به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،سید ابوالحسن حسینی نیک-ایل قشقایی یکی از کهنترین، بزرگترین، سیاسی ترین و چابکترین ایلهای ایران است که از آغاز ظهور و تشکیل اتحادیه ایلی، با تعامل وهمزیستی با دیگر قومیت های ایران در انسجام و حفظ هویت ملی نقش مهمی را ایفا کرده است.
“استفان شوارز” طراح انگلیسی “خودروی قشقایی” در مورد علت انتخاب نام این خودرو میگوید: به خاطر چالاکی، هوشمندی، کنترل و پر طاقتی (نرم بودن) ایل قشقایی که برگرفته از زندگی کوچ نشینی و به عنوان یکی از مهمترین ایلات ایران و حتی خاورمیانه، نامگذاری کرد.
قلمرو ایل قشقایی در بخش وسیعی از مناطق جنوب و جنوب غربی ایران واقع است. این محدوده در نواحی مختلفی از استانهای فارس، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد، هرمزگان و چهار محال و بختیاری قرار دارد. منطقه قشلاقی و ییلاقی ایل قشقایی نیز از کرانه های خلیج فارس تا نواحی جنوبی استان اصفهان کشیده شده است.
امروز ایل قشقایی از شش طایفه فارسیمدان، شش بلوکی، عمله، کشکولی بزرگ، کشکولی کوچک، دره شوری و تیره های زیادی تشکیل شده است. جمعیت ایل قشقایی درطول تاریخ دچار نوسانات بسیاری شده اما هم اینک یکی از پر جمعیت ترین ایلهای ایران به شمار می آید.
بنابر نوشته مورخان با شروع جنگ جهانی اول بسیاری از افراد ایل قشقایی در جنگهای محلی و مبارزه با انگلیسی ها جان خود را از دست دادند. همچنین شیوع بیماری های واگیر دار و مرگ و میر ناشی از آن در کاهش جمعیت ایل قشقایی نقش اساسی داشته است. اما پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ و احیای قدرت سران قشقایی، جمعیت ایل انسجام و رو به ازدیاد نمود.
ایل قشقایی در طول تاریخ در معادلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، عمرانی و… کشور نقش بسیار مهمی داشته است. نقش اقتصادی آنها اگر پر رنگتر از سایر نقشهای آنها نباشد کمرنگ تر نیست.
این ایل دارای بزرگ مردان و زنانی بوده و هست که نه تنها تاریخ آنها را نساخت بلکه تاریخساز شدند. به عنوان مثال، یکی از کارهای عمرانی و تاریخی که از زمان صفوی به یاد گار باقی مانده است و در حال حاضر به یک قطب گردشگری برای شهرستان سامان استان چهار محال و بختیاری تبدیل شده است، “پل زمان خان” است.
این پل به دستور زمانخان رئیس طایفه نفر از خاندان ایل بیگی قشقایی از سرداران معروف شاهان صفوی برای عبور و مرور بر روی رودخانه زایندهرود احداث گردید و به نوعی عشایر قشقایی و بختیاری را نجات داد.
همچنین، امیر قاضی شاهیلو از بنیانگذاران اتحادیه و سر سسلسله دودمان ایلخانان قشقایی از مریدان شاه اسماعیل صفوی، محمد علیخان، ایلخانی مشهور از مریدان میرزا ابوالقاسم سکوت، میرزا جهانگیرخان قشقایی از علمای بلند پایه تشیع روزگار خود (از شاگردان برجسته وی محمدعلی شاهآبادی، آیت الله بروجردی، سید حسن مدرس، نخودکی اصفهانی و…) و ملا علیبابا از عرفا و بزرگان دینی ایل قشقایی محسوب می شوند. زبان، ادبیات و هنر در ایل قشقایی دارای پیشینه تاریخی و بسیار غنی است.
