نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
30. دى 1401 - 14:19
اشغال نظامی، عدم رعایت حقوق بشردوستانه از سوی اشغالگر و ناتوانی ملل متحد بر اجرای تصمیمات متعدد خود؛ فلسطینیان هیچ گزینه‌ای جز مبارزه و مقاومت حتی با سلاح‌های ابتدایی چون سنگ و راکت ندارند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب، مقاومت و مبارزه مردم فلسطین در برابر اشغال نظامی و سیاست توسعه‌طلبانی قدرت اشغالگر در مصادره زمین‌های کشاورزی و تخریب خانه‌ها و ایجاد شهرک‌های یهودی‌نشین و انتقال بخشی از یهودیان مهاجر به سرزمین‌های اشغالی در حالی از سوی کشورهای غربی اقدامات تروریستی تلقی می‌شود که مردم فلسطین با برخورداری از هویت تاریخی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی از اوایل قرن بیستم پس از تجزیه امپراتوری عثمانی مانند سایر مردمان ساکن در قلمرو آن به‌مثابه یک ملت مستقل به رسمیت شناخته‌شده‌اند. مردم فلسطین در اعمال حق تعیین سرنوشت خود تلاش‌های زیادی طی بیش از نیم‌قرن اشغال نظامی به عمل‌آورده‌اند؛ اما هیچ‌یک از اقدامات مسالمت‌آمیز ازجمله مذاکرات صلح جهت بازپس‌گیری سرزمین‌های اشغالی سرانجام خوشی برای فلسطینیان به دنبال نداشت.

بدین ترتیب در شرایطی که جامعه بین‌المللی توانایی و اراده لازم را برای واکنش مؤثر در برابر اشغالگری و جنایات اسرائیل ازجمله چند موردتهاجم نظامی گسترده به نوار غزه و محاصره کامل این منطقه در چندین دهه و ترور رهبران جنبش مقاومت فلسطینی ندارد فلسطینیان هیچ گزینه‌ای جز مبارزه مسلحانه حتی با سلاح‌های ابتدایی چون سنگ و راکت ندارند.

حق مقاومت و مبارزه مردمان تحت سلطه استعماری و بیگانه به‌صورت مبارزات آزادی‌بخش بر مبنای حق تعیین سرنوشت در اسناد متعدد بین‌المللی به‌ویژه قطعنامه‌های مجمع عمومی به رسمیت شناخته‌شده است مشروعیت مقاومت و مبارزات مردم تحت سلطه آثار حقوقی عدیده‌ای به دنبال دارد با توجه به‌قاعده آمره بودن حق تعیین سرنوشت و ارگااومنس بودن تعهدات ناشی از آن در بعد خارجی نقض فاحش آن از سوی قدرت اشغالگر در فلسطین تعهدات سلبی و ایجابی برای کشورهای دیگر در پی دارد.

 اعضای جامعه بین‌المللی نه‌تنها باید از شناسایی وضعیت غیرقانونی ناشی از اشغالگری خودداری کنند و به قدرت اشغالگر در حفظ آن وضعیت کمک نکنند بلکه باید کمک‌های معنوی و مادی خود را از ملت تحت سلطه به‌منظور پایان بخشیدن به نقض قواعد آمره و اشغالگری دریغ نورزند. در همین زمینه بسیاری از قطعنامه‌های ملل متحد کشورهای دیگر را به اعطای کمک‌های معنوی و مادی به مردم در حال مبارزه باقدرت اشغالگر ترغیب کرده‌اند حتی اگر محتوای این قطعنامه‌ها الزام‌آور تلقی نشود چنان‌که برخی نویسندگان غربی به دلیل مخالفت‌های کشورهای غربی و عدم حصول اجماع در مفاد آن‌ها چنین باوری دارند، این قطعنامه‌ها هرگونه کمک ازجمله کمک‌های مادی را تجویز می‌کنند.

