به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،دختر دانشجوی گچسارانی که در روز سخنرانی دبیر دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی که به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه آزاد گچساران از سوی کارکنان دانشگاه مورد حمله قرار گرفته بود در خصوص حوادث و اتفاقات این روز،گفت:متاسفانه از مدت ها پیش مشکلات فراوان و غیرقابل تحملی گریبان گیر دانشجویان و دانشگاه شده بود که اعتراض های جسته و گریخته دانشجویان به این مسائل پاسخی درستی داده نمی شد و یا از مسئولین جواب سربالا یا وعده های بی سروته و دروغین می شنیدیم .
وی افزود:وقتی ویژه برنامه روز دانشجو در دانشگاه تدارک دیده شده بود،تصمیم گرفتم مطالباتی موثر نسبت به چنین مشکلاتی به گوش مسئولین دانشگاه برسانم.در روز برگزاری برنامه به مناسبت روز دانشجو تعدادی پلاکارد تحت عناوین " ریاست دانشگاه فکری به حال سرویس ایاب و ذهاب کنید و صبر دانشجو را لبریز نکنید" و یا در رابطه با آزادی بیان ودیگر مشکلات دانشجویان مهیا کرده بودم.
این دختر دانشجو تصریح کرد: قبل از ورود به برنامه یکی از پرسنل دانشگاه به سراغم آمد و با لحنی اخطار گونه هشدار داد که با خود پلاکاردی به داخل سالن همایش نبرم چرا که سایر دختران دانشجو برای ورود تفتیش خواهند شد و اگر چنین چیزی را با خود حمل کنم به من اجازه ورود نخواهند داد.
وی گفت:با وجود تمام این تهدید ها،مطالباتم که حق یک دانشجو در روز دانشجو بود را به داخل سالن بردم.گویا از قبل بنده را زیر نظر گرفته بودند ویکی از پرسنل زن دانشگاه (مدیردانشجویی) را در کنارم نشاندند.در واکنش به این عمل جای خود را تغییر دادم و در ردیف های عقب تر نشستم.در همین حین مسئول کانون قرآن وعترت دانشگاه و مدیردانشجویی هردو مرا احاطه کردند و می خواستند پلاکاردهایی که در زیرچادرداشتم را از دستم در بیاورند.
پلاکاردهایم را پاره کردند
این دانشجوی گچسارانی گفت:خانم مسئول کانون عترت از پشت سر مرا گرفت وخانم مدیر دانشجویی از روبرو و هردو به زور پلاکاردهایم را پاره کردند. بعد از آن خانم مسئول کانون عترت با حرکاتی خشن مرابه جلو هل داد تا از سالن همایش بیرونم کنند،گویا که بمبی انتحاری به خود وصل کرده ام و قصد دارم آن رامنفجر کنم.
وی اظهارکرد:این خانم مسئول چنان با حالت خشن مرا از پشت هل می داد که چادر از سرم افتاد و من فریاد می زدم "چادرم؛چادرم افتاد،چادرم را بده"،چادرم را از زیر پایش بیرون کشیدم ودرهمین حال که همچنان به هل دادن ادامه می دادچادر را روی سرم انداخت.
روسری از سرم کشیده شد و بروی زمین افتاد
این دانشجودرادامه گفت:بافشارهای دست خانم مسئول کانون عترت دانشگاه روسری از سرم کشیده شد و بروی زمین افتاد و که دوباره فریاد زدم" روسری ام افتاد" اما دیگر اهمیت نداد وهمچنان به من فشار می آورد که از وسط جمعیت بیرونم کند که من ممانعت کردم و گفتم روسری ام افتاده و اجازه بدهید روی سری ام را بردارم که گفت: " روسریت سرته"!
وی اظهارکرد: چادرم را نشان خانم مسئول کانون دادم و در این هنگام گفتم" ببین روسری ام سرم نیست."و خانم مدیر دانشجویی با وقاهت تمام گفت که تو از اول روسری سرت نبوده!دیگر اهمیتی به حرف هایم ندادند و به کشیدنم ادامه دادند تا از سالن بیرونم انداختند و در این هنگام می خواستند با آن وضع فجیع و بدون روسری مرا به حیاط دانشگاه بفرستندکه مدیرگروه پرستاری به دادم رسید و مرا به اتاقش برد.
این دختر دانشجو تصریح کرد: قریب به 20نفر از افراد حاضر در جلسه از نزدیک ماجرا رادیدند و شاهد هستند. روسری وحجاب زهرا گونه ام در وسط جمعیت کشف شد فقط بخاطر مطالبه گری ساده دانشجویی ،چیزی که جز حق یک دانشجو بود نمی خواستم،بااینکه این کارمند اینچنین وحشیانه چادر وحجاب مرا کشف کرد( چه به عمد چه غیر عمد) اما بنده حتی یک توهین ویا حرکت اضافه ای که دور از شان یک دانشجوی دختر که ادب احترام را از پیامبر دینش آموخته بود نکردم.
وی درادمه گفت:درحال حاضر وضعیت روحی مساعدی ندارم، خواهان انتقال یا انصراف از دانشگاه هستم و از طرفی با توجه به بیانیه اخیر دانشگاه آزادگچساران مبنی بر کذب بودن رفتار زشت کارمندانش و جا ماندن روسری بنده در سالن ناچارم به دادگاه قضایی مراجعه کنم و خواهان حقوق پایمال شده خود باشم.
این دانشجو افزود:دانشگاه آزادگچساران بخاطر بیانیه دروغینی که صادر نمود باید فردای قیامت جوابگوی حضرت زهرا(س)باشد.یقین دارم حضرت زهرا(س)جواب این ظلمی که به بنده شده را خواهد.
انتهای پیام/م
دیدگاهها