در عصر کنونی که به پسامدرن معروف شده و یکی از مهمترین مؤلفههای آن نیز پذیرش قرائتهای مختلف یا نظریات متفاوت از سوی شهروندان و حاکمان میباشد، در ایران و به خصوص استان کهگیلویه و بویراحمد، گروهها و افرادی حضور دارند که اعتقادی به رعایت حقوق شهروندی و به خصوص احترام به عقاید و نظریات دیگران ندارند.
ماجرای حضور جناب آقای تاجگردون و همراهان در روستای دیل و برخی رویدادهای این حضور که بهانه اصلی آن نیز افطاری بوده است که شاید بتوان مهمترین جلوههای آن را عدم رعایت حقوق شهروندی از سوی فرماندار محترم گچساران قلمداد نمود.
چرا فرماندار گچساران از پرسش یک جوان حتی اگر کمی تند باشد، عصبانی و منفعل میشوند؟
آیا فرماندار محترم گچساران، درد خانمانسوز و بحرانزای بیکاری را درک میکنند؟
وظیفه فرماندار در برابر شهروندان چیست؟
رفتار منفعل و تند جناب آقای حاج عبدالرحیم رحیمی فرماندار گچساران را میتوان دارای چند محور خاص دانست.
یکم- فرماندار، نماینده شهروندان یا بادیگارد مسئولین:
بر اساس تقسیمات اداری و سیاسی ایران، فرماندار را میتوان نماینده ارشد دولت در شهرستان قلمداد نمود که نقش بسیار مهم و حساس برقراری ارتباط و تعامل میان شهروندان یک شهرستان و دولت مرکزی را بر عهده دارند. از سوی دیگر فرماندار را میتوان نماینده شهروندان در برقراری رابطه با حاکمیت نیز محسوب نمود.
فرماندار باید رابط تعامل میان شهروندان و دولتمردان ارشد استانی و ملی باشند که باید پاسخگوی شهروندان باشند.
در ماجرای روستای دیل و البته برخی رویدادهای دیگر، فرماندار محترم گچساران که باید رابط تعامل میان شهروندان و حاکمیت باشند، نقش مهم و اساسی برقراری تعامل را فراموش نموده و در نقش یک بادیگارد برای مسئولین ارشد به ایفای نقش پرداختهاند!
دوم- حقوق شهروندی و پرستیژ اصلاحطلبی:
یکی دیگر از جلوههای خاص ماجرای روستای دیل را میتوان در عدم رعایت حقوق شهروندی از سوی فرماندار محترم، مشاهده نمود.
در حالی که جوانان روستای دیل در حال بیان مشکلات خود و به خصوص بحران بیکاری خود و تبعیض در استخدامها بودند، جناب آقای رحیمی با حالتی منفعل و عصبانی اقدام به ایجاد نوعی اغتشاش در نشست شهروندان و نماینده محترم خود، نموده و خواهان پایان یافتن جلسه و خروج آقای تاجگردون از این جلسه میشوند!
یکی از برجستهترین وعدهها و تبلیغات دولت یازدهم و دوازدهم که جناب آقای رحیمی در نقش فرماندار گچساران، نماینده دولت و مجری آن میباشند، حقوق شهروندی است که به شدت از سوی مسئولین دولت مطرح شده است. از سوی دیگر نباید فراموش نمود که آقای رحیمی از نظر سیاسی نیز به جریان اصلاحطلبی وابستگی خاصی داشته و خود از بزرگان اصلاحطلبی گچساران طی یک دهه اخیر بودهاند که همواره مدعی رعایت حقوق شهروندی و به خصوص حق پرسش شهروندان از حاکمان بودهاند.
اما جلسه پرسش و پاسخ شهروندان جوان روستای دیل با نماینده شهرستانهای باشت و گچساران و رفتار انفعالی فرماندار محترم، نشان داد که جناب آقای رحیمی اعتقادی به رعایت حقوق شهروندی و به خصوص اصل پرسش از مسئولین و پاسخگویی به شهروندان ندارند و تنها پرستیژ اصلاحطلبی را یدک میکشند!
سوم- بحران بیکاری و ناکارآمدی مسئولین:
یکی دیگر از جلوههای شاید پشتپرده حادثه روستای دیل و به خصوص رفتار منفعلانه فرماندار محترم گچساران را میتوان ناشی از برخی پشتپردههای خاص در وضعیت بیکاری گسترده شهرستانهای گچساران و باشت و به خصوص بحثهای اخیر در مورد تبعیض در استخدامها دانست که سمت و سوی این انتقادات، متوجه مسئول ارشد شهرستان یعنی جناب آقای رحیمی فرماندار گچساران میباشد.
