نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
6. تير 1398 - 8:28
ضعف فرهنگ سیاسی در انتخابات های محلی باعث شده است تا یک نماینده مجلس، آنچنان که قانون اساسی ترسیم کرده، «نماینده تمامی ملت ایران» نباشد، بلکه اصولاً او یک "رئیس اجرائی در شهرستان" است که دغدغه‌اش رأی آوری در انتخابات بعدی است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،عبدالله مرادی_"فضیلتِ ساختاری" ناشی از اصل ۵۸ قانون اساسی ایجاب می‌کند که؛ مجلس شورای اسلامی «در رأس امور کشور» قرار داشته و بتواند ضمن اینکه با قانون‌گذاری «ریل حرکت عمومی کشور را مشخص می‌کند» بر سایر قوا هم نظارت داشته باشد. اما آیا مجلس شورای اسلامی اینک در جایگاه واقعی خود قرار دارد؟.

مجلس درحال تنزل؟

در عمده ادوار، مجلس شورای اسلامی به شکل واقعی و به لحاظ ساختاری و کارکردی در رأس امور نبوده است. آنچه مجلس شورای اسلامی در ادوار مختلف از خود به نمایش گذاشته است، این بوده که عمدتاً ریاست مجلس، به واسطه جایگاه شخصی و رویکردهای سیاسی اش، در شان مجلس اثرگذار بوده است. درحالی که مجلس به عنوان شخص حقوقی، مرتبا در حال تنزل بوده است.

به‌عنوان‌مثال نقشی که مجلس نهم در موضوع تصویب «برجام» ایفا و طی آن عملاً نقش نظارتی ذاتی خود را در موضوع یک توافق بین‌المللی، به یک نهاد دیگر واگذار نمود، مثال خوبی از کاهش نقش ساختاری مجلس شورای اسلامی است.

نمایندگان همچنان زیر سایه نسل‌های سیاسی

دوره دهم مجلس شورای اسلامی در «امتدادی به‌مراتب ضعیف‌تر» از مجالس پیشین قرار دارد. روند انتخاب ریاست مجلس که به‌شدت تحت تأثیر «لابی‌های سیاسی» فراتر از مجلس و «شیخوخیت های سطح بالا» بوده، نشان می‌دهد عمده نمایندگان همچنان زیر سایه نسل‌های سیاسی پیشین هستند و لذا نمی‌توانند استقلال عمل لازم را از خود بروز دهد.

بده بستان‌های منفعت طلبانه

افت سطح نمایندگان مجلس که تقریباً در همه ادوار به شکلی مستمر وجود داشته است، نیز مزید بر علت است. نمایندگانی که هرچند از فهرست‌های مختلف سیاسی به مجلس راه ‌یافته‌اند، اما تصمیم‌گیری‌های آنها نه مبتنی بر ارزش های ایدئولوژیک طیف سیاسی مربوطه، بلکه بر اساس منفعت‌طلبی‌های شخصی و گذرا تعیین می‌شود. وضعیت کنونی «فراکسیون امید» در مجلس دهم شاهدی بر این است که چگونه؛ قوام و اصالت فکری یک جریان سیاسی دستخوش «بده بستان‌های منفعت طلبانه» شده است.

ضعف فرهنگ سیاسی در انتخابات های محلی باعث شده است تا یک نماینده مجلس، آنچنان که قانون اساسی ترسیم کرده، «نماینده تمامی ملت ایران» نباشد، بلکه اصولاً او یک «رئیس اجرائی در شهرستان» است.

مجلس مستمراً تضعیف شده است

این رئیس اجرائی، دغدغه‌اش رأی آوری در انتخابات بعدی است. لذا نگرش او به قوه مجریه، به مثابه خزانه مالی و تخصیص دهنده بودجه است که باید با لابی بیشتر -و نه نظارت بیشتر!- از آن بودجه و یا رانت بیشتری گرفت. یعنی نمایندگان در ناخودآگاه خود پذیرفته‌اند که در مقابل دولت، «درجه دوم» هستند.

این وضعیت منجر به «بی فضیلتی» (تمرکز بر «خیر عمومی» به‌عنوان شاخصه فضیلت در فلسفه سیاسی)، کارگزاران ملت در مجلس شده است. همچنین به‌واسطه این بی فضیلتی، کانون‌های غیررسمی قدرت و ثروت نیز به مداخله در انتخابات‌های مجلس می‌پردازند.

مجلس باید در رأس امور باشد

نتیجه این وضعیت، «تهی شدن» مجلس و «بی‌اثر شدن» آن در مناسبات کلان کشور و نیز در اذهان عمومی است. انتخابات پیش روی مجلس در اسفند آتی فرصتی برای اصلاح روند موجود و مجددا به «راس آوردن مجلس در همه امور» خواهد بود.

امری که به میزان زیادی به رشد آگاهی عمومی و "انتخاب اخلاقی و مبتنی بر فضیلت" توسط مردم بستگی دارد، ضمن اینکه «سالم‌سازی» عرصه انتخابات از پول‌های کثیف نیز ازجمله وظایف نهادهای نظارتی در حاکمیت است.

انتهای پیام

نظرات کاربران

تازه های سایت