به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب؛عظمت و شانیت انسانها به عقاید و رفتار مطلوب و عملی است که از خود بروز میدهند.شعارها ، ادعاها ، هماوردیها و کرکری خواندنها زمانی قابل استناد بوده و تاثیر بر جامعه و افراد می نماید و تبدیل به جریان سازی میگردد که در قالب عمل قابل اجرا باشد و در رفتار عینی نمود پیدا نماید.
در تاریخ تحولات سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستان گچساران نام حاج محمدعلی نبی زاده با انقلاب اسلامی شناخته شده می باشد ، نامی که در سراسر استان به نیکی،بزرگی،مبارزه طلبی،ثبات قدم،ثبات عقیده،صداقت، پایمردی و وفاداری به آرمانهای انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) از جمله شاخصه های ویژه این سردار سیاست، قابل شناسایی و رصد میباشد.
نبی زاده نامی است که برای همه انقلابیون دهه اول انقلاب اسلامی حکم راهنما ، راهگشا و معلم صادق آموزه های سیاست دینی بود که هر کس به هر نوعی خود را مدیون تحلیل ها ، نظرات و فعالیت های چشمگیرش می داند.
مرحوم نبی زاده از دلیر مردان روستای شهید پرور ، مذهبی و با بصیرت دیل بوده که از اصالت و دیانت و سلامت نفس برخوردار بوده لذا در سنگر تعلیم و تربیت رسالت دینی خود را به خوبی انجام داد و هر چند در روستاهای دور افتاده استان (سی سخت) و نظارت دیکتاتوری حکومت پهلوی قرار داشت اما با روحانیت انقلابی ، حوزه علمیه قم و نمایندگان حضرت امام خمینی (ره) در ارتباط بوده و با وجود شناسایی و دستگیری توسط ساواک از فعالیت و تلاش خستگی ناپذیر خود برای ترویج اندیشه های امام خمینی (ره) به عنوان یک سرباز و مبلغ از پای ننشست.
با انتقال به شهرستان گچساران اقدام به تشکیل هسته های مطالعاتی از جوانان مبارز و مذهبی نمود و با هماهنگی سایر انقلابیون شهر و روحانیت مبارز به عنوان یکی از محورهای برپایی تظاهرات مردمی و اعتراضات عمومی و تحصن و اعتصاب فرهنگیان ، بازاریان و کارکنان صنعت نفت گچساران با تمام توان و دقت و ظرافت انجام وظیفه نمود که با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و از همان روزهای اولیه هماهنگ با انقلابیون کشور حزب جمهوری اسلامی را تشکیل داد و به عنوان دبیر توانست در سایر بخش های استان به عنوان یک محور تعیین کننده مدیریت جریان انقلابی را عهده دار شود.
با ظهور بنی صدر و اقدامات جریانات ملی گرا ، سازمان منافقین و گروههای لیبرال منش به دلیل روح دینی و نگاه عمیق سیاسی و توانایی خوب در دشمن شناسی در قامت یک رجل سیاسی تحلیل گر توانست مجموعه نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی را مدیریت و تمام قد در برابر جریانات انحرافی و ضد انقلاب بایستد به همین جهت بود که مورد کینه منافقین کوردل قرار داشت و علاوه بر ترور شخصیتی ، مورد ترور فیزیکی قرار گرفت که جان سالم به در برد.
هنوز خاطره صف طولانی جوانانی را که در شبکه بهداشت آن روز (کلینیک فجر امروزی) برای خون دادن به رهبر فکری خود در گچساران بی تابی میکردند را به عنوان یکی از خاطره انگیزترین حوادث آن ایام به یاد دارم فردی بسیار مردمی و با نهایت سادگی و تواضع بود و به دور از روشهای اشرافی و لابیگری و معامله گری برای خود و خانواده و اطرافیانش بود.
همین ویژگی ها از او یک سیاست مدار برنامه ریز و تشکیلاتی و دوست داشتنی ایجاد کرده بود و لذا این برجستگی ایشان را نسبت به سایر نیروهای جریان انقلابی در گچساران ارجحیت بخشید و هیچگاه خود پیش قدم برای گرفتن مسئولیتی و کسب مقامی نگردید تا اینکه در انتخابات مجلس دوره ششم مجموعه نیروهای وفادار به آرمانهای شهید بهشتی از ایشان درخواست کردند تا نمایندگی مجلس شورای اسلامی را بپذیرند که در ایفای این نقش خطیر با وجود استقرار یک دولت اجرایی غیر همسو احساس تکلیف نمودند و در مجلس هفتم نیز با کسب اکثریت آرا بار دیگر به عنوان نماینده و وکیل مردم انتخاب گردید.
هر چند این مدت طولانی نبود و اسیر دیو بیماری هولناک گردید و سرانجام در تاریخ ۲۴/۰۷/۸۳ به جمع یاران و اقوام شهیدش پیوستند اما یاد و خاطره همه پاکی ها و صداقتش همچنان باقی است و خلا مسئولیت اجتماعی سیاسی فرهنگی و تشکیلاتی اش رنج آور ادامه دارد روح پر فروغ و جاویدانش مشعل جهت یابی ما باشد و خودش از روزی خوران رزق خوان الهی باشند، ان شاءالله تعالی
انتهای پیام/م
نظرات کاربران