ماذون (مادر از تیره قادرلو عمله و پدر از طایفه شیخ هابیلی کهگیلویه)، یوسف علی بیگ، استاد محمدابراهیم و فریدون توللی از نام آورترین شعرا و سرایندگان ایل قشقایی است. غول ارج، خسروبیگ، مسیحخان، نعمت، شایلو، حسینقلیخان صمصام، کل ویسعلی دره شوری، عبدالحسینخان کشکولی و پسرش را از دیگر شاعران ایل قشقایی می توان هم نام برد.
در میان ایل قشقایی، نویسندگان چند دیده می شود که معروفترین چهره در بین آنها محمد بهمن بیگی پدر آموزش و پرورش عشایر ایران و کاوه بیات مورخ نامدار کشور نوه دختری صولت الدوله است.
ورزشکاران بزرگی چون مسعود شجاعی آرخلو کاپیتان حال حاضر تیم ملی فوتبال و زنان سیاستمدار و با کیاستی چون بیبی خدیجه کشکولی همسر صولت الدوله را هم می توان نام برد.موسیقی و هنر چنان با زندگی مردم ایل عجین شده است که از تولد تا مرگ هم آنان را همراهی می کند.
استاد خانگلدی، حسین قلیخان صمصام، هولاکوخان جانیپور، عاشق حیدرقلی و نوههایش، شاه میرزا (نوازنده نی)، ماه پرویز، استاد قیطاسی و فرزندان، استاد حاجی و فرزندان، استاد ساریخان، استاد نظر و فرزندش استاد محمد ابراهیم، استاد سلیمان، استاد داوود، استاد عبدالحمید، حبیبالله گرگینپور و فرزندانش فرود، فرهاد و غلامعلی، برزو طیبی، محمدحسین کیانی، طهمورث کشکولی و ابراهیم کهندل، جمشید جهانزاده، داریوش فرهنگ درهشوری و فروغ قجابگلو، بهنام نوروزی، افسانه جهانگیری، شعله قهرمانی و… را می توان از بهترین موسیقیدانان، آوازخوانان و به طور کلی هنرمندان ایل قشقایی نام برد.
ایل قشقایی در طول سدههای متاخر، تاثیر عمدهای بر رویدادها و حوادث سیاسی و اجتماعی جنوب کشور داشته است. با توجه به نقش نخبگان سیاسی ایل (ایلخانیها وخاندان ایلخانی و کلانتران) در تحولات و حوادث تاریخی، جنبه سیاسی تاریخ قشقائیان بر جنبههای دیگر برتری دارد.
نقش و کمک عمده امیر قاضی شاهیلو قشقایی به پادشاهان صفوی در رسمی کردن مذهب شعیه، بیرون راندن پرتغالی ها از جزیره هرمز در زمان شاه عباس صفوی، مبارزه مردانه آنها در کنار لرها مقابل هجوم افغانها به فارس، پیوستن قشقاییها به سپاه نادر در لشکرکشی به هندوستان، بلخ و بخارا، جایگاه ویژه نظامی و سیاسی قشقایی ها در دربار حکومت زندیه به گون های که به خاطر حمایت بی چون و چرای این ایل از لطفعلی خان زند در قلعه بم کرمان در دوران قاجار تا مدتی از قدرت آنها کاسته و آقا محمدخان قاجار تعداد زیادی از آنها را به حومه ورامین، چهارلنگ بختیاری و مازندران تبعید کرد. تا اینکه با پیوستن اقوام لر و لک به آنها تا حدودی نسبت به قبل قدرتشان افزایش پیدا کرد.
در این دوران با انتصاب ایلخانی جانی خان معروف به جانیخانی نقش بسیار مهم وکلیدی در انسجام و یکپارچگی ایل قشقایی بازی کرد به گون های که تعداد زیادی از بزرگان قشقایی وی را بنیانگذار اصلی ایل قشقایی میدانند. آنچنان کاردان و مقتدر بود که در پاسخ به نامه آقا محمدخان قاجار که از ایشان اظهار اطاعت خواسته بود، نامه اهانت آمیزی را فرستاد.
