به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،شهید علی صیادشیرازی نخستین فرمانده جوان و حزباللهی نیروی زمینی ارتش پس از انقلاب بود. ازنظر تجربه، تدبیر، شجاعت، اخلاص و توکل در فرماندهی نمونه و با همه وجود در خدمت دفاع مقدس بود. برای او ارتش و سپاه تفاوت نداشت؛ هدفش خدا و پیروزی بر دشمن بود. به مسائل معنوی خیلی اهمیت میداد، سعی میکرد بنیه معنوی خود و همکاران نزدیکش را تقویت کند. با علما و اهل معرفت معاشرت داشت و در جلسات ایشان احادیث ائمه معصومین علیهمالسلام را برای تقویت روحیه معنوی یادداشت میکرد و علاقه زیادی به حضرت آیتالله بهاءالدینی داشت و از هر فرصتی برای استفاده از محضر ایشان بهره میجست.
صیادشیرازی با الهام از سیره عملی امام به نماز اول وقت مقید بود و جلسات فرماندهان را بهگونهای برنامهریزی میکرد که در اول وقت فضیلت نماز پایان یابد و اگر تا وقت ادای فریضه جلسه ادامه داشت آن را موقتاً تعطیل و پس از اقامه نماز مذاکرات جلسه ادامه مییافت. معتقد بود که این روحیه و انضباط معنوی برکات عظیمی در تصمیمگیریهای فرماندهان قرارگاه عملیاتی دارد. اگرچه علت موفقیت و محبوبیت شهید صیادشیرازی، هم به صفات شخصی و هم به ویژگیهای مدیریتی وی مربوط میشود و نکته مهم آنکه همه این ویژگیها متأثر از اعتقاد قلبی او بود که همواره خدا را ناظر افکار و نیات و اعمال خود میدانست.
بااینوجود رمز موفقیت شهید صیادشیرازی؛ تقوی، اخلاص، تلاش و جهاد درراه خدا بود. شهید صیادشیرازی، فردی مؤمن و متعهد راستین به اسلام و تشیع بود. بزرگمردی که هر کاری را بانام خدا و دعا برای فرج آقا امام زمان (عج) شروع و با دعا برای سلامتی و عزت رهبر معظم انقلاب به پایان میبرد. وی به شهادت اعضای خانواده و همکاران و اطرافیانش، همیشه با وضو بود و برای تصمیمگیری در کارهای مهم و اساسی، ابتدا دو رکعت نماز بهجای میآورد. بنا بر سفارش امام خمینی (ره) همیشه دوشنبهها و پنجشنبهها را روزه میگرفت. اوقات کاریاش و شروع و پایان جلسات اداریاش با اوقات شرعی منظم شده بود. به نماز شب بسیار مقیّد بود و ساده زیستی و دوری از تجملات و تکبر و ریا، از خصوصیات ویژه اخلاقی آن شهید بود.
صیاد، نمونهای از یک افسر و فرمانده منضبط، جدی و سختگیر و البته موردعلاقه زیردستانش بود. ویژگیهای اخلاقی شهید صیادشیرازی بهگونهای بود که نهتنها شهره مردم کشور خود بود بلکه شهرت مردانگی و ایمانش به همه جهان رسیده بود. نشریه مالین چاپ فرانسه در سال 62 امیر سرافراز ارتش را اینگونه توصیف میکند: «برای صیادشیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران، کلید پیروزی به تانک و موشک بستگی ندارد، بلکه تنها به اعتقاد به خدا بستگی دارد. قدی کوتاه، نگاهی روشن و دستهایی که با انگشتر عقیق صاف روی میز ستاد مشترک رویهم قرارگرفتهاند. این متخصص توپخانه که دوره تخصصی خود را در آمریکا گذرانده و امروزه فرماندهی نیروی زمینی ارتش ایران را هدایت میکند، از فرمولها نمیترسد.» او با سادگی میگوید: «من یک سرباز اسلام هستم». هدف او بر سر جای خود نشاندن رژیم مزدور صدام است. او درباره اختلاف و جداییاش از بنیصدر میگوید: «ما میخواستیم برای خدا بجنگیم ولی او میخواست که ما برای او بجنگیم. او مرد فن و سیاست بود. من مرد جهاد و جنگ مقدس بود». صیادشیرازی، محرک این ارتش شهیدپرورِ در خدمت الله است که تابهحال بسیاری از ناظران بینالمللی را بهاشتباه و انحراف کشانیده است.
