به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،اردلان زینل زاده، شهرار سابق دوگنبدان در حساب کاربری اش در اینستاگرام نوشت:چند روز پیش جهت انجام کارهای روزمره با پسرم به سطح شهر آمده بودم نبش خیابان عمران مجاور زیرگذر پارک کردم و پسرم جهت انجام کاری از ماشین پیاده شد ، بعد از چند لحظه یکی از کارگران خدوم شهرداری با دیدن من نزدیک شد از دور حس می کردم نگران است و خجل ، بعد از احوال پرسی با چشمانی براق و مرطوبتر از حالت عادی گفت خانمم سرطان دارد آمدم داروخانه سی هزارتومان کم دارم ، واقعا دلم سوخت و نگران شدم.
واقعا چه کسی باید پاسخگوی درد و رنج چنین انسان های زحمت کشی باشد و حقیقتا امروز تمامی پرسنل شهرداری در شرایطی مشابه واقع گشته اند مگر همان پرسنل فربه که غمی نداشته و همچنان به رایزنی مشغول . در گذشته هم شهرداری مشکل مالی داشت علی رغم اینکه عوارض از یک پنجم عوارض فعلی هم کمتر بود در دو موقع از سال یعنی اول مهر ماه و پایان اسفند ماه حقوق و اضافه کار و همه مزایا و حتی سبد کالا به همه پرسنل پرداخت می شد پس چرا اینچنین شد .
سر صحبتم با اعضای محترم شورای اسلامی شهر است که به کجا می روند و چرا اینقدر تحت تاثیر این و آن قرار میگیرند ، مگر در مراسم تحلیف قسم یاد نکردید که به مصالح عام مردم عمل کنید .
امروز و در طول ادوار مدیریت قبلی در سراسر کشور سابقه ندارد یک شهر نه شهردار داشته باشد و نه سرپرست آن هم به مدت سه هفته حتی یک نامه در شهرداری امضا نشده ، واقعا بی نظیر است باید نام برخی را در فهرست گینس بنویسند رکورد زدند با این مدیریت .
کمی به خود بیایید کسی انتظار شق القمر و حرکت بر ریل توسعه و عمران گذشته را از شما ندارد ، نگذارید شهرداری دوگنبدان که روزی لکوموتیو عمرانی در گچساران و حتی استان بود به دارالایتام تبدیل شود.
اگر خود را انقلابی می دانید دست از نمایش بردارید ، امروز مطلبی را سرچ کردم حیفم آمد همشهریانم آن را نخوانند ، شاخص های انقلابی و انقلابی نما را بیان میکند و قابل تعمیم به همه مدیران ، خیلی خوب است همه ما خودمان و مدیرانمان را با این شاخص ها بسنجیم و ببینیم کجا واقع شده ایم انقلابی هستیم یا نقش بازی میکنیم ، انقلابی اصلاح و اصول نمی شناسد کافی است مرد باشیم و چیزی برای خود نخواهیم نه نان نه نام...
وی در ادامه نیز با اشاره به مطلبی به برخی شاخصه های انقلابی گری نیز اشاره کرده است.
انقلابیگری یک «بود» است، یک الگوی «زیست» است، یک «گفتمان» است؛ طبعاً «نمود» هم دارد. اما انقلابینمایی سراسر «نمود» است، سراسر «پرفورمنس» است، سراسر نمایشگری است.
- انقلابیگری یعنی بیوقفه دنبال اصلاح امور بودن، دنبال افزایش کارآمدی، اعتبار و محبوبیت نظام بودن و انقلابینمایی پروژهای برای باجگیری، امتیازگیری و حفظ موقعیت خود و رفقا است.
- انقلابی خود را وقف اقدام و عمل و خدمت بر اساس آرمانها و ارزشها میکند اما انقلابینما معرکهگیری میکند برای جلب توجه، برای آنکه همه در خدمت او باشند، برای آنکه «همهی هزینهها» برای او بشود.
- انقلابی تمام توان، اعتبار و آبروی خود را برای دفاع از انقلاب خرج میکند. انقلابینما میخواهد تمام توان، اعتبار و آبروی انقلاب برای او خرج شود. در گفتمان انقلابیگری، حق و عدل و اصول و ارزشها معیار و شاخص سنجش افراد است.اما انقلابینماها قبیلهگرا هستند، حمایت از اعضای قبیلهی خود را مهمترین معیار و شاخص میدانند.
- انقلابی یک «صفت» است که در کنار «حرفه»های گوناگون مینشیند: کارگر انقلابی، معلم انقلابی، پزشک انقلابی، استاد انقلابی. اما انقلابینمایی خودش یک «حرفه» است، یک شغل تماموقت است، به تعبیر شاعر «هر که را شغلی است در عالم...».
- انقلابی هر کجا باشد -در متن یا در حاشیه؛ در مسند و یا در کنار- یک عنصر فعال، مفید، گرهگشا و تحولگرا است. انقلابینما کارش تنها با هیاهوی پوچ، تفرقهانگیزی و نفرتپراکنی پیش میرود.
- انقلابی خود یک «سرمایهی اجتماعی» است، «ارزش آفرین» است؛ ارزش افزودهی کار او بر «سرمایهی اجتماعی» میافزاید. انقلابینما یک «مصرفکنندهی بیمصرف» است که از آب گلآلود ارتزاق میکند.
- انقلابی با نگاه به عمق میدان عظیم نبرد و آرایش پیچیدهی لشکر دشمن، همت خود را مصروف جنگ اصلی میکند. انقلابینما فقط تا نوک بینی خود را میبیند، غالباً متمسک به فروع است و درگیر حاشیهها.
- برای یک انقلابی، انقلاب جبههای است که باید دائماً به توسعه، تجهیز و تقویت آن پرداخت. برای انقلابینما، انقلاب یک شرکت سهامی است که حضور افراد جدید، سهم و موقعیت او را به خطر میاندازد.
- برای انقلابی، اخلاق و تقوا شرط صحت و ارزش هر عملی است: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ».۵ انقلابینما راحت دروغ میگوید، تهمت میزند و آبرو میبرد؛ اخلاق و تقوا را برای اهداف شخصی و گروهی ذبح میکند.
- انقلابی خوب میداند که «توقع یک میزان انقلابیگری از همهی کسانی که در مسیر شاخصها و جهتگیریهای انقلاب حرکت میکنند، اشتباه است». خوب میداند که «نمیتوان هر فردی را که در مسیر شاخصهای انقلاب قرار دارد اما خوب حرکت نمیکند، متهم به غیرانقلابیگری و ضد انقلاب بودن، کرد.» اما انقلابینما خود را معیار حق میداند و از همه توقع دارد به اندازهی خودش «انقلابینمایی» کنند. آنهایی که چنین نکنند بیدرنگ از جانب «انقلابینما»ها متهم میشوند که «غیر انقلابی» و یا «ضد انقلاب» هستند.
- انقلابیها اهل «نمایش» نیستند، انقلابی «هستند» و به نمایش «انقلابینمایی» نیازی ندارند؛ به همین دلیل از طرف «انقلابینما»ها محکوم و متهم میشوند؛ و شگفت که معمولاً «انقلابینما»ها با «انقلابی»ها بیشتر مشکل دارند تا با «غیرانقلابی»ها و «ضدانقلاب»ها.
انتهای پیام/
نظرات کاربران