به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 و پایان دادن بر سلطه همه جانبه آمریکای جهانخوار و قطع حمایت دولت پهلوی از رژیم صهیونیستی خود شوک بزرگی را به استکبار جهانی وارد کرد، تا جایی که بعد از گذشت 43سال هنوز نتوانسته اند این شکست مفتضحانه و بسیار سنگین را هضم کنند،از این رو ایران اسلامی همواره به عنوان هدف مشترک و مهم برای سلطهگران در پیاده کردن عملیات جنگ روایتها و جنگ روانی به شمار می رود.
از سوی دیگر انقلاب مردم ایران و برافراشته شدن پرچم استقلال و آزادی توسط جمهوری اسلامی، خود تبدیل به الگویی عینی و زنده برای سایر ملتهای آزادی خواه جهان شد که به تبع سنگینی این داغ را برای جهان استکباری صدچندان کرده است.نگرانی دشمن از جهانی شدن انقلاب اسلامی به ایجاد جنگ های تجزیه طلبانه در اوایل انقلاب، انواع ترورهای ناجوانمردانه، تحمیل جنگ هشت ساله تا اعمال تحریم ها، فشارهای دیپلماتیک و انواع فتنه ها ختم شد، و هرآنچه که تا به امروز نظام سلطه برای سرنگونی انقلاب اسلامی به فکرش می رسید، اماهیچ دریغ هم نکرد.
اما امروز انقلاب اسلامی به درخت تناوری تبدیل شده است که با شتابی کم نظیر و جهشی خیره کننده در زمینه های علمی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی، پزشکی، هوافضا، هسته ای و...به پیش می رود،و هرچه می گذرد تاثیر خباثت های دشمنان به جهت جلوگیری از حرکت موثر انقلاب اسلامی کم رنگ تر جلوه می کند.با این حال جهان استکباری که نتوانسته با جنگ نظامی، ترور، تحریم و انواع فشارها مانع پیشرفت و حرکت رو به جلوی ایران اسلامی شود دست به دامن جنگ روانی شده که ایجاد بیش از 200 شبکه فارسی زبان ماهوارهای و حمایت مالی و تجهیزاتی از آنها و نیز بهرهبرداری شبانه روزی از فضای مجازی در دروغ پردازی، سیاه نمایی و شایعه پراکنی به جهت ناامید کردم مردم ایران خود جدیت دشمن در این عرصه را می رساند.
ایران اسلامی امروز به گواه واقعیات موجود و به استناد برخی از منابع خود غربیها، از کشور عقبمانده و ضعیف و وابسته دوران پهلوی به کشوری قدرتمند و صاحب نام در عرصه های مختلف تبدیل شده است که در محافل جهانی حرف ها برای گفتن دارد.با این حال نظام سلطه با وجود اطلاع دقیق از میزان پیشرفتها و توفیقات کشورمان، همچنان دست به سانسور کامل آنها میزند و به همین علت هرگز در رسانههای اختصاصی و فراوان شان علیه کشورمان هیچگونه خبری مثبت یا ذرهای امید به آینده را مشاهده نکرده و نخواهید کرد.
با این تفاسیر نیز ایادی استکبار و در راس آمریکای جهانخوار برخلاف ادعاهایی که دارند اما رفتار دوگانه ای دارند و به هیچ وجه نیز تحمل شنیدن صدای حق همچون چالش هایی موجود در جهان غرب، مشکلات خودشان و نیز رفتار دوگانه در قبال کشورهای اسلامی را ندارند و همچنان در عصبانیت به سر می برند، بنابراین این اقدامات بخشی از سیاست "آپارتاید رسانهای" نظام های استکباری به شمار می رود که با وجود صرف هزینههای هنگفت برای تبلیغ ایدئولوژیهای حاکمیتی خود باز هم با توسل به زور در صدد جبران ناکارآمدیهای خود برمیآیند.
