به گزارش آفتاب جنوب،نفوذ فرهنگی و از بین رفتن ارزشها، بایدها و نبایدهای یک جامعه، فقط مختص کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه نیست، صهیونیسم بینالملل ریشه از بزرگترین کشورهای توسعه یافته دارد، کشورهایی که حال در دیدگان ما به کشورهایی مدعی آزادی، حقوق بشر و عدالتی خود تعریف شده هستند! کشوری مانند آمریکا! که با دقت در اوضاع فرهنگی آن در کمتر از یک صد سال پیش میتوان رد پای صهیونیسم را به فور در اجرایی کردن فحشا، آزادی افسارگسیخته دید. در این زمینه با استاد سیدهاشم میرلوحی نویسنده کتابهای یوسرائیل و صهیونیسم، آمریکا بدون نقاب که به تازگی کتاب " گشت ارشاد در آمریکا" ی ایشان نیز چاپ شده است به گفت وگو نشستهایم.
استاد؛ از اوضاع فرهنگی آمریکا بگویید، جامعه آمریکا چطور به انحطاط کشیده شد و آیا اوضاع از ابتدا به این منوال بوده است یا آیا اندیشمندان آمریکایی در صدد اصطلاح این امور هستند؟
مبارزه با فساد و امر به معروف و نهی از منکر در آمریکا
در آغاز این بخش باید به دو نکته اشاره نمود. اولاً مبارزه با فساد، امر سادهای نیست، زیرا افراد غافلی که در دام شیطان گرفتار شدهاند، اجازه نخواهند داد تا فساد ریشه کن شود- بدین جهت که منافع خود را در زمنیههای گوناگون در معرض خطر و نابودی می بینند- تا آنجا که موفقیت و پیروزی شیطان را پیگیری و آرزو میکنند و بعضا خود به شیطانی (از نوع انس) تبدیل میشوند. نکته دیگر اینکه اگر شما مایلید تا اندازه بسیار ناچیزی از شکنجه ها، صدمات و دردهایی را که در طول تاریخ، پیامبران الهی و ائمه اطهار ما متحمل شدند، لمس نمایید در ایران اسلامی – و نه در آمریکا – امر به معروف و نهی از منکر کنید!
وضعیتی که در حال حاضر – از لحاظ فرهنگی – در آمریکا مشاهده میشود، وضعیتی نیست که در گذشته نیز این گونه بوده باشد. جهودان صهیونیست به مرور و مرحله به مرحله یک چنین وضعیتی را در آمریکا ایجاد کردهاند. این مطلبی است که بسیاری از آمریکاییها به آن اشاره مینمایند. بعضی از آمریکاییها مسیحی در توضیح این مطلب این گونه اظهار میدارند که ما در گذشته با فساد مبارزه میکردیم، با روابط نامشروع و فرزند نامشروع داشتن، مخالف بودیم نه تنها با حضور زنان نیمه عریان در جامعه بلکه با چهرههای توالت کردهی زنان در بیرون از خانه، مخالفت میکردیم، با همجنس بازی به شدت مبارزه میکردیم با استفاده از مشروبات الکلی مقابله میکردیم، و ... ولی از آنجا که جهودان تصمیم داشتند تا از ما حیواناتی بسازند و بر گُرده آن حیوانات سوار شوند، و به هر سمت و سویی که اهداف شیطانی محقق میشود آن حیوانات را بکِشَند و بِبَرند و در پایان آنها را کاملاً تباه سازند به مرور، ما را (یعنی آمریکاییها و غربیها را) به یک چنین وضعیتی که مشاهده میکنید، کشاندند و در یک چنین جایگاهی قرار دادند و آنها تصمیم دارند تا تمام جوامع بشری را به یک چنین وضعیتی بِکِشند و در تحقق این مقوله به شدت تلاش داشته و دارند.
