به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،یدالله مرادی-انقلابیگری ، تندروی نیست. انقلابیگری یعنی عادلانه ، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن ، (امام خامنهای مدظله العالی)
هدفگیری آرمانهای انقلاب اسلامی ایران و همت بلند برای رسیدن به آنها یک اصل بنیادین برای کارآمد نشان دادن نظام سیاسی حاکم بر عرصه کشور اسلامی و ام القرای جهان اسلام میباشد که ضرورت استفاده و مدیریت نیروهای مومن به انقلاب و دلسوز به نظام و کشور با رعایت اصل عقلانیت و خرد جمعی و اعتقاد و باور به نقش بیبدیل مردم امکان پذیر است.
گذر عمر ۳۸ ساله از درخت تنومند انقلاب که بادهای گزنده و سوزنده و طوفانهای سختی را تحمل کرده در عین حال خطرات، آسیبها و ناهنجاریهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر شاخههایی بر این درخت وارد آمده که نیازمند شناخت عوامل ناهنجاری و برطرف کردن آنهاست.
بالندگی، نشاط، عزت و اقتدار تداوم انقلاب در سایه انسجام و وحدت ملی و جهتگیری انقلاب بر مسیر اسلامیت است که اجرائی و عملیاتی کردن اهداف و آرمان اولیهاش توسط حکومت است.
امروز میدان سیاست در ایران وارد مرحلهای حساس و سرنوشت ساز گردیده زیرا در یک طرف با استقرار دولتی ناکارآمد و با کارنامهای کاملا مشوش و غیر قابل ارائه مصادیق عینی از تدبیر و پمپاژ روحیه امید و نشاط سر و کار داریم که با تمام وجود و ابزار و روشها، امیدوار به تمدید عمر چهار ساله خود میباشد.
در این فضای پر رمز و راز سیاست طرف دیگری وجود دارد با عنوان منتقدین جدی و انقلابی برای تغییر دولت و استقرار دولتی با مشی انقلابیگری موردنظر رهبر معظم انقلاب و عملیاتی نمودن آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی. منتقدین از رکورد اقتصادی، گرانیهای گسترده و مستمر، بیکاری و کاهش قدرت خرید مردم، کوچک شدن سفرههای معیشت جامعه، گسترش فقر و رشد خوی کاخ نشینی و حاکمیت یافتن اشرافیگری و از همه مهمتر کاهش اعتماد عمومی به دین و انقلاب و اسلام دغدغه دارند و به حق دلواپساند.
علیرغم اینکه فقط ۳۵ روز دیگر تا برگزاری دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده، ولی دو جریان منتقدین و دولتیها هنوز معما و روش رویاروئی خود را علنی نکردهاند.
رئیسجمهور کنونی هنوز بعد از ۴ سال از ادبیات تبلیغی و در قامت مدعی روشنفکرانه به بیان مسئله میپردازد در حالی که باید حل مسئله و مشکل و کارکرد خود را مدافع باشد.
قرائن ظاهر بر بازنده بودن رئیس جمهور حکایت دارد و ایشان امیدوار به تکرار اشتباهات تاکتیکی منتقدان خود است.
در جریان منتقدین به دولت سه لایه (طیف) بروز و ظهور بیشتری دارند:
۱- جبهه تازه تشکیل شده نیروهای مردمی انقلاب اسلامی با تشکیلاتی فراگیر و پر شور. این جبهه سازماندهی گستردهای برای تداوم انقلاب و آینده درخشانتر آن تدارک دیده و حضور و مشارکت در انتخابات اخیر را به عنوان یک تاکتیک مینگرد و این انتخابات اولین تجربه فوری آنهاست. ( شامل جبهه ایستادگی – جبهه خط امام و رهبری – جبهه یکتا و جریانات مردمی و سیاسی مثل رهپویان و ایثارگران و ….)
۲- جبهه پایداری با رهبریت معنوی و پدرانه آیتالله مصباح یزدی و مشارکت چهرههای انقلابی و ارزشی که هر چند از وسعت جبهه مردمی برخوردار نمیباشد اما به لحاظ سلامت مجموعه، بخشی از نیروهای اصیل و وفادار به انقلاب را در خود جای داده که در حال حاضر به علت عدم اطلاع دهی و عدم هماهنگی اولیه با جبهه مردمی دارای ایراد و نگرانی است ولی قطعأ با رسیدن به یک گزینه انقلابی و ارزشی مناسب توسط جبهه مردمی، دغدغه و نگرانی آنها هم پایان مییابد.
۳-جریان موسوم و منتسب به احمدینژاد در قالب شوراهای تبیین گفتمان امام (ره) و انقلاب اسلامی.
این جریان که طیفی جدی در عرصه سیاسی ایران اسلامی است در حال حاضر بیشتر عملأ در بدنه جبهه مردمی است چون به دنبال نهی ولایی مقام معظم رهبری از ورود احمدینژاد به عرصه انتخابات و اعلام صریح احمدینژاد برای هر گونه ورود طی دو بیانیه، ولی ناگهان در یک چرخش سریع اعلام حمایت از حمید بقایی را در دستور کار خود قرار داد که همین حرکت به ابهت و شخصیت احمدینژاد آسیب جدی وارد نموده و سبب شده تا یکدستی سابق طیف احمدینژاد از دست برود و این بدان معنا میباشد که قابلیت و ظرفیت رأی احمدینژاد قابل انتقال به شخص دیگری نمیباشد که به نظر میآید حضور غیر منتظرهاش برای ثبت نام هم ناشی از این موضوع باشد.