به عنوان نمونه امپراتوری رسانه ای غرب از یک سو بحث آزادی را برای شبکه های معاندی همچون اینترنشنال و بی بی سی آنچنان باز می گذارد تا هرنوع جنایت رسانه ای از قبیل تجزیه طلبی، سیاهنمایی و ترویج خشونت را علیه مردم ایران انجام دهد،و این در حالی است که اخیرا هم کارشناسان این شبکه دعوت به خودکشی هم کرده اند!. از سوی دیگر هر رسانه ای که بخواهد بر اساس مستندات مستدل روایتهای غیرواقعی، خشونت محور و نفرت پراکنانه این رسانهها را به چالش بکشد طرفدار حبس بیان و فریز گردش اطلاعات میشود. که این نوع دگماتیسم، مضاف بر این موارد، در تعارضی آشکار با تبلیغات فریبنده جهان غرب در خصوص حمایت از "آزادی بیان" و "آزادی گردش اطلاعات" قرار دارد.
با این وجود این رویه خود سیاستی است که در سالهای گذشته با حذف بسیاری از شبکههای جمهوری اسلامی از روی هاتبرد، عربست، نایلست و برخی از دیگر ماهوارهها نیز در جریان بوده است. حال آنکه همزمان با حذف رسانههای جمهوری اسلامی، روی همین ماهوارهها شبکههای مروج اقدامات تروریستی و خشونتآمیز در حال فعالیت بودهاند. از این رو دولتهای استکباری با رصد رسانهها، حرفهایترین و پرمخاطبترینها را شناسایی و در اختیار میگیرند و از طرفی دیگر نیز، همزمان با فربهسازی رسانههای خود، سعی در از کار انداختن ماشین رسانهای دولت و ملت هدف را دارند در جدیدترین نمونه این اقدام، باید از تحریم چند چهره رسانهای جمهوری اسلامی ایران از جمله مسئولان رسانه بسیج توسط پرچمدار استکبار جهانی یعنی آمریکای جهانخوار یاد کرد.
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اخیرا در صفحه اینستاگرام خود در این ارتباط نوشت: "تحریم رسانه ها و اهالی قلم ایران، نقض بخشی از حقوق اساسی ملت ایران در رساندن صدا و نظر خود به جهانیان و نیز گویای پوچ بودن شعار غرب در خصوص "دسترسی آزاد به اطلاعات" و "آزادی بیان" است؛ همان حقوقی که غرب مدعی و مروج آن است و بر مبنای این ادعا، حتی توهین به مقدسات دینی و سماوی را مجاز می شمارد!!البته توسل به زور و تحریم برای شنیده نشدن صدای دیگران، توسط کشوری که ادعاهای حقوق بشری اش گوش دنیا را کر کرده، چندان شگفت آور نیست... آنگاه که شعار رنگ می بازد و منطق ضعیف می شود، چاره ای جز توسل به زور و تحریم باقی نمی ماند. "تحریم؛ زبان بین المللی آمریکا و متحدانش" شده است!".
با این تفاسیر موسی زارعی پور،کارشناس رسانه و علوم ارتباطات در گفتگو با این پایگاه خبری در پاسخ به این سوال تا چه اندازه تحریم رسانه و چهرههای رسانهای، شرایط رسانهای و تفوق خبری را به نفع استکبار رقم میزند؟،می گوید: با توجه به شرایط امروز حاکمیت و مدیریت رسانه در سطح دنیا اما برتری از جانب رسانه های غربی است، معتقدم که تحریم رسانه و چهره های رسانه های داخلی جمهوری اسلامی ایران در جای خودش به جهت انعکاس صدای حق طلبی و عدالت مدارانه هم بی تاثیر نخواهد بود و به گونه ای که در برخی عرصه ها شرایط را به نفع جبهه استکبار رقم خواهد زد.
وی می افزاید:اما آن چیزی که به زعم بنده می تواند آسیب های ناشی از این رفتار استکبار را به حداقل برساند ،داشتن رهبری ، مدیریت و همچنین راهبردهای صحیح در حوزه رسانه خواهد بود،البته در جنگ های مرسوم دنیا دو طرف جنگ دارای یکسری سیاست های کلی و ایدئولوژی ها هستند و ازسمت سیاستگذاران و دست اندرکاران دنبال می شود که جنگ رسانه ای هم ازاین قاعده مستثنی نبوده و نیست .
