به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،غلامرضا پاکدل، مدیر عامل اسبق شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران درمطلبی خطاب به غلامرضا تاجگردون ،نماینده گچساران و باشت درمجلس شورای اسلامی نوشت:
بسمهتعالی
امام علی(ع) می فرماید: مَنْ ساتَرک عیبک فهوَ عدوّک. کسی که عیب تورا بپوشاند (به تونگوید)، دشمن توست
ناگفته و نقد دوم؛
با سلام و احترام، پیرو مقدمه ۲۲ اسفندماه 96 (پاکدل: آقای تاجگردون نا گفته های زیادی هست/ سخنان به حق دیگران بشنوید ) ناگفته و نقد اول که متأسفانه از سوی جنابعالی تا کنون بدون پاسخ باقی مانده است، ناگفته و نقد دوم را در خصوص موضوع انتصابات خدمتتان معروض می دارم.
شرکت نفت براساس رابطه قابل اداره نیستند
همانگونه که حتما” بیاد دارید ودر مقدمه فوق الاشاره نیز عرض شد، در ابتدای شروع فعالیت جنابعالی درمجلس شورای اسلامی ، از بنده مجدانه خواستید که نسبت به جایگزینی برخی مدیران و رؤسای صلاحیتدار وبا تجربه با نیروهای مورد نظر حضرتعالی که عموما” براساس رابطه فامیلی یا باندی بودند اقدام نمایم، که بنده مخالفت کردم، چون براین باور بوده و هستم که اصولا” شرکتهای مهم تخصصی نفتی که وظیفه ملی برعهده دارند بر اساس رابطه قابل اداره نیستند و اگر قرار است این اتفاق شوم وخلاف منافع ملی بعد ازحدود یک قرن آنهم درنظام جمهوری اسلامی در این شرکت رخ دهد، به هیچ وجه حاضر نیستم بانی آن باشم.
تمام تلاشم بر رعایت عدالت بود
به همین دلیل نیز تیم کاری دوره های گذشته و خصوصا” تیم کاری بنده از نگاه دوستان و منتقتدان، تیمی قوی ومنسجم بوده و از آنجاییکه تمام تلاشم بر رعایت عدالت بود سبب بالا رفتن انگیزه در کارکنان شده بود و این شیوه زبانزد عام و خاص بود.
منتقدانی که سعی در پیدا کردن ضعفی از بنده و بزرگنمایی آن داشتند و دارند، این مقاومت را که بهترین تعابیر آن باج ندادن، ماشین امضاء نشدن، حفظ اقتدار نفت، اعمال شایسته سالاری، عدم جایگزینی رابطه با ضابطه، جلوگیری از تضییع حقوق دیگران، تعهد و قانون مداری هستند، “لجبازی” تعبیر می کنند که به دلایل پیش گفته شایسته نیست آن مقاومت به حق را لجبازی نامید، ولی هرچه آن را بنامند، بدون تردید برای هر انسان و هر مدیری ازجمله بنده، مایه افتخار، مردانگی و شرافتمندی است.
پاکسازی نفت از نیروهای قدیمی
مدیریت بنده با فعالیت رسانهها خصوصا” سایتهای آن روز همزمان گردید، که اتفاقا” برخی از سایتهای پربیننده جهتگیری خاص داشتند و متأسفانه منصفانه اطلاع رسانی و قضاوت نمینمودند و در اقداماتی عجیب، جنابعالی برخی از آن گزارشات را به همراه کامنت هایی که افراد ناشناس می نوشتند، طی نامه، بر علیه بنده به وزارت نفت منتقل می کردید، که البته بنده پاسخ مستدل برای وزارت نفت و مبادی ذیربط ارسال می نمودم، ولی از آنجاییکه اخیرا” نیز دو مورد کاملا” نادرست یعنی “پاکسازی نفت از نیروهای قدیمی” و “اسیر سیاست شدن” مطرح شده اند، ناچارا” عرض می کنم:
اولا” بنده یک نفر از افراد باسابقه یا کم سابقه را طرد نکردم، چون برای انسانها و جایگاه آنها احترام قائلم، فقط یکی از آقایان را پس از ایجاد سمت سازمانی مشاور بعنوان مشاور منصوب نمودم و یکی از همکاران غیربومی نیز به میل و تقاضای خودشان انتقال یافتند. سایر همکاران نیز براساس رتبه و شایستگی جابجا و همه ارتقاء پیدا نمودند. بنابر این اگر فرد با سابقه ای شرکت را ترک نموده است، طبق روال عادی به افتخار بازنشستگی نائل آمده است.