همانگونه که در کتاب «یوسرائیل و صهیوناکراسی» نیز به آن اشاره شده است در آمریکا نیز افرادی با فساد مبارزه مینمودند و امر به معروف و نهی از منکر از نوع مسیحی آن میکردند، نقشی را که "آنتونی کامستاک" ایفا مینمود در راستای مبارزه با فساد و امر به معروف و نهی از منکر – از نوع مسیحی - آمریکایی آن بوده است. "آنتونی کامستاک" حداقل 2500 نفر از افراد فاسد – حتی بعضی از فعالان سیاسی آمریکا – را در آمریکا دستگیر کرد و به مقامات ذیربط تحویل داد! همچنین وی حداقل 160 تن مطالب فاسد را جمع آوری و امحاء کرد لذا کنگره آمریکا قانون کامستاک را به نام آنتونی کامستاک نام نهاد. این قانون برای برخورد با فساد جامعه و فاسد فرهنگی جامعه آمریکا وضع شده بود که بر اساس این قانون یک فرد حتی حق نداشت تا یک مطلب فاسد را برای یک فرد دیگر ارسال نماید!
گشت ارشاد
آمریکا به مرور زمان و مرحله به مرحله با تلاش افراد فاسد در راستای اشاعه ناهنجاریها و فساد به صورت فعلی در آمده است. بعضی از افراد در آمریکا اینگونه اظهار میداشتند که هر چند مقابله با افراد فاسد که از ترفندهای گوناگون برای اشاعه فساد استفاده میکنند، بسیار مشکل است ولی ما باید با ناهنجاریها و فساد – در زمینههای مختلف – مبارزه کنیم در غیر این صورت، جامعه در فساد غوطهور میشود و نهایتاً نابود خواهد شد. از این رو نه تنها بعضی افراد در جامعه به سبک و روش خود با فساد مبارزه میکردند و امر به معروف و نهی از منکر میکردند و همچنین نقش گشت ارشاد را ایفا مینمودند، بلکه کنگره آمریکا در صدد برخورد شدید با ناهنجاریهای فرهنگی بر میآمد. امروز زنهایی را در خیابانهای تهران و سایر شهرها میبینیم که اگر یک زمان، زنهای آمریکایی- نه در خیابانهای آمریکا بلکه در کنار دریا و به قصد شنا کردن- با چنین وضعیتی ظاهر میشدند، دستگیر، بازداشت و محاکمه میگردیدند به عنوان مثال یک زن جهود فاسد به نام آنِت کِلِرمَن که از استرالیا به آمریکا آُمده بود این گونه تبلیغ میکرد که زنها باید لباس چسبان به تن کنند و در جامعه ظاهر شوند و در این رابطه خود او نیز یک چنین لباسی را طراحی و تولید کرد و نام خود را نیز بر آن نهاد ( همانند هم کیش خود کلوین کلاین جهود صهیونیست که تقریباً 90 سال بعد از آنت کلرمن، شلوارهای آویزان و .. را تبلیغ و اشاعه نمود.)
