به گزارش آفتاب جنوب،علیمراد کاظم پوردر یاداشتی نوشت:جناب آقای تاجگردون ؛انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ پیروزی گفتمان نبود، آن انتخابات بیشتر با نبرد سیاسی بازی روبرو بودیم تا گفتمان.اصلاح طلبان و اعتدالیون پیروزی روحانی را بر اساس گفتمان ندانند که اگر چنین باشد خود را فریب داده اند.
انتخابات ۹۲ با انتخابات سال ۷۶ و انتخابات سال ۸۴ تفاوتش از زمین تا آسمان است.در واقع هیچ سیاستمدار کهنه کاری نیست که نداند در انتخابات سالهای ۷۶ و ۸۴ رقابت بر سر گفتمان بود و این گفتمان بود که پیروز انتخابات شد.در واقع موی سپیدان سیاست خوب میدانند پیروز انتخابات ۷۶ و ۸۴ شخص و یا جریانها نبودند بلکه این گفتمان بود که از دل صندوقها بیرون آمد و پیروز انتخابات شد.
جناب آقای تاجگردون ؛ هیچ موی سپید سیاست مداری نیست که نداند در سال ۷۶ گفتمان آزادی و اصلاحات و در سال ۸۴ گفتمان عدالت و مردم گرایی احمدی نژاد گفتمان پیروز بودند.
در واقع موجی که برای پیروز انتخابات در سال ۷۶ رقم خورد گفتمانی بود و هیچ کس نیز منکر آن نیز نمیشود حتی من ؛ اما امروز عدهای سعی بر آن دارند تا بگویند انتخابات ۹۲ براساس گفتمان بوده است هرچند خود و وجدان درونشان نیز می داند که چنین نبوده و نیست ، هرچند اعتدالیون دوست دارند اینگونه تحمیل کنند که پیروزی آنها گفتمانی بوده اما با دهها دلیل واضح و روشن است که در انتخابات ۹۲ چنین فضایی گفتمانی اصلاً پیدا نشد و میتوان گفت روحانی عمدتاً به دلیل توانایی شخصی و جریانهای حامی خود و نیز نابلدی رقبای خود پیروز انتخابات شد.
و این را نیز شما بهتر از من می دانید گفتمان زمانی به موج پیروز تبدیل میشود که همچون سالهای ۷۶ و ۸۴ گفتمان شما در فضای اجتماعی جامعه شکل مسلط پیدا کند ، چنانکه در فضای کنونی شاهد آن هستیم که حتی عده ای از افراد جریان های سیاسی مقابل شما شخص شما را به خانه هایشان دعوت کرده اند ؛ دقت کنید شخص شما را !
جناب آقای تاجگردون ؛ وقتی نگاهی گذرا به آرای گفتمانها داشته باشیم ، آنگونه که هنوز در خاطر دارم در سال ۷۶ آراء ۲۰ میلیونی در مقابل آرا ۸ تا ۹ میلیونی رقبای رئیس جمهور اصلاحات و در سال ۸۴ آراء ۱۷ میلیونی احمدی نژاد در مقابل آراء ۱۰میلیونی هاشمی نشان از پیروزی گفتمانی در انتخابات است.
اما سئوال اینجاست آیا در انتخابات ۹۲ آراء فرد پیروز با آراء رقبایش فاصلهای دارد؟
وقتی به عنوان قلم به دستی که سالهاست وارد فضای سیاسی جامعه شدهام مثلاً در برههای مصاحبه مهدی آیتی نماینده اصلاح طلب مجلس ششم که شما نیز او را خوب می شناسید را چندی پیش مطالعه میکردم کاملاً مشخص بود که پیروزی اعتدالیون یک اتفاق بود چرا که پیروزی گفتمانی اینگونه نیست.
خوب به خاطر دارم مهدی آیتی در آن مصاحبه گفته بود بعد از انتخابات ۹۲ اعضای ستادها از فردای پیروزی همه پشت درهای بسته ماندند و کسی هم از آنها تشکر نکرد و ادامه میدهد ما چون این بی مهریها را دیدیم تصمیم گرفتیم برای دلجویی کانون یا بنیاد تدبیر و امید را راه اندازی کنیم.
وقتی کند و کاو بیشتری میکنم متوجه میشوم شورای مشورتی در استانها فقط و فقط به این دلیل توسط نوبخت تشکیل شده که ستادهای روحانی که از وی ناراضی هستند در مقابل دولت نایستند و بتوانند آنها را برای انتخابات آینده جذب کنند در حالی میدانیم در گفتمان چنین چیزی نیست.
من نمیدانم قبول دارید یا که نه اما پیروزی در انتخابات ۹۲ یک اتفاق بود و این را در تمام شهرهای ایران مردم دیدند.وقتی هنوز مشخص نیست که عارف کنار میرود یا نمیرود، وقتی هنوز ستادهای انتخاباتی روحانی هیچ فعالیتی را آغاز نکردهاند، وقتی هنوز روسای ستاد هنوز در بلاتکلیفی کامل بودند که در بالا و مرکز چه اتفاقی خواهد افتاد، وقتی رئیس ستادی که شبانه با او تماس میگیرند و میگویند بروید از فردا با ستاد روحانی کار را شروع کنید همه و همه نشان از این میداد این پیروزی گفتمانی نبود.