صیادشیرازی بهگونهای دل رحمانه لبخند میزند و پیروزیهای متوالی ایران را یادآوری میکند: «هدف ما اشغال یک سرزمین یا یک شهر خاص نیست و منظور دفاع از پشت مرزهایمان و یا اشغال تمام عراق نیست. دفاع ما تا وقتیکه هیچ خطری ما را تهدید نکند ادامه خواهد یافت ... بگویید که نیروهای واقعی انقلاب اسلامی هنوز آشکارنشده است. ما میخواهیم انسان را پاک و خالص گردانیم. آنهایی که کشته میشوند میدانند که بههرحال پیروزمندانه میمیرند و این مهم است»
شهید صیادشیرازی نمونهای از یک فرمانده موفق و مکتبی و ولایت مدار است. ایشان در مسئولیتهایش به مفاهیم خوشخویی، مهربانی، گذشت، مشاوره در تصمیمگیری تلاش در جهت خشنودی و اعتماد به خدا عمل کرد و تربیت قرآنی را در زندگی پیشه خودساخته بود، او به آیات قرآن و احادیث و روایات رسیده از پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصومین علیهمالسلام سخت اعتقاد داشت و نزول ملائکه در شرایط مقاومت را یقین میدانست و همیشه در بیانات و استدلالهای عملیاتی به آیات الهی تمسک میجست و به آنها استناد میکرد بهنوعی که گویا از آنها تغذیه میکند و نشاط روحی و حیات میگیرد. ایشان معتقد بودند که هیچ کلامی در اسلام بیحکمت نیست؛ بنابراین خصوصیات و ویژگیهای اخلاقی شهید صیادشیرازی میتواند نمونه یک الگو نهتنها برای فرماندهان بلکه برای یک جوان ایرانی باشد.
صیادشیرازی سالها در پی صید شهادت گشت، ولی این زلال ابدی در کام دلش نچکید. او غبطه میخورد که چرا دوستان و همرزمانش نوبت بهنوبت شهید میشوند، ولی او همچنان در صف انتظار باقیمانده است. سالهای سال جهاد کرد. غرب را زیر پا گذاشت تا به جنوب رسید. کردستان را، پاوه را، چمران و همت و کاوه را، دفتر خاطرات جنگ را، مبارزه با مردان پر ننگ را ... یکییکی پشت سر گذاشت و دفتر زندگیاش را با امتیاز عالی پر کرد.
همسر شهید صیادشیرازی درباره شهادتطلبی ایشان میگوید: «سردار همواره در دعا، نماز و سجدههای شبانهاش اشک میریخت و از خداوند طلب شهادت میکرد. او سخن از غمی داشت که در طول سالهای دراز بر دلش نشسته بود و این اندوه دیرینه چیزی نبود جز دوری از یاران شهیدش» ایشان، با بغض در گلو ادامه میدهد: «من فقط ناراحتم که او چرا تنها رفت و ما را همراه خود نبرد؛ چون شب آخر هم دعا کردم و شهادت همه اعضای خانواده را از خدا خواستم، درحالیکه میبینم خداوند فقط یک نفر را از میان ما برگزید.» پس از شهادت صیاد که مردم برای عرض تسلیت به حضور همسر ایشان رسیدند، استوار روی پا ایستاد و ضمن خیرمقدم و خوشآمد گویی، باارادهای ماندگار خطاب به برخی از میهمانان گفت: «چرا تسلیت میگویید؟! درحالیکه شهادت تبریک دارد نه تسلیت؛ صیادشیرازی به آرزوی دیرینهاش رسید».
شهید صیادشیرازی ازنظر شخصیتی با زیرساختی اصیل، قوی و مستقل، مذهبی، اخلاقی، متوسل و متوکل به عقاید و الهیاتی که عمیقاً به آنها معتقد بوده و آثار این اعتقادات بهطور مکرر در نهان و آشکار مشهود بوده است. وی دارای اندیشه نظامی و سیاسی، دوستدار و طرفدار انقلاب اسلامی و رهبری انقلاب، مخلص، مردمی، شجاع و مطیع امر ولایت و ... بوده است. مطمئناً چنین شخصیتی با زمینهها و زیرساختهای مستحکم، خداباور و معنوی، عامل اصلی در ایجاد جاذبه، جلب اعتماد و مردمی بوده که در عمل نیز آثار و برکاتی به همراه داشته و از همین باب، نتایج قابل قبولی در عملیاتها گرفته است.
سال دوم جنگ که شهید صیاد بهفرمان دهی نیروی زمینی برگزیده میشود، روش وی برای همکاری بین ارتش و سپاه در عملیات، مبتنی بر تجارب روزها و ماههای اول انقلاب (عملیات در کردستان) و برآمده از اعتقادات اسلامی و انقلابی و اخلاق و رفتار تجربی وی بین رزمندگان ارتشی و سپاهی ناشی شده بود. بهطوریکه هر دو طیف همکار، قلبی به او گرایش داشته و نسبت بهفرمان دهی او پذیرش داشتهاند. لذا وی با همین ویژگی توانست راهکاری ارائه داده و نسبت به اجرای آن اصرار ورزد تا بنبست موجود درراه کارهای جنگی را بگشاید.