در سال 1907 میلادی، آنت کلرمن به ساحل ریوییر در شهر بوستون در ایالت ماساچوست رفت و لباس چسبان یک تکهای را به قصد شنا کردن، پوشید، وی به علت ظاهر شدن در جامعه با یک چنین وضعیتی دستگیر شد و محاکمه گردید، البته بعضی از آمریکاییها اظهار میداشتند که این زن فاسد به لباسهای چسبان قانع نمیباشد بلکه به دنبال عریان نموند زنهای آمریکایی و غربی است. ولی در آن زمان به بهانه شنا کردن، با یک چنین وضعی به کنار دریا رفته است. اساساً این زن، در راستای پروتکلهای جهودان صهیونیست، سعی داشت تا جامعه را به فساد بکشد، ولی در دادگاه برای خلاص شدن از محکمه اظهار داشت که اگر در مواقع مسابقات شنا، لباس چسبان به تن نکند، نمیتواند در مسابقات پیروز شود. به هر صورت 9 سال بعد از این دستگیری، یعنی سال 1916 او در یک فیلم به نام ( A daughter Of the Gods ) که در جزیره جامائیکا فیلم برداری شد، به صورت عریان ظاهر شد. زیرا به فساد کشیدن جامعه بشری، برای جهودان صهیونیسم یک اصل است! نکته قابل توجه اینکه افراد فاسد این گونه زنان را « زنان آزاد شده» (A Liberated Wonen ) میخوانند. آنها نام " آزادی" را بر «هرزگیها، برهنگیها و عنان گسیختگیها» نهادند! و مردانی که زنان خود را در جامعه، در معرض نمایش گذاشتند، متمدننامیدند! بعضی از آمریکاییها و انگلیسیها وقتی از زنهای فاسد آمریکایی نام میبرند اظهار میدارند که کلنگ تمام این قضایا را " آنت کلرمن" به زمین زد و او بود که باعث شد تا امروزه، زنها رقاصه، خوانندگان فاسد و غیر آمریکایی این گونه در صحنههای مختلف ( مستهجن و فاسد) ظاهر شوند. لذا زنان فاسد، مدیون "آنت کلرمن" میباشند.
آیا صهیونیسم که به دنبال پیاده کردن چنین اهدافی در جوامع آمریکایی و اروپایی و زنان سایر ملل، است برای زنان خود نیز چنین وضعیتی را پیش گرفته است؟
قطعاً خیر. تابلویی در فلسطین اشغالی است که جهودان صهیونیست آن را نصب کردهاند و از زنها و دخترهایی که از آن محله عبور میکنند میخواهند تا با پوشش (یعنی لباسهای گشاد و دامنهای بلند و آستینهای بلند) به آن محله و منطقه بروند و زنهایی که لباسهای زنندهای به تن داشته باشند ( یعنی با شلوار و با لباسهای تنگ و چسبان) حق ورود به منطقه آنان را ندارند.
نکته دیگر که باید به آن اشاره داشت اعتقادات جهودان در مورد پوشش زنان یهود در مقابل مردان نامحرم و جامعه است( منظور نسخه و دستورالعملی است که جهودان برای زنان خود مینویسند، که آن کاملاً مغایر با نسخهای است که جهودان برای زنان غیریهودی نوشته و مینویسند! آنها اظهار میدارند که زنان غیریهودی باید به عنوان یک کالای مشترک، خود را در معرض نمایش بگذارند و ... جهودان معتقدند که زنان و دختران جهود باید خود را از نامحارم و اجتماع، کاملاً بپوشانند.
واقعیتی به نام گشت ارشاد به چه شکلی اجرا شده است؟
افراد فاسد آمریکایی و .. سعی داشتند تا فاسد را به بیشترین حد برسانند لذا به لباسهای تنگ اکتفا نکردند، بلکه با فشاری که به مسئولین و افراد ذیربط وارد ساختند، پوشش زنان با دامنهای کوتاه، رواح یافت. ولی آن زمان هم، کوتاهی دامن – اینکه تا چه حد از غوزک پا بالاتر باشد – مطرح بود. به عنوان مثال در آلمان، اگر زنی با دامن گشادی در جامعه ظاهر میشد که دامن او از یک خاصی بالاتر از غوزک پا بود، با او برخورد میکردند.
با ترفندهای گوناگون که افراد فاسد به کار میبردند، به مرور و مرحله به مرحله و ملیمتر به میلیمتر، دامنها کوتاه و کوتاهتر شدند. در آن زمان نیز اگر زنی به قصد شنا کردن به دریا میرفت، حق نداشت که با یک پوشش دو تکه ظاهر شود، بلکه باید یک لباس یک تکه را به تن میکرد و دامن او نیز حداکثر میتوانست تا 15 سانتیمتر ( 6 اینچ) بالاتر از زانویش باشد. در غیر این صورت گشت ارشاد که آنها را «پاسداران اصول اخلاقی» مینامیدند، با آنها برخورد میکردند بر این اساس بود که گشت ارشاد با متری که در دست داشتند به کنار دریا میرفتند و افرادی را که فکر میکردند شاید دامنهایشان بیش از 15 سانتیمتر از زانوهایشان بالاتر است، اندازه میگرفتند و در صورت تخلف دستگیر مینمودند.
