نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
10. دى 1393 - 18:38
یادداشت/
در سوگ امام حسن عسکری علیه السلام
نویسنده: 
محدثه سادات موحدی
آسمانیان و زمینیان در غم فقدان امام محزون شدند و گل های بوستان احمدی در خزان یکی دیگر از شاخه های طوبای خود، به ماتم نشستندو ما نیز با فرزند برومند آن امام همام، حضرت مهدی(عج) هم ناله شده و در عزای آن سفیر هدایت و کشتی نجات به سوگ می نشینیم.

به گزارش آفتاب جنوب ،هشتم ربیع الاول، سالروز شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام است. در این روز، یکی دیگر از گل های سرسبز باغ علوی پژمرده شد و آفتاب عمر با سعادت او غروب کرد. آسمانیان و زمینیان در غم فقدان او محزون شدند و گل های بوستان احمدی در خزان یکی دیگر از شاخه های طوبای خود، به ماتم نشستند. ما نیز با فرزند برومند آن امام همام، حضرت مهدی(عج) هم ناله شده و در عزای آن سفیر هدایت و کشتی نجات به سوگ می نشینیم.

 

در تمام سال هایی که امام حسن عسکری علیه السلام در شهر سامراء می زیست، به جز چند نوبتی که در زندان دستگاه فاسد بنی عباس بود، در صورت ظاهر، همانند شهروندی عادی زندگی می کرد، ولی تمام رفتار و حرکات حضرت، به طور محتاطانه ای زیر نظر حکومت وقت قرار داشت. وجود شبکه منظم و متشکل شیعیان که از مدت ها قبل شکل گرفته بود، نگرانی و وحشت خلفای عباسی را فراهم کرده و باعث می شد تمام رفتار امام و شیعیان حضرت، به نحوی کنترل شود. به همین دلیل، از امام خواسته بودند تا همواره حضور خود را در سامراء، به آگاهی حکومت برساند؛ چنان که براساس نقل یکی از خدمتکاران امام، آن حضرت مجبور بود هر دوشنبه و پنجشنبه در دارالخلافه حاضر شده و خود را به دربار معرفی کند. در حقیقت، شهر سامراء به زندان بی حصاری برای امام تبدیل شده بود که تمام آرامش و آسایش را از حضرت می گرفت.

 

از آن جا که امام یازدهم علیه السلام ، همراه با پدر بزرگوارشان، امام هادی علیه السلام ، به شهر سامراء، پایتخت خلافت عبّاسی، منتقل شده، و در آن جا در محله «عسکر» سکونت اجباری داشتند «عسکری» نامیده شدند. کنیه ایشان «ابومحمّد» و بیشتر مردم، آن حضرت و پدر و جدّ ایشان را ملقّب به «اِبْنُ الرِّضا» (فرزند امام علی بن موسی الرضا علیهماالسلام ) می نامیدند. از دیگر القاب آن حضرت، زکیّ به معنی پاکیزه است.

 

ازدواج امام

 

امام حسن عسکری علیه السلام ، در کنار پدر بزرگوار خود، مراحل رشد و شکوفایی را گذراند، و از دریای معارف و فضیلت های پدر بهره مند شد. آن حضرت، مدتی قبل از شهادت پدر مهربانش، با یک دختر شایسته رومی به نام نرجس، که از نوادگان حضرت شمعون، وصی حضرت عیسی بود، ازدواج کرد.

 

نرجس، در یکی از جنگ های مسلمانان با سپاه روم، به اسارت مسلمانان درآمده بود که توسط امام هادی علیه السلام خریداری و به امام حسن عسکری علیه السلام تزویج شد. او یکی از زنان پاکدامن و بزرگواری بود که دین مبین اسلام را اختیار و افتخار همسری امام را پیدا کرد. با ازدواج امام عسکری علیه السلام و نرجس، بارقه امید در دل های مؤمنان و شیفتگان و منتظران امام زمان روشن شد. اگرچه تاریخ دقیق ازدواج امام عسکری علیه السلام مشخص نیست، ولی به طور قطع ازدواج ایشان در زمان حیات امام هادی علیه السلام صورت گرفته است.

 

حمایت و پشتیبانی امام

 

نگاه خاندان رسالت به مسایل مادی، به گونه ای بود که بتوانند به وسیله آن، رضایت و خشنودی پروردگار عالم را به دست آورده، گرهی از مشکلات زندگی مردم باز کنند. امام عسکری علیه السلام با تمام وجود از یاران خاص و نزدیک و نیازمندان شیعه حمایت و پشتیبانی مالی می کرد. این اقدام، مانع از آن می شد که شیعیان، زیر فشار مالی، جذب دستگاه عباسی شوند. ابوهاشم جعفری می گوید: از نظر مالی در مضیقه بودم. خواستم وضع خود را طی نامه ای به امام عسکری علیه السلام بنویسم، ولی خجالت کشیدم و صرف نظر کردم. روزی هنگامی که وارد منزل شدم، دیدم که امام علیه السلام صد دینار برای من فرستاده و طی نامه ای نوشته است: «هر وقت احتیاج داشتی، خجالت نکش و پروا نکن و از ما بخواه که به خواست خدا به مقصود خود می رسی.»