اما وجه مشترک هر سه جریان در شرایط حساس کنونی دغدغههای اقتصادی رهبری و رکود حاکم بر تولید و معیشت و اشتغال مردم و نحوه رویاروئی با استکبار جهانی و به خصوص آمریکاست که به دنبال بدعهدیهایش دیواری از اعتماد در ایران بر پا نگردید.
اینجاست که بصیرت حکم میکند و ضرورت ایجاب مینماید و خرد و عقل راهبر میشود تا جریانات انقلابی، اختلافات و اعمال سلائق را به کناری نهند و با استراتژی وحدت آفرینی رای آوری یک کاندیدای اصلح را مساعد و تسهیل و تسریع نمایند.
وحدت آفرینی ردای عزتآوری است که اساس و مبنای آن انقلابیگری است. شاخصهای انقلابیگری ریسمان محکمی برای وحدت آفرینی همه نیروهایی است که دل در گرو آرمانهای انقلاب و امام و رهبری دارند و مکتب اسلام را نسخه شفابخش همه دوران دانسته و دوری از راه و رسم کاخ نشینی و اشرافیگری را مسیر عقلانی و مردمی یافتهاند و به دنبال تغییر وضع موجود و بهبود اوضاع معیشت و زندگی مردم میباشند.
نیروهای انقلابی به دو مسئله وحدت آفرینی و امکان رأی آوری به دنبال کاندیدایی هستند که فاقد همه یا عمده این شاخصها باشد و در پایبندی به مبانی، اصول و ارزشها، اساس اسلام و انقلاب و هدفگیری آرمانهای انقلاب با همت بلند و ثابت قدم و راست قامت، استقلال و اقتدار کشور را هدف قرار داده و با داشتن تقوای دینی و سیاسی و قبول توانمندی همه افراد مطرح در سه جریان عمده مذکور بار دیگر ریل انقلاب را با زیرساختی محکم و استوار بازسازی و نوسازی نمایند.
جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با وجود عمر کوتاه ولی به دلیل برخورداری از صداقت و خلوص و تلاش و جدیت با برپایی دو مجمع ملی به استعداد ۳۰۰۰ نفر از نیروهای سراسر کشور دست به یک ابتکار و خلاقیت خاص سیاسی زد که برای اولین بار تمام ساز و کار تعیین کاندیدا از پایین به بالا باشد.
نمایندگان اقشار مردمی از کلیه شهرها و استانها در یک اقدام دموکراتیک و مردم سالارانه اسلامی در نهایت به ۵ کاندیدای صالح و شایسته و انقلابی رسیدند که در جمع آنها حضرت آیتالله سید ابراهیم رئیسی با سابقه درخشان در حوزه و قضا و مدیریت دبیرخانه مجلس خبرگان و آستان قدس رضوی به عنوان یک فرد پاکدست و آزاده و با توانمندی و قابلیت فوقالعاده مدیریت جامع و کلان شرایط کامل وحدت آفرینی جریانات مذکور را دارا میباشد.
سیدی والا مقام که میتواند نقطه ثقل و مرکزی حل و فصل اختلافات درون گروهی مجموعههای انقلابی باشد و مدیریت کلان کشوری را به سبک و سیاق بهشتی و رجایی هدایت نماید و یکبار دیگر روح امیدواری و نشاط و سرور را بر اردوگاه انقلابیون مستولی گرداند.
رئیسی هوای تازهای است که سپهر سیاست را در ایران طراوت و زیبایی میبخشد وی قابلیت لازم را برای جلب و جذب بخش عمدهای از آرای طیفها و گرایشات سیاسی، ارزشی و حوزوی و مردمی را دارد زیرا در عمل تمام تلاش خود را برای حرکت بر محور شاخصهای انقلابیگری نشان داده است.
بعد از ۳۸ سال از گذر عمر شکوهمند انقلاب اسلامی، هدفگیری آرمانهای انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها یک اصل بنیادین برای کارآمد نشان دادن نظام سیاسی حاکم بر کشور است که رئیسی به خوبی میتواند با هدایت مقام معظم رهبری این مهم را به عینیت در آورد ، همان طور که ایشان به خوبی این توانایی را بیان داشتهاند.
به پشتوانه بیش از دو دهه تجربه مدیریتی در سطح کلان همچنین تعامل و نظارت بر ساختارهای مختلف ملی و رویارویی مستقیم با مفاسد و نواقص موجود در سازمانها و دستگاههای مختلف اجرایی نسبت به ریشههای مسائل کشور و گرفتاریهای مردم آگاهی و اشراف یافتهام و عمیقأ معتقدم این وضعیت قابل تغییر است و به مدد الهی امکان بازگشت تحرک، نشاط و رونق به زندگی مردم وجود دارد.
انشاالله به یمن این آگاهی از گرفتاریهای مردم، کلید تحول با حاکمیت فرهنگ کار و رعایت کرامت انسانی با مدیریت انقلابی و هوشمندانه روحیه امید و نشاط برای تداوم انقلاب اسلامی حاکم گردد.
انتهای پیام/م
نظرات کاربران