به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب، دوازدهم شهریور سالروز شهادت رئیسعلی دلواری آنهم به خاطر مبارزه با انگلیسیها (در بوشهر) در تقویم جمهوری اسلامی ایران به نام روز مبارزه با استعمار انگلیس ثبتشده است. دو قرن مقاومت مردان استعمارستیز بوشهر در تاریخ ایران و جهان ثبت است. چراکه انگلیسیها در این زمان از راه بوشهر، چندین بار به ایران لشکرکشی کردند که هر بار با دلاورمردیهای مردان جنوب کشور، ناکام ماندند.
نقش مؤثر رئیسعلی دلواری در مبارزات ضد استعماری جنوب ایران زبانزد عام و خاص است بهگونهای که مجموعه تلویزیونی بهعنوان دلیران تنگستان بهپاس خدمات ماندگار و تاریخی آنها ساخته شد. ازاینرو، مشخص است که افراد و اقوام زیادی در این مبارزه تاریخساز، نقش مهم و برجستهای ایفا کردند و یکی از این اقوام، ایل غیور قشقایی است.
بههرحال نقش نیروهای پشتیبانی و لجستیکی در پیروزی و موفقیت یک جنگ و بهطورکلی در دنیا بهعنوان یک اصل مهم جنگی شناختهشده است که خوشبختانه یکی از عوامل مؤثر و موفقیتآمیز رئیسعلی دلواری و دوستانش درنبرد تنگستان مقابل انگلیس، نقش پشتیبانی و لجستیکی ایل قشقایی آنهم به دستور و تشویق ایلخان قدرتمند خود یعنی صولت الدوله قشقایی است بهگونهای که صولت الدوله، رئیسعلی دلواری را «تاج سر کرانه» معرفی میکرد و از اینکه این مردان بزرگ یعنـــی رئیسعلی و زائــرخضرخان در کنار یکدیگر برای وطن میجنگند و باهم اختلافی نداشتند خوشحال بود.
رئیسعلی دلواری در سال ۱۲۶۱ خورشیدی (۱۲۹۹ قمری) در روستای دلوار از توابع تنگستان متولد شد. بر اساس پژوهشی که بعضی از مورخان در مورد پیشینه رئیسعلی دلواری انجام دادهاند، خاندان وی ازجمله لُرهایی بودند که با توجه به سیاست کوچ اجباری اقوام و عشایر ایران توسط سلسله افشاریه آنهم به خاطر کاهش قدرت روزافزون آنها از منطقه نورآباد ممسنی مهاجرت داده و در یک دوره تاریخی به تنگستان وارد و در آنجا مستقرشدهاند.
بههرحال، با شروع نهضت مشروطیت، رئیسعلی درحالیکه ۲۴ سال بیشتر نداشت ازجمله پیشگامان مشروطهخواه در جنوب ایران شد و همکاری نزدیکی با محافل انقلابی و عناصر مشروطهطلب در بوشهر، تنگستان و دشتی آغاز کرد. دوران جوانی او همزمان با حضور گسترده استعمار انگلیس در خلیجفارس بود. وی نقشی کلیدی در قیام جنوب داشت. قیام مردم تنگستان به رهبری این سردار بزرگ نزدیک به هفت سال طول کشید.
در آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ قوای نیروهای انگلستان از جنوب، ایران را در معرض هجوم قراردادند و بهصورت تدریجی قصد اشغال بوشهر و نواحی ساحلی اطراف را داشتند؛ بنابراین بوشهر برای موقعیت و منافع انگلستان اهمیت فراوانی داشت، زیرا ورود عثمانی به جنگ و هممرزی بصره و خوزستان موجب ضربهپذیر شدن منافع نفتی خوزستان میشد که انگلستان امتیاز بهرهبرداری آن را داشت. از سوئی بوشهر بهعنوان نقطۀ استراتژیک ارتباطی، اقتصادی و سیاسی خلیجفارس متأثر از فعالیتهای گسترده نمایندگی آلمان بهویژه واسموس و پیشینه تحرکات سیاسی این بندر، بهصورت کانون و فعالیتهای ضد انگلیسی درآمده بود.
