به گزارش آفتاب جنوب،یدالله مرادی دریادداشتی نوشت :حق و انصاف حکم می کند که در بررسی عملکرد هر دولت،وزیرومدیر و نماینده ای بر اساس مستندات حقیقی اظهارنظر شود نه بر اساس استنباط ها و مخالفت های جناحی.
اولا از یک نماینده انتظار و توقع قانون گذاری و مدیریت توانمند به عنوان وظیفه اصلی قابل تصور است که
الف-نماینده کنونی در هیچ مکتوبه ای و اجلاسیه مجلس در ردیف امضا کنندگان یک قانون جامع در هیچ حوزه ای حضور نداشته و یا گزارشی ارائه نشده است.
ب-هر مجلسی در هر دوره ای برای رفع معضلات جامعه و خروج از بن بست ها و تسهیل امور جامعه اقدام به تهیه طرح های متعدد می نمایند یادر امور تقنینی لوایح دولت نقش تخصصی ایفا می نمایند یا در لوایح دولت در مجلس اعمال نظر و تطبیق صحیح قوانین در مورد خاص و تخصصی حضور تاثیرگذار و تعیین کننده دارد مانند نقش آقای دکتر هدایت خواه در قوانین فرهنگی مجلس گذشته از این استان و یا نقش محوری آقای توکلی در وضع قوانین اقتصادی و آقای جلالی و بروجردی در وضع قوانین سیاسی و موارد دیگر.از آقای تاجگردون در این وظیفه مهم اثری دیده نشده است.
فقط دو مورد نطق احساسی و تبلیغاتی پیش از دستور که در کلیپ های تبلیغاتی پخش شده است به عنوان مستندات موجود می باشد.
ج-با توجه به موقعیت های کسب شده از آقای نماینده محترم انتظار نقد و بررسی جدی تر میشد که مثلا در کمیسیون برجام هم یک شنونده بود تا یک تصمیم گیر و طراح و نقاد؟اما مدیریت ایشان در کمیسیون تلفیق و صبر و حوصله اش قابل بیان است.
د-در خصوص اقدامات عمرانی در طول سه تا چهار سال اخیر بنده یک اجحاف در حق نظام مشاهده می کنم و آن اینکه مصادره تمام امور نظام جمهوری اسلامی و کارکرد همه دستگاهها به نفع خودش طوری تبلیغ رسانه ای در مورد مشکلات و پروژه های گچساران و باشت می نماید که گویا در ۳۷ سال گذشته دولت جمهوری اسلامی نه این مناطق را دیده و نه کاری انجام داده اند.هنر بزرگ نمایی یا همان ژورنالیزم رسانه ای در مورد پیچاب و باباکلان و موارد مشابه دارد که گویا مناطق تازه کشف شده ای توسط ایشان هستند.
و- باید بدانیم که در مورد کشورهای مردم سالار دولت همانند دوندگان دو امدادی هستند که هر کس به فراخور توان و موقعیت و امکانات و شرایط کشوری مسیری را می دود و در مرحله دیگر دونده ای ادامه مسیر می دهد وقتی نماینده ما برای دختر تلچگاهی مشک بر پشت اشک می ریزد و با زیرکی توهین به آن جهادگران و مردان بی ادعایی که همین تلچگاه و لار و روستاهای اطراف را آبرسانی کردند و یا مدرسه ساختند و یا گازکشی و جاده کشی انجام دادند،می نماید؟چرا از خدمات گذشته زبان نمی گشاید؟
ز- محرومیت مناطق پیچاب و باباکلان و بی بی حکیمه و مناطق دیگر حاصل تفکرات دو دولت کارگزاران سازندگی و اصلاحات مشارکتی ها بوده که باید خود ایشان هم که در همه آن دولت ها مدیر مالی بوده اند پاسخگو باشند.۱۶ سال بعد از پایان جنگ تحمیلی در بدنه دولت ها حامی یکدیگر بوده اند،گزارش سوء بر مدیریت های خود و دیگران را هم صادقانه با مردم در میان بگذارند.