البته اگر آنها با یک چنین وضعیتی در خیابانهای آمریکا ظاهر میشدند سریعاً دستگیر میشدند و دیگر لازم به اندازهگیری دامن نبود. در این گونه موارد، کامیون میآورند و آنها را با همان کامیونهایی که افراد خلافکار و جانی را حمل میکردند آن زنان را نیز به بازداشتگاه منتقل میساختند. لذا در مواردی که پاسداران اصول اخلاقی آمریکا در سواحل دریا، آن دسته از زنان را که مشخص بود وضعیت پوشش دامن آنها از حد مجاز فراتر رفته است بدون اندازهگیری و جر و بحث به صورت دستهای دستگیر و بازداشت مینمودند. این قضایا به مرور زمان و مرحله به مرحله – با فشاری که افراد فاسد بر مسئولین آمریکا وارد کردند و با ترفندهایی مختلفی که افراد فاسد به کار گرفتند – کم رنگ شد و بعد کاملاً محو گردید.
همانگونه که قبلا نیز ذکر شد جهودان صهیونیست به تدریج کاملاً وضعیت پوشش زنان را تغییر دادند و در حال حاضر نیز (ایستگاههای ایست و بازرسی) در آمریکا وجود دارد ولی مأمورین به دنبال این هستند که راننده مست نباشد و از مواد مخدر استفاده نکرده باشد و مواردی از این قبیل.
یک سوال کاملتر مطرح کنیم، به نظر شما جهودان صهیونیست برای رسیدن به هدف خود از چه ابزارهایی استفاده میکردند؟
همانگونه که در کتاب « شلاق حقیقت » خود عنوان کردم، شعار ایجاد اشتغال که سردمداران آمریکا ( یعنی عوامل جهودان صهیونیست) برای اغفال مردم سر میدهند هر مقولهای را شامل میشود و هیچ محدودیت و حد و مرزی ندارد. اگر ایجاد مراکز فساد است تا آنجا که "عمو سام"، مراکز فساد و تولید فساد را صنعت سِکس میخواند و روسپیگران آمریکایی نیز 30 درصد مالیات طلب میکنند و یا کشتن مردم مظلوم کشورهای دیگر به بهانه ایجاد اشتغال برای کارخانههای اسلحهسازی آمریکا است، همه و همه را شامل میشود به هر صورت به مرور به بهانهها و ترفندهای مختلف از جمله تساهل و تسامح ایجاد اشتغال و درآمد زایی، همچنین تولید فیلمهای فاسد هالیوود اوضاع را کاملاً تغییر داد.
نکته دیگر اینکه در فیلمهای هالیوود زیبایی و جذابیتهای جنسی یک زن که او را زن آزاد شده (و کالای مشترک) میخواند یک ارزش است لذا آن زن آزاد شده باید خود را در معرض نمایش برای مردم و جامعه قرار دهد تا همه از این کالای مشترک استفاده کنند. از طرف دیگر جهودان صهیونیست و اذناب و اقارب آنها سعی داشتند تا این مقوله را به جوامع شرقی نیز منتقل کنند و در این راستا نیز موفق بودند. در فیلمهای هالیوود، فقط بر روی زیبایی و جذابیت جنسی یک زن متمرکز میشوند و نه صفات اخلاقی و ارزشهای معنوی و انسانی او! اگر آن زن هنرپیشه فاقد ارزشهای اخلاقی و معنوی است برای تولید کنندگان، کارگردانان و دست اندکاران فیلمها مهم نیست و آنها سعی دارند تا از طریق جذابتر کردن وضعیت ظاهری او و نیز حرکات اغوا کننده وی و همچنین دائماً نشان دادن این وضعیت و به قول ایرانیها چشمک زدن اینگونه صحنهها در مقابل چشمان بینندهها به مرور و مرحله به مرحله بینندگان از وضعیت ظاهری و رفتاری آنها تقلید کنند و پس از گذشت یک زمان کوتاهی آن وضعیت ظاهری و رفتاری به صورت یک موضوع عادی در جامعه در آید، که در آمده است!
