به گزارش آفتاب جنوب،بهنام عکاشه در یادداشتی نوشت؛بررسی نسبت میزان اقبال مردمی در تاریخ گچساران نشان می دهد تاجگردون با ۷۵ درصد در مقامی ایستاده که لااقل تا دو تا سه دهه آینده در اختیار خود اوست.«محبوب ترین مرد ایران» نباید صفتی اشتباه باشد.
حتی مقایسه نسبت رای تاجگردون با روسای جمهور نشان می دهد فقط خاتمی سال ۸۰ از محبوبتی بیش از او بهره برده است. فاصله نسبی رای او با احمدی نژاد دهه ۸۰ و هاشمی دهه ۶۰ به این معنی است که او از این نظر در کشور نیز حرف هائی برای گفتن داردواینکه قید محبوب ترین چگونه به دست آمده دلایل بسیاری دارد.
دوقطبی شدن انتخابات در کنار عملکرد اشتباه رقبا، عملکرد بی سابقه در حوزه عمرانی و شهری، فعالیت رسانه ای، به دست آوردن کرسی های قابل اعتنا در مجلس، عملکرد تبلیغاتی هوادارانش و خلقیات شخصی و اجتماعی تاجگردون می تواند از دلایل به وجود آمدن چنین وضعیتی باشد.تاجگردون این بار در راه اسطوره شدن گام محکمی برداشته است. اینکه از هر ۴ نفر گچسارانی، باشتی و حتی قشقائی و اصولگرا، ۳ نفر قانع شده است که راه او از دیگران بهتر است دلایل اجتماعی و روانشناختی خاص خود را دارد که این قلم توان پرداختن به آن را ندارد.اما تاجگردون برای تبدیل شدن به اسطوره کامل نظیر خاتمی و احمدی نژاد در گچساران مصائبی پیش رو دارد که به آن می پردازیم.
سطح مطالبات در این دوره چهارساله بسیار بالاست که نمی توان از نقش شخص او در بالارفتن سطح کیفی مطالبات اجتماعی چشم پوشید و این بزرگ ترین مشکل اوست که چهارساله آینده می تواند به امیدواری منتقدینش بیانجامد.این مطالبات کیفی است و آنچه خطرناک تر می نماید کمیت مطالبات است.
تنوع و تکثر آرای تاجگردون نسبت به دور پیشین مطالبات را دوچندان کرده است.مقایسه دستگاه ادارای تاجگردون با نمایندگان پیشین در گچساران، نشان می دهد او در کنترل این دستگاه در چهار سال گذشته خیلی بهتر عمل کرده است ولی با نگاهی به دفتر تهران، گچساران و باشت به جز معدودی از لحاظ فردی و اجتماعی، کلیت این دستگاه توان لازم برای احاطه بر مشکلات و مسائل اجتماعی را ندارند.
به نظر می رسد بررسی اتفاقات دوره مبارزه انتخابی تاجگردون، برخی هوادارانش را نسبت به آینده نگران نموده است.سطح کمی و کیفی پائین دستگاه ادرای تاجگردون و برخی اتفاقات که این گروه از آن به انحصار طلبی یاد می کنند نشان می دهد تاجگردون چهارسالی سخت تر از چهارسال گذشته پیش رو دارد.
عدم توانائی به عنوان حلقه رابط جامعه با تاجگردون به این معنی است که او برای ارتباط بهتر با جامعه نیاز مبرم به تغییرات کمی و کیفی در ساختمان اداری اش دارد.پررنگ تر شدن اصولگرایان معتدل، قشقائی ها، مهاجرین، زنان و اقشار اولین راهکار برای اعمال چنین تغییراتی است وعملکرد بخش اعظم مدیران منسوب به تاجگردون در استان، گچساران و باشت نشان می دهد او نیاز به تغییرات حداقلی در استان و حداکثری در گچساران خواهد داشت.
عملکرد نومید کننده برخی مدیران استانی و بیشتر مدیران شهرستانی تاجگردون، چندان با شان مدیریتی او سازگار نبوده و او برای دستیابی به وضعیت نرمال، نیاز مبرم به تغییرات عمده خواهد داشت.
علیرغم انتقادات جدی نزدیکانش به او، تاجگردون در انتخاب استراتژی «نگاه به اجتماع» به جای «نگاه به فرد» اشتباه نکرده است و او سود زیاد را به نفع کم ترجیح داده است و به نظر نمی رسد او بخواهد یا بتواند دست به تغییر این رویکرد بزند.
برخوردهای احساسی جامعه بویژه جوانان با او در اجتماعات، احتمالا در کوتاه مدت نوعی غرور طبیعی را به وی تزریق خواهد کرد.دوری از این غرور که می تواند ناشی از کسب آرای کم نظیر ۷۵ درصدی هم باشد، می تواند اولین گام تاجگردون در راهی باشد که احتمالا عضویت در هیئت رئیسه و سپس ریاست مجلس، تاثیرگذاری در دولت و چه بسا کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری باشد.
راهی که اگرچه سخت می نماید و فعلا او از امکانات آن به دور، ولی محبوب ترین مرد ایران برای حرکت در این مسیر موتور جاه طلبی اش را روشن کرده و دست به کار چینش میز کارش شده است.تاجگردون که مدیون هیچ شخص، رسانه، طایفه یا حزبی نیست، می داند که برای رسیدن به بهرستان و پاستور تهران از بلادیان گچساران به سلامت عبور کند.
انتهای پیام/م
دیدگاهها