انگلیسیها بهمنظور به دستگیری ابتکار عمل و جلوگیری از خطرناک شدن وضع خلیجفارس، بخشی از عملیات علیه عثمانی در بینالنهرین را با تصرف بصره و پیشروی در سرزمینهای عثمانی آغاز و این عملیات را از بوشهر بهعنوان مرکز فرماندهی و تدارکاتی خود هدایت نمودند؛ بنابراین تسلط اطمینانبخش بر این بندر استراتژیک برای آنان ضرورت داشت. انعکاس وسیع فتاوای جهاد علماء عراق در بوشهر، انگلیسیها را بهشدت دچار وحشت نمود و چاره کار را در اشغال بوشهر دیدند. آنان پرچم ایران را پایین کشیدند و پرچم بریتانیا را برافراشتند. از اولین اقدامات انگلیسیها، انتشار تمبری با این مشخصه بود: بوشهر در تصرف بریتانیا!
بااینوجود به دنبال کسب تکلیف رئیسعلی توسط شیخ محمدحسین برازجانی از علمای نجف حکم جهاد گرفت و به همراه دوست خود خالو حسین دشتی در اوایل ماه رمضان ۱۳۳۳ قمری پس از مذاکراتی در عمارت حاج سید محمدرضا کازرونی، آمادگی خود را برای دفاع از بوشهر و جلوگیری از پیشروی نیروهای انگلیسی اعلام داشت.
رئیسعلی که پیشاپیش از حمله به دلوار آگاهی داشت، بلافاصله اقدام به تخلیه دلوار و عقبنشینی تاکتیکی به کوههای اطراف منطقهای معروف به کلات بوجیر نمود. سربازان متجاوز انگلیسی و هندی هنگامی وارد دلوار شدند که تقریباً روستا خالی از سکنه بود. به همین جهت خشمگینانه شروع به گلولهباران منازل مسکونی و قطع نخلهای دلوار کردند. رئیسعلی در همان شب با ۴۰۰ نفر از نیروهای خود به قوای انگلیسی شبیخون زدند و ۶۰ نفر از نیروهای متجاوز ازجمله یک ژنرال بلندپایه را از پای درآوردند و همین امر سبب پیروزی وی در این جنگ شد. پسازاین جنگ «رئیسعلی دلوار» به حملات شبانه خود به بوشهر و پادگان انگلیسیها افزود و با همفکری دیگر خوانین منطقه طرح حمله سراسری به بوشهر و آزادسازی آن را پی ریخت.
ازاینرو، جنگ میان دلیران تنگستان به رهبری رئیسعلی از یکسو و نیروهای بریتانیا و خوانین متحد آنان از سوی دیگر درگرفت بهگونهای که رئیسعلی در محلی به نام «تنگک صفر» هنگام شبیخون به قوای بریتانیا توسط فردی نفوذی به نام غلامحسین تنگکی، از پشت سر هدف گلوله قرار گرفت و سرانجام در شهریور ۱۲۹۴ خورشیدی و سن ۳۳ سالگی، شهید شد و با توجه به وصیت خود پیکر مبارکش را در جوار حرم علی بن ابیطالب در وادیالسلام به خاک سپردند. بهپاس مبارزات ارزشمند این سردار بزرگ، با مصوبه شورای عالی انقلاب کشور روز ۱۲ شهریور را به نام «روز مبارزه با استعمار انگلیس» نامگذاری شده است.
نهضت تنگستان و قیام مردمی جنوب ایران به پیشگامی رئیسعلی دلواری ازجمله مقاومتهای ضد استعماری در تاریخ کشوراست که بر دو انگیزه دینی و ملّی استوار است. آنچه از اسناد تاریخی برمیآید، برجستگی بُعد اعتقادی آن است، زیرا جهتگیری سیاست دولت وقت، بهعنوان منشأ اقتدار ملی، بر اصل بیطرفی بناشده بود و نهتنها در طول مبارزه مساعدتی درراه پیروزی قیام ننمود که در بسیاری مواقع بر پایۀ همان اصل، رودرروی مبارزان و همسو با دشمنان قرار داشت.