این روش و موفقیتهای او در کردستان باعث شد تا اذهان تصمیم گیران و رهبران انقلاب به او معطوف شود؛ و به تنها کسی که عنوان میتواند هماهنگی بین ارتش و سپاه را به وجود آورد معرفی شود. البته در این مقطع زمانی، عملیاتهای مشترکی که او با تشکیل قرارگاه مشترک ارتش و سپاه ابداع کرد با عملیات مشترک آئیننامهای متفاوت بود، چراکه در این روش ابداعی، با فرماندهی مشترک ارتش و سپاه (وحدت فرماندهی) بهعنوان یک اصل از اصول جنگ، مخدوش میشد. ولی بهناچار به دلیل طولانی شدن زمان اشغالگری دشمن، بهعنوان تنها راهکار از طرف ایشان برگزیده شد و تا پایان عملیات بیتالمقدس و رفع اشغال دشمن این روش نسبتاً موفق بود.
اسناد زمان جنگ حاکی است که آن شهید همواره برای ایجاد وحدت فرماندهی در جنگ، تلاش کرد ولی عدم موافقت مسئولین امر با نظرات وی، این تلاش ناموفق ماند. ولی درهرصورت نقش مؤثر و بیبدیل و ازخودگذشتگی و فداکاریهای فردی و سازمانی شهید صیاد دفع تجاوز دشمن و رفع اشغال از سرزمینهای جمهوری اسلامی ایران در سال دوم جنگ را به دنبال داشت.
شرایط سخت تصمیمگیری در مقطع خطرناک مرحله سوم عملیات بیتالمقدس بود که درنتیجه اصرار و ریسکپذیری و توجیه شرایط برای سایر فرماندهان و رزمندگان و قبول مسئولیت عملیات توسط آن شهید و روحیه معنوی و متوکل وی بوده است. بررسیهای انجامشده در مورد شخصیتهای نظامی و عملیاتی موجود درصحنه دفاع مقدس، ازنظر علمی، تجربی و روحیات معنوی، اخلاقی و ... بهگونهای است در آن شرایط پر ابهام تصمیمگیری، برای فرماندهی عملیات و دستیابی به پیروزی و فتح خرمشهر، بدیلی وجود نداشته است.
عملیات مرصاد؛ درزمانی اتفاق افتاد که فشارهای بینالمللی و تحریمهای تسلیحاتی نیروهای خودی، پشتیبانیهای بیدریغ استکبار جهانی از جبهه دشمن، توازن قوا را به نفع عراق رقم زد. از سوی دیگر، برخی اشتباهات فرماندهی عالی جنگ در تصمیمگیری و تغییر استراتژی، موجب تفوق نیروهای دشمن و فروپاشی جبهههای خودی در غرب و جنوب و تجاوز مجدد دشمن گردید. در این شرایط بسیار سخت و تلخ که اتحاد و انسجام بین نیروها، یگانها و رزمندگان ازمیانرفته بود و هر کس به فکر خود، یگان خود و آبروی خود و سازمان خود بود. باز انگشتهای اشاره به سمت یک شخصیت محبوب و مورد اعتماد کلیه رزمندگان نشانه رفت. چراکه او هم ازنظر مهارتهای انسانی و هم ازنظر مهارتهای فنی و تخصصی فرماندهی، مورد اعتماد بود. بهعبارتدیگر، در سال پایانی جنگ شاهد کاهش توان رزمی نیروهای خودی و افزایش توان رزمی نیروهای دشمن با کمک تسلیحات اهدایی قدرتهای بزرگ بودیم.
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران موجب ایجاد تصور ضعیف شدن قوای ایران در تحلیلهای منافقین شد؛ و به دنبال یک سری عملیاتهای موفق، در ماههای قبل در جبهههای خودی، این بار منافقین تصمیم به انجام عملیاتی بهمنظور فتح تهران گرفتند؛ بنابراین عملیات فروغ جاویدان منافقین که به غروب منافقین انجامید در شرایطی انجام شد که جبهههای داخلی غرب و جنوب فروپاشی شده و ارتش عراق در خاک کشورمان قرار داشت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با انجام عملیات غرورآفرین مرصاد شکست سخت و تلخی به منافقین کوردل تحمیل کردند.
