به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،"یارمحمد کشاورز" قبل از اعزام به (شیراز) در بیمارستان شرایط تنفسش به شدت بد می شود به طوری که حتی با دستگاه تنفس قادر به نفس کشیدن نبود، ظاهراً در این مکان و فضا شرایطی پیش آمده بود که دیگر "یار محمد" طاقت ماندن در این دنیا را نداشت.
البته سالها بود که "یار محمد" با ۲۵ درصد ریه زندگی می کرد آنهم چه زندگی ، زندگی که دائماً باید کپسول اکسیژن همراه و همدم ایشان می بود تا چند صباحی بیشتر پزشکان معالج ایشان بتوانند به زندگی شان عمری طولانی بدهند ، ولی حقیقتاً "یارمحمد" خیلی وقت بود پرواز خود را به سوی یاران آغاز کرده بود.
همان یارانی که در عملیات کربلای چهار در آن سوی اروند دست بسته به خاک سپرده شدند، آری پزشکان دیگر نمیتوانستند که کشاورز را با این امکانات و با این دارایی های پزشکی در گچساران زنده نگه دارند بدین وسیله تقاضای بالگرد می کنند که "یارمحمد" را جهت ادامه درمان و شاید ادامه بیشتر زندگی به شیراز اعزام کنند.
پس از اینکه بالگرد به زمین می نشیند "یارمحمد" را به بالگرد منتقل می کنند، در ادامه هم بالگرد به پرواز در می آید و اولین درخواست شهید به خلبان و بهتر بگویم آخرین درخواست شهید به بندگان دنیایی این بود که یک بار از بالا به دور سپاه ناحیه گچساران چرخی بزند.
همان سپاه پاسدارانی که شاهد در کنار هم بودن فرزندانی بود که دست اتحاد، همدلی و رفاقت تا شهادت را به هم داده بودند،در ادامه نیز بنا به درخواست "یارمحمد کشاورز" بالگرد یک دور از بالا به دور سپاه ناحیه گچساران می چرخد و مجدداً وی از خلبان میخواهد که یکبار دیگر هم می خواهم از این بالا به مکانی که سالیانی در کنار یارانم بودم را بازهم ببینم و شاید این آخرین مکانی بود که "یارمحمد" در این دنیا نظاره کرد.
لحظاتی چند نگذشته بود که در همان آسمان روح "یارمحمد" پرکشید و به یاران شهیدش که در آسمان ها منتظرآمدنش بودند پیوست، و این بود پرواز "یارمحمد" به سوی بی نهایت و بازهم تنها ماندن یارانی که از قافله شهداء جاماندند...
شهید "یارمحمدکشاورز" در عملیات کربلای چهار ( 5/10/ 1365) مورد هجوم اصابت بمب های شیمیایی از نوع خردل قرار گرفت، این شهید والا مقام در چهارم فروردین ماه سال 86 بر اثر عوارض ناشی از شیمایی به خیل عظیم شهداء پیوستند.
راوی غلام صادقی/از فرماندهان دوران دفاع مقدس
انتهای پیام/
نظرات کاربران