بنابراین در منطقه نیز، همفکری و همیاری سران قبایل وجود نداشت که جبهۀ واحد و همگونی در برابر دشمن ایجاد شود، بلکه جریان تقابلی حکام دوست و همسو با منافع انگلیس، در برابر سران مجاهدین، عرصه را نیز بر آنان تنگ مینمود؛ بنابراین از جهت سیاسی، اجتماعی و نظامی، زمینه قیام فراهم نبود و به همین دلایل، این قیام نتوانست جنبه ملی و سراسری به خود گیرد؛ اما ازنظر اعتقادی و بُعد مذهبی به لحاظ واکنش علمای دینی و مراجع تقلید در نجف اشرف که در آن زمان مرکز ثقل حوزههای علمیه شناخته میشد، مقابله با اجانب و اشغالگران بهمنزلۀ جهاد درراه دین و دفاع از حریم مسلمین تلقی میشد و بهصراحت حکم جهاد صادر گردید.
این امر، مردم خطۀ جنوب را که هم تقید دینی داشتند وهم در حوزه جغرافیایی خلیجفارس، با عراق بهمنزله بخشی از بلاد مسلمین و وابسته به دارالخلافه اسلامی دارای ارتباطات منطقهای بودند و از همه مهمتر اینکه منطقه زندگی خود را در اِشغال بیگانه میدیدند، پیروی از دستورات و احکام علماء واجب شمرده میشد. بر این اساس، گرایش و عملکرد شخص رئیسعلی در ارتباط با این حرکت، بیش از هر چیز بر مبنای احکام دینی شکلگرفته بود.
اسماعیلخان قشقایی معروف به صولت الدوله، فرزند داراب خان رئیس ایل قشقایی در سال ۱۲۵۷ خورشیدی (۱۲۹۵ قمری) در فیروزآباد استان فارس متولد شد. وی از چهره سیاسی اواخر قاجار و یکی از مقتدرترین ایلخانهای ایل قشقایی و ملقب به سردار جنوب، کسی که جنوب مدیون رشادتهای وی در مبارزه با انگلیسیها است بهگونهای که به علت رشادت و مهارت وی در تیراندازی و جنگهای چریکی، در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه قاجار به وی لقب صولت الدوله داده شد.
صولت الدوله در سال ۱۳۲۴ قمری رسماً به ریاست ایل قشقایی رسید. او از بدو امر طرفدار مشروطه خواهان و همواره بانفوذ بیگانگان در فارس مخالف بود. پس از صدور حکم جهاد توسط شیخ عبدالحسین مجتهد لاری علیه انگلیسیها و تعرض پلیس جنوب به قسمتی از ایل قشقایی تصمیم به جهاد گرفت و تا عزل فرمانفرما از ریاست فارس و ورود دکتر مصدق به فارس یعنی آخر سال ۱۳۳۸ قمری میجنگید.
اما پس از ظهور سردار سپه اوضاع ایران تغییر و از طرف ایل قشقایی و مردم جهرم به مجلس شورای ملی برای چند دوره (پنجم و هشتم) راه یافت. با توجه به اینکه رضاشاه اصولاً با روسای ایلات میانهای نداشت و درصدد بود آنها را سرکوب و از میان بردارد.این مخالفت و دشمنیها در پیامی تاریخی صوالتالدوله قشقایی به رضاه شاه و قشون انگلیس که به آنها گفته بود: اینجا زاگرس است دیار برنو به دستان اگر عقابی بخواهد بر فراز آسمانش پرواز کند باید بالهایش را باج دهد، گویای این موضوع است. ازاینرو، صولت الدوله درحالیکه نماینده مجلس بود و بهنوعی مصونیت داشت، توسط پلیس سیاسی دستگیر و قریب به شش ماه در زندان قصر در شرایط بسیار نامساعدی به سر برد. تا اینکه در ۱۶ مهر ۱۳۱۱ بهفرمان رضاشاه اعدام شد.
انتهای خبر/
نظرات کاربران