به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،حجت الاسلام احسان جابرزاده ،طلبه جوان گچسارانی و مدیرموسسه فرهنگی مذهبی فطرس این شهرستان دریادداشتی در خصوص اتفاقات رخ داده در جشن روز پدر در گچساران نوشت:محضر شریف مردم با افتخار و و بصیر شهرم گچساران سلام ،سال نو مبارک ،جا دارد خودم را با این مقدمه معرفی کنم که اینجانب احسان جابرزاده برادر شهید حمید جابرزاده و جانباز سرافراز فریدون جابرزاده و فرزند همسر شهید ابوالفتح خادمی هستم .

از سال اولی که معمم به لباس مقدس روحانیت شدم طبق احادیثی که از سیره معصومان و به خصوص امام علی(ع) دیدم این بود که فرزندان خود را با زمانی بزرگ کنید که زندگی می کنند نه زمانی که زندگی کرده اید .

همین امر باعث شد که هر طور شده است تا جایی که لباسم اقتضا می کند رابطه ام را با تمام اقشار جامعه و به خصوص قشر جوان که هم سن و سال های خودم هم هستند قطع نکنم و در این جامعه وانفسا که هر کس قصد دارد این جوانان را از دین دیر کند آنها را با سبک جدید پای منبر و سیره انبیا بکشانیم.

سختی های فراوانی همیشه سر راهمان وجود داشت ولی آن مادر هایی که بار ها در سطح شهر من می دیدند و با گریه می گفتند شیخ جان ممنون شما هستیم که جوانان ما را پای منبر کشانده اید و همین امر باعث شده که رفاقت آن ها با دین راحت تر باشد مارا در این امر بیشتر ترغیب می کرد .

همان طور که مستحضرید در چند روزه اخیر طبق پیشنهاد کانال آهنگ لری( که شامل مداحان لر و خوانندگان لر می باشد) جشنی برای میلاد امیرالمومنین با عنوان مردنمونه ( که منظور مولای متقیان امیرالمومنین علی «ع» بود )  برگذار شد.

 از مدیریت اجرایی جشن خواستم که دوجا دست مرا باز بگذارد یکی برای وارد کردن دو تجلیل به محتوای برنامه(از جانباز و پدرشهید)و دیگری این که اگر هر جایی از جشن از مبنای که باید رعایت بشود و رعایت نشد خاتمه جشن را اعلام کنم که آن عزیز دل هم پذیرفتند.

مردم شهرم کوتاهی نکردند و با یک عکس نوشته بدون این که ما حتی یک هزار تومن برای تبلیغات خرج کنیم و واقعا هم بودجه ای برای این کار نداشتیم .سالن را اقشار مختلف مردم و بخصوص خانواده های شهدا و جانبازان پر کردند به نحوی که سالن یک ساعته پر شد و حتی خیلی از عزیزانم یکی دو ساعت را سر پا ایستادند و یا برگشتند که شرمندگی قدم های با خیرشان برای ما ماند.

تلاوت قرآن شروع شد و بعد هم سرود جمهوری اسلامی ایران پخش شد و بعد از آن گروه تئاتری که در صدا و سیما هم اجرا دارد اجرای هنر کردند و بعد از آن برادر دیگری به صورت لری محلی اجرای برنامه کرد و از این جا به بعد مجری برنامه از حقیر به عنوان سخنران دعوت کرد.

از شهدا گفتم از انقلاب گفتم از جانبازان گفتم از عشق جوانان به رهبرشان گفتم از کار زیبای سپاه پاسداران در باب محرومیت زدایی گفتم و جوانان هم به سبک خودشان با تشویق تأیید محتوا می کردند و بعد از آن از مقام شامخ پدر شهید کشاورز و جانباز سر افراز شهرم ابوالحسن غلامی با لوح تقدیر به جوانان معرفی کردیم .

و ادامه برنامه که مرتضی باب مولودی خوانی کردند و یکی دو برادر دیگر هم خوانندگی لری محلی کردند که در حین اجرا مجری در حضور جمع و میکروفن اعلام کرد که شیخ من از این بالا می بینم که جمعی گوشه ای نشسته اند و اصلا رعایت نمی کنند و شیطنت هایی دارند شما چه امری می فرمایید من بلافاصله گفتم لطفاً سریعاً ختم جلسه را اعلام کن که عزیز دل هم سریعاً ختم جلسه را اعلام کردند که حدود سه برنامه دیگر هم مانده بود.

که جالب اینجاست همه به خصوص پدر و مادر ها می آمدند و تشکر فراوان داشتند که جشن به این بزرگی را بدون حاشیه و دخالت مدیریت کرده ایم،اما هنوز از در سالن بیرون نزده بودم که یکی از دوستانم عکس نوشته ای نشانم داد که عده ای در سالن ظاهراً اقدام به بی حجابی و یا غیره کرده اند!.

عکسی که نشر داده شده بود احساس بنده و دوستان بر این بود که فضای سالن اجرا نباشد و شاید باز هم شیطنتی مجازی باشد که فردای ان روز تکه کلیپی دیدم که جداً خودم هم با توجه به این که قبل از این که روحانی باشم از خانواده ای بودم که سه تن از عزیزانم در راه اسلام ، عفت ، غیرت و حجاب پر پر شده بودند این عمل را به نمایندگی از موسسه فطرس محکوم می نماییم و از مردم شهر و کشورم اگر سهواً کسی جوانی کرده است عذرخواهی می نماییم و خون شهدا را شاهد و گواه می گیریم که تا یک روز بعد از برنامه در جریان چنین موضوعی نبودیم.

به هر حال لطف ها شامل حقیر شد و دو روزی را خدمت همشهریان عزیزم نبودم که جا دارد تشکر و سپاس فراوان داشته باشم از همه عزیزانی که از سراسر کشور و به خصوص همشهریان عزیزم ، اقشار مختلف مردم و خصوصاً جوانان با عزت و با غیرت دیارم که نظرهای لطفشان شامل حقیر شد و چه مجازی چه حقیقی خودم و خانواده ام را به حرمت خون شهید ۱۷ ساله مان تنها نگذاشتند.

موفق و پیروز و سربلند باشید ..

خاک پای همشهریان عزیزم احسان جابرزاده

انتهای پیام