فرافکنی یا رد گم کنی درصنعت نفت
ثانیا” بکار بردن واژه سیاسی شدن نفت یا ورود سیاست به نفت، شاید فرافکنی یا رد گم کنی باشد. زیرا بنده همانگونه که خدمت شما عرض کردم که نباید در مسائل اجرایی نفت خصوصا” انتصابات دخالت بفرمایید، خدمت نماینده قبلی نیز عرض کردم، منتها ایشان پذیرفت ولی جنابعالی به هردلیلی اصرار کردید.
شاهد این مدعا این است که بستگان نزدیک نماینده قبلی ازجمله دو تن از دامادهای ایشان با مدارج علمی در مدیریتهای فنی ومنابع انسانی و بستگان بنده از جمله برادر خانم و پسرعمویم در مدیریت عملیات مشغول به کار بودند که با روش انتصابات دوران مدیران بعد از بنده، براحتی می توانستند در جایگاههای مدیران فنی، توسعه منابع انسانی و عملیات یا بالطبع رییس هرادارهای باشند، و همینطور سایر بستگان.
انتصابات براساس شایسته سالاری بود
ولی هیچکدام از این نسبتها هیچ امتیازی محسوب نمی شد تا جاییکه حتی خیلی از آشنایان و منسوبین را خیلی از همکاران نمی شناختند و انتصابات فقط براساس قوانین ومقررات و شایسته سالاری بود. جالب اینکه وقتی آقای( ع . ا )داماد نماینده وقت براساس ارشدیت برای یک سمت با پایه ۱۵ نفر اول بود برخی همکاران انتظار داشتند بدلیل نسبتی که با نماینده دارد بهتر است وی را از حق مسلمش محروم کنیم تا کسی فکر نکند بدلیل این نسبت به ایشان توجهی شده است! که البته بنده عرض کردم باید مانند سایرین دیده شود. خلاصه اینکه یک مورد از بستگان بنده یا نمایندگان وقت، بدلیل این نسبتها منصوب نشدند، یا حتی یک مورد مشورت با نمایندگان در خصوص انتصابات نداشتم. حتما به یاد دارید خودِ جنابعالی پیامک دادید و پرسیدید: انتصابی دارید؟ عرض کردم: بله. فرمودید: کی و برای کجا؟
انتصابات باندی و فامیلی درنفت
عرض کردم، برای مدیر خدمات فرمودید: خدا حافظ. عرض کردم: خداحافظ و به امید توفیق روز افزون. فرمودید: این خدا حافظی از آن خداحافظی ها بود. عرض کردم: وظیفه من درست جواب دادن است. وهر کاری کردید که ایشان را منصوب نکنم، منصوبشان کردم. بعد از آن تا کنون هم ملاحظه می فرمایید متأسفانه انتصابات ازمیان بستگان نسبی و سببی و باندی یعنی برادر، برادر خانم، باجناق، پسرخاله، و… فلان فامیل شما یا این و آن انجام می شود، مگر پیدا نشود که سراغ بقیه بروند. یا در بهترین حالت قومیت ملاک می شود، یعنی سهم ترک، سهم لر و سهم… . حالا انصافا” زمان بنده نفت سیاسی بود یا بعد از بنده؟؟؟.
در زمان بنده، قبل از هر انتصاب وضعیت فردی که قبلا” روی سمت بود مشخص می گردید، بطوریکه یک نفر برای یک روز بلاسمت و علاف نبود، چون اولا” انسانها دارای کرامت انسانیند که باید کرامت خود و خانواده هایشان حفظ شود، ثانیا” افراد علاف وبیکار در سیستم باعث کاهش بازدهی و تأثیر منفی روی دیگران می شوند.
سرخوردگی و بی انگیزگی کارکنان درنفت
ثالثا” این افراد از سیستم حقوق دریافت نموده و از امکانات استفاده می کنند ولی عملا” کار مفیدی انجام نمی دهند، رابعا” سایرین با دیدن چنین برخوردهای غیر معقول و غیر اداری خصوصا” با افراد رده بالای سازمان سرخورده و بی انگیزه می شوند و فکر می کنند ممکن است همین اتفاق در آینده برای خودشان رخ دهد.
