به گزارش آفتاب جنوب،چشمان خود را ببنديد و پس از دقايقی باز کنيد، محيطی زيبا و دل انگيز در پيش روی چشمان شما پديدار می شود باغچه ای کوچک و چشم نواز که همچون تابلويی نقاشی شده در برابر شما خودنمايی می کند .
اینجا باغچه سبزیجات و گل های آفتابگردان عمو "محمد بازی" است عمو محمد قلمروی زیبایی دارد ، میان انبوهی از سنگ و سیمان و فلز که سرکش و بی هویت فضای اطرافش را پر کرده اند ، این سبزینه کوچک ، جهانی بی نهایت است.
نگهبان ساختمان های بی درو پیکرمسکن مهر است و در کنار انبوه مسکن های رها شده مهر ، باغچه ای دارد و آفتاب می کارد و آفتابگردانهایش ، خورشیدهای ریشه در خاک است.
گرچه در بی مهری مسئولین بافت فرسوده مسکن مهر فراموش شده اما زندگی در نشاط باغچه عمومحمدجوانتر از اوست. این بافت که سرلوحه درد انباشته در دل صاحبانش شده ،در بی کسی و سکوت ، تن به شنیدن صدای گامهای این مرد داده است.
قدمهایی که بذر زندگی را در خاک نهادینه کرده است ، این جا گوشه ای از برگ ورق خورده مسئولیت عظیم پیشینیان است که در کوتاهی امروزی های صاحب منصب ، اینگونه رها شده و هیچ نوشته و سطر و کلمه ای ، دل دردمند صاحبانش را مرهم نیست.
آنانی که قرار بود به مهر ، صاحب مسکن مهر شوند اینک اینگونه تلی از ساختمان هایی که دیری نخواهد پایید بر سر ساکنان احتمالی اش آوار خواهد شد را، صاحب خواهند شد.
این مرد ، دور از هیاهو ،فارغ از هر چه آه از نهاد برآمده دیگران ، باغچه سبزیجاتش ، تحسین بیننده را بر می انگیزد ، گلهای آفتابگردانش ، همواره در برابر روزی دیگر و یک روزی حلال ، در برابر عظمت الهی سر خم می کنند.
لحظه ای نگاهش را از سر باغچه اش بر نمی دارد نگاهی که یک خط در میان روشن و خاموش می شد و با تمام حس عاشقانه دسترنجش را می نگرد،سرش که بالا شد نگاهش پر از حرارت لبخند بود.
خورشید را در دل خاک می کاشت مردی که آفتاب آرزویش بود، بوی خوش ریحان فضای اطراف را پر کرده است و زردگون های عاشق آفتاب سمت غروب را نشانه رفته اند.
و باز هم می گویم اینجا سرزمین گل های عاشق عمو "محمد بازی" است که در کنار بی مهری ساختمانهای مسکن مهر نمایی جذاب و دلنشین را رقم زده است.
انتهای پیام/م
نظرات کاربران