در همین زمینه بسیاری از قطعنامه‌های ملل متحد کشورهای دیگر را به اعطای کمک‌های معنوی و مادی به مردم در حال مبارزه باقدرت اشغالگر ترغیب کرده‌اند حتی اگر محتوای این قطعنامه‌ها الزام‌آور تلقی نشود چنان‌که برخی نویسندگان غربی به دلیل مخالفت‌های کشورهای غربی و عدم حصول اجماع در مفاد آن‌ها چنین باوری دارند، این قطعنامه‌ها هرگونه حق مقاومت و مبارزه مردم تحت سلطه خارجی در اسناد منطقه‌ای حقوق بشر نیز به رسمیت شناخته‌شده است بند ۲ ماده ۲۰ منشور آفریقایی حقوق بشر و مردمان سال ۱۹۸۱، پس از اعلام حق انکارناپذیر ملت‌ها در تعیین سرنوشت مقرر می‌دارد همۀ مردمان تحت استعمار و ظلم حق‌دارند با توسل به هر وسیله‌ای که جامعه بین‌المللی به رسمیت شناخته خود را از قید سلطه رهایی بخشند.

سازمان همکاری اسلامی متشکل از پنجاه‌وشش کشور اسلامی در ماده ۲ کنوانسیون مبارزه با تروریسم بین‌المللی به سال ۱۹۹۹ با عباراتی روشن و بدون ابهام بیان می‌کند: «مبارزات مردمان ازجمله مبارزات علیه اشغال خارجی تجاوز استعمار و سلطه باهدف آزادی و تعیین سرنوشت مطابق اصول حقوق بین‌الملل نباید جنایت تروریستی تلقی شود.»

در سال ۲۰۰۴ منشور عربی حقوق بشر که در نشست اتحادیه کشورهای عرب در ۲۳ می سال ۲۰۰۴ در اجلاس تونس تصویب و در ۱۵ ژانویه سال ۲۰۰۸ لازم‌الاجرا شد دربند ۴ ماده ۲ اعلام می‌کند همه ملل دارای حق مقاومت در مقابل اشغال خارجی هستند.

از اسناد بین‌المللی می‌توان به اعلامیه و برنامه عمل وین اشاره کرد اجلاس جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۹۳ با صدور این دو سند حق مقاومت مردمان تحت سلطه را با عبارت زیر به رسمیت شناخته است با در نظر گرفتن وضعیت خاص مردمان تحت استعمار یا دیگر اشکال سلطه یا اشغال خارجی اجلاس جهانی حقوق بشر حق این مردمان را به اتخاذ هر اقدام مشروعی مطابق منشور ملل متحد، به‌منظور تحقق حق مسلم و انکارناپذیر تعیین سرنوشت خود به رسمیت می‌شناسد.

حتی بدون توجه به حوادث قبل از سال 1300، اسرائیل پس از جنگ شش‌روزه 1967 کرانه باختری و نوار غزه را اشغال کرد و با نقض حقوق بین‌الملل بشردوستانه با اسکان یهودیان مهاجر در کرانه باختری درصدد تغییر ترکیب جمعیتی فلسطین برآمد. احداث و توسعه بیش از دویست شهرک یهودی‌نشین مسلح و تحت حفاظت نظامی تلاش برای تغییر ترکیب جمعیتی در منطقه اشغالی مصادره زمین‌های بیشتر برای حفاظت از شهرک‌نشینان و احداث جاده‌های مخصوص برای آنان زمینه‌هایی است که به‌موجب بند ۶ ماده ۴۹ کنوانسیون چهارم ژنو ناقض تعهدات قدرت اشغالگر محسوب می‌شود.

این اقدامات نقض فاحش حقوق بین‌الملل و حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین است مردم فلسطین نه‌تنها به دلیل آنکه طی بیش از نیم‌قرن همچنان تحت اشغال نظامی و سلطه بیگانه به سر می‌برند بلکه به دلیل همین رفتارهای خلاف حقوق بین‌الملل از سوی قدرت اشغالگر از حق مقاومت با هر شیوه ممکن مطابق اصول منشور ملل متحد برخوردارند.

حق مقاومت مردم فلسطین بر حق تعیین سرنوشت استوار است مجمع عمومی ملل متحد در مقدمه قطعنامه ۷۳/۴۳ خود انکار حق مسلم و سلب نشدنی تعیین سرنوشت حاکمیت استقلال مردم فلسطین و حق بازگشت آوارگان فلسطینی و نیز اقدامات مکرر تجاوزکارانه اسرائیل علیه مردم منطقه را تهدیدی علیه صلح و امنیت بین‌المللی اعلام می‌کند مجمع عمومی دربند ۲ این قطعنامه مشروعیت مبارزه مردمان را برای استقلال تمامیت سرزمینی وحدت ملی و آزادی از سلطه استعمار و بیگانه و اشغال خارجی، با هر شیوه‌ای ازجمله مبارزه مسلحانه، تأیید می‌کند.