تسویه حساب های شخصی و باندی درنفت
ولی با کمال تعجب و تقریبا” به شکلی بی سابقه یا حداقل کم سابقه، در جهت تسویه حسابهای شخصی و باندی، بعد از بنده تعداد قابل توجهی از با سابقه ترین افراد متخصص که اکثرشان افرادی با بیشترین سابقه در جبهه و جنگ و با بالاترین درصد جانبازی و قطع عضو بودند، کنار گذاشته شدند، بدون اینکه تکلیف آنها مشخص شود و سالها علاف بودند که همین شرایط هنوز هم برای بعضی از آنها ادامه دارد.
بیت المال حیف و میل شده است
البته در برخی موارد حق و امکان شکایت و اعتراض هم داشتند که نجابتشان اجازه نداد. حداقل می توان گفت که در همین مورد، هم به افراد اجحاف شده و هم بیت المال حیف و میل شده است. حال آیا پاکسازی و تسویه حساب سیاسی بزرگتر ازاین داریم؟ و آیا براستی بعنوان کسی که دم از علم اقتصاد می زنید، اگر شرکت نفت یک شرکت خصوصی بود که در آن سهام داشتید، حاضر بودید به صِرف تسویه حساب شخصی، حتی یک نفر را یک روز بدون فعالیت مفید حقوق و امکانات بدهید؟
انتصابات در زمان بنده صرفا” با مشورت و نظراداره تامین، تخصیص و برنامه ریزی نیروی انسانی و مطابق مقررات، براساس مدرک تحصیلی و ارشدیت نسبی و استعلام از سازمانهای مربوطه انجام می گرفت و در مواردی که برای سمت خاصی در سازمان، تخصص مورد نظر پیدا نمی شد، سراغ همکاران مناطق نفتخیزمستقر در گچساران می رفتیم، یا دربین افراد، آنقدر روی فاکتورهای مختلف کار می کردیم تا بهترین فرد انتخاب شود.
(بعنوان نمونه برای مدیر خدمات، انتخاب آقای مهندس باقری به این شکل بود که اتفاقا” آنقدر موفق بود که مدیران بعدی نیز با ایشان ادامه دادند و الان هم الحمدالله رو به رشد و حتی جزء گزینه های نامزدی مجلس هم هست). لذا افرادی که برای یک سمت انتخاب می شدند از نظر مدرک تحصیلی، سابقه کار، راهکار شغلی، اختلاف رتبه شخصی و رتبه سمت و صلاحیت لازم مورد تأیید بودند.
شایسته سالاری از نفت رخت بربست
بر همین اساس کمتر اداره یا مدیریتی با سرپرستی اداره می شد و شاید اصلا موردی نداشتیم و نکته مهم دیگر اینکه تخصصی ترین تیم مدیریتی و ریاستی تیم دوران بنده بود که هر رئیسی مدرک مرتبط با حوزه فعالیت خود را داشت، درست برعکس زمان بعد از اینجانب که نسبت سببی و نسبی و باندی با جنابعالی جای همه فاکتورهای فوق را گرفت و بعبارتی شایسته سالاری (حداقل در مورد سمتهای مدیریتی و ریاستی )، از آن روز به بعد از شرکت نفت و گاز گچساران رخت بربست.
لذا تمامی کسانی که برداشته شدند بجایشان افراد فاقد شرایط بصورت سرپرست قرار داده شدند و لابی گری برای دور زدن مقررات و انتصاب ایشان آغاز می شد و بخش عظیمی از وقت مدیران عامل صرف مکاتبات برای توجیه این انتصابات گردید و برخی از آنها از سال ۹۲ تا کنون هنوز ادامه دارد، که در نوع خود یک رکورد منفی است.
این کار علاوه بر تأثیر مستقیم ناشی از ضعیف بودن افراد برای انجام وظایف محوله (که یک نمونه آن کار را به رسانه ملی کشاند)، تأثیرات عدیده غیره مستقیمی دارد که یکی از آنها می تواند حادثه تلخی مانند فوت سه نفر در نرگسی واتفاقات تلخ بعدی باشد، که به موقع تشریح خواهد شد.