شما تصور کنید اگر تصاویر مبتذل و مستهجن و صحنههای اغوا کننده به صورت مستمر و در مقابل چشمان بینندها چشمک بزند، بعد از یک مدت چه تأثیری بر روی افراد و آرا و عقاید و رفتار بینندهها خواهد گذاشت این دقیقاً وضعیتی است که جهودان صهیونیست از طریق فیلمهای خود با استفاده از ماهوارههایی که در اختیار دارند مردم دنیا را نشانه رفتهاند و اینگونه است که شما یک تغییرات بسیار سریع را در فرهنگ جوامع مختلف و جایگزین آن با فرهنگ دیکته شده جهودان صهیونست شاهد هستید.
اگر جهودان صهیونیست چند زن را ( به طور مسقتیم یا غیرمستقیم) استخدام کنند تا آنها در کوچه و خیابان به صورتی که آنها میگویند ظاهر شوند و پرسه زنند تأثیر چندانی نخواهد داشت و شاید بعد از مدت کوتاهی این وضعیت ظاهری و رفتاری در بخشی از آمریکا و یا کشور دیگری دفن شود، ولی اگر آنها فیلمهایی را تولید کنند و صحنههای مورد دلخواه خود را در آن فیلمها به کار گیرند و نه تنها در آمریکا بلکه در سراسر دنیا از طریق ماهواره و شبکههای مختلف خود دائماً مردم دنیا را بمباران کنند. بعد از مدتی در سراسر دنیا الگو گرفتن از آن وضعیتهای ظاهری و رفتاری به یک موضوع عادی تبدیل میشود. متأسفانه بسیاری از افراد قبل از اینکه بخواهند غذایی را بخورند در مورد آن فکر میکنند و از خود و یا اطرافیان خود میپرسند که آیا آن غذا برای آنان مفید است و خواص لازم را داراست؟ آیا برای آنها ضرری ندارد؟ ولی در ارتباط با تماشای فیلمهای مختلفی که توسط دشمنان بشر و بشریت تولید شده است هیچ سؤال نمیکنند که تماشای اینگونه فیلمها بعد از یک مدت چه پیامدهایی را میتواند برای او، خانواده او، روابط او و خانوادهاش، نسلهای آینده او و جامعه وی داشته باشد.
الان بیش از 90 سال است که جهودان صهیونیست هر فیلم مخربی را به خورد جوامع غربی و بعضاً شرقی دادهاند که نتایج آن بسیار تأسفبار بوده است ولی متأسفانه هنوز بسیاری از غربیها غافلند که اگر جامعه آنها از لحاظ فرهنگی در منجلاب غوطهور است بخاطر تصاویر، صحنهها و .. فیلمهای هالیوودی است که مرور و مرحله به مرحله به جامعه آنها القا شده است و بعد از مدتی آن اوضاع بسیار زننده ظاهری و رفتاری به یک امر عادی تبدیل گردیده است.
