به گزارش آفتاب جنوب،بهبود گرجی در یادداشتی نوشت :ایل پرافتخارومظلوم قشقایی درطول تاریخ خطه زاگرس به سبک ملوک الطوایفی زیسته اند.حیات یک قوم وایل به اقتدار وعظمت خان ایل بستگی داشته است.آنگاه که خان در اقتداربوده مردم احساس غرور کرده وآنگاه که ارباب ضعیف شده ،مردم نیز اعتماد بنفس خودرا ازدست داده اند.
اما بعدازپیروزی انقلاب اسلامی خبرنگاران از امام خمینی(ره)سوال کردند باتوجه به مدیریت وکنترل خوانین برتوده ها،آیا درجمهوری اسلامی نیز ازنفوذ وجایگاه اربابان وخوانین برای برقراری نظم و مدیریت اجتماعی بهره خواهید برد؟ایشان پاسخ دادند دراسلام موضوعی بنام خان وجود ندارد و اساس انقلاب بر برچیدن بساط خان و اشراف و سپردن اختیار توده به خود آنهاست. و درمدت کوتاهی خوانین اعدام ویا زندانی شدند.
ماوشما می دانیم که توسعه مترادف با اشتغالزایی و رفاه جمعی توآم با تعالی فکری وفرهنگی است.ودرمسیرتوسعه هیچ فاکتوری به اندازه نیروی انسانی لایق دربعد فکری ونظری موثر نبوده ونیست. شاخص دیگر توسعه لحاظ مردم سالاری و پلورالیزم است.
گچساران شهری رهاشده است. 50 درصد جمعیت این ویرانه همشهریان قشقایی هستند.قریب به چهار دهه ازعمر نظام می گذرد. قبل وبعداز انقلاب هیچگاه به همشهریان قشقایی بعنوان اکثریت مردم ساکن در گچساران این فرصت داده نشده که لااقل برای یک دوره چهارساله قدرت سیاسی ومدیریتی این شهررا دراختیار بگیرند.واین یعنی نادیده انگاشتن اکثریت مردم شهر.یعنی حکومت یک قوم بر قوم دیگر.
من خود لر و اتفاقا باوی هستم اما وقتی که چشم انداز توسعه ومردم سالاری درگچساران را مرور می کنم به این نتیجه میرسم که امکان ندارد بدون لحاظ حق قشقایی ها وسهم آنها در قدرت سیاسی ،منطقه ما رنگ توسعه به خود ببیند.
نماینده فعلی نگاهی قبیله ای و بسته داشته ودرعمل نشان داده اند بامحوری ترین سنگ بنای توسعه که نیروی فکری و متخصص منطقه است ،مشکل ساختاری داشته ودارندنگاه ازبالا به پایبن وی،که بصورت موروثی کسب کرده اند،مانع استفاده وبکارگیری نخبگان حقیقی در مدیریت منطقه شده است. درعوض نوکرصفتان و سالوسان منفعت طلب زمام مقدرات ماوشمارا در اختیار گرفته اند.
استبداد همواره از نخبگان واهمه داشته و درپی خانه نشین کردن افراد آگاه و توانمند است.همانگونه که بندگی و اطاعت را می طلبد ومیدان می دهد.
4سال قبل باشعار و تبلیغات ،چنان توقعی درمیان مردم وجوانان بیکار گچساران وباشت ایجادکرد که همگان خیال می کردند تاجگردون همان ناجی تاریخی موعود خواهد بود و او تمام محرومیت تاریخی مارا برخواهدچید.
خود را یک ابر انسان معرفی کرد و با استفاده از روابط سیاسی سنتی، گلوگاه های مالی وخزانه ای کشوررا دردست گرفت.برای خود جایگاه کلان گرفت اما بعداز4سال نرخ رسمی بیکاری درگچساران 46درصد است وما بلحاظ بیکاری رتبه نخست کشور را کسب کرده ایم.
در طلاق واعتیاد و آسیب اجتماعی رکورد دار کشورهستیم. همانگونه که در تولید وفروش نفت وگاز رتبه نخست راداریم. شعارش خدمت بی منت بود. خزانه دار کل کشور ومعمار ملی اقتصاد(به تعبیر خودش) نتواست حتی یک درجه از نرخ بیکاری جوانان شمارا کاهش دهد.ویاشایدهم نخواست.
چراکه حکومت درمیان اقشار فقیر وتهیدست آسانتر وکم دردسرتر است.فقر بنیان خانواده هارا یکی یکی ازبیخ کنده است.فقر وبیعدالتی موجب شیوع اختلالات روانی وافسردگی مزمن درمیان مردممان شده است.تاجایبکه زن جوانی متاثراز فقر ،اختلال روانی می گیرد،پول دارو ندارد وکودکان خودرا سرمی برد.