وقتی میگویید عارف با نامه خاتمی کناره گیری کرد اما فراموش میکنید که عارف حتی به همسر و فرزندانش قول داده بود که چه پیروز شود و چه بازنده در صحنه خواهد ماند و قبل از آن میگوید این بار نوبت دیگران است که برای او فداکاری کنند پس کجای این پیروزی نشان از گفتمانی میداد. شاید گفتمانش بی مهری کردن به عارف باشد و بس و چه بسا در انتخابات مجلس هم روحانی ، لاریجانی و یارانش را به عارف ترجیح دهد.
و امروز هم ترکیب دولت و وزرای آن نشان از دولت کارگزاران است تا اعتدالیون.
آیا وقتی منتقدان را متهم به بی سوادی میکنند ، باز هم شما از او تمجید میکردید یا ناراحت شدید و گفتید ….
وقتی میگویند مجلس شایسته ملت را بسازیم یا وقتی میگویند خبرگانی میخواهیم که ثبات کشور را تأمین کند معنای آن چیست؟ آیا اگر هاشمی رأی نیاورد دیگر خبرگان برای ثبات کشور نیست؟ یا اگر نمایندهای رد صلاحیت شد آن مجلس شایسته را دیگر نمیتوان ساخت؟
یا وقتی میگوید پلیس به جای دین باید قانون را پیاده کند.
دوست دارم نظرتان را در این باره بدانم اما بگذریم و من هم به دنبال پاسخ نیستم.
جناب آقای تاجگردون ؛ شما بهتر از من می دانید تجربه انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهد گفتمانهای پیروز، رقیب گفتمانهای در رأُس قدرت بودهاند به عنوان مثال:
** در دوم خرداد آزادی در برابر اقتدارگرایی دوره سازندگی
** سوم تیر، عدالت و مهرورزی در برابر آزادی و توده گرایی
** و اما اعتدال ؛…………….. هیچ گفتمانی در برابر عدالت نیست و در واقع همه میدانیم اعتدال میتواند در هر گفتمانی حاضر باشد چه اصولگرا و چه اصلاح طلب.
جناب آقای تاجگردون در انتخابات ۹۲ پیروز مناظراتی را شاهد نبودیم. سه روز مانده به رأی گیری هنوز بزرگان سیاسی کارگزاران ؛ اصلاحات و اعتدالیون تصمیمی نگرفته بودند و هنوز ستادهای انتخاباتی خود را فعال نکرده بودند.
کنار رفتن عارف ، حمایت خاتمی و بعد از آن هاشمی و عدم ائتلاف اصولگرایان پیروزی انتخابات روحانی را رقم می زند تا ۲۴ خرداد اتفاق افتد و این در حالیست که در پیروزی در سالهای ۷۶ و ۸۴ حمایتها و ائتلافها نقشی ندارد چرا که آن انتخابات یعنی در ۷۶ و ۸۴ پیروزی گفتمانی را شاهد بودیم .در واقع باید بگویم گفتمانها نیز تاریخ مصرف خود را دارند چنانکه با آمدن گفتمان عدالت گفتمان آزادی پایان مییابد و تجربه نشان داده است در کشورما گفتمانها تاریخ مصرف ۸ ساله دارند نه اینکه برای همیشه پایان می یابند بلکه بعد از ۸ سال اگر گفتمان اصلاحات در خاتمه دولت خاتمی دوباره وارد فضای رقابتی شود رای نخواهد آورد ولی گفتمانشان ادامه دارد اما خرده گفتمانها را هنوز امتحان نکردهایم.
مردم خوب بخاطر دارند سه شنبه بود که فکر کنم ستاد روحانی کارش را شروع کرد. حتی هنوز در بخش ها و روستاهای دور هم نمیدانند چه اتفاقی افتاده است اما موج حمایتهای هاشمی به سرعت در پچ پچ زبانها سریعتر از فضای مجازی همه را با خبر میکند و ۲۴ خرداد ۹۲ رقم میخورد.
جناب آقای تاجگردون ؛ وقتی میگویید برگ برنده روحانی این است که او گفته است هم چرخ اقتصاد باید بچرخد هم چرخ انرژی هستهای تعجب میکنم شما که دیگر بهتر از من و امثال من باید بدانید آیا اگر رهبری اجازه نمیداد چنین مذاکراتی شکل میگرفت یا شرایط ۹ گانه آقا را مطالعه نکردهاید. همگان خوب میدانند در تمام ادوار مختلف مذاکرات تمام لحظه به لحظه نشست ها زیرنظر مستقیم آقا مدیریت میشد.
آیا به جز این است یا میخواهیم بر جامعه غلبه کنیم که روحانی جلوتر رفته است.اما باز هم میگذریم.
امروز کسانی در جلسات شما حضور پیدا میکنند و از شما حمایت کردهاند و شما را دعوت کرده اند که در انتخابات ریاست جمهوری به روحانی نه گفتهاند و در ادامه نیز در انتخابات ریاست جمهوری راهشان از شما جدا خواهد شد.
بله آن روز هم که دوست اصولگرایی که از دوست دیگرش که شما را دعوت کرده بود در سایتها انتقاد میکرد باز هم افسوس و ناراحت شدم که چرا.
آن دوستمان نیز باید بداند در انتخابات ریاست جمهوری راه عدهای از نماینده فعلی و کاندید مجلس دهم گچساران جدا خواهد شد.
بدانید مردم و آنهایی که روزی مخالف شما بوده اند اگر امروز شما را انتخاب کرده اند شخص شما را انتخاب کرده اند و بس ؛ پس به احترام آنها شما نیز فقط غلامرضا تاجگردون باشید و بس.
انتهای پیام/م
نظرات کاربران