درحالی که قبل از ایفای جهودان در صنعت فلیمسازی هالیوود جوامع غربی به این صورت نبوده است؛ البته جهودان صهیونیست همین خواب را برای جوامع شرقی نیز دیدهاند، نکتهای را که جهودان صهیونیست در ارتباط با این قضایا در بحثهای خود مطرح میسازند این است که میگویند:( ما از طریق زنها کسب درآمد میکنیم، آنها نیز پول میسازند، خوب این چه اشکالی دارد؟) در حاشیه مطالب فوق باید به نکاتی چند اشاره شود،
برخی معتقدند که دیدن صحنه های جنسی و محرک به صورت مکرر نوعی عادت و بی تفاوتی را به دنبال خواهد داشت نظر شما در این زمنیه چیست؟
البته من قصد ندارم وارد جزئیات بیشتری از این فساد شوم اما از آنجایی که باید یاوهگوییهای کسانی که میگویند: ( باید افراد را راجع به امور حجاب و مسائل جنسی آزاد گذاشت تا همانند غرب این موضوع نیز در کشور حل شود) یا میگویند : ( در کشورهای غربی موضوع مسائل جنسی حل شده است) باید بگویم: به هیچ وجه اینگونه نیست! آیا زمانی که حتی در محیط دانشگاه به دختران دانشجو تجاوز میشود، موضوع مسائل جنسی برای آنان حل شده است!؟ آیا وقتی چند نفر وارد منزل زنی میشوند و او را که بیش از 60 سال سن داشته است، به طور گروهی مورد تجاوز قرار میدهند، مسائل جنسی برای آنها حل شده است!؟ آیا وقتی دولت آمریکا هر ساله بیش از یک میلیون سقط جنین ثبت شده را در آمریکا اعلام میدارد و از سال 1973 تا سال 2013 میلادی ( یعنی در طول 40 سال) بیش از 57 میلیون سقط جنین فقط در آمریکا صورت گرفته است (که اکثرا به علت روابط نامشروع – حتی با محارم – بوده است) موضوع مسائل جنسی برای آنها حل شده است!؟ حماقت تا چه حد!
آیا وقتی در آمریکا و انگلیس بیش از 45 درصد و در بعضی دیگر از کشورهای اروپایی – مانند سوئد و فرانسه – بیش از 55 درصد متولدین سالهای اخیر نامشروع هستند، آیا موضوع مسائل جنسی، برای آنان حل شده است! بله؟ اگر اینگونه افراد ابله یک چنین وضعیتی را که غرب در آن غوطهور است موضوع حل شده و مطلوب میدانند بله، پس مسائل جنسی را میتوان به این صورت حل کرد و همانند غرب در منجلاب فرو رفت.
"آرثرلینک لِتِر" یک هنرپیشه باتجربه آمریکایی بوده است که از دوران جوانی در هالیوود ایفای نقش کرده است، "مایکل لیندسی" نویسنده کتاب است که با "آرثرلینک لِتِر" مصاحبهای داشته است و در صفحه 147 کتاب خود، بخشی از این مصاحبه را منعکس کرده است. "آرثرلینک لِتِر" به نویسنده کتاب مذکور میگوید: که برای زنان، هنرپیشه بودن و هنرپیشه ماندن بسیار مشکلتر از مردان است زیرا نه تنها آنها باید خود را از لحاظ فیزیکی جذاب نگاه دارند بلکه باید بخواستههای جنسی بسیاری از افراد تن دهند حتی اگر قرار باشد نقش (یک رهگذر در یک صحنهای از فیلم را داشته باشند.) "آرثرلینک لِتِر" به نویسنده کتاب میگوید: در سال 1938 میلادی یعنی 75 سال قبل وقتی به استودیویی در هالیوود رفتم تا برای اولین بار نقشی را در یک فیلم بازی کنم دستیار کارگردان استودیوی بزرگ فیلمبرداری را نشان داد و گفت: آقای "آرثرلینک لِتِر"! حالا با فیلمبرداری آشنا خواهی شد ما روزی یک دقیقه و نیم از شما (در صحنههای مختلف) فیلمبرداری خواهیم کرد لذا شما در طول روز وقتی زیادی خواهید داشت، دستیار کارگردان در ادامه به "آرثرلینک لِتِر" : ما سه نفر زن در اینجا داریم که در صحنههایی نقش یک رهگذر را بازی میکنند (منظور اینکه، نقش مهمی را ندارند) شما در طول روز با هر کدام از این سه زن که دوست داشته باشید، میتوانید مشغول شوید."آرثرلینک لِتِر" به دستیار کارگردان میگوید: همینجا؟ دستیار کارگردان در جواب میگوید: بله! همینجا! هیچ کسی با شما کار ندارد! "آرثرلینک لِتِر" میگوید: دیدم چند نفر نورپرداز در آن بالا هستند و به آنها اشاره کردم و گفتم آنها که در آن بالا هستند چی؟ دستیار کارگردان در جواب گفت: آنها دائم از این صحنهها دیده و میبینند.
