست یافت، مزار پاکش در قبرستان شیخان قم قرار دارد.

"سیدمذکور پارسی" در سال 1337 در بردیون (کهگیلویه و بویراحمد) در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. از همان آغازین سالهای حیات هوش و استعداد سرشار او زبانزد خاص و عام بود. پارسی آموختن را در سن 7 سالگی آغازکرد و تا پایان دوره راهنمایی تحصیل نمود؛ انقلاب دخیل مشتاقان حکومت اسلامی سید را به یاری طلبید و او نیز مشتاقانه در جمع یاران روح‌الله فریاد مرگ بر شاه سر داد.

او سرانجام به دست مزدوران رژیم پهلوی در تاریخ 19آبان 57 در سن 20 سالگی در مسجد شهیدان گچساران بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. گلزار شهدای گچساران امروز میزبان پیکر پاک اوست.

"غریب پرویزی" در سال 1338 در روستای شاه تسلیم (باباکلان) متولد شد؛ خانواده‌اش از عشایر کوچ‌نشین ایل قشقایی بودند. او در چهارسالگی پدرش را از دست داد و در سایه تربیت پسرعموی خود رشد کرد. وی در سن 6 سالگی به مدرسه رفت، بعد از گذراندن دوره‌ ابتدایی و راهنمایی جهت ادامه‌ تحصیل به گچساران مهاجرت کرد و در سال 1357 مبارزه علنی خود را با رژیم پهلوی آغاز نمود و سال چهارم دبیرستان بود که رهنمودهای "شهید حجة‌الاسلام محمدتقی بشارت "در زندگی سیاسی او نقش بسزایی داشت.

برادرش بارها به او گفت:« سعی کن درست را تمام کنی و به دانشگاه بروی» اما هربار غریب راسخ و استوار پاسخ می‌داد:«چه دیپلمی بهتر از جنگیدن با ساواک پلید شاه باید آنها را از این مملکت بیرون کنیم تا بر ما حکومت نکنند» و سرانجام غریب پرویزی جوان 19 ساله گچسارانی در تاریخ 19آبان ماه سال 57ودرمسجدشهیدان این شهر بر اثر اصابت تیر توسط مزدوران پهلوی به شهادت رسید.

"محمدفراشبندی" در سال 1338 در شهرستان آغاجاری از توابع استان خوزستان متولد شد؛ او در دامان خانواده‌ پرورش یافت و در سایه‌ تلاش پیگیر آنها به مدرسه رفت. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند. سپس به گچساران مهاجرت نمود.

در دوران تحصیل در دبیرستان به روحانیت علاقمند شد و به مطالعه کتب مذهبی روی آورد. فراشبندی با شوق خاصی تمام سخنرانیهای مذهبی را گوش می‌داد و زمانیکه مردم "الله‌اکبر" گویان به خیابانها می رفتند تا علیه اقدامات شاه اعتراض کنند؛ او نیز همدوش دیگر یاوران امام (ره) در تظاهرات شرکت نمود. پدرش به او گفت:«بگذار بزرگترها جلو بروند، تو کوچکی.» اما محمد پاسخ داد:«ما کوچک هستیم کارمان ندارند به همین علت بهتر می‌توانیم کار کنیم». سرانجام این جوان 19 ساله در تاریخ 19آبان 57 در مسجد شهیدان گچساران توسط عوامل حکومت پهلوی به شهادت رسید.

"حسین امینی" در سال 1338 در اصفهان متولد شد، کودکی را در این شهر سپری کرد و کم‌کم به آموختن علم پرداخت. سال دوم دبیرستان (1356) بود که در پی اعتصابی درمدرسه او را محرک اصلی شناختند و با تمهیدات مختلف از جمله کم‌کردن نمره‌انضباط، اخطار کتبی متعدد به خانواده و در نهایت تجدید نمودن او در چند درس سعی کردند او را تنبیه کنند. ولی او فعالیت خود را ادامه داد و به علت ایراد مقاله‌هایی در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی تحت تعقیب قرار گرفت.

حسین فعالیت‌ سیاسی را از سال اول دبیرستان (سعدی) آغاز کرد و پس از واقعه 17 شهریور سال 1357 در تظاهرات مردم حضور یافت. او بارها با مأموران ساواک درگیر شد. در یکی از شبها پس از قرائت خطبه‌ای از نهج البلاغه و مقاله‌ای درباره‌ی حجاب در مسجد بیت‌العباس گچساران مورد بازخواست شدید ساواک قرار گرفت. وی سرانجام در تاریخ 19آبان 57در سن 19 سالگی در شب عید قربان مزد سالها تلاش عاشقانه‌اش در راه اسلام را گرفت و در مسجدشهیدان  گچساران به ملکوتی اعلی پر کشید.( ایشان روبروی فرمانداری سابق محل فعلی کانون جوانان بسیج گچساران مورد اصابت گلوله ماموران رژیم پهلوی قرار گرفتند.)

ملت بزرگ ایران اسلامی در بهمن سال 1357 مزد زحمات و مجاهدت های خود را با سرنگونی حکومت طاغوت و ایجاد نظام جمهوری اسلامی دریافت کرده و با استعانت از درگاه الهی و پایبندی به اعتقادات اسلامی ، خواهان حضور رهبر و مقتدای خویش شدند و با مقاومت در جهت تحقق وعده الهی پایه های حکومت وابسته شاه را فرو ریختند.

همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان ، عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.امام(ره) 

انتهای پیام/

نظرات کاربران

تازه های سایت