به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب، احمد خورشیدی آزاد-سلام وعرض ادب واحترام دارم محضرتان از مرد وزن و کوچک و بزرگ و شهری و روستایی تان ، بنده به عنوان عضو کوچکی از شهرمان هیچگاه به گوشه ننشسته و ثروت اندوزی و عافیت طلبی را پیشه نکرده ام چه درزمان جنگ و چه بعداز آن و خدارا شاکرم که زندگیام در سطح زندگی عامه مردم بوده اما همواره تلاش کرده واز خدا می خواهم توفیق دهد که یک روزی هر روزی باشه شعار ایران بدون بیکار وایران بدون بی خان مان وایران بدون گرسنه وایران بدون فقیر رابهمراهتان محقق سازم و شک ندارم آن روز دیر نیست ،.
اما در مورد باشت و گچساران می خواهم قدری از مشکلات و نداری های شهرمان را بازگوکنم، شهری که ثروتمندترین شهر جهان لقب گرفته اما دارای نرخ بیکاری و نرخ فقری در سطح فقیرترین شهر های دنیاست ، گچسارانی که مردمش با فقردست به گریبانند تا عده قلیلی در ثروت غوطه ور شوند ، گچساران و باشتی که با دارا بودن ظرفیت های عظیم نفت و گازکه می تواند بهتر از هر شهری به شهر” بدون بیکار “تبدیل شود اما تفکر خانه خراب کن” خاندان محوری و ناکارآمدی ” دارد نفس جوانان و بانوان بااستعدادش را بند آورده است .
این شهر فدای تفکرات غلطی است که به جای رفع فقر و نداری بازارچه های بی ثمر ” لی لی لالایی “تحویل مردمش می دهد ، شهر من دارد تاوان ناکارآمدی ها و تصمیم های نادرست قرون وسطایی را می دهد ، شهری که اگر تصمیم بگیرد می تواند مدال پیشرفتگی را از رتردام هلند و برلین آلمان و کوالالامپور مالزی بستاند و اما صد افسوس که سال هاست گرفتار تصمیم های غلط و برنامه های منفعت طلبانه فردی ” شده نه حتی گروهی یا جناحی ، گچسارانی ها، باشتی ها، لرها ،ترک ها، بختیاری ها، بهبهانی ها، بندری ها ،اصفهانی با شما هستم که درد مشترک داریم ،شما شاهد بودید که بنده با جسم مجروحم ۲ بار به میدان آمدم و بهمراهتان جنگیدم و پس نکشیدم و نکشیدید اما حسادت جناح های ملی و کشوری و استانی و شهری دست به دست همدادند تا سربازی که وقتی خداوند ترس را تقسیم می کرد غایب بود نتواند شهرش را به جایگاه اصلی خودبرساند .
خوبان من ما بخواهیم یا نخواهیم راهی به جز تغییر شرایط شهرمان نداریم ونمی توانیم باهمین فرمان پیش برویم و انتظار بهبودی اوضاع مردم مان راداشته باشیم ، نمی توانیم مردان و زنان کاربلد و با عرضه مان را به حاشیه برانیم وبیکاری و فقر را درشهرمان ریشه کن کنیم ، امروز داریم به وضوح می بینیم که گچساران و باشت درحالیکه می توانند پیشرفته باشند اما به شدت عقب مانده اند .
پکن ۳۵ میلیون نفری و مکزیکوسیتی ۲۷ میلیون نفری نفت و گاز گچساران و بلوط استان را و گیاهان دارویی و اقلیم عالی ما را ندارند ، چگونه است که ترکیه با بلوط هایش به قدردرآمدهای نفتی ما درآمددارد اما استان بلوط خیز کهکیلویه و بویراحمدبیش از صفر دلارهم درآمدندارد ؟ترکیه از هر ۴۰۰ هکتار بلوطش ۵۰۰۰ شغل ایجاد می کند و ما صفر شغل ؟
چگونه است که کوالالامپور پایتخت مالزی از روغن درختان خرمایش سالی ۵۴ میلیارددلار درآمد تولید می کند اما باشت و گچساران که دارای اقلیم خرما زا است بایست از چنین ثروتی محروم باشند ؟ می دانیم ایران سالی ۵۰۰ هزار تن ” اویل پالم ” یعنی روغن خرما توسط مافیای چسبیده به دولت فعلی را از مالزی وارد می کند تا ۱۰۰۰ میلیارد تومان را نصیب چند نفر نماید در حالیکهکشور ما دارای ۲۲۶۰۰۰ هکتار درخت نخل ( خرما ) می باشد و همین مافیا نمی گذارد ایران روغن خرما تولید کند ؟؟ .