با فوت جانی خانی (۱۲۳۹ه.ق) فرزندان و نوادگان آن به سمت ایلخانی و مقام ایل بیگی منصوب شدند. ایل قشقایی از این دوران تا ایلخانی صولت الدوله جزء در دوره ایلخانی محمدعلیخان، دستخوش انشقاق توسط انگلیس، جنگ و تبعید شد.
مهاجرت ایل قشقایی به کرمان توسط مرتضیقلیخان ایلبیگی در اعتراض به برخورد با محمدقلیخان، تبعید ۱۳ ساله محمدعلیخان به تهران و بازگشت آن و احیای شکل گیری مجدد اتحاد و انسجام ایل و مرگ آن ( ۱۲۶۸ه.ق)، شرکت دستهای از سواران قشقایی در جنگ علیه شیخ سعید امام مسقط (عمان۱۲۷۰ه.ق)، تشکیل اتحادیه خمسه توسط ناصرالدین شاه برای مقابله با قدرت روز افزون قشقایی ها، نخستین رویارویی قشقایی ها و انگلیسیها در جنگ ننیزک ( ۱۲۷۳ ه.ق حوالی برازجان) به فرماندهی سهراب خان (نامه تقدیر به همراه یک قبضه شمشیر مرصع نشان از طرف ناصرالدین شاه به ایشان به پاس رشادتهایش)، اعدام سهرابخان( ۱۲۹۱ ه.ق)، امراض مسری، خشکسالی و به دنبال آن قحط سالی های پی درپی از مهمترین حوادث این دوران محسوب می شوند.
به هر حال، از زمان صفویان تا اواخر ایلخانی ضرغام الدوله و اوایل ایلخانی صولت الدوله، ایل قشقایی دارای دولت مردانی بودند که از یک طرف در تمامی حکوم تهای مرکزی نقش سیاسی مهم و تاثیرگذاری داشتند و در طول تاریخ هم به رقبای ایلی خود و هم به بریتانیای کبیر و حتی حکومتهای مرکزی ایران هرگز اجازه هیچگونه تعدی و تجاوزی را نمی دادند و خواب را از چشمان آنها همیشه می ربودند به گونه ای که کشور استعمارگر انگلیس برای مهار آنها اتحادیه خمسه را در جنوب ایران تشکیل داد.
از طرفی دیگر بیشه ایلیشان همیشه پر از شیر مردان و شیر زنانی بود که نقش بیبدیلی در اتحاد و انسجام ایلی خود ایفا میکردند. مهمترین آنها جانیخانی بنیانگذار ایل قشقایی و خانواده وی از جمله: محمدعلیخان و سهراب خان قهرمان نامی ادبیات و داستانهای حماسی ایل قشقایی و صولتالدوله سردار ملی مشروطه می باشد.
پس فرزندان ایل قشقایی به خصوص نسل فعلی باید به چنین پیشینه تاریخی همیشه افتخار کنند و به خود ببالند و با غرور سرشان را بالا بگیرند و سعی کنند این نقش سیاسی در هیچ دورهای از زمان کم رنگ نشود چون حیات این ایل به نقش سیاسی آن بستگی دارد و در طول تاریخ به تجربه هم ثابت شده که اولاً؛ هر موقع این نقش را از دست دادند، دچار انشقاق درون ایلی و مورد سوء استفاده قرار گرفته اند.
پس نقطه قوتشان در اتحادشان بوده و می باشد. ثانیاً؛ عَلَم قشقایی را فقط با اتحاد و انسجام بزرگان ایلی خود که اهل هیچگونه معامله و مماشاتی نباشند، می توان افراشته نگه داشت، در غیر اینصورت ایل قشقایی دچار شکاف و تفرقه روز افزون شده و از صحنه معادلات سیاسی و اجتماعی منطقه ای و ملی ایران کنار زده خواهد شد.
ادامه دارد ...
نظرات کاربران