به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،بهمن اسدی،مدرس سواد رسانه ای گچساران در مطلبی در خصوص چالش های مراکز دانشگاهی و پژوهشی کشور نوشت:یکی از فضاهایی که در کشورمان کمتر مورد توجه خبرنگاران ، دوربین ها و قلم های آنها قرار گرفته است، همین مراکز دانشگاهی و پژوهشی است که از تمام طول سال شاید یک یا دو بار به مناسبت روز پژوهش و یا روز دانشجو به سراغ این فضاهای علمی می رویم و چند خبری هم از حال و هوای آنجا تهیه و خداحافظی می کنیم تا سال بعد.
اینکه چرا و به چه دلیل این فضا در رسانه های ما به ویژه رسانه های خبری کم رنگ جلوه می کند و معمولا خبرنگاران هم رغبت زیادی به پیگیری رخدادهای آن ها ندارند، خود سوالی است که در این مقوله نمی گنجد و باید در فصلی جداگانه به آن ها پرداخت . بنابراین آنقدر سوال های فراوان در این فضا بسیار است و پاسخ ها هم کم، که می طلبد یک کار تحقیقاتی مستمر انجام شود و پیگیری های مداومی نیز در این زمینه داشته باشیم .
اما اینکه چرا جامعه علمی ما مقداری محتاط هستند در مصاحبه دادن و اینکه صراحت بیان برای پاسخ گویی به برخی ازمسایل را ندارند که شاید به دلیل مکانیسم های گاها سفت و سختی است که در مراحل مختلف جذب و بگارگیری آنها وجود دارد و همیشه ترس از دست دادن شغل و یا جایگاه شغلی خود را دارند، به هر حال امنیت شغلی امروز حلقه گمشده خیلی از مشکلات جامعه ما است. .
بنابراین آنچه امروز از رصد فضای دانشگاهی کشور مشاهده می شود این است که اعضای هیات علمی چون به طور مداوم تحت نظارت هستند و این نظارت هم می تواند سیاسی باشد، هم سازمانی و هم شخصی پس نمی توانند مشکلات را به راحتی بیان و برای رفع آن راه حل های خود را پیشنهاد بدهند .
هرچند اصطلاح خفقان در دانشگاه ها همیشه از طرف رسانه ها ، سیاسیون و بعضی شخصیت های مسئول وجود داشته است آیا این خفقان بعد از دلیل سیاسی به دلیل حسادت ها و توهم های توطئه ای است که بین مسئولین دانشگاه ها وجود دارد یا هم دلایل دیگری دارد؟.
چرا برخی از اساتید و دانشجویان بیان می کنند جو حاکم بر محیط دانشگاه ها مقداری افسرده، سرد و بی روح است؟،آیا نباید آسیب شناسی بشود و دلایل آن پیدا شود ؟. هیات علمی چگونه شغلی است و آیا شاخص های ارزیابی این شغل در کشور ما با دیگر کشورها یکی است و یا متفاوت است و اگر متفاوت است دلایل آن چیست ؟.
آیا فعالیت هایی که عزیزان جامعه دانشگاهی ما در جایگاه هیات علمی انجام می دهند دقیقا همان مسیر حل کردن مشکلات مختلف جامعه و به توسعه رساندن آن است، اینکه پایه سالیانه گرفتن و ارتقای شغلی و امنیت شغلی صرفا و صرفا بر حسب فعالیت پژوهشی باشد درست است ؟.
آیا با این توصیف از امر آموزش غافل نشده ایم و به نوعی دانشجویان را رها نکرده ایم ؟، چرا که مدام درگیر کسب امتیاز پژوهشی هستیم تا مبادا امنیت شغلی ما آسیب ببیند!وآیا به این شکل تعادل بین آموزش و پژوهش حفظ می شود ؟.
آیا اساتید به لحاظ تنظیم وقت و تقسیم کار و انرژی چون مدام درگیر پژوهش های خود هستند به اجبار از آموزش دانشجویان غافل نمی شوند ؟،بنابراین وقتی که باید صرف پرورش نسل های آینده بشود صرف چاپ مقالاتی می شود که هنوز به درستی مشخص نشده است سهم آنها در توسعه کشور چقدر بوده است ؟.
اینکه دستاوردهای علمی کشور انتشار یابد بسیار خوب و مایه افتخار است اما آیا به این سوال پاسخ داده ایم که صاحبان این مقالات چه مشکلاتی دارند و چه انتظاراتی و اینکه چه میزان از این مقالات علمی تبدیل به کالا در کشور شده است ؟.
و این هنوز همه سوالات بی پاسخ نیست ، اینکه آیا به همان اندازه که در بحث پژوهش های بنیادی قوی هستیم در فناوری و تولید آن ها نیز قوی هستیم و خواسته ایم که قوی باشیم ؟ و از همه مهمتر در بحث آموزش از روش های نوین استفاده می کنیم؟.
بنابراین دانشجو باید مهارت یاد بگیرد و مهارت ورزی از ضروریات دانشجو است آیا با این شرح حالی که در بالا ذکر کردیم اساتید و اعضای هیات علمی فرصت مهارت آموزی به دانشجویان را دارند و یا بیشتر در پی کسب امتیاز برای ارتقای شغلی و امنیت شغلی خود هستند ؟.
آیا حقوق و دستمزد اعضای هیات علمی و پژوهشگران به اندازه ای است که تمرکز آنها را از فضای علمی به سمت رفع نیازهای روزمره اقتصادی خود و خانواده شان نکشاند ؟.بنابراین پاسخ همه این سوالات بخش مهمی از مسیر توسعه در کشور است و می طلبد که لنز دوربین ها را ازفضای سیاست به سمت مراکز دانشگاهی و پژوهشی چرخاند.
انتهای پیام/
نظرات کاربران