به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،غلامرضا پاکدل مدیرعامل اسبق شرکت نفت و گازگچساران در مطلبی نوشت:بدون تردید، مخاطب اصلی اینجانب برای پاسخگویی به نوشته هایم، نماینده محترم بوده که به دلیل نداشتن پاسخ قانع کننده یا هر دلیل دیگری، از پاسخگویی مستند و مستدل به موضوعات مشخصِ مطروحه خودداری می نماید. یک بار که در روز معلم، تحت فشار افکارعمومی درصددِ پاسخگویی برآمدند، ناچار به فرا فکنی و صحبتهای بی ربط گردیدند و باعث شدند تا اینجانب پاسخ مفصلِ دیگری به ایشان بدهم.
بنابراین به هیچ وجه قصدِ پاسخگویی به عزیزانِ دیگر که اقدام به نوشتن بعضی مرقومه ها در حد و اندازه اطلاعاتِ خودشان می نمایند، ندارم مگر سایر عزیزان به آنها پاسخی بدهند. امّا در بعضی موارد برخی از دوستان موضوعاتی را مطرح می کنند که جزء ناگفته ها و نقدهای برنامه شده بنده هستند، مانند پروژه ها و طرح های عمرانی در نقد پیشین و یا موضوع واگذاری منازل سازمانی به دستگاههای اجرایی و بکارگیری خودروهای استیجاری که اخیراً در نقد یکی از اصحاب محترم رسانه تحت عنوان ” در خدمت و خیانت مدیریت ها در شرکت نفت گچساران (۱) گچسارانی ها فراموش نمی کنند “، به همین دلیل به ناچار، ضمن پرداختنِ مختصر به مطالب مطروحه، اصل موضوع یعنی واگذاری منازب سازمانی به دستگاههای اجرایی و نحوه بکارگیری خودروهای استیجاری را نیز شفاف سازی می نمایم.
۱ اگر فکر کنیم مردم فرق خدمت و خیانت را نمی دانند و ماها بتوانیم با دو کلمه حرف زدن، خیا نت را به جای خدمت به آنها غالب کنیم که توهینی بس نابخشودنی به مردم است. ولی خوب شد از راز بس مهمی پرده برداشته شد و آن اینکه با همین برداشت نسبت به مردم با آنها اینگونه رفتار می شود، امّا انشاءاله مردم نشان خواهند داد که اینگونه نیستند.
۲ اینجانب منتقد جدی نماینده محترم بوده و هستم، دلایل و مستندات کافی برای نقدهایم دارم ولی به هیچ وجه چشم بر داشته ها و توانائیهای ایشان نبسته و نخواهم بست و بغض و کینه درقضاوتهایم جایی ندارد و کلمه ضدیت را نمی پسندم. این رفتار مربوط به ایشان است که متنقدانش را بلاک می کنند.
۳ چند مورد مطرح شده است که با کمال شرمندگی هیچ واژهای جز دروغ برای آنها نیافتم. زیرا این ادعاها آنقدر دروغهای واضحند که بنده می توانم با طرح شکایت علیه این برادر عزیز، ایشان را به سزای این دروغگویی برسانم ولی خودشان می دانند به کرّات، در ابتدای فعالیت رسانه ای شان، این رفتار را داشته اند و بنده هیچ عکس العملی بجز چند بار زنگ زدن و روشن کردنشان، نشان نداده ام، چون بر این باورم قلم را نباید شکست، حتی اگر بد بنویسد. خوب به یاد دارند، همین مدیر عاملی که به هردلیلی! دوستش داشته و دارند و همواره میخواهد ایشان را موفق نشان دهند، پس از نوشتن خبری توسط یکی از دوستانِ رسانه ای ایشان، بلافاصله شاکی ایشان شد و اشد برخورد را با ایشان نمود.
۴ دروغها :
الف) سمتها سازمانی در زمان اینجانب: انتصابات مدیران و رؤسا که در “ناگفته و نقد دوم”، تحت عنوان انتصابات، کاملاً توضیح داده شده است. انتصابات سایر سمتها نیز بیش از همیشه و تقریباً در تمامی موارد، براساس ارشدیت بوده و مستندات و شاهدان آن موجودند. اتفاقاً برعکس فرمایش ایشان در زمان مدیرعاملی بعد از بنده بعنوان نمونه بفرمایند، گماردن (چون منصوب نتوانستند بکنند حتی نمی شود گفت انتصاباتِ! !) رؤسای ادارات حقوقی و قراردادها، روابط عمومی، رئیس دفتر مدیرعامل و دبیرخانه، رئیس ترابری، رئیس خدمات بهسازی اماکن و تأسیسات، براساس چه ارشدیتی بوده است؟.