این چه فرهنگی است که بیت المال نظام را در دستگاهای نظام صرف می کنند برای بهبود وضع موجود جامعه اما همه در کارنامه یک شخص نوشته می شوند؟
ط- راستی مسئولیت کارخانه های تعطیل شده،بازار رکود تولید کار،سوء مدیریت های صنعتی و تجاری و استقرار مدیران بعضا ضعیف و خانوادگی را هم بعهده می گیرند؟
ظ- در اینکه بعضی پروژه ها را هم فعال نموده اند جای تشکر دارد ولی چرا با منت نهادن و حذف عملکرد دستگاه های مجری این اقدام صورت می گیرد ضمن اینکه ما با پروژه و طرح زیرساختی جدید و تاثیرگذار و اشتغال آور مواجه نبوده ایم پروژه هایی چون دوبانده کردن جاده بهبهان به گچساران و گچساران به باشت مطرح هستند که هر دو طرح ملی بوده و این موارد در طول مسیر جاده ترانزیتی شیراز به اهواز در حال انجام است و فقط اختصاص به این منطقه ندارد و یا طرح جاده اتصال بوشهر به تهران از طریق چرام و جاده سادات مربوط به ۷ سال پیش است که مورد مطالعه شرکت افراز پیمایش قرار گرفته و اسناد آن نزد مهندس رحیم پور و وزارت راه و ترابری وقت میباشد.
همین جا نکته ای یادآور میشوم و آن داستان سازمان برنامه و بودجه کشور بوده که گلوگاه اقتصادی کشور در تیول عده ای خاص از قدیم بوده و از مهمترین اقدام اساسی دولت نهم بهم ریختن منافع این گلوگاه در حق مردم با شفافیت مخارج بوده که چون ایشان تجربه دیرین کار در این گلوگاه را داشته و دارند در گذشته هم بجز خود و وابستگانش از نعم آن،شهرستان و استان بهره مند نبوده اند و در نارسایی های اقتصادی منطقه نقش داشته اند و هم اکنون با واگذاری خیلی از پروژه ها بدون تشریفات قانونی و با دور زدن قوانین مالی بستری برای فعالیت عده ای خاص و محدود در پیمانکاری ها ایجاد نموده که لازم است تا دستگاههایی چون سازمان بازرسی کشور گزارش شفاف و مستند به دغدغه افکار عمومی در این رابطه ارائه دهند.
س- در سطح شهر هم گلوگاه دیگر پتروشیمی است که پروژه ای البته نیمه تعطیل از گذشته بوده ولی باز هم در تیول خانوادگی قرار گرفته و هیچ گزارش مکتوب از مخارج و نحوه جذب و استخدام های بدون آزمون ان به کسی ارائه نشده است.
ش- مرتب هیاهو و جنجال رسانه ای از تزریق پول به گچساران بر انتن رسانه های محلی ارائه میشود که هیچ دستگاهی تاکنون مبلغ و هزینه کرد آن را هم گزارش نداده تا ما بتوانیم اظهارنظر نمائیم.شهرداری به همه تلاش مدیریتش بدهکارترین دستگاه است که حتما دوستان قطع برق یک و نیم میلیاردی کارخانه آسفالتش به وسیله اداره برق در هفته های گذشته را شنیدید.
اگر پول و بودجه ای برای دستگا های اداری و دولتی واریز شده که قطعا تابع قوانین بودجه است و باید گزارشات مکتوب آن و تخصیص اعتبارات بیان شده اعلام گردند و اگر در اختیار اشخاص و بخش خصوصی بوده که همه از ندانم و نداشتن حرف می زنند و اگر هم صرف تبلیغات و رسانه ها و همایش ها شده که آن هم جای خود دارد.
ی- نکته آخرملکرد در بحث ع آقای تاجگردون باادعای شخصیت علمی و دارای تحصیلات آکادمیک در بحث نیروی انسانی و مدیریت اداری عملکردش با تحصیلات عالی اش در تعارض است که عدم استفاده از ظرفیت ها و توانمندی ها و انرژی و پتانسیل نیرو ها و امکانات و منابع شهرستان که در تبلیغات انتخاباتی مدام شعارش را داده بود ولی متاسفانه سیاست حذف و عزل و تحقیر بعد از ۴ سال هنوز توسط ایشان ادامه دارد.روش های اشرافیگری و تشکیل دولت در سایه در شهرستان در معادلات اجتماعی و اداری که حدیث مفصل دیگری دارد.ایشان قرار بود هر نوع جذب و بکارگیری را با آزمون و طی مراحل قانونی انجام دهند اما الان صده ها نفر در نفت،اداره برق،محیط زیست،دارایی،بیمه ها،بیمارستان ها،پالایشگاهها و پتروشیمی ها بکار گرفته اند بدون طی مراحل قانونی صرفا بر اساس تعهد رای و قبولی همراهی در انتخابات این تحقیر آمیزترین حل مشکل مردم است.
در سه ماهه اخیر هم که با راه اندازی همایش های قومی فقط توجه به نوعی شخصیت پردازی و شخصیت سازی نموده است.
انتهای پیام/م
نظرات کاربران