مجمع در ادامه دربند ۱۸ قطعنامه دولت‌هایی را که حق تعیین سرنوشت و استقلال مردمان تحت سلطه بیگانه به‌ویژه مردم، فلسطین را به رسمیت نمی‌شناسند محکوم می‌کند و دربندهای ۲۳ و ۲۸ قطعنامه مزبور از همه دولت‌ها و نهادهای ذی‌ربط ملل متحد می‌خواهد مردم فلسطین را در مبارزات مشروع آن‌ها کمک کنند.

همچنین در سال ۲۰۰۵ کمیسیون سابق حقوق بشر سازمان ملل متحد بر حق تعیین سرنوشت فلسطینیان تأکید و درخواست کرد همه کشورهای عضو و نهادهای مرتبط با سیستم ملل متحد مردم فلسطین را در تحقق حق تعیین سرنوشت آن‌ها حمایت و کمک کنند.اگرچه در این قطعنامه بر حق مقاومت مسلحانه تصریح نشده است کمیسیون با استفاده از عبارات به‌کاررفته در قطعنامه تعریف تجاوز مانند مردمان تحت سلطه استعمار یا بیگانه یا اشغال خارجی و نیز با تصمیم‌گیری دربند ۴ قطعنامه و درج حق تعیین سرنوشت و اعمال آن در مورد مردمان تحت سلطه استعمار یا بیگانه یا اشغال خارجی در دستور جلسه شصت و دومین اجلاس خود و بررسی وضعیت فلسطین ذیل آن به‌طور تلویحی به‌حق این مردمان بر مقاومت اشاره‌کرده است.

دیدگاه ریچارد فالک گزارشگر ویژه ملل متحد در موضوع حقوق بشر فلسطینیان، این است که در قضایایی که در روابط بین‌الملل بی‌سابقه است حقوق بین‌الملل همیشه نیازمند تفسیر برمبنای اصول و قواعد کلی است در قضیه فلسطین ترکیبی از عوامل اشغال این سرزمین را کند؛ از یک‌سو اشغال آن با حمله مسلحانه صورت گرفته است که در حقوق متمایز بین‌الملل ممنوع است و از سوی دیگر مردم فلسطین قربانی یک‌روند استعمارزدایی منقطع و ناتمام‌اند بنابراین این عوامل باید در ارزیابی ملاحظات امنیتی قدرت اشغالگر و مقاومت سازمان‌یافته مردمی که می‌خواهند حقوق تضییع‌شده خود را اعمال کنند در نظر گرفته شود ایشان در کتاب حقوق بین‌الملل و انتفاضه الاقصی می‌نویسد:... در حقوق بین‌الملل، مقاومت فلسطینیان در برابر اشغال حقی قانونی است ... عدم تبعیت اسرائیل از حقوق بین‌الملل در مقام قدرت اشغالگر و طرف مخاصمه به معنی انکار اساسی حق تعیین سرنوشت و به‌طورکلی عدم رعایت چارچوب (حقوقی) اشغال نظامی است که به فلسطینیان حق مقاومت می‌دهد.

از سوی دیگر مبارزات آزادی‌بخش در اعمال حق تعیین سرنوشت مخاصمه مسلحانه بین‌المللی تلقی می‌شود در مواردی که قدرت سلطه‌گر اعم از استعمارگر یا اشغالگر با اعمال زور مردم تحت سلطه را از حق تعیین سرنوشت محروم کرده باشد، خود مرتکب تجاوز نظامی می‌شود به‌عبارت‌دیگر قواعد ناظر بر دفاع مشروع که در صورت حمله مسلحانه علیه یک کشور اعمال می‌شوند توسعه‌یافته و درباره حمله مسلحانه علیه ملتی که هنوز دولت تشکیل نداده است تسری می‌یابد بنابراین مردمان تحت سلطه استعمار و اشغال نظامی در به‌کارگیری زور علیه قدرت‌های سلطه‌گر نه‌تنها منشور ملل متحد و اعلامیه اصول حقوق بین‌الملل سال ۱۹۷۰ درزمینهٔ روابط دوستانه را نقض نمی‌کنند بلکه مبارزات آن‌ها اعمال درست و نتیجه ضروری اصول مندرج در این اسناد است و آن مردمان درواقع حق دفاع مشروع خود را در مفهوم ماده ۵۱ منشور ملل متحد اعمال کرده و در مخاصمه مسلحانه پیش‌بینی‌شده دربند ۴ ماده ۲ منشور وارد می‌شوند زیرا قدرتی که با اقدامات زورمدارانه ملتی را تحت تسلط سلطه استعماری یا خارجی قرار دهد به‌صراحت عملی خلاف حقوق بین‌الملل مرتکب می‌شود.