 

جایگاه علمی امام

 

امام حسن عسکری علیه السلام اگر چه بسیار جوان بود، ولی به دلیل موقعیت بلند علمی، اخلاقی و خانوادگی، به ویژه رهبری شیعیان و اعتماد بی شائبه آنان به حضرت و احترام بی چون و چرای مردم، شهرت فراوانی پیداکرده بود. به همین دلیل، حاکمان عباسی نیز به جز در مواردی، در ظاهر، رفتاراحترام آمیزی از خود به امام عسکری علیه السلام نشان می دادند. خادم آن امام می گوید: روزهایی که امام عسکری علیه السلام به مقر خلافت می رفت، شور و شعف عجیبی در مردم پیدا می شد. خیابان های مسیر آن حضرت، پر از جمعیتی بود که بر مرکب های خود سوار بودند. هنگامی که امام مشرف می شدند، هیاهو یکباره خاموش می شد و حضرت از میان جمعیت گذشته، وارد مجلس می شد.

 

امام حسن عسکری علیه السلام در دوران زندگی کوتاه خود، با شش تن از خلفای عباسی هم عصر بود که هر کدام از آن ها، از دیگری فاسدتر و ستمگرتر بودند. سه تن از اینان، در زمان حیات امام هادی علیه السلام به خلافت رسیدند که عبارت اند از متوکل عباسی، فرزند هارون الرشید، منتصر عباسی و مستعین.

 

اما سه تن از خلفای عباسی، در دوران شش ساله امامت امام عسکری علیه السلام بر تخت خلافت نشستند و از ناحیه آنان، ستم های زیادی بر حضرت وارد شد. این انسان های پلید عبارت اند از: معتزّ که از سال 252 تا 255 حکومت کرد. مهتدی که از سال 255 تا 256 خلیفه عباسی بود و معتمد عباسی که آن حضرت را به شهادت رساند. خلفای عباسی که روز نخست به نام طرفداری از علویان و به عنوان گرفتن انتقام آنان از بنی امیه قیام کردند، مانند خلفای بنی امیه و بلکه بدتر از آنان، به ستمگری و خودکامگی های خود ادامه دادند.

 

زمینه سازی غیبت حضرت مهدی (عج)

 

از آن جا که غایب شدن امام و رهبر هر جمعیت، حادثه ای غیرطبیعی و نامأنوس است و تحمل مشکلات ناشی از آن برای نوع مردم دشوار می باشد، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان پیشین، به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته و افکار ایشان را برای پذیرش آن آماده می کردند. این تلاش، در عصر امام عسکری علیه السلام به صورت روشن تری به چشم می خورد و جلوه بیشتری پیدا می کند؛ زیرا آن حضرت، از یک طرف حضرت مهدی(عج) را تنها به شیعیان خاص و بسیار نزدیک خود نشان می داد و از طرف دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود حضرت عسکری علیه السلام نیز روز به روز محدودتر و کمتر می شد، به طوری که حتی در خود شهر سامراء، به مراجعات و مسایل شیعیان به وسیله نامه یا توسط نمایندگان خویش پاسخ می دادند. آن حضرت با این شیوه، به شیعیان فهماندند که امام زمان می تواند زنده بوده، ولی از نظر و چشم مردمان پنهان باشد.

 

شهادت امام

 

امام حسن عسکری علیه السلام ، در شب شهادت خود، نامه های زیادی نوشت و آن ها را به نامه رسان خود داد تا به شهر مدینه برساند. حضرت در آخرین لحظات عمر مبارک خود، آب خواست و فرمود: «می خواهم نماز بخوانم». خادم حضرت، سجاده را برای امام آماده کرد. حضرت وضو گرفت و نماز صبح را در بستر به جا آورد. بعد کاسه آب را از خادم خود گرفت تا مقداری از آن را بنوشد که دست حضرت لرزید و ظرف آب به دندان های حضرت برخورد می کرد. حضرت به خادم خود فرمود تا فرزندش امام زمان را حاضر کند. در این هنگام، نرجس خاتون، مادر امام زمان علیه السلام به همراه آن حضرت وارد اتاق شد همین که چشم حضرت به امام زمان افتاد، گریه کرد و فرمود:«ای سید اهل بیت، مقداری به من آب بده که من به سوی پروردگار خود رهسپارم». امام زمان پدر بزرگوار خود را سیراب نمود و حضرت جان به جان آفرین تسلیم کرد. امام عسکری علیه السلام ، در روز جمعه، هشتم ربیع الاول سال 260 قمری، بعد از نماز صبح در 28سالگی به شهادت رسید.

 

امام حسن عسکری علیه السلام ، در یکی از مجالس خود، به شیعیان و دوستداران اهل بیت فرمودند: «شما را به تقوا و ترس از خدا و ورع در دین خود سفارش می کنم. در راه خدا کوشش کرده و راستگویی و امانت داری را پیشه خود سازید؛ زیرا هر کس در دین خود پارسا، راستگو و امانتدار باشد و با مردم خوش رفتاری کند من از آن شادمان می شوم. بسیار به یاد خدا و مرگ باشید، قرآن بخوانید و صلوات بر پیغمبر فرستید؛ زیرا صلوات بر رسول خدا، ده حسنه دارد. آن چه را به شما سفارش کردم، حفظ کنید. شما را به خدا می سپارم و درود خدا بر شما باد».

 

انتهای پیام/م

نظرات کاربران

تازه های سایت