تکیه بر مدیریت نفت با رانت
به هر حال ملاحظه می فرمایید که بدون تردید، اگرمطابق مقررات، ملاکهای تخصصی و بطور خلاصه ارشدیت نسبی در نظر گرفته می شد، یک نفر از بستگان جنابعالی و دوستانتان که هم اکنون بناحق و با رانتِ مسلم روی سمتهای ریاستی و مدیریتی تکیه زده اند، استحقاق این جایگاهها را نمی یافتند. ( البته بنده از تک تک آن عزیزان پوزش می طلبم زیرا همه آنها را دوستان و همکاران خودم میدانم و در این نابسامانی یا اصلا تقصیر ندارند و یا کمترین تقصیر را دارند، بلکه ایراد و اشکال به جنابعالی است که بر این رویه و روش غلط متأسفانه اصرار ورزیدید و….).
نتیجه اینکه بنده علی رغم بومی بودن، در مورد انتصابات نیز مانند سایر موارد ضوابط، مقررات و شایسته سالاری را نصب العین قرار داده و ضمن احترام برای نمایندگان محترم، از دخالت آنها کاملا” جلوگیری نموده بودم و اوضاع بعد ازمن هم که دیگر نیاز به توضیح ندارد.
نمی توان گفت که تحلیلگران، قلم بدستان، کامنت گذاران و عزیزانی که گاها” بنده را به پاکسازی!، انتصابات فله ای!، تغییرات اتوبوسی!، سیاسی کاری!، و…متهم می کنند، اینها را نمی دانند و نیز با توجه به دوستی و همشهری بودنمان، نمی توان گفت حاضر به تهمت زدن یا دروغ گفتن پشت سر بنده اند، بلکه تنها چیزی که به ذهن متبادر می گردد اینست که یا می خواهند خوش خدمتی به جنابعالی کنند تا به نانی و نوایی برسند، لذا هرچه به ذهنشان آمد می نویسند (که متاسفانه بد جوری باب شده است ) و یا اینکه با فرا فکنی نگذارند که اذهان متمرکز شوند و به این نتیجه برسند که همه این ویژگیهای منفی و ایرادها را تیم بعد از بنده دارد.
جناب آقای تاجگردون به اذعان همه، تا ۵ سال پیش شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران یکی از بهترین شرکتها از هر نظر منجمله فنی، تولید، مالی، خدماتی، اجتماعی، فرهنگی، عمرانی و ورزشی بود ولی دخالتهای بی حد و حصر جنابعالی کار را به جایی کشاند که چندسالی است از حیث حواشی و بروز مشکلات خاص زبانزد است.
اجازه دهید شرکت نفت به مسیر اصلی خود بازگردد
بالاخره آنچه اتفاق افتاد و در جریان است و نوع حضور و نفوذ جنابعالی و اطرافیانتان به اذعان موافق و منتقد، بی سابقه است و بالاخره به چیزی که می خواستید رسیدید و ۵ سال آن را تجربه کردید، اکنون انتظارمی رود ضمن پاسخگویی به افکار عمومی در خصوص اینگونه عملکرد، اجازه دهید این شرکت مهم به مسیر اصلی خود برگردد.
سونامی ویران کننده درسیستم مدیریتی
بد نیست بدانید یک سؤال بزرگ که برای همه نفتی ها مطرح است این است که اگر واقعا” در سایر ادارات، سازمانها و نهادهای حوزه انتخابیه نیز به همین شکل مداخله نموده و چنین وضعی حاکم باشد، باید پذیرفت که سونامی ویران کننده ای درسیستم مدیریتی حوزه انتخابیه بوجود آمده که نان و نوایش برای عده ای محدود و خاص و بدبختیها و مصائبش برای قاطبه مردم نجیب خواهد بود و چقدر زمان و هزینه باید صرف شود تا این سیستم فامیلی و خودکامه اصلاح گردد؟.
درپایان خواهشم از همه همکارانم در شرکت بهره برداری نفت وگاز گچساران آن است که امیدوارانه و با عشق و علاقه تلاش کنند و درجهت حفظ نام و آوازه صنعت نفت همچون گذشته، بکوشند.
انتهای پیام
دیدگاهها