به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،علی زنگنه-قرار بود میراث دار عزت و پایمردی صولت الدوله ها باشیم و فخر و ادب و علم و عرفان آیت الله جهانگیر خان قشقایی ها را یادکنیم و از بهمن بیگی بگوییم و سادگی و مظلومیت ایلمان را فریاد زنیم .
از رقص دستمال دختران پاکمان تا داستان غیرت و صدای برنوی مردانمان را با لالایی بانوی ایل نجوا کنیم .
چه سخت است نوشتن از تاراج داشته های ایلمان در همایشی که نامش ، نمایش شد .
روی صحبت من با برخی از برگزارکنندگان این نمایش ( همایش ) است و چند کلامی با مردم نجیب ایلم سخن می رانم تا بدانیم هویت و شرافت قشقایی به تاریخ گره خورده است .
هدف از برگزاری این نمایش آنگونه که بیان شد ، نبود و به بیراهه رفت و خود شاهد این امر بودید و تبدیل به میتینگ انتخاباتی گردید و سواستفاده از نام قشقایی ابزاری برای این راه .
به عنوان یکی از حضار در جلسه این سوال برای من پیش آمده است ، آنگونه که اذهان دیگران را نیز مشغول نموده است ، اگر بنا بر تجلیل از مقام و جایگاه اقشار مختلف چهره های قشقایی بود هدف از تجلیل برادران خادمی و سایرین که ارتباطی به ایل قشقایی نداشته و ندارند چیست ؟
چرا از هنرمندانی نظیر کریمیان که تابلوهای نقاشی وی که روایتگر تاریخ ایلمان بود و زینت بخش سالن بود حتی در حد یک تجلیل ساده یادی نگردید ؟؟؟.
تملق بیش از اندازه برگزارکنندگان و سخنرانان در وصف نماینده و القابی که برای وی به کار بردند را هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد و جفایی که این نمایش ( همایش ) به نام و آوازه قشقایی کرد و در حد یک مدح نماینده برای بلندپروازی هایش تنزل یافت را می بایست ثبت در اذهان نمود .
جوانان زیادی هفته ها پیگیر برگزاری این جشن شدند و روزها را به سختی گذراندند اما تنها به نام ۴نفر به پایان بردند و بهره برداری از نام نمایش را به حساب خود منظور نمودند ، گویی که دیگر کسی سهم نداشت و نماینده می بایست تنها آنها را می دید ، که صدالبته خود این داستان دارد و حرف و حدیث فراوان !! اما این را باید بدانند که در تاریخ این را خوانده ایم که قشقایی هیچ گاه نام و شرافتش را پشت پرده با زدوبند لکه دار نکرده است .
و اما چند سخنی هم با نماینده محترم: ما نیامدیم تا تکمیل کننده پازل پشت پرده ها و کسب امتیازات عده ای خاص و محدود به نام قشقایی با شما باشیم و نیامدیم که مظلومیت و محرومیت مردمان محله لبنان و … برگ برنده امتیازات شخصی آن عده محدود باشد .
قشقایی آمد تا بگوید من بودم و هستم و مرا ببین ، اما نه در شعار دادن تنها و با خردکردن استخوان مخالفینت !
قشقایی آمد تا بگوید من از میراث بهمن بیگی هزاران نخبه به ارث برده ام و درد ما ندیدن آنهاست و در این ۶سال ماحصل وحدتی که شما از آن برای بازی با افکار عمومی و شعار انتخاباتی استفاده می کنید چه بوده است ؟.
قشقایی آمد تا بسراید داستان حماسه های ایلش را نه اینکه نمایشی را برایش صحنه آرایی کنند و از نماینده برایش بت بسازند و از آرزوهای سیاسی برای فردای موهوم بعد از نمایندگی!! حرف بزنند چراکه بهتر است واقعیات را در نظر بگیریم و این واقعیت همان درد و محرومیت مردم است .
کوتاه کنم سخنم را در انتها ، اما این قلم می چرخد و از عزت مردم ایلم می نویسد و فریب القاب دهان پرکن دکتر و پهلوون و ... را نخواهد خورد ، چون فرقی به حال مردم مظلوم نخواهد داشت و نمی توان دید به نام قشقایی باشد و به کام آن چند نفر !
انتهای پیام
دیدگاهها