بر پدر این و آن جناح صلوات،من دارم راز عقب افتادگی کشور و شهرم را می گویم و لعنت می فرستم بر هر چه سیاسی بازی و پدرسوختگی است ،کمااینکه بنده هیچگاه جناحی نیندیشیده ورفتار نکرده ام ولی دارم می بینم سو مدیریت ها شهرمان را عقب نگه می دارند تا مردم ما براساس تئوری انگلیسی که می گوید ” برای کنترل ایرانی ها آنهارا گرسنه نگه دارید و برای کنترل عربها آنهارا سیر ” مهار شدنی باشند ، ما نمی توانیم برای همیشه خودرا به لبخندهای بظاهر خوش توجیه گران فقر دل خوش کنیم ، همشهری های خوب و مظلوم من این مثل روز روشن است که تغییر نگاه و تغییر رفتاربرای هر گچسارانی وهر باشتی از نان شب واجب تر است ، کارخانه ngl گچساران را می توان با سرمایه های بخش داخلی و حتی سرمایه های خرد مردم شهر واستان به ۵ برابر تبدیل کرد همان محصولی که قیمتی ۴ و ۵برابر نفت خام را دارا می باشد والبته بعضی ها که به سودشان نیست نمی گذارند این حرف ها به گوش شماها برسد ، واینجاست که می گوییم حتما
و قطعا گچساران و باشت را می توان توسعه داد اما نه با آدم هایی که فقط به جیبشان فکر می کنند،در حالیکه بیکاری معضل اول کشور و شهر مااست اما آقایان دنبال پروژه های غیراولویتی هستند، وپرواضح است که دراین بین نمایندگی شهر در مجلس شورای اسلامی موتور توسعه و پیشرفت شهر محسوب می شود نماینده ای که برای پیشرفت شهر این خانواده و آن خانواده واین فرد و آن فرد نکند بلکه برای توسعه شهر هر عنصر کارآمد و کاربلدی را حمایت نماید ، شهری که از حیث شاخصه های اقتصادی در شرایط بحرانی قراردارد به نماینده و مدیران ویژه “بحران” نیازدارد به مدیرانی که دنبال پروژه های پراشتغال و گره گشا و فقرزدا بروند ، عناصری خوش فکر و مردم دوست و برنامه دار وپروژه شناس و باانگیزه وجهادی و پرتلاش و شجاعی که خودرا بدهکار مردم بدانند .
البته مدیرانی که به مردم و گرفتاری های شان فکر کنند و مردم را درتصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها و طرح ها و برنامه ها و اقدام ها دخیل کنند قطعا مورد حمایت مردم اند و بااین مکانیزم ها شهر پیشرفت خواهد کرد اما می بینیم چون کارآمدی ملاک نیست درنتیجه افرادرا درمسیری می اندازیم که سعی کنند به هر طریقی خودرا به تصمیم گیران ها متصل نموده و پست بگیرند تا شاید دنیای خودشان را آباد کنند ولو شهر ویران شود و بدیهی است که چنین مدیرانی نمی توانند شهرو روستا را به پیشرفت برسانند وروشن است که پروژه حل مشکلات شهروروستا با تشتت و تفرقه و قوم و قومیت بازی و جناح بازی محقق نخواهد شد ومی بینیم بااین فرمانی که داریم پیش می رویم، اشتغالزایی و رفع فقر ملاک نیست بلکه طرح های ویترینی وفانتزی و جلوی چشم مردم دردستور کار قرار می گیرند .
طبیعی است با چنین روش ها و چنین مدیرانی ثروت ثروتمندترین شهر دنیا همواره در اختیار چند خانواده باقی خواهد ماند و مردم فقیر و فقیرترمی شوند -گچسارانی ها و باشتی ها بدانند شرایط سیاسی کشور دارد تغییر می کند و تئوری به انتظار خارجی ها نشستن برای بهبودی اقتصاد کشوردارد ورشکسته بودن خودرا برای چندمین بار درایران اثبات می کند سیاستی که نه تجربه موفق ملی دارد و نه تجربه موفق بین المللی و خیلی ها بایست دست و پای شان را جمع کنند و آماده رفتن باشند وکاربلدها آماده به عهده گرفتن مسولیت ها باشند ، گچساران و باشت با مدیریت ها وروش های فرسوده به جایی نمی رسند .
کمااینکه الان همه فهمیده اند یابایست تصمیم بگیریم درراستای تفکر ناب انقلابی کشوررا از این سنگلاخ نجات دهیم و یا منتظر تکانه های شدید باشیم واین سرنوشت محتوم بشراست اما بنده براساس مطالعه عرض می کنم شرایط بوجود آمده فعلی دارد نوید ” تصمیم بزرگ ” را می دهد تصمیمی که کشوررا به مسیر حل مشکلاتش خواهد انداخت زیرا فقر با دینو بااخلاق یکجا نمی شود هر جا فقر باشد دین و اخلاق نخواهد بود ، اگر قرار است دین مردم حفظ شود یادین رفته باز آید راهی به جز جنگ بی رحمانه و بی امان با فقر ورانت وفساد جودنداردواین میدان مردان کاری می خواهد کاری — خداوند یار و یاور یکایک تان – در انتها یاد آور می شوم بنده آماده مناظره مستقیم با هرکدام از شخصیت های محترم شهری و استانی و ملی در انظار عمومی و در خصوص مکانیزم های رفع مشکلات شهری و استانی هستم — وهمچنین لازم می دانم از مدیرانی که دراین وانفسا برای حل مشکلات مردم تلاش می کنند قدردانی نموده و دعای شان کنم — با احترام قلبی –
انتهای پیام
نظرات کاربران