به گزارش آفتاب جنوب،به نقل از حرف ناب، در دنیا هم مردمان خوشبین وجود دارد و هم مردمان بدبین و واضح است که بدبینها بیشتر به چشم میآیند. آنها مرتباً انتقاد میکنند، همیشه انتظار بدترینها را دارند. هرگز جنبههای مثبت یک حادثه و اتفاق را در نظر نمیآورند و دیگران همیشه میگویند : که از مصاحبت آنها لذت نمیبرند همان جمله کلیشهای معروف که همه آنها را شنیدهایم، درباره این افراد صدق میکند : اینها همیشه نیمه خالی لیوان را میبینند. آیا شما هم از این دستهاید؟
اگر پاسخ مثبت است، بهتر است به خواندن ادامه دهید.
شما هم در اصل از این حالت راضی نیستید چرا که این نگاه تلخ و منفی به زندگی بیش از همه خودتان را میآزارد. میخواهید آن را عوض کنید اما مثل یک عادت به این عینک سیاه خو گرفتهاید. راه حل دورانداختن این عینک آسان است اما اجرایش چندان ساده نبوده و دشوار هم هست ما به باورهای قدیمیمان که البته تمامی آنها درست هم نیستند عادت میکنیم و به واقع میترسیم که سرمان را از پیله تاریک این عقاید بیرون آوریم و بزرگترین اشکال آنها این است که اجازه نمیدهند از زندگی لذت ببریم. مثلاً فکر میکنیم که هرچه در گذشته ما رخ داده آینده ما را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. به همین خاطر وقتی که در گذشته خطایی مرتکب شده یا شکست خورده باشیم، نگران میشویم؛ درباره تأثیر گذشته بر آینده خودمان را سرزنش میکنیم که چرا اینچنین خطا کردهایم و میترسیم که این پیشامد آیندهمان را نیز خراب کند. بدین ترتیب با زندگی در گذشته و نگرانی برای آینده، لذت و ارزش زندگی این لحظه و امروز را از دست میدهیم.
حالا با این تفاسیر چگونه میتوانیم «هنر زندگی در اکنون» را فراگیریم؟ قبل از هر چیز باید گفت که ما همیشه میتوانیم انتخاب کنیم. انتخاب کنیم که از زندگی لذت ببریم یا این که در تلخی و افکاری تاریک روزگار را سپری کنیم. همگی مختاریم که شادی و خوشبختی را به خودمان و دیگران هدیه کنیم یا افکاری تلخ، آشوبزده و منفی را بر زندگیمان حاکم کنیم اگر میخواهید از این سیکل معیوب خارج شوید، نیل به شادی، خوشبختی و تفکری سالم را هدف پیش روی خود قرار دهید. هرگاه که احساس کردید، آن افکار سیاه دارند دوباره غالب میشوند، فوراً به سوی هدفتان رو کنید.
عامل دیگری هم در خلق این عینک سیاه موثر است. وقتی ما سعی کنیم افکار، اعمال و احساسات دیگران را کنترل کرده و آنها را مطابق میل خودمان کنیم، موفق نمیشویم و همین شکست باعث میشود که منفیبافی هم بخشی از شخصیت ما شود. بدانید که ما نمیتوانیم دیگران را تغییر دهیم. باید طرز نگرش خود را به جهان و دیگران عوض کنیم.
راه دیگری نیز هست. اگر سعی کنیم در هر حادثهای که با آن مواجه میشویم، هر پدیدهای که مشاهده میکنیم و هر کسی که با او برخورد میکنیم، نکته مثبتی کشف کنیم، چهره دنیا زیباتر خواهد شد. پیدا کردن زیبایی، از کند و کاو زشتیها، لذتبخشتر و شادیآورتر است.
انجام یک کار دیگر هم مفید خواهد بود. اگر شادی و خوشبختیتان را با دیگران شریک شوید، دو چندان لذت خواهید برد. قبل از این که کسی از شما کمک بخواهد، به او کمک کنید. بدون قید و شرط و بدون انتظار هیچ پاداشی به اطرافیانتان مهربانی کرده به آنها عشق بورزید و شاید مهمترین روش حل مشکل بدبینی این باشد که یاد بگیرید خود و دیگران را ببخشید. این بخشش باید از ته دل باشد و فقط این نیست که بگویید : «من تو را میبخشم» بخشش واقعی احساس گناه، ترس، شرمندگی، خشم، افسردگی و تنفر را نابود میکند و آرامش، آسودگی خیال و شادی را برایمان به ارمغان میآورد.
دانستن نکات بالا یک چیز است و به عمل درآوردن آنها چیزی دیگر تغییر عادات و باورهای گذشته آسان نیست و به زمان طولانی نیاز دارد. اما ارزشش را دارد. اگر میخواهیم به آنچه که به آن ایمان داریم، عمل کنیم، پشتکار قویترین انگیزه است. کندن عینک سیاه دشوار است اما وقتی بتوانیم رنگهای واقعی اطرافمان را ببینیم، زندگی نیز به ما لبخند خواهد زد.
مترجم : آذین صحابی
انتهای پیام/م
نظرات کاربران