سرفرماندهی جنگ، شهید صیادشیرازی را به دلیل پیشینه درخشان در دفاع مقدس و اعتماد عمومی نسبت به او جهت ایجاد انسجام مجدد و وحدت و یکپارچگی در بین نیروهای مسلح برای فرماندهی عملیات علیه منافقین انتخاب کرد. وی در آن روزها توانست بهعنوان یکی از مهمترین عوامل ایجاد وحدت و انسجام بین نیروهای مسلح عمل نماید و برگ زرین دیگری در آخرین عملیات دفاع مقدس را به یادگار گذارد. با این، تدبیر شهید صیادشیرازی بهعنوان شخصیتی که موردقبول و اعتماد دو طرف ارتش و سپاه بود و نسبت به فرهنگسازمانی حاکم بر دو سازمان آشنایی کامل داشت مأموریت هدایت و هماهنگی بین نیروهای مسلح را به عهده گرفت درعینحال پیروزی در عملیات مرصاد در این برهه از زمان موجب بازگشت روحیهای تازه بین رزمندگان شد و شیرینی و حلاوت این پیروزی بهعنوان آخرین عملیات دوران دفاع مقدس باعث فراموشی شکستهای چهار ماه پایانی جنگ گردید. این مهم مقدور نبود مگر با اتکای به خدا و درایت و منش فرماندهی شهید صیادشیرازی که بهعنوان نابغهای نظامی در این عملیات نیز همانند گذشته موفق عمل نمود.
شهید صیادشیرازی نقش بسیار مطلوبی را در وحدت و انسجام نیروهای مسلح در عملیات مرصاد در پایان جنگ تحمیلی ایفا نموده است. نکته دیگر که حائز اهمیت است اینکه این عملیات بهصورت یک عملیات مشترک از نیروهای زمینی ارتش و سپاه و نیروی هوایی با یک وحدت فرماندهی مثالزدنی و مطابق با آئیننامههای نظامی انجامشده است. در این عملیات فرمانده عملیات مشترک، فرمانده هیچیک از یگانهای در اختیار نبود ولی همه یگانها تحت کنترل عملیاتی و گوشبهفرمان او بودند؛ و فرماندهان سازمانی یگانها صرفاً فرماندهی (منهای عملیاتی) یگانهای خود را داشتند.
شهید صیادشیرازی با ابتکاری جدید در نوع فرماندهی، جنگ با ایثار و ازخودگذشتگی فردی سازمانی، توانست با بهکارگیری کلیه نیروهای موجود درصحنه نقشآفرینی کرده حلقه وصل و منسجم کنندهای نیروها باشد و با همین روش، تحرک فوقالعادهای در جبههها ایجاد نماید. بهطوریکه در مدتزمانی محدود از زمان انتصاب بهفرماندهی نیروی زمینی تا آزادسازی خرمشهر حداکثر نه ماه به اشغالگری صدام و رژیم بعثی عراق پایان دهد.
دقیقاً در شرایط پر ابهام مرحله سوم عملیات بیتالمقدس، نقش شخصیتی متوکل و متوسل او در پذیرش ریسک عملیات بیبدیل است و عنایت خداوندی نیز نتیجه شیرین و پرحلاوت پیروزی را نصیب رزمندگان اسلام و ملت شریف ایران مینماید؛ بنابراین ارزشهای عملیات مرصاد بهعنوان یک عملیات پیروز که وقایع تلخ گذشته را به بوته نسیان و فراموشی سپرد و با شیرینی و حلاوت پیروزی در عملیات مرصاد اتحاد و انسجامی که در ملت و نیروهای مسلح ایجاد کرد، واقعاً توصیفناپذیر است و عنایت خداوند متعال این بود که این نقش به نام شهید گرانقدر و مخلص درگاه او علی صیادشیرازی نوشته شود.
شهید صیادشیرازی روز شنبه 21 فروردینماه 78 در حوالی خانهاش مورد سوءقصد عوامل تروریست قرار گرفت و به شهادت رسیدند. اگرچه ترور صیادشیرازی در کارنامه تروریستی منافقین از جهات بسیاری قابل تعمق نشان میدهد. ادلهای که منافقین برای این ترور ارائه میکنند حاکی است که برای این عمل صرفنظر از دلایلی که سازمان به آن اتکا میکند باید به دنبال دلایل و انگیزههای پنهان دیگری گشت. دلایل منافقین برای ترور صیادشیرازی در اطلاعیههای نظامی خود حول سه محور جمعبندی شده است؛ نقش صیادشیرازی در دفاع از تمامیت ارضی ایران در جنگ با عراق، نقش وی در مهار و کنترل غائله کردستان در بدو انقلاب سال 57 و نقش وی در خنثی کردن عملیات موسوم به فروغ جاوید آنکه منافقین با پشتوانه ارتش عراق خاک ایران را مورد تعرض نظامی قراردادند.
صبح روز بعد از خاکسپاری، خانوادهاش نماز صبح را خواندند و از آنطرف رفتند بهشتزهرا (س)، سر قبر صیاد، اما پیش از آنها کسی دیگر هم آمده بود و آن، پیر و مقتدایش امام خامنهای بود. رهبری فرمودند: دلم برای صیادم تنگشده، مدتی است ازش دور شدهام ...
انتهای پیام/
نظرات کاربران