سازمان ملل متحد مبارزات ضد استعماری و اشغالگری را با تفسیری موسع از ماده ۵۱ منشور، اقدامی مشروع در برابر تهدید علیه صلح به مفهوم فصل هفتم منشور محسوب کرده است. شناسایی مشروعیت مبارزات آزادی‌بخش مردمان تحت استعمار و اشغال خارجی آثار مهمی درزمینهٔ وضعیت حقوقی مبارزان و شیوه رفتار با آن‌ها به دنبال دارد زیرا افرادی که در اعمال حق تعیین سرنوشت خود باقدرت استعماری با اشغالگر مبارزه می‌کنند از حمایت‌های حقوق بین‌الملل بشردوستانه برخوردارند این تفسیر امروزه بر اساس پروتکل الحاقی اول ۱۹۷۷ به کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو ۱۹۴۹ درباره مخاصمات مسلحانه بین‌المللی، تقویت می‌شود زیرا به‌موجب بند ۴ ماده ۱، آن مبارزات آزادی‌بخش ملت‌ها علیه سلطه استعماری و اشغال خارجی و نیز رژیم آپارتاید در اعمال حق تعیین سرنوشت در فهرست انواع مخاصمات مسلحانه بین‌المللی گنجانده‌شده است.

 البته ناگفته پیداست که اگرچه درباره روش‌ها و ابزارهای مقاومت و مبارزه مردم تحت اشغال مقرره خاصی در حقوق بشردوستانه وجود ندارد این‌گونه مبارزات نیز مشمول مقررات کلی حقوق بشردوستانه مانند اصل تفکیک و ممنوعیت اقدامات تروریستی و ایجاد رعب و وحشت میان غیرنظامیان است بنابراین همه اشکال مقاومت غیر خشونت‌آمیز مردم فلسطین، مانند عدم تبعیت از دستورها و آیین‌نامه‌های قدرت اشغالگر بی‌تردید مجاز تلقی می‌شود.

مبارزه خشونت‌آمیز از نوع سنگ‌پرانی مردم و حتی استفاده از سلاح‌های ابتدایی مانند راکت علیه نیروی نظامی قدرت اشغالگر و شهرک‌نشینان مسلحی که به‌صورت غیرقانونی در سرزمین اشغالی سکنی گزیده‌اند به نظر می‌رسد کاملاً مجاز باشد با توجه به اوضاع‌واحوال حاکم در فلسطین سخت است که حمایت از مقاومت مسلحانه فلسطینیان ازنظر حقوقی قابل‌اعتراض تلقی شود البته این موضوع به‌هیچ‌وجه اقدامات استشهادی فلسطینیان علیه اهداف غیرنظامی را شامل نمی‌شود همچنان که این محدودیت درباره اقدامات خشونت‌آمیز و تروریسم دولتی قدرت اشغالگر نیز صادق است.

براین اساس باید توجه داشت در شرایطی که جامعه بین‌المللی توانایی و اراده لازم را برای حمایت مؤثر از مردم فلسطین و تضمین حقوق آنان ندارد و با توجه به عواملی همچون طولانی شدن غیرمتعارف اشغال نظامی، عدم رعایت حقوق بشردوستانه از سوی اشغالگر و ناتوانی ملل متحد بر اجرای تصمیمات متعدد خود فلسطینیان هیچ گزینه‌ای جز مبارزه و مقاومت حتی با سلاح‌های ابتدایی چون سنگ و راکت ندارند.

 

انتهای پیام/

 

نظرات کاربران

تازه های سایت