ب) تهدیدهای بشیری و به کارگیری بچه های خانواده های متمول و ذی نفوذ: هر چند این مورد قبل از مدیرعاملی بنده بوده، ولی چون بدلیل اطلاع کافی،عدم دفاع از آن شاید خشم خدا را بدنبال داشته باشد و باز هم یکی از واقعیتها تحریف شود، باید عرض کنم، بدون شک یکی از بهترین و مؤثرترین اقدامات در دفاع از حقوق مردم و بیکارانِ گچساران و باشت بود. زیرا بیش از ۲۵۰ نفر نیرو که تعدادی از آنها هم از شهرستانهای اطراف بودند، بدون هیچگونه مدرک، معیار و آزمون و فقط از طریق معرفی از سوی افراد مختلف (بجز شخص نماینده وقت) و علی رغم مخالفت جدی اینجانب، در یک اقدام عجیب و عجولانه، مشغول بکار شدند. جوانان بیکار دست به دامن نماینده شدند. ایشان که تا آن تاریخ معتقد بودند نباید با نامه شخصی کسی را معرفی نمایند، با مشاهده این وضعیت ظرف دو روز به بیش از هشتصد نفر بیکار نامه های مشابه دادند (چو.ن معتقد بودند همه بیکاران از حقوق یکسان برخوردارند). همین امر گرچه باعث اخراج نیروهایی که جذب شده بودند، نشد، ولی سبب تشکیل کمیته جذب و حاکم شدن روالی برای بکارگیری نیرو گردید و به هیچ وجه باعث جذب چند نفر از یک خانواده نگردید. ( انصاف داشته باشیم و واقعیتها را تحریف نکنیم ) .
ج) آمدن پاکدل و گرفتن نیرو از یک روستای لیشتر : دوره مدیرعاملی اینجانب از تاریخ ۲۲/۲/۸۹ لغایت ۷/۲/۹۲ می باشد. پرواضح است مسئولیت جذب یا هر مورد دیگری در این بازه مد نظر بوده و بعهده اینجانب است. لذا ادعای مذکور دروغ محض است. تغییر نام خانوادگی نیز همانطور که قبلاً عرض شد به نظرمی رسد یک توطئه ناجوانمردانه سازمان یافته است و حتی به فرض اینکه اتفاق افتاده باشد، هیچ ارتباطی با این موضوع ندارد.
ج) بازبودن دست مدیر در جذب: اینجانب به محض شروع بکار، کمیته جذب را از کارشناسان تشکیل دادم و هیچ مدیری نه تنها در جذب دخالت نداشت بلکه حتی عضو کمیته جذب هم نبود. با کدام سند دروغ به این بزرگی گفته می شود.
د) اعطای منازل سازمانی به دستگاههای اجرایی (ناگفته و نقد چهارم)
باکمال افتخار به دلیل قانون مداری و اینکه با زحمات و تلاشهای کارکنان نفت از نزدیک آشنا بودم، ضمن مکانیزه نمودن سیستم واگذاری مسکن بشدت با واگذاری مسکن به غیر از نفت مخالفت و ایستادگی نمودم، بطوریکه نه تنها یک باب منزل در زمان اینجانب واگذار نگردید بلکه از ۹ باب از منازلی که قبل از اینجانب واگذار شده بودند تخلیه و به کارکنان شرکت نفت واگذار گردیدند و یک باب نیز با یک نوع پایین تر جابجا شد.
