به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب، یوسف انصاری_یکی از موضوعات مهم در جغرافیای سیاسی و به تبع آن جغرافیای انتخابات مبحث الگوی رای دهی است، بنا به تعریف های رایج و نظر متخصصین امر شش نوع الگوی رای وجود دارد که عبارتند از : ۱ - الگوی رای ایدئولوژیک ۲- الگوی رای همسایگی ۳- الگوی رای کارکرد گرایی ۴- الگوی رای چهره سیاسی مناطق ۶- الگوی رای سلسله مراتب نیازها ۰
بر مبنای الگوهای ذکر شده که هر کدام تعریف های خاص خود را دارند ، رای دهندگان با توجه به نیازها و سبک زندگی که دارند در قالب الگوهای ذکر شده به نامزدهای مختلفی رای می دهند. یکی از انواع الگوهای که نام برده شد ، الگوی رای همسایگی است ، بر اساس این الگو ساکنان یک محدوده سکونت گاهی ( مثل یک استان ، شهر و ...) عموما همانند یکدیگر و براساس شناسه ها و ویژگی های اجتماعی اقتصادی و فرهنگی شان به فرد یا جریانی که با ان احساس همانندی و تعلق خاطر دارند رای می دهند .
این الگوی رای عمدتا در استان های زاگرس نشین همانند استان کهگیلویه و بویراحمد نمود آشکارتری دارد.ساختار حوزه های انتخابیه استان های زاگرس نشین همانند استان ما بر پایه یک نظام سنتی و ایلی بنا نهاده شده و به واسطه این نظام ، مردم روابط سنتی را بر روابط مدرن ترجیح می دهند.
الگوهای این رفتارها و مناسبات ، نسل به نسل انتقال یافته و کم و بیش در نگرش و رفتار اکثر مردم بروز و ظهور پیدا کرده است . یکی از این هنجارها تعصب طایفهای و خویشاوندی است که معمولاً در ایام انتخابات به وضوح نمایان می شود و به واسطه آن هر فردی در هر طایفه ای معمولاً به کاندیدای طایفه خود توجه میکنند و اگر هم مخالفتی داشته باشد به دلیل ترس از طرد و تمسخر توسط خویشاوندان نمی تواند آن را ابراز کند و بدین وسیله فرد وادار(ترغیب) به رای طایفهای و همسایگی می شود.
این الگوی رای در حوزه های انتخاباتی استان کهگیلویه و بویر احمد در اکثر مواقع جهت دهنده رفتار سیاسی شهروندان بوده و مانع جدی برای تصمیم گیری درست شده است ، بطوری که نفع طایفه برمصلحت منقطه برتری دارد حتی در برخی مواقع این نوع نگاه به خشونت انجامیده و باعث خارج شدن نیروهای توانمند و خلاق از چرخه مدیریت استان شده و مانع جدی برای شایسته سالاری گردیده است.
به نحوی که افراد با هر وزن سیاسی و توانمندی که باشند تا از سبد رای همسایگی و طایفه ای برخوردار نباشند عملا امکان موفقیت آنها در انتخابات میسر نخواه بود، بنابراین با عنایت به موارد پیش گفته درمی یابیم که این الگوی رای ( همسایگی و طایفه گرایی) مسائل و مشکلاتی را برای استان بویژه در بحث شایسته سالاری فراهم آورده که برای برون رفت از این وضعیت راهکارهای بشرح ذیل پیشنهاد می شود :
۱- تقویت احزاب و طیف های شناسنامه دار برای حضور در انتخابات ها به جای توجه به طایفه و قومیت.
۲- استفاده از ظرفیت رسانه های مختلف به منظور ترغیب بیشتر به بحث شایسته سالاری در انتخابات به جای انتخاب بر مبنای طایفه و قومیت .
۳- استفاده از ظرفیت ائمه جمعه و جماعات به منظور تشریح ضرورت توجه به شایسته سالاری به جای انتخاب بر مبنای قومیت و طایفه.
۴- توسعه نهادهای مشارکتی و گشودن باب مذاکره بین افراد طوایف مختلف به منظور نیل به شایسته سالاری در انتخابات ها .
۵- استفاده از ظرفیت متنفذین و ریش سفیدان محلی جهت روشنگری مردم و ضرورت توجه به شایسته سالاری به جای قومیت محوری و طایفه گرایی.
۶- تلاش برای برجسته سازی و جایگزین کردن هویت های اجتماعی و جمعی مشترک به جای هویت های قومی و خرد.
۷- طرح موضوع طایفه گرایی در جلسات شورای فرهنگ عمومی و ارائه راهکارهای به منظور نیل به موضوع شایسته سالاری و طرد طایفه گرایی.
۸- نمایندگان استان می بایست در انجام وظایف و مسئولیت های خویش ، جنبه عدالت ، انصاف و شایسته سالاری را رعایت نموده تا به تدریج زمینه های تغیر دیدگاه مردم نسبت به مشارکت سیاسی و اجتماعی اگاهانه و عقلانی تر شود .
انتهای پیام/
نظرات کاربران