سؤال بسیاری از شهروندان گچساران از فرماندار محترم اینست که: آیا بحران خانمانسوز بیکاری برای جنابعالی قابل درک و لمس عینی است؟
بسیاری از خانوادههای گچسارانی طی چند سال اخیر در گرداب بحران بیکاری فرو رفتهاند که فرماندار گچساران به عنوان مدیریت ارشد شهرستان، باید پاسخگوی این بحران و البته حل این بحران بیکاری و افزایش ایجاد اشتغال برای شهروندان گچسارانی باشند.
از سوی دیگر با عدم تحقق برخی وعدههای کارآفرینی و اشتغالزایی مسئولین و به خصوص آقای دکتر تاجگردون، نقش فرماندار گچساران در پاسخگویی به توقعات ایجاد شده توسط مسئولین، بسیار سنگینتر و حساستر شده است.
اما گویا ایشان سعی در عدم پاسخگویی شفاف و روشن به مشکلات شهروندان و به خصوص بحران بیکاری جوانان این دیار، شفافسازی و روشن نمودن وضعیت استخدامهای مسئلهساز اخیر دارند.
رویدادهای افطاری و نشست جوانان روستای دیل با نماینده خود در مجلس شورای اسلامی و رفتار انفعالی فرماندار گچساران تنها چند روز بعد از ماجرای دیدار رهبر معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای با دانشجویان و آرامش و بردباری رهبر معظم انقلاب در برابر انتقادات تند و بیپرده یکی از دانشجویان خانم در این مراسم، نشان از فاصله بسیار زیاد رویکردهای مسئولین استان ما با روش و سیره حکمرانی رهبر معظم انقلاب دارد.
عدم نقدپذیری فرماندار محترم گچساران و توصیه آقای تاجگردون به ایشان برای آرام شدن را میتوان جلوهای از انفعال مدیریت کنونی در استان و شهرستان دانست که طی چند ماه اخیر به شدت بر روابط شهروندان و حاکمیت سایه افکنده و موجب ایجاد و عمیق شدن شکاف میان شهروندان و حاکمیت شده است.
اینگونه رویدادها را میتوان یک هشدار جدی برای سیاستگذاران و سیاستهای ناکارآمد آنان قلمداد نمود که بسیار خطرناک و بحرانزا بوده که همیشه مانند اعتراض آرام جوانان روستای دیل نخواهد بود و میتواند جلوههای خشونتبار نیز به خود بگیرند.
بر جوانان روستای دیل و دیگر مناطق گچساران یا باشت که به صورت مسالمتآمیز و آرام به دنبال پرسش از مسئولین شهرستان و استان هستند نیز هیچگونه ایرادی نمیتوان گرفت. زیرا پرسش از مسئولین، یکی از جلوههای حقوق شهروندی آنان محسوب شده و مسئولین نیز ملزم به پاسخگویی به آنان میباشند.
اگر آقای حاج عبدالرحیم رحیمی در میان جوانان جویای کار طایفه بزرگ دولیاری(دولتیاری) که ایشان نیز از همین طایفه میباشند، حضور یابند با همینگونه اعتراضات و پرسشهای شهروندان و جوانان طایفه دولیاری مواجه خواهند شد. ممکن است اعتراضات جوانان طایفه دولیاری نسبت به آقای رحیمی از اعتراضات جوانان روستای دیل نیز شدیدتر و سنگینتر نیز باشد.
شاید لازم باشد تا فرماندار محترم بیشتر در جمع معترضین این روزهای گچساران و باشت حاضر شده و به پرسشها، گلایهها و نارضایتیهای آنان گوش دهند. اکثریت شهروندان دو شهرستان از وضعیت کنونی اشتغال و برخی پشتپردههای استخدامها، به شدت ناراضی بوده و فرماندار محترم را عامل ایجاد چنین شرایطی میدانند.
امیدواریم اگر قرار بر ادامه کار جناب آقای رحیمی در جایگاه فرمانداری گچساران باشد، ایشان تغییرات اساسی در سیاستها، رویکردها و نحوه تعاملات خود با شهروندان و به خصوص معترضین شرایط کنونی بحران بیکاری گچساران، اعمال نموده و موجب شکاف بیشتر میان شهروندان و حاکمیت نشوند.
نظرات کاربران