زارعی پور در ادامه در پاسخ به این سئوال که آیا جز ایران، کشورهای دیگری هم هدف تحریم رسانهای قرار گرفتهاند؟ ،بیان می کند:باید توجه کرد که در یک قائده کلی سیاست هایی که برخلاف رویه غرب و نظام سلطه باشند بدون شک مورد تاخت و تاز و تحریم قرار خواهند گرفت،لذا با توجه به سیاستهای کلی استکبار جهانی در حوزه های مختلف به ویژه در حوزه رسانه که با سیاست ها و منافع برخی کشورها و اشخاص تاثیرگذار همگرایی و همسویی دارد ،بدیهی است که این کشورها و اشخاص تحت تحریم های رسانه ای استکبار قرار بگیرند.
کارشناس رسانه در پاسخ به این سئوال که دشمن در تحریم رسانهای معمولا چه نوع رسانه و چه شخصیتهای رسانهای را هدف میگیرد؟ ،می افزاید:با توجه به قدمت رسانه در غرب و حرفه ای بودن رسانه ها (هرچند غیر اخلاقی )در چند کشور معدود غربی و استفاده از راهبردها و تاکتیک های مختلف ضمن اینکه از یک طرف با حساسیت زیاد به دنبال جذب و افزایش مخاطب و جلوگیری از دفع مخاطب هستند، ولی درعین حال در راستای سیاست های کلان خود،ت حریم رسانه ها و اشخاص مخالف را در برنامه خودشان تعریف کرده اند.
وی می افزاید:با این حال از یک طرف نمی توان این واقعیت را انکار کرد که تحریم رسانه ای اثر نداشته است چون با توجه به موفق بودن رسانه های معاند در جذب مخاطب و پر مخاطب بودن آنها و ازطرفی برخی ضعف های رسانه های داخلی و عدم موفقیت لازم در جذب مخاطب، می توان گفت که تا حدودی این الگو موفقیت آمیز بوده است هرچند به دلیل داشتن بعضی مؤلفه های قدرت در کشور که شاید منحصر بفرد باشد دشمن همچنان نتوانسته است به تمام اهدافش در این زمینه دست یابد.
زارعی پور با اشاره به اینکه چگونه میتوان با تحریم رسانهای وارد تقابل شد؟ ،می گوید:البته راهکارهای زیادی وجود دارد ولی به زعم بنده اصلاح مدیریت ها در حوزه رسانه و داشتن راهبردهای صحیح در این حوزه و استفاده از مدیریت مشارکتی در صنعت رسانه می تواند تا حد زیادی تحریمها را خنثی کرد، در اتفاقات و اغتشاشات اخیر شاهد این رفتار از سوی حکومت جمهوری اسلامی بودیم که شبکه اینترنشنال را به لیست گروه های تروریستی نیز اضافه کرد.
وی ادامه می دهد:با توجه به محاسبات و شرایط جبهه رسانه ای غرب، فکر کردن به این موضوع که آیا می شود با قدرت رسانه ای غرب مقابله کرد،تصوری دور از ذهن هم نخواهد بود ،بنابراین به دلیل برخی ضعف های رسانه ای جبهه غرب ازجمله دوگانگی در مواجهه با بعضی موضوعات مهم مانند حقوق بشر و آزادی های اجتماعی و مبارزه با تروریسم خود باعث شده که اعتماد عمومی به این رسانه ها هر روز هم کمرنگ تر شود و این یک فرصت مناسب برای رسانه های حوزه مقاومت است که بتوانند از این شرایط به نفع خود بهره ببرند.
کارشناس رسانه در پایان هم گفت:بنابراین با تشکیل بلوک رسانه ای کشورهای حوزه مقاومت بمی تواند به نوعی با تحریمهای رسانه ای استکبار مقابله کرد ، هرچند به دلایلی که درابتدای صحبت گفته شد،شاید در کوتاه مدت جواب ندهد ولی قطعا در دراز مدت جوابگو خواهد بود.
انتهای پیام/
نظرات کاربران