پس چرا سردمداران غربی، مرتباً در رسانههای خویش از آزادی زنان غربی سخن میگویند؟
سردمداران غربی زنان خود را که اسیر شهوات و مطامع شیطانی مردان فاسدند (زنان آزاده شده مینامند) ارزش اینگونه زنهای اصلاح غرب ( آزاد شده) بر اساس وضعیت ظاهری و شکل و شمایل آنهاست و این که تا چه اندازه خود را عریان، برای تطمیع شهوات مردان فاسد در معرض نمایش میگذارند و نه ارزشهای اخلاقی، فرهنگی و دینی آنها! بله آنها را زنان آزاد شده میخوانند، زیرا ملعبه دست مردان فاسد غربیاند و دیگر هیچ گونه قید و بند اخلاقی، فرهنگی و دینی در آنها باقی نمانده است تا بتوانند خود را از اسارت این شیاطین خارج سازند و بعضاً در پایان نیز به عنوان یک برده جنسی در اسرائیل و بعضی از کشورهای غربی به قیمت یک خودروی تویوتای دسته دوم به فروش میرسند! و تمام این قضایا در راستای صنعت سکس صورت میگیرد. مقوله حقوق بشر را که سردمداران غربی از آن دم میزنند نیز در این همین راستا است به هر جهت در حال حاضر وضعیت آمریکا بسیار بدتر از 75 سال قبل است، میزان فرزندان نامشروع آمریکایی در سال 1940 یعنی 2 سال بعد از اولین نقش "آرثرلینک لِتِر" در فیلمهای هالیوود تقریبا 4 درصد بوده است ولی در حال حاضر بیش از 45 درصد است.
بعضیها تصور میکنند که در آمریکا روابط نامشروع داشتن فقط اختصاص به مردها و بعضی از سردمداران آمریکایی نظیر بیل کلینتون دارد و زنها از این قضیه مستثنی هستند در صورتی که اینگونه نیست " نَنس رگین" همسر "رانُلد رگین" ( ریگان) که برای مدت 8 سال از دهه 1980 میلادی بانوی اول آمریکا خوانده میشد، رونالد ریگان و همسرش از هنرپیشههای باسابقه هالیوود بودهاند. آن زمان که رونالد ریگان به عنوان چهلمین رئیس جمهور آمریکا از کاخ سفید دستور کشتار ایران در آبهای خلیج فارس را صادر میکرد، همسرش ننسی ریگان بانوی اول آمریکا روابط نامشروعی را با خوانندهای به نام " فرنک سناترا" داشت این موضوع بارها از طریق رسانههای گروهی آمریکا مطرح میشد که چرا هنوز وقتی "فرنک سناترا" به کاخ سفید میرود شب را در کاخ سفید بیتوته میکند!؟ آمریکاییها هنوز در ارتباط با روابط نامشروع" ننسی ریگان" بانوی اول آمریکا و " فرنک سناترا" سخن میگویند.
گروه گزارش طنین یاس
انتهای پیام/خ
نظرات کاربران