پسرجوانی اعضای خانواده خودرا به آتش می کشد.مردجوانی فرزندان خود را به قتل می رساند .حتی دونفرازشرکت نفتی های ما متاثرازهمین فضای ناعادلانه ومسموم،خودرا به آتش می کشند.براستی ریشه این بدبختی وفلاکت آیا بجزدر استبداد وانحصار خانوادگی ،درجای دیگری یافت میشود؟
آیا اگر به سایر نخبگان دیارمان اجازه بروز می دادند،امروز وضعیت فرهنگی ورفاهی ما همینگونه بود؟به پیرامون خود نگاه می کتید؟میبینید که چهاردهه بعدازانقلاب،مجددا زرو زور وتزویر بر زندگانی ماوشما مستولی شده است.مشتی جوان بیکار واحساساتی را باتبلیغات وسیع ومستمر،وباوعده های بلامحل ،عربده کشان راهی کوی وبرزن ومعابر کرده اند.درپی حاکمیت قبیله ای هستند.وعده های توخالی وبی اعتبار چهارسال گذشته برای عبرت من وشما کافی نبود؟
قشقایی ها بدانند آزادگان و عزتمندان لر وخصوصا باوی همانند گذشته های دور پدرانشان ،محکم درمقابل انحصار دروغ وفریب ارباب مداران ایستاده اند. این مردمان غیور وآزاده،هم فرزندانشان بیکاراست وهم سفره هایشان کم رونق.اما مثل کوه جلوی سرمایه داران و غوغاسالاران عوام فریب ایستاده اند. اینان امروز درکنار نامزد قشقایی،یعنی برادرشما و هموندشما(مهندس فولادی) ایستاده اند وازتهدیدات و عربده کشی ها هراسی ندارند. قشقایی بیاد داشته باشد که اگر این فرصت تاریخی بینظیر را بدلیل سطحی نگری خود و هیاهوی رقیب،ازدست بدهند،شاید دهه ها طول بکشد که مجددا لرها درکتارشان بایستند.
حال که جمعیت کثیری ازلرزبانان وباوی تباران درکنار شما وبرای اقتدار شما ایستاده اند،اگر یک رآی وحتی یک رآی بنام فردی بغیراز فولادی وندا درصندوق بیندازید،خیانت وظلمی جبران ناپذیر درحق خود ،فرزندان ودیارتان روا خواهید داشت. رقیب استاد شانتاژ وبلوف وهیاهوست.
37سال بعدازعمرنظام،تکمیل پروژه گازرسانی باباکلان،که خود دریای نفت و گاز خاورمیانه است،آیا خیلی خدمت بزرگی است؟آیا اینهمه تبلیغات ومنت لازم داشت؟همزمان با وجود چندین جوان تحصیلکرده وبیکار درخانواده های شما،همین نماینده متکبر و تشنه قدرت،پنج نفر به پنج نفر از یک خانواده را جذب دستگاههای دولتی نموده است.و پنجاه خانواده به پنجاه خانواده دیگر،حتی یک جوان را جذب کار نننوده است.
درحالیکه فوق لیسانسهای شما یابیکارند ویا دنبال شغلی درحد سرایداری میگردند،پتروشیمی گچساران را به برادرزاده خود محسن تاجگردون می سپارند و بیان می کنند محسن خودش هم ناراضی است که مسوول سایت پتروشیمی است!آیا این رفتارها نمک پاشیدن بر زخمهای جوانان بیکارشما نیست؟
چرا اسیر تبلیغات وهیاهوی رقیب شده اید؟مگر ظلم واجحافهایی که طی دهه های اخیر درحق خانواده های محترم قشقایی روا داشته اند را ازیاد برده اید؟چرا به خودتان فرصت نمی دهید برای یک دوره چهارساله،قدرت دردستان یک نماینده قشقایی باشد؟
چرا فریب کسانی رامیخورید که هویت شمارا به امتیازات اعطایی رقیب فروخته و جیره خوار اوشده اند؟قشقایی بداند اگر این فرصت تاریخی راازدست بدهد،نسلهای آینده او نیز مورد احجاف و تبعیض قومی واقع خواهند شد.
آنچنان فضای ترس وتهدید رابرجامعه وشهرمان حاکم کرده اند که کمترکسی جرآت میکند پوستر فولادی رابه خودروی خود بچسپاند.ویاحتی ابراز حمایت کند ازهمخون وهم تبارخود. حتی اگر ملاحظه کاری میکنید ونمیتوانید علنا درکنار نامزد قشقایی بایستید،لااقل این غیرت وآزادگی را داشته باشید که با ارتباطات و استفاده از فضای مجازی ،برتعداد رآی دهندگان به مهندس فولادی بیفزایید.
اگر کمی تآمل کنید و واقعیات را بر تبلیغات مقدم شمرید،درهمین ساعات پایانی مانده به انتخابات،میتوانید جمعیت کثیری از رآی خاموش ها و رآی خاکستریها و مهاجرین شهر را به سمت خود ونامزد مورد حمایت خود سوق دهید. اگر هرنفر از ایل قشقایی این پیام را به ده نفر(دستکم)ارسال کند و تمام تلاش خودرا جهت شکست انحصار واستبداد بکار گیرد،تردید ننمایید بساط زور و تزویر ازدیارمان جمع خواهد شد و قدرت سیاسی مدیریتی دستکم برای 4سال در دستان مردان قشقایی قرار خواهد داشت.واین زمینه ای خواهد شد برای تحولی تازه در دیارمان و روزنه ای خواهد شد به سوی مردم سالاری و حاکمیت حداکثر. پایدار و باعزت باد گچساران و ایل بافرهنگ و آگاه قشقایی.
انتهای پیام/م
دیدگاهها