مهمتر اینکه وقتی موضوع جابجایی منازل برخی مسئولین به منازل رنگی ( بی تایپ )، مطرح گردید، در راستای دفاع از قانون وحقوق کارکنان خدوم صنعت نفت، با جدیت مخالفت کردم که شاید باعث نگرانی آن دوستان خوب هم شد ولی با کمال تأسف و تعجب مدیر عامل بعد از بنده که شما بدلیلی! سعی دارید از ایشان قهرمان بسازید، تا این خواسته را شنید، قند دردلش آب شد که شاید با دادن این امتیاز از حقوق نفتی ها، حمایت آن مسئولین صاحب منصب را جلب کند و برای اولین بار در تاریخ نفت (از عهده دارسی تاکنون)، منازل رنگی که بنوعی آرزوی یک کارمند رسمی نفت است که لااقل در سالهای پایانی خدمت در آنها ساکن شود، به دستگاههای اجرایی واگذار گردید و بدتر اینکه برای خوش خدمتی بیشتر، چه هزینه هایی که در آن منازل نشد، حتی تا حدودی از بیرون قابل روئیت هستند. خدا را خوش می آید که وادادگی یک مدیر آنچنانی را بخواهید به مقاومت و شجاعت اینچنینی مدیر دیگر، با دروغ جابجا کنند؟ فردای قیامت جوابی دارند؟ از مسئولین محترم قبلی و فعلی پوزش می طلبم، چون این عزیزان هیچ گونه نقشی در این موضوع ندارند. بحث فقط مقایسه شایستگی های مدیران عامل بوده و علت آن هم ادعای دروغین مدعیان است و بنده شرمنده ام که بناچاره باید بگونه ای بنویسم که ظاهراً حمل بر خودستایی می شود.
ه)خودروهای استیجاری ( ناگفته و نقد پنجم )
سئوال فرموده ایدکه آیا افشای لیست پیکابها در زمان آقای پاکدل از سوی راقم به لغو آنها نینجامید؟ باید صراحتاً عرض کنم : خیر. اتفاقاً یازده دستگاه بودند که شما به درستی نام آنها را افشا کردید ولی چون همانطور که ذکر کرده اید بدلیل اینکه در بکارگیری آنها ضابطه حاکم بود، مثل امروز نیاز به سانسور نبود و به لغو آنها نینجامید.
در خصوص بکارگیری خودروی استیجاری در زمان بنده چهار شرط باید رعایت می شدند الف) اهل گچساران و باشت باشد، ب) از شاغلین شرکت نفت نباشد، ج) قبلاً خودروی استیجاری در شرکت نفت نداشته باشد، د) فرزندی بصورت پیمانکار در نفت نداشته باشد.
کلاً در زمان مدیر عاملی اینجانب یازده دستگاه خودرو استیجاری بکارگیری شدند که براساس ضوابط فوق بوده و یازده خانواده از محل نفت امرار معاش نمودند. اما بعد از اینجانب بفرمایند ضابطه چیست؟ حداقل در یک مورد شصت و چهار دستگاه بکارگیری شده اند که لیست آنها موجود است. متاسفانه اکثراً به افراد مدیر، رئیس، مسئول، پیمانکار، متمول، صاحب نفوذ و حتی کسانی که قبلاً فرزند یا فرزندشان هم در شرکت نفت مشغول بکار شده اند، تخصیص داده شده اند.
وعده داده اند که لیست جذب نیرو های پیمانکاری منتشر خواهد شد، باعث خوشحالی است، البته لیستی که نحوه جذب و تاریخ شروع بکار براساس پرداخت حق بیمه داشته باشد. چون اولاً فقط افرادی قابل بحث و ملاک عمل هستند که از تاریخ ۲۲/۲/۸۹ یعنی شروع دوران مدیرعاملی بنده مشغول بکار شده اند دوماً حتماً در کنار این اسامی، فهرست افرادی که از آن تاریخ تا امروز بکار گرفته شده اند و نحوه بکارگیری شان نیز مشخص شوند تا مقایسه میسر باشد و سیه روز شود هر که در او غش باشد. بدیهی است انتشار هر گونه اسامی مربوطه به تاریخ جذب قبل از ۲۲/۰۲/۸۹ یا انتشار هر گونه اسامی بدون استناد به لیست حق بیمه که باعث وهن و تشویش اذهان عمومی شود، حق شکایت را برای افراد لیست و کسانی که قصد تخریب یا لطمه به آبرویشان وجود دارد، محفوظ خواهد بود.
خدا را شاکرم که به این ترتیب، تاکنون مقدمه و علت نقدهایم، بی توجهی و فریب دادن کارکنان نفت اعم از رسمی و پیمانکاری، انتصابات، عدم شایسته سالاری، تبعیض، بی عدالتی، انحصار، خانوادگی و فامیلی کردن شرکت نفت و دیگر ادارات، و امروز واگذاری منازل سازمانی و واگذاری خودروهای استیجاری، بصورت دقیق و مقایسه ای، به استحضار مردم رسید و متاسفانه پاسخ مستدلی نیز وجود ندارد.
انتهای پیام
نظرات کاربران