او در پنج سالگی متوجه شد تمام اعضای بدنش درد میکند و مدام به پدر و مادرش از این بابت شکایت میکرد. هر چه بزرگتر میشد درد بدنش بیشتر میشد و پوست بدنش سفتر. او در ۱۱ سالگی هیچ دوستی ندارد. همۀ بچهها وضعیت او را که میبینند میترسند و فرار میکنند.
والدین رامش وضع مالی خوبی ندارند با این حال همۀ تلاششان را برای درمان او کردهاند اما هزینۀ درمان بسیار بالاست. شانس وقتی به رامش رو آورد که در شبکههای اجتماعی فیلمی از او پخش شد و یک خوانندۀ نپالی آن را دید. او پس از باخبر شدن از جریان و وضع زندگی رامش و خانوادهاش قول داد که به آنها کمک کند. حالا او به وعدهاش عمل کرده و مراحل درمان این پسر در یکی از بیمارستانهای نپال آغاز شده است.
نظرات کاربران