به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،غلامرضا پاکدل،مدیرعامل اسبق شرکت بهره برداری نفت و گازگچساران در مطلبی خطاب به شهروندان شهرستان های گچساران و باشت در خصوص انتخابات مجلس آینده نوشت:از آنجائیکه بسیاری از شما بزرگواران در تماسه ای تلفنی یا پیام یا گزارش رسانه ای، اشاره فرموده اید که اینجانب پاسخ نامه برادر عزیزم جناب سرهنگ بیعت اصل را نداده ام و خواسته اید که مانند سایر دوستان پاسخ دهم، خدمتتان عرض کنم که اگر نامه ایشان را با دقت مطالعه فرمایید، ملاحظه خواهید فرمود که اینجانب مخاطب ایشان نبوده ام و توقع پاسخ از سوی بنده را ندارند و با ایشان نیز صحبت کرده ام.
ولی با توجه به انتظار شما عزیزان، اهمیت موضوع وحسب وظیفه، ضمن تشکر از همه دوستانی که به هر طریق تمایل و حمایت خود را از وحدت اعلام کرده اند، عرض می کنم تنها راه پایان دادن به وضعیت اسفبار فعلی، وحدت است. نکته حائز اهمیت این است که دیگر فرصتی برای بیانیه، نامه، مصاحبه، سخنرانی و این قبیل چیزها باقی نمانده است و باید به انتظار مردم پایان داد وعملا مقوله وحدت را جامعه عمل پوشاند.
در یک جمله: کاش آنقدر که رقیب از اهمیت و عظمیت این وحدت هراسان بوده و خواب را برخود حرام کرده و تمام توان خود و رسانه ها و حواریونش را برای عدم شکل گیری آن بسیج کرده است، دوستان نیز به اهمیت و عظمت آن واقف بوده، بخاطر آن از هر کدورت و خواسته ای گذشت کرده، آن را ارج نهاده و عملی نمایند.
با توجه به اینکه شفافیت و طرح مستدل موضوعات جز لاینفک گفتمان اینجانب است، نقطه نظراتی را که در دی ماه سال گذشته در اکثر گروهها در شبکه های اجتماعی منتشر کردم و به اطلاع دوستان نیز رساندم، مجددا به استحضار می رسانم:به علت امتحانات مطالب گروه را دير مطالعه كردم، ضمن تشكر از دلسوزيهاي همه عزيزان، مطالبي را شفاف و بي پرده به عرض مي رسانم. اميدوارم خاطر كسي آزرده نشود.
۱- خدا مي داند فقط بدليل اينكه يقين دارم ظلم و بي عدالتي بيداد مي كند (در نقدهاي گذشته مستتدل و مستند ثابت كرده و بعرض مردم رسانده ام) و چون به هدفي كه دنبال مي كنيم ايمان دارم، وظيفه خود مي دانم مطالب را صريح بيان دارم و راهي جز پايان دادن به اين وضع نداريم و براي اين مهم هيچ راهي جزء وحدت وجود ندارد.
۲- همانگونه كه سردار خورشيدي فرموده اند نماينده فعلي برخلاف فضاسازهايي كه مي كنند،نه تنها تافته جدا بافته اي نيستند، بلكه بر اساس نقدهاي بعمل آمده، از نظر عملكرد در مقام مقايسه، بسيار ضعيف هستند. ولي متاسفانه ما باعث پيروزي و رشد ايشان شده ايم. همان دو دور قبل كه دوستان هركدام حدوداً ۱۹، ۱۸ و ۱۷ هزار رأي آوردند ايشان با ۳۵ هزار رأي پیروز شدند. (بگذريم كه بعضي دوستان هم ۳ هزار و ۲ هزار رأي آوردند). اگر همين دو عزيز ۱۸ و ۱۷ هزارتايي وحدت مي كردند، ايشان هيچوقت نماينده نمي شدند.
۳- دوستاني كه صحبت از كف رأي مي كنند، بدانند كف رأي زماني مهم است كه قابليت رقابت داشته باشد و بتوان آن را تا مرز پيروزي افزايش داد، يعني مهمتر از كف رأي، سقف راي است وگرنه اگر نتوانيم ۱۷، ۱۸ يا ۱۹ را به ۳۵ برسانيم اين آراء با ۲ هزار يا ۳ هزار هيچ تفاوتي ندارند و همه بايد پس از روز انتخابات بازنده باشند. مگرمي گويند آنكه مثلاً ۲۰ هزار رأي دارد سه ماه نماينده باشد؟ به عبارتي اينها سقف راي عزيزان هستند نه كف راي آنها و به تنهايي هيچ مشكلي را حل نمي كنند. به همین دلیل هم استراتژي اينكه مي گوئيم ببينم موج بسمت چه كسي است نيز كاملاً اشتباه است. لذا در صورت حضور همزمان كانديداهاي قبلي شكست قطعي است، ولي برعكس در صورت وحدت، پيروزي قطعي است. كدام انسان عاقلي پيروزي را با شكست معاوضه مي كند؟
۴- ما بايد با كفِ رأيِ بالاي ۳۰ هزار شروع به فعاليت كنيم و اين جزء با وحدتِ عملي، قلبي، مداوم و بي تعارفِ حداقل آقايان جعفري و حسيني ممكن نيست. در غيراينصورت مبارزه بين خود اين عزیزان است. يعني هر كس سعي مي كند چند رأي از رفيق خودش را بسمت خودش ببرد كه اين مهم نه تنها آسيبي به رقيب نمي رساند، بلكه به نفع رقيب هم هست. دوستان: ما بايد با رقيب رقابت كنيم، نه با رفيق!!.
۵- اينكه در خيال خام خودمان مي گوئيم فلان دوستمان پايگاهش تضعيف شده است، كاملاً اشتباه است. اصلاً فرض كنيم درست باشد و مثلاً فلان رفيق۱۰ هزار رأي از دست داده باشد و باز هم فرض كنيم هر ۱۰ هزار رأيشان به آن كسي كه ما دوست داريم برسد (كه محال است)، باز هم كانديد موردنظرمان حداكثر ۲۷ يا ۲۸ يا ۲۹ هزار رأي مي آورد كه با ۳۵ هزار رأي فاصله زيادي دارد. پس لطفاً خودمان را گول نزنيم. راهي جزء وحدت نيست.
۶- به اندازه كافي به واكاوي گذشته پرداخته ايم و اشكالات و ايرادات را مثل خار در چشم همديگر فرو كرده ايم. لطفاً كينه ها و كدورتها را كنار گذاشته و به نقاط مشترك بيانديشيم تا اسباب وحدت فراهم شود.
۷- اگر دقت كرده باشيد جريان مقابل [ که در واقع جریان نیست بلکه یک کانون رفاقت و سیطره خانوادگی است که خوبان اصلاحطلب هم درون آن جا ندارند ] به شدت در جهت كانديد تراشي، در صحنه نگه داشتن همه عزيزيان مدعي، ايجاد تشتت و تنش تا حدِ استناد به مطالب يك پيج مشكوكِ بدون شناسنامه تحت عنوان اتحاد اصولگرايانه! گچساران و باشت پيش رفته است و ادامه مي دهد ( كه البته بعنوان يك رقيب، نبايد انتظار بيشتري از آنها داشت ). آیا سزاوار است اين مورد را همه دوستان متوجه شده باشند، و در جهت پايان دادن به آن و ايجاد وحدت حركتي نكنند؟.
۸- براي انجام وحدت و شروع فعاليت، نه تنها وقتي نمانده بلكه دير هم شده است، پس تلاش كنيم زودتر اين مهم اتفاق بيفتد. ضمن احترام خاشعانه به همه بزرگواران و اساتيد مدعي كانديداتوري، توصيه برادرانه ام به همه شما عزيزان حتي نزديكترين دوستان و بستگانشان اين است كه تا وحدت نكنند، هيچ تبليغي براي هیچیک از آنها نكرده و آنها را در راستاي اهداف انتخاباتي همراهي نفرماييد.
۹- كمي در گروهها با هم مهربانتر باشيم. وقتي عزيزي نظري مي دهد برآشفته نشويم خصوصاً بزرگترها در مقابل جوانان سعه صدر بيشتري داشته باشند.
۱۰- وقتي عصباني می شويم، حرفي نزنيم كه ناخواسته به نفع رقيب باشد. تحت هر شرايطي ( چه وحدت صورت بگيريد چه صورت نگيرد )، بطور مقايسه اي در خيلي از موارد از جمله، جذب و پارتي بازي ، كارهاي عمراني، شايسته سالاري و انتصابات، هيچ دوره اي به بدي دوره نماينده فعلي نبوده است. براي اثبات اين ادعا نقدهاي هفتم، سوم و دوم خودم را در خصوص موارد فوق، بعد از اين كامنت مي گذارم. لطفاً مطالعه بفرمائيد و هر جا كسي ادعا كرد، به آنها استناده كنيد.
اين كامنت ثبت و ماندگار خواهد شد كه علاوه بر همه تلاشها، اين چند بند بصورت ساده و شفاف عنوان شد تا چنانچه اتفاق ديگري افتاد، همه كساني كه در عدم شكل گيري وحدت نقشي داشته باشند فردا و فرداها در مقابل شهدا و خداي شهدا بخاطر حق و حقوقي كه از بخش عظيمي از مردم اين شهر و خصوصا جوانان عزيز، ضايع مي شود و بي عدالتيهايي كه وجود دارد، پاسخگو باشند. به نظر حقير امروز وحدت كردن و نجات مردم، دست كمي از انجام واجبات ندارد.